ریاست محترم شعبه ۱۱ دادگاه تجدید نظر استان
با عرض سلام و درود، احتراما در خصوص پرونده به کلاسه ____موضوع درخواست اینجانب بطرفیت خواندگان دایر بر اعتراض ثالث اصلی نسبت به دادنامه شماره ۹۸۰۹۹۷۲۸۱۶۸۰۱۰۱۹ مراتب ذيل با توجه به لایحه احدی از خواندگان بنام حبیب و نيز توجها به جوابیه استعلام اداره ثبت اسناد شهرستان مورخه ۱۴۰۲/۴/۲۹ به حضورتان تقدیم و استدعای صدور حکم به نقض دادنامه معترض عنه را دارم
ریاست محترم دادگاه و مستشاران ارجمند در پرونده اصلی اینجانب معترض ثالث،که در آن دادگاه حکمی صادر گردیده بعنوان صحابه دعوی حضور نداشته و حکم اصداری( دادنامه معترض عنه ) موجب تحمیل ضرر و زیان به شخص اینجانب گردیده که بعنوان صحابه دعوی حضور نداشته و حکم اصداری( دادنامه معترض عنه ) موجب تحمیل ضرر و زیان به شخص اینجانب گردیده و مقنن در ماده ۴۱۷ قانون آیین دادرسی مدنی با قبول اصل نسبيت آرای محاکم دادگستری، اين حق را به اینجانب داده که بتوانم با اعتراض ثالث خواسته خویش دایر بر الغای دادنامه معترض عنه با اثبات ورود ضرر و خلل به حقوق اینجانب،اقامه نمایم و قدر مسلم در این پرونده و دادنامه اين است که برابر دادنامه شماره ۹۸۰۹۹۷۲۸۱۶۸۰۱۰۱۹ مورخه ۱۳۹۸/۸/۱۲ حکم به خلع ید اعم از عرصه و عیان نسبت به پلاک ثبتی ۱۴۶۲۲ فرعی از ۳۲ اصلی مفروز و مجزی شده از ۱۴۱۲۷ فرعی از قطعه۲ تفکیکی واقع در بخش ۱۴ قزوین صادر شده است و حکم مذکور بدوا از سوی شعبه محترم دوم دادگاه عمومی حقوقی شهرستان صادر گردیده و خواسته خواهان پرونده اصلی خلع ید به میزان ۷۶۵۰۰ سهم مشاع از ۲۲۹۷۳۰ سهم شش دانگ ملک موضوع دعوی بوده است و استناد خوانده ردیف اول حبیب در آن پرونده استناد به بند چاپی به شماره ۹۷۱۳۰۰ بوده که محتوای این سند چاپی حاکی از مالکیت نامبرده در عرصه و اعیان پلاک ثبتی ۱۴۶۲۲ فرعی از ۱۴۱۲۷ فرعی از ۳۲ اصلی میباشد در حالیکه آن سند از سوی اداره ثبت اسناد و املاک کشور ابطال و مجدد سند مالکیت به شماره چاپی ۷۵۱۹۵۲ که صرفا مالکیت مشارالیه ۷۶۵ متر از ۳۲ اصلی میباشد .
این در حالیست که خوانده ردیف اول با کتمان و عدم ارائه سند اصلاحی به این دادگاه موفق به اخذ رأی خلع ید نسبت به عرصه و اعیان موجود در پلاک ثبتی ۱۴۶۲۲ فرعی از ۳۲ اصلی گردیده است و حکم مذکور به حقوق مسلم اینجانب خلل وارد نموده است چرا که برابر قرارداد استنادی(قرارداد اجاره ) اینجانب مالک منافع اعیان واقع در پلاک ثبتی ۱۴۶۲۲ فرعی از ۳۲ اصلی میباشم و نظر به اینکه اینجانب در دعوی پرونده کلاسه ۹۵۱۱۰۴ موضوع دادنامه معترض عنه بعنوان اصحاب پرونده نبوده، مستندات به دادگاه حقوقی محمدیه و این دادگاه ارائه نگردیده لذا با توجه به اسناد مذکور( اسناد قرارداد اجاره ) سابقه تصرف ده ساله، ذینفع بودن اینجانب نسبت به پرونده خلع ید نسبت به اعیان واقع در پلاک مارالذکر حق مسلم ،شرعی و قانونی اینجانب تضییع گردیده است لذا جهت الغای دادنامه مراتب ذيل به حضورتان تقدیم میگردد
۱_ مقنن در ماده ۴۲۵ قانون آیین دادرسی مدنی به دادگاه این حق را داده که پس از رسیدگی اعتراض ثالث را وارد بداند، آن قسمت از حکم را که مورد اعتراض قرار گرفته نقض نمایدواگر مفاد حکم غیر قابل تفکیک باشد تمام آن الغا خواهدشد، در پرونده کلاسه ۹۵۱۱۰۴ شعبه دوم دادگاه حقوقی ،آقای حبیب ( خوانده ردیف اول پرونده ) دادخواست به خواسته خلع ید کلی نسبت به پلاک ۱۴۶۲۲ را اقامه نموده است و دلایل اثباتی نامبرده تصویر سن. چاپی به شماره ۹۷۱۳۰۰ که حکایت از مالکیت نامبرده به صورت مشاعی به میزان ۷۶۵ متر از عرصه و اعیان پلاک ۴۶۲۲ فرعی از ۳۲ اصلی میباشد و دادگاه نيز به استناد سند چاپی شماره فوق مبادرت به صدور حکم خلع ید نسبت به عرصه و اعیان صادر نموده است، حال اینکه برابر نامه شماره ۱۴۰۲۸۵۶۰۹۰۳۰۰۰۱۹۶۶ مورخه ۱۴۰۲/۴/۲۹ اداره ثبت اسناد و املاک شهرستان البرز در سطر ۱۱ الی ۱۴ نامه معنونه، ادعای اینجانب را تایید نموده است که سند چاپی استنادی خوانده ردیف اول در آن اداره ابطال و سند چاپی دیگری به شماره ۷۵۱۹۵۳ که حکایت از مالکیت مشارالیه( خوانده ردیف اول ) صرفا به میزان ۷۶۵۰۰ سهم مشاع از ۲۲۹۷۳۰ سهم عرصه را دارد و مالکیت نامبرده نسبت به اعیان واقع در پلاک مرقوم برداشته شده است حال اینکه نامبرده نسبت به اعیان واقع در پلاک مرقوم برداشته شده است حال اینکه نامبرده علی رغم اطلاع از این موضوع مراتب را به این دادگاه و دادگاه بدوی اطلاع نداده است و موفق به رای خلع ید نسبت به عرصه و اعیان پلاک ۱۴۶۲۲ گردیده است لهذا با عنایت به تصویر قرارداد اجاره و تایید آن توسط خواندگان ردیف دوم وسوم در جلسات دادرسی این دادگاه تقاضای الغای دادنامه با توجه به نص ماده ۴۲۵ قانون آیین دادرسی مدنی را دارم.
۲_ برابر نامه شماره ۱۲۷/۱۴۰۲/۱۲۰۹ مورخه ۱۴۰۲/۱/۲۸(نامه اداره کل ثبت اسناد و املاک استان) به مدیر کل محترم امور املاک سازمان ثبت اسناد و املاک با مداقه در متن نامه مذکور که از سوی اداره کل ثبت اسناد و املاک استان قزوین در خصوص پلاک ۱۴۶۲۲ فرعی از ۳۲ اصلی تحرير گردیده، چند موضوع قابل بهره برداری قضایی میباشد اولا: اعیان واقع در پلاک ۱۴۶۲۲ فرعی از ۳۲ اصلی دارای پروانه ساخت و پایان کار از سوی شهرداری بوده است.
ثانیا: اعیان واقع در پلاک ثبتی معنونه قبل از مالکیت خوانده ردیف اول( حبیب) احداث گردیده به عبارت دیگر در زمان خرید آقای حبیب از آقای عباس نامبرده از وجود این اعیان در پلاک ثبتی ۱۴۶۲۲ اطلاع داشته و نیز اطلاع داشته که مالکیتی نسبت به اعیان ندارد.
ثالثا: در این نامه اداره کل ثبت اسناد و املاک استان تایید میکند که حبیب ( خوانده ردیف اول ) مالکیتی که نسبت به اعیان واقع در پلاک ۱۴۶۲۲ فرعی از ۳۲ اصلی برابر سند چاپی به شماره ۹۷۱۳۰۰ داشته، آن سند ابطال و سند چاپی به شماره ۷۵۱۹۵۳ که صرفا در بردارنده مالکیت عرصه به صورت مشاعی به میزان ۷۶۵۰۰ میباشد لهذا با توجه به مراتب مرقوم نظر به جوابیه اداره ثبت اسناد و املاک و توجها به تصویر نامه اداره کل ثبت اسناد و املاک قزوین و توجها به اینکه ادعای خوانده ردیف اول طی لایحه به این دادگاه که مدعی مجعول بودن قرارداد اجاره مجعول گردیده که این ادعای مشارالیه مقرون به واقع نمیباشد چرا که تصرف دلیل مالکیت میباشد و معطوفا به اینکه خواندگان طرف دوم و سوم اصل قرارداد اجاره را قبول دارند و مصون از هرگونه ایرادی مانده لهذا از دادگاه محترم درخواست تحقیق و معاینه محلی در اجرای ماده ۱۹۹ قانون آیین دادرسی مدنی را دارم دایر بر اینکه اولآ اعیان واقع در پلاک ثبتی مارالذکر تحت تصرف چه کسی می باشد؟ میزان تصرفات اینجانب در خصوص اعیان واقع در پلاک موضوع دعوی چند سال میباشد؟ استعلام از مراجع قانونی در خصوص استخر و شنای بیماران در این ده سال اخیر تحت مدیریت و اجاره چه شخصی بوده است؟
حالیه با توجه به مراتب فوق و مستندات تقدیمی، الغای دادنامه معترض عنه را دارم.
با احترام
نظر شما در مورد این مطلب