اثبات حق انتفاع در ملک دیگری امری ضروری است. فردی که ادعای حق انتفاع دارد، باید اثبات کند که می تواند از منافع مالی که متعلق به دیگری است استفاده کند اما اگر صاحب ملک فوت کند، اگر حق انتفاع ملکی تا زمان زنده بودن صاحب ملک شرط شده باشد (عمری باشد) با فوت وی حق انتفاع، خود به خود منحل می شود؛ در این حالت حق انتفاع، نیاز به اثبات دارد و چون در این نوع حق، صاحب ملک (مالک) اختیار دار است، اگر کسی مدعی حق انتفاع در ملک دیگری است، قرارداد کتبی هم در دست ندارد می تواند با طرح دعوا در دادگاه به حق خود برسد. با ما همراه باشید تا این مورد را با هم بررسی نماییم.
حق انتفاع یعنی استفاده از منفعتِ مال یا ملک دیگری که خود مالک، صاحب ملک هست اما منافع و بهره برداری آن را به دیگری داده است مثلاً پدری خانه ای دارد که به اجاره داده است، اما برای حمایت از وضعیت مالی فرزند خود، پول اجاره ی ماهیانه ی آن را به پسرش سپرده است تا از آن استفاده کند؛ اما پدر با این کارخود فقط منافع خانه ی خود را به پسرش منتقل کرده است و هنوز ملک به نام خود پدر می باشد.
ماده ی 40 قانون مدنی می گوید: (حق انتفاع، عبارت از حقی است که به موجب آن شخص می تواند از مالی که عین آن به نام دیگری است یا مالک خاصی ندارد استفاده کند).
حق نفع یا انتفاع در سه حالت عمری، سکنی و رقبی وجود دارد که به شرح زیر هستند:
حق انتفاع از طریق عقد و قرارداد منتقل می شود و ملکی که حق انتفاع به آن داده می شود باید قابل استفاده باشد, یعنی صاحبِ حق انتفاع بتواند از آن ملک، زمین یا خانه بهره برداری کند و صاحب حق انتفاع، باید در زمان عقد قرارداد، حاضر باشد.
اگر مالک برای استفاده ی منتفع، زمانی تعیین نکرده باشد، تا زمان فوت مالک منتفع می تواند ازمنافع آن استفاده کند و منتفع نباید از مالی که منافع آن به وی داده شده، سوء استفاده کند یا در حفاظت از آن زیاده روی یا کم کاری کند.
حق انتفاع، امکان دارد به صورت صلح نامه به منتفع منتقل شود؛ وقتی شخصی، استفاده از منافع مالی به وی سپرده می شود، می تواند در آن مال تصرف کند و از آن استفاده کند. به عنوان مثال:
(اگر منافع زمین کشاورزی به وی داده شده است، شخص می تواند در روی زمین کشت کند و از محصولات آن بفروشد و بهره مند شود، یا اگر به کسی استفاده از منافع خانه ای سپرده شده است می تواند آن خانه را اجاره بدهد و از منافع اجاره ی آن سود ببرد)
ماده ی 48 قانون مدنی می گوید: (درحبس، اعم از عمری و غیره، قبض شرط صحت است).
وکلای مجرب سایت ما در وکیل تلفنی، به صورت شبانه روزی آماده ارائه خدمات حقوقی از قبیل مشاوره حقوقی به تمامی هموطنان عزیزمان می باشند.
حق نفع در مواردی امکان زایل شدن دارد. این موارد که موجب از بین رفتن این حق میشوند، به شرح زیر هستند:
اگر در دعوای حق نفع، عقد مکتوب یا قرارداد وجود داشتهباشد، به راحتی میتوان این حق را اثبات کرد. اما اگر شخص مدعی هیچگونه سند و مدرک معتبری در این خصوص نداشته باشد، برای اثبات آن باید به دادگاه مراجعه کند. پیشنهاد میکنیم قبل از مراجعه به دادگاه حتما از مشاوره حقوقی تلفنی بهرهمند شوید تا مسیر درستی را طی کنید.
شخص مدعی به عنوان خواهان باید بتواند وجود معاملهای که حق انتفاع را ایجاد کرده است، اثبات کند. او باید اسنادی مانند صلحنامه یا قراردادی که با مالک تنظیم کردهاند را به دادگاه ارائه دهد. در صورت در اختیار داشتن این مدارک، خواهان امکان الزام خوانده به تنظیم سند رسمی را دارد و میتواند این موضوع را از دادگاه بخواهد.
در صورت در اختیار نداشتن مدارک قابل اتکا در این خصوص، با ادله دیگری نیز میتوان این حق را ثابت کرد. اثبات آن، با داشتن هر یک از ادله زیر امکانپذیر است.
در حق نفع، طرف دعوا مالک ملک است و در صورت اقرار او به وجود این حق، میتوان آن را اثبات کرد.
شهادت دو مرد به عنوان شهود، حق ارتفاق یا انتفاع را اثبات میکند.
مدعی حق نفع میتواند از مالک درخواست سوگند نماید. در صورتی که او سوگند را رد کند، مدعی میتواند با سوگند، حق نفع خود را اثبات کند.
در صورتی که شخص مدعی در ملک تصرف و استیلا داشته باشد و از حق انتفاع استفاده کند، تصرف به عنوان حق نفع دارد. این موضوع نیز دلیلی بر اثبات حق ارتفاق یا انتفاع است. در این حالت، اگر شخص دیگری نیز به عنوان حق نفع آن ملک را تصرف کند، هر دو اماره از بین میروند و دلیل دیگری برای اثبات این موضوع باید اقامه شود.
در حق انتفاع، این امکان وجود دارد که اگر زمانی دارنده ی حق فوت کند، حق انتفاع باقی بماند و وراث وی از حق وی استفاده کنند؛ اما در اذن انتفاع در صورت فوت منتفع، اجازه یا اذن مالک شرط است و اگر مالک اذن ندهد، وراث نمی توانند از آن استفاده کنند.
وقتی در استفاده از منفعت مالی، اذن انتفاع داده می شود، در واقع با این کار مباح بودن استفاده از منافع آن اجازه داده شده است تا کسی نتواند آن را غصب کند و بی اجازه از آن استفاده کند، پس اذن انتفاع با حق انتفاع متفاوت است.
حق انتفاع به واسطه ی یک قرارداد یا عقد به وجود می آید ولی اذن انتفاع، ایقاع (به اراده ی طرف) است.
می توان حق انتفاع را به کس دیگری منتقل کرد، ولی در انتقال ملکی که اذن در انتفاع دارد، باید از مالک آن اجازه گرفت و اگر مالک اجازه ندهد، این حق ساقط می شود.
اگر مالک ملک که حق انتفاع داده است فوت شود، می توان از منافع آن به شرط عمری نبودن، استفاده کرد؛ ولی دراذن انتفاع با فوت کردن مالک، اذن انتفاع از بین می رود.
در موسسه حقوقی آنلاین ما، مشاوران و وکلای با تجربه و متخصصی حضور دارند که می توانید تنها با یک تماس، به صورت آنلاین و تلفنی از آنها در مورد تفاوت حق انتفاع با اذن انتفاع مشاوره بگیرید، تا اطلاعات کافی در این مورد به دست آورید.
با وجود اینکه این دو مورد شباهتهایی با یکدیگر دارند، اما در واقع دو موضوع متفاوت هستند. تفاوتهای حق نفع و اجاره شامل موارد زیر میباشند:
وقتی صحبت از حق انتفاع می کنیم، یعنی منتفع مالک منافع آن است و می تواند منافع حاصل از آن را برای خود بردارد و اختیاردار آن منافع است تا زمان پایان قرارداد حق انتفاع.
در مالکیت منافع، لحظه ها و ذره های منفعت، در ملکِ مالک بوجود می آید و در مالکیت منافع کسی که حق استفاده از منافع ملک به وی داده می شود؛ می تواند بعد از پایان قرارداد هم از منافع آن بهره مند شود؛ حق انتفاع در واقع یک درجه پایین تر از مالکیت منافع است.
به عنوان مثال: (باغی را که مالک، طی قرارداد اجاره به مستأجر می دهد، اگر مدت اجاره تمام شود، مستأجر می تواند بعد از آن هم از میوه های باغ استفاده کند؛ اما در حق انتفاع، زمانی که منفعت باغ برای بهره برداری در اختیارکسی قرار می گیرد، بعد از پایان حق انتفاع، دیگر نمی تواند از منافع آن یا میوه های مانده در باغ استفاده کند و باقیمانده ی آنها مال صاحب ملک می شود).
وقتی دو یا چند نفر با هم در ملکی شریک باشند و سهم هیچ کدام از ملک مشخص نباشد، به این نوع شراکت اشاعه (مشاء) می گویند؛ در ملک مشاء شریک می تواند نسبت به اندازه ی سهم خود، تصرفی انجام دهد؛ مانند: دادن حق انتفاع به دیگری و یا اجاره دادن ملک به دیگری.
ماده ی 583 قانون می گوید: (هریک از شرکاء می توانند بدون رضایت شرکای دیگر، سهم خود را کلاً یا جزعاً به دیگری منتقل کند).
طبق ماده فوق زمانی که حق انتفاع ملکی به دیگری داده شود، باید مالک مورد نظر، مشاء بودن زمین را به کسی که اجازه ی بهره برداری از منفعت ملک را می دهد اطلاع دهد و صاحب حق انتفاع باید بداند که به اندازه ی سهم مالک می تواند از این ملک بهره برداری کند و برای بیشتر از آن باید از شرکاء دیگر اجازه داشته باشد.
اگر سوالی در مورد ملک مشاء خود که می خواهید حق انتفاع آن را به دیگری منتقل کنید دارید، می توانید فقط با یک تماس ساده در هر موقع از شبانه روز، با وکلای ما در سایت وکیل تلفنی، از مشورت و راهنمایی آنها در این زمینه، بهره بگیرید.
برای توضیح این مسئله اول باید ببینیم منظور از مباحات چیست؟ مباحات یعنی اموالی که شخص حقیقی یا حقوقی صاحب آن نیست؛ مثل اراضی موات، زمین هایی که کسی از آنها استفاده نمی کند، اشخاص می توانند، از آنها منفعت ببرند.
ماده ی 92 قانون در خصوص حق انتفاع از مباحات می گوید: (هر کس می تواند با رعایت قوانین و نظامات، راجع به یکی از مباحات، از آنها استفاده نمایند).
همچنین ماده ی 101 قانون می گوید: (هرگاه کسی از آبی که ملک دیگری است، به نحوی از آن ها، حق انتفاع داشته باشد؛ از قبیل دایر کردن آسیا و امثال آن، صاحب آن نمی تواند مجرا را تغییر دهد، به نحوی که مانع از استفاده ی دیگری شود).
صالحترین مرجع برای رسیدگی به این پرونده، دادگاه عمومی حقوقی است که در محل وقوع ملک قرار دارد. شما میتوانید با بهرهمندی از مشاوره حقوقی خود را برای حضور در دادگاه آماده کنید.