ابراء ریشه لغوی برء یا بُرء، در اصطلاح لغوی بمعنای صرف نظر کردن یا رهانیدن است؛ در حقوق ایران، ماده 289 قانون مدنی به تعریف ابراء پرداخته است: "ابراء عبارت است از اینکه دائن از حق خود، به اختیار صرف نظر کند" با ما همراه باشید تا در حوزه این تعریف قانونی و مبحث مشاوره حقوقی ابرا مهریه، به کل مشورت حقوقی داشته باشیم.
وکیل وصول مهریه 24 ساعته
ابراء عملی حقوقی است که به اراده یک نفر (دائن یا طلبکار) صورت می پذیرد و مدیون آن نقشی ندارد؛ پس در اصطلاح نوعی از ایقاع است.
تحقق ابراء مستلزم وجود دینی است که از قبل میان دائن و مدیون وجود دارد، پس عمل حقوقی تبعی است؛ در ابراء طلبکار به طور رایگان از حق خود می گذرد نه اینکه آن را به دیگری بدهد، بعد از ابراء گویی حقی وجود نداشته است.
نکته: ابراء اسقاط حقوق دینی است در مقابل اعراض که اسقاط حقوق عینی است.
رکن اول: ابراء کننده، صاحب حق یا دائن (طلبکار).
- فردی است که به اختیار از حق دینی خود صرف نظر می کند؛ از آنجا که ابراء عمل حقوقی است، دائن در درجه ی اول باید اهلیت این عمل را داشته باشد. (ماده 290 ق.م).
رکن دوم: ابراء شونده یا مدیون.
- با اینکه اراده ی مدیون در تحقق ابراء نقشی ندارد، اما برای صحت آن باید مدیون مشخص باشد و ابراء بنحو تردید آمیز باطل است.
رکن سوم: دین یا حق مورد ابراء.
- ابراء از دین ثابت برذمه که موجود باشد، صحیح است؛ اعم از اینکه دین برذمه مستقر نشده باشد و حال باشد یا موجل و در آینده و در زمان مشخص قرار باشد بر ذمه ی مدیون مستقر شود، ولی ابراء ازدین غیرمعلوم باطل است و کسی نمی تواند دیگران را از دیونی که در آینده نسبت به او پیدا خواهند کرد، بری کند؛ اگر وجود دین مسلم باشد، مهلت مانع ابراء نیست و صرف وجود دین برای صحت ابراء کافی است.
اورژانس وکالت 24 ساعته مهریه بانوان
ابراء با هر لفظ یا عملی که نشانگر آن باشد، صحیح است در مورد تحقق ابراء به شرط، اختلاف وجود دارد؛ غالباً حقوق دانان بر خلاف فقها، ابراء معلق را صحیح پنداشته اند.
ابراء براساس موضوع خود به ابراء خاص و ابراء عام تقسیم شده است:
ابراء خاص: آن است که موضوع آن دین یا حق معین یا حقوق نسبت به عین باشد.
ابراء عام: آن است که دائن به مدیون اعلام کند که وی را از هر دینی که دارد بری می کند یا آنکه تمام حقوق خود را نسبت به همه اموال منقول و غیر منقول مدیون اسقاط می کند.
نکته: آثار ابراء، اثر اصلی ابراء سقوط و برائت ذمه ی مدیون است؛ این سقوط می تواند ناظر به کل یا بخشی از طلب باشد.
برای پاسخ به این سوال باید اشاره ای کوتاه به روش های رایج در تعیین مهریه داشت.
در زمان حاضر، اغلب مهریه ها بصورت تعداد مشخصی سکه بهار آزادی تعیین می شود؛ از این موارد که بگذریم برخی نیز مهریه را بصورت عین معین (مثلا"سه دانگ از فلان منزل یا فلان شیء مشخص) در نظر می گیرند؛ به عبارت ساده تر مهریه یا بصورت دین است یا عین.
چنانچه مهریه دین باشد (مانند اغلب موارد رایج، مثلاً بصورت مقداری وجه نقد یا سکه)، مورد مشمول مقررات ابراء خواهد بود، نه هبه (بذل) مهریه؛ بصراحت ماده 289 قانون مدنی، ابراء صرفاً در خصوص دین قابل تحقق است؛ بنابراین اگر تمام یا بخشی از مهریه ای که بصورت سکه تعیین شده، از سوی زوجه به زوج بخشیده شود، دیگر امکان رجوع از عمل انجام شده متصور نیست؛ ولو در سند بخشش مهریه عنوان هبه برآن اطلاق شده باشد؛ البته این در صورتی است که تعداد سکه های بخشیده شده قبل از بخشش مهریه به زوجه تقسیم نشده باشد؛ وگرنه بنظر می رسد دیگر نتوان موضوع را داخل در مقررات ابراء دانست چرا که به پرداخت مهریه زوجه ازحالت دین بر ذمه ی شوهر خارج گردیده و در عالم واقع، موجودیت یافته و با تحویل آن به زوج مصداقی از عین معین قرار گرفته است.
لذا در اینصورت چنانچه شرایط مقرر دیگر درقانون مدنی درباب هبه محقق و موجود باشد (مانند قبض و اقباض؛ موجود بودن عین سکه ها در ید شوهر و...) زوجه می تواند از هبه ی خود رجوع و سکه های موهوبه را استرداد نماید.
از نوع غالب و رایج مهریه (تعیین سکه) که بگذریم بعضاً مواردی نیز در قابل انتقال مثلا" سه دانگ از فلان منزل یا اتومبیل یا هر عین معین دیگری مشاهده می گردد که بدلیل عین بودن موهوبه در قابلیت رجوع از آن، هیچگونه تردیدی نباید داشت ؛ ولو به تصرف زوجه داده نشده یا انتقال رسمی واقع نشده باشد.
بخشش فوری مهریه ناخواسته به خیریه به صورت 24 ساعته
هبه ی غیرمعوض.
هبه معوض.
ابراء.
نکته: در مورد هبه غیر معوض، زن همیشه می تواند به ما بذل رجوع کند ولی در صورتی که هبه معوض باشد و عوض هم داده شده باشد. طبق ماده 803 قانون مدنی هبه، قابل رجوع نیست اما هرگاه هبه، معوض و در قبال طلاق باشد درصورتی که زوجه دردوران عده به مهریه جوع کند، زوج هم می تواند رجوع به زوجیت کند؛ یعنی طلاق بائن تبدیل به طلاق رجعی می شود. از طرف دیگر اگر بخشیدن مهریه درمقابل طلاق باشد و طلاق داده نشود، این امر ابراء محسوب نشده و یک هبه قابل رجوع است.
وکیل مهریه خانم تضمینی و 24 ساعته
همانطور که می دانیم بذل مهریه در واقع همان هبه است و رجوع از بذل نیز ممکن است؛ حتی اگر بذل بموجب سند رسمی (دردفتر اسناد رسمی) واقع شده باشد، مگر اینکه ابراء یا بخشش طلب صورت بگیرد، که دراین صورت قابل رجوع نخواهد بود.
اقرار به دریافت مهریه از طرف زن نیز معتبر است، اما اگر نادرستی این اقرار محرز گردد، اعتباری نخواهد داشت؛ گرچه ممکن است دادگاه اقرار به دریافت مهریه را ابراء قلمداد کند و ابراء، غیر قابل رجوع است.
در طلاق توافقی، اگر زن مهریه اش را بذل کند، تا 3 ماه بعد از ثبت صیغه طلاق در دفترخانه اسناد رسمی، می تواند رجوع کند؛ در مقابل، مرد می تواند به ازدواج رجوع کند گرچه طلاق توافقی قابل رجوع نیست، اما در این حالت خاص، امکان رجوع مرد به ازدواج وجود دارد. برای اینکه زن نتواند به مهریه رجوع کند، معمولاً، در دادنامه طلاق توافقی زن حق رجوع به مهریه را از خود سلب و ساقط می نماید.
بطور کلی و خلاصه باید گفت که بذل عین معین در قالب هبه صورت می گیرد، بذل دین در قالب ابراء؛ هبه قابل رجوع است (مگر موارد خاص مذکور در ماده 803 قانون مدنی) اما ابراء قابل رجوع نمی باشد.
در خصوص بذل مهریه، گاهی نظرات و آراء متقاضی از مراجع قضایی دیده می شود. برای نمونه دو مورد که در سال 1393 از شعب دیوان عالی کشور صادر گردیده در ذیل آورده شده است:
تعیین تعدادی سکه طلا به عنوان مهریه، عین معین نبوده بلکه به صورت دین و برذمه زوج می باشد. درنتیجه، بخشیدن (بذل) تمام یا قسمتی از سکه ها از مصادیق عقد هبه نمی باشد تا بتواند قابل رجوع باشد؛ بلکه از مصادیق ابراء بوده، بنابراین قابل رجوع نمی باشد (رای شماره شعبه 41 دیوانعالی کشور).
در پرونده دیگری رای شماره شعبه 26 دیوان عالی کشور به گونه ی دیگری صادر گردیده است؛ مبنی براینکه بذل مهریه و سایر حقوق زوجه، مشروط و در قبال حضانت فرزند مشترک باطل است زیرا حق حضانت مانند حق ولایت و نظر آنها از جمع حقوقی می باشد که قابل نقل و انتقال و قابل اسقاط و قابل معاوضه با مال نمی باشند؛ مضافاً اینکه بذل و هبه جزو عقود می باشند و نمی توان آن را در قالب ابراء تلقی نمود؛ البته اگر متعلق بذل، دین باشد، نتیجه آن ابراء می باشد.