با مشاوره حقوقی با یک وکیل چک میتوانید نسبت به کلیه قوانین، رویههای قانونی و نحوه صدور چک آشنا شوید. در صورتی که به تازگی از این سند تجاری استفاده میکنید؛ بهتر است تا با اطلاعات کافی وارد شوید تا کمترین ضرر و زیان مالی متوجه شما شود. ما در این مقاله به طور کامل در مورد چک، قانون جدید آن و نحوه برگشت زدن چک صحبت کردهایم.
چک یک سند تجاری برای انواع نقل و انتقالات پول در مبالغ بالا است. تصور کنید که قرار است 300 میلیون پول را در سه مرحله به حساب فردی در تاریخ معینی واریز کنید. بهترین روشی که میتوانید این انتقال وجه را انجام دهید؛ با استفاده از سه چک با سه تاریخ مختلف است. بنابراین اغلب افرادی که در بازار کار میکنند یا صاحب یک بیزینس هستند، از این سند تجاری استفاده میکنند.
چک باید از جانب بانک صادر شده و زیر نظر قوانین جدید مربوط به چک نگارش شود که در ادامه مقاله به تفصیل این قوانین را توضیح میدهیم. مساله مهم دیگری که در تعریف چک نباید آن را فراموش کنیم این است که در زمان تعیین شده برای وصول چک، حتما باید مبلغ مورد نظر داخل حساب شما وجود داشته باشد در غیر این صورت چک برگشت خواهد خورد.
در قانون جدید چک در سال 1401، تمام چکهای صادر شده باید در سامانه صیاد ثبت شوند. بنابراین هر چک دارای دو تاریخ است که یکی تاریخ ثبت چک و دیگری تاریخ سررسید آن است. براساس این قانون جدید همه چکها به صورت یکپارچه صادر میشوند و دیگر نمیتوان آنها را در وجه حامل نوشت.
همچنین اگر تاریخ سررسید چک بوده و صاحب آن قصد نقد کردن را داشته باشد اما شما پول کافی در حساب نداشته باشید؛ از دیگر حسابهای شما مبلغ چک کسر میشود. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه قوانین جدید چک در سال 1401 میتوانید از طریق مشاوره حقوقی آنلاین و رایگان از وکیل چک مطلع شوید.
اولین چیزی که باید در مورد ظهرنویسی چک بدانید این است که وقتی پشت چک دستوری نوشته میشود مبنی بر اینکه این سند تجاری به فرد دیگری واگذار شده؛ به آن ظهرنویسی میگویند. در فارسی به آن پشت نویسی میگوییم با اهداف و دلایل مختلفی صورت میگیرد. اولین دلیلی که باعث میشود تا یک چک یا سفته ظهرنویسی شود این است که دارنده چک بخواهد وکالتی به فرد دیگری بدهد.
ظهرنویسی به چند دلیل کلی انجام میشود:
در ظهرنویسی برخی نکات بوده که وکیل چک تاکید میکند تا دارنده آنها را رعایت کند. یکی از نکات این بوده که باید در پشت نویسی حتما امضا زده شود و در این باره مهر تاثیری ندارد. نکته مهم بعدی این بوده که باید حتما نام طرف مقابل قید شود. در گذشته این امکان وجود داشت که بدون ذکر نام، چک در وجه حامل نوشته شود اما در قانون جدید این مساله ممنوع است.
اتفاق نظر در خصوص پرسش (4): چون چک یک سند عادی است و سند رسمی نیست دادگاه نمیتواند قبل از سررسید قرارتامین خواسته صادر نماید و ماده 114 قانون آیین دادرسی مدنی صراحت دارد:
نظر کمیسیون نشست قضایی در خصوص پرسش (4): نظر به اینکه اعمال ماده114قاتون آیین دادرسی مدنی منوط به وجود دو شرط است یکی رسمی بودن و دیگر در معرض تضییع و تفریط بودن حق باسند رسمی شناخته نشدن چک پذیرش چنین درخواست تامینی محمل قانونی ندارد
موضوع: گرچه تعریف قانونی درباره ملاک تشخیص دعاوی مالی و غیرمالی وجود ندارد ولی از راه تنقیح مناط قطعی نمونه های مذکور دربند ۲ ماده ۱۶ قانون آیین دادرسی مدنی الحاقی مصوب ۱۳۳۴ که تقویم خواسته را در حقوق غیر مالی مثل تولیت نسب وصایت امکان پذیر ساخته است معلوم می شود که هر دعوایی که هدف مدعی آن ذاتاً مطالبه مال باشد آن دعوی مالی است در غیر این صورت دعوی غیر مالی است؛ اختلاف نظر قدیمی محاکم به این نکته برمی گردد که آیا در دعوی مالی باید خواسته مال باشد یا اعم است از مال و امور مالی؟ حکم اصراری شماره ۳۵۴۷_۳۰/۱۱/۱۳۴۱ هیت عمومی دیوان عالی کشور که تعهد به حضور در دفتر اسناد رسمی و تبدیل سند عادی به سند رسمی را دعوی مالی توصیف کرده موید این نظر است که دعوی راجع به تنظیم سند استرداد لاشه چک و سایر اوراق بهادار و همچنین تنظیم وصیت نامه و هبه نامه مالی است.
از بند شش ماده سیزده قانون آیین دادرسی مدنی سابق و بند دو همان ماده استفاده میشود که دعوی راجع به اشیای که بهای معین نداشته ولی دارای نوعی اعتبار و متعلق اغراض و مقاصد مدعی است از دعاوی غیرمالی محسوب میشود.اثر دعاوی تنظیم سند رسمیت دادن به مالکیت مدعی است نه تثبیت آن.چک و اوراق بهادار فی نفسه بهای معین ندارند بنابراین دعوی راجع به آن غیر مالی است.
اگر خواسته مطالبه مال باشد یا هدف اصلی از طرح دعوی رسیدن به مالی باشد دعوی مالی و الا غیرمالی محسوب می شود. نمونه بارز دعوی غیرمالی نصب قیم و اصلاح شناسنامه است. بنابرین هرگاه خواسته خواهان مطالبه وجه معینی باشد و یا از طرح دعوی مالی نصیب خواهان شود دعوی مالی است. ولی در دعوی غیر مالی مال یا وجهی مورد مطالبه نبوده و خواسته به هر صورت قابل تقویم به پول نیست. به این ترتیب تنفیذ وصیت نامه و هبه نامه و الزام به تنظیم سند رسمی مالی است؛ آیا دعوی راجع به تنظیم وصیتنامه هبه نامه الزام به تنظیم سند رسمی یا استرداد لاشه چک و سایر اوراق بهادار که مبلغ درمتن آن درج شده مالی است یا غیر مالی؟ اصولا ملاک تشخیص دعاوی مالی از غیرمالی چیست؟ گرچه تعریف قانونی درباره ملاک تشخیص دعاوی مالی و غیرمالی وجود ندارد ولی از راه تنقیح مناط قطعی نمونه های مذکور دربند ۲ ماده ۱۶قانون آیین دادرسی مدنی الحاقی مصوب ۱۳۳۴ که تقویم خواسته را در حقوق غیر مالی مثل تولیت نسب وصایت امکان پذیر ساخته است معلوم می شود که هردعوایی که هدف مدعی آن ذاتاً مطالبه مال باشد آن دعوی مالی است.
در غیر این صورت دعوی غیر مالی است. اختلاف نظر قدیمی محاکم به این نکته برمی گردد که آیا در دعوی مالی باید خواسته مال باشد یا اعم است از مال و امور مالی؟ حکم اصراری شماره ۳۵۴۷_۳۰/۱۱/۱۳۴۱ هیت عمومی دیوان عالی کشور که تعهد به حضور در دفتر اسناد رسمی و تبدیل سند عادی به سند رسمی را دعوی مالی توصیف کرده موید این نظر است که دعوی راجع به تنظیم سند استرداد لاشه چک و سایر اوراق بهادار و همچنین تنظیم وصیت نامه و هبه نامه مالی است.
از بند شش ماده سیزده قانون آیین دادرسی مدنی سابق و بند دو همان ماده استفاده می شود که دعوی راجع به اشیای که بهای معین نداشته ولی دارای نوعی اعتبار و متعلق اغراض و مقاصد مدعی است از دعاوی غیرمالی محسوب میشود. اثر دعاوی تنظیم سند رسمیت دادن به مالکیت مدعی است نه تثبیت آن. چک و اوراق بهادار فی نفسه بهای معین ندارند بنابراین دعوی راجع به آن غیر مالی است.
اگر خواسته مطالبه مال باشد یا هدف اصلی از طرح دعوی رسیدن به مالی باشد دعوی مالی والا غیرمالی محسوب می شود. نمونه بارز دعوی غیرمالی نصب قیم و اصلاح شناسنامه است. بنابرین هرگاه خواسته خواهان مطالبه وجه معینی باشد و یا از طرح دعوی مالی نصیب خواهان شود دعوی مالی است. ولی در دعوی غیر مالی مال یا وجه یی مورد مطالبه نبوده و خواسته به هر صورت قابل تقویم به پول نیست. به این ترتیب تنفیذ وصیت نامه و هبه نامه و الزام به تنظیم سند رسمی مالی است.
موضوع: طبق دادنامه شماره 9209970223300011 مورخ 92/1/9 در خصوص دادخواست آقای ح.الف به طرفیت م.ن و ف.خ به خواسته مطالبه مبلغ 350.000.000 ریال به انضمام خسارت دادرسی و تأخیر تأدیه به استناد یک فقره چک و گواهی عدم پرداخت صادره از ناحیه بانک محال علیه، دعوی و مستندات آن و صدور چک دلیل بر اشتغال ذمه صادرکننده دارد و با عنایت به بقای مستندات در یَد خواهان، دادگاه دعوی را ثابت تشخیص و مستند به مواد 310 و 314 ناظر به 249 قانون تجارت و 519 و 502 و 515 و 198 قانون آیین دادرسی مدنی حکم به محکومیت تضامنی خواندگان به پرداخت مبلغ چک و همچنین خسارت دادرسی و تأخیر تأدیه از تاریخ سررسید الی یوم الاداء در حق خواهان صادر و اعلام میدارد.
صدور چک و تحویل آن به دارنده، اماره بر مدیونیت صادرکننده بوده و بقای چک در یَد دارنده بیانگر بقای دین بر ذمه صادرکننده است، امضاکننده سند تجاری به صرف صدور یا ظهرنویسی، پرداخت وجه آن را تعهد مینماید؛ این تعهد ناشی از امضای سند تجاری است که مستقل از دیگر اسباب بدهی میباشد. بنابراین برائت ذمه مدیون فقط از طریق پرداخت وجه سند حاصل می شود.
نتیجه عملی اصل استقلال امضا سند تجاری این است که نه تنها ادعای پرداخت وجه سند به ایادی قبلی دارنده سند پذیرفته نیست، بلکه اگر خوانده مدعی شود که وجه چک را به شخص خواهان پرداختهام و رسیدی هم از خواهان ارائه نماید ولی خواهان مدعی شود که وجه مربوط به دین دیگری بوده و چک بابت بدهی جداگانهای صادر شده است، در این صورت بار اثبات دلیل پرداخت وجه چک، بر عهده متعهد سندتجاری است؛ زیرا اصل بر این است که بدهی ناشی از چک، بدهی مستقلی است و تا زمانی که لاشه چک نزد خواهان باشد اصل بر بقای تعهد خوانده است.
اگر شخص به موجب چک مبلغی به دیگری پرداخت کرده باشد تا وقتی که عنوان قرض یا هر عنوان دیگری را که مفید حق استرداد او باشد ثابت نکرده باشد نمی تواند به استناد مواد 265 و 302 قانون مدنی استرداد آن را بخواهد. نکته دیگر این است که اگر صادر کننده سند با ارائه دلیل از جمله مندرجات متن چک یا هر نوشته یا دلیل دیگری ثابت کند که صدور چک بابت دین نبوده و حق استرداد داشته باشد، در این صورت فقط از شخصی که سند را به او تسلیم کرده است حق استرداد دارد. به عبارت دیگر ادعای حق استرداد در مقابل انتقال گیرندگان بعدی چک قابل استماع نمی باشد.
پرسش: اگر دارنده چک بعد از پانزده روز از تاریخ صدور آن اما قبل از شش ماه از تاریخ مزبور گواهی عدم پرداخت وجه چک از بانک دریافت کند به طرفیت چه کسانی می تواند. درخواست صدور قرار تأمین خواسته کند؟
پرسش: آیا نشانی خوانده دعوی صادر کننده چک باتوجه به مقررات قانون چک تعیین می شود یا مقررات آیین دادرسی مدنی؟
پرسش: آیا دادخواست تامین خواسته نسبت به وجه چک قبل از طرح دعوی مطالبه مبلغ به استناد برگه برگشت چک قابل پذیرش است؟
در صورتی که در زمان معین، مبلغی که روی چک نوشته شده در حساب شما حاضر نباشد و دیگر حسابهایی که به نام شما هستند هم موجودی کافی برای ارائه نداشته باشند؛ مشکل اساسی پیش میآید. در این حالت دارنده چک میتواند از شما خسارت تاخیر تادیه یا دیرکرد چک را دریافت کند.
در مورد خسارت بین قاضیها اختلاف نظر وجود داشته و دو امکان در این باره تعریف میشود. در حالت اول بعد از گذشت 10 روز از برگشت خوردن چک، میتوان شکایت کرد و در حالت دوم در هر زمانی که چک نقد نشود؛ امکان شکایت وجود دارد. با این حال بهتر است حتما قبل از انجام شکایت و دریافت خسارت تادیه حتما با شماره تلفن 02147625900 تماس بگیرید.
پرسش: اگرتاریخ صدور چک قبل از تاریخ تصویب تبصره ماده 2 الحاقی قانون صدور چک یا تفسیر آن و یا از تاریخ های اخیر الذکر باشد، آیا مبدا احتساب خسارت تاخیر تادیه همان تاریخ سررسید چک است یا تاریخ مطالبه موثراست؟
پرسش: درصورت صدور حکم به پرداخت وجه چک و صدورحکم دیگری به استرداد همان چک و عدم اقدام اصحاب دعوی جهت اعاده دادرسی تلیف دادگاه در اجرای حکم مذکور چیست؟
نظر اول: با صدور حکم دوم حکم اول قابلیت اجرا ندارد و صرفاً می توان حکم دوم را اجرا نمود زیرا حکم موخر حکم مقدم را بی اثر می نماید.
نظر دوم: حکم اولی پس ز قطعیت لازم الاجرا بوده و پرونده دوم با توجه به اعتبار امر مختومه داشتن موضوعغیرقابل رسیدگی بوده است و بر فرض عدم اطلاع قاضی رسیدگی کننده از پرونده اولی به مح اطلاع لازم است از ادامه رسیدگی خودداری و قرار منقضی صادر نماید و در هر حال با قطعیت یافتن حکم اول رسیدگی به پرونده و صدور حکم دوم در همان رابطه صحیح نبوده و نمی توان به آن توجه داشت.
نظر سوم: با توجه به صدور آرای متضاد و ترجیح داشتن آن ها بریکدیگر بایستی هردو پرونده با اعلام اشتباه ازسوی مقام قضائی مجری حکم یا یکی از قضات دیگر موضوع ماده 326 قانون آین دادرسی مدنی به دادگاه بالاتر ارسال گردد.
پرسش: خسارت تاخیر تادیه درمورد چک سفته و سایر مطالبات چگونه محاسبه و مورد حکم قرار می گیرد؟
پرسش: چنانچه سفته ای به صورت سفید امضا گردد و مبلغ آن به میزان مبلغ منعکس شده در حاشیه سفته مطالبه شود تصمیم دادگاه دراین رابطه چیست؟
پرسش: هرگاه متعهد یا ظهرنویس سفته ای فوت نماید و دعوی به طرفیت ورثه متوفی و آن که زنده است اقامه شد و مسئولیت ورثه به چه کیفیت است؟
مراحل برگشت چک نسبت به گذشته دچار تغییر و تحولاتی شده است که در نهایت به نفع طلبکار عمل کرده و باعث میشود زودتر از قبل به پول خود برسید. در قانون جدید چک، اگر که فرد بدهکار مبلغ لازم را در حساب خود نداشته باشد، کسری آن مبلغ از دیگر حسابهای آن فرد در بانک برداشت میشود. اگر که در آن بانک، مبلغ کافی در حساب بدهکار نباشد، میتوانید به بانک مراجعه کرده و گواهی عدم پرداخت دریافت نمایید.
با در دست داشتن این گواهی، که تمامی مشخصات فرد بدهکار روی آن ذکر شده است، میتوانید بعد از یک روز کاری از دیگر حسابهای بانکی آن شخص مبلغ خود را برداشت کنید. از جمله مراحل اصلی در برگشت کردن چک، مراجعه به دفترهای خدمات الکترونیک قوه قضاییه است. با اینکار حکم اجراییه برای شما صادر میشود و به آدرس بدهکار ارسال میگردد تا در این مورد به او ابلاغ گردد. پس از 10 روز از ابلاغ، شخص بدهکار باید در مورد تامین مبلغ چک اقدام کرده واگرنه عملیات اجرایی روی اموال او اعمال شده و مبلغ وصول خواهد شد.
پرسش: صدور قرار تامین خواسته به درخواست دارنده چکی که خار از مواعد مقرر در ماده 315 قانون تجارت اقدام به اخذ گواهی عدم پرداخت نموده باشد منوط به پرداخت خسارت احتمالی است یا خیر؟
نظر اکثریت در مورد پرسش فوق: از آنجا که چک حسب ماده 2 قانون صدور چک با اصطلاحات بعدی در حکم سند لازم الاجرا است،سپردن خسارت احتمالی برای تامین وجه آن ضرورت ندارد. اداره حقوقی قوه قضائیه نیز طی نظریه شماره 3821/7 - 60/11/18 در این خصوص اعلام نموده که :(... چون چک نسبت به صادر کننده در حکم اسناد رسمی و لازم الاجرا اس بربر بند (1) ماده 225 قاون آیین دادرسی مدنی نیازی به سپردن خسارت احتمالی نیست).
نظر اقلیت در مورد پرسش فوق: چنانچه دارنده چک ظرف مهلت مقرر پانزده روز مندرج در قانون تجارت اقدام به اخذ گواهینامه عدم پرداخت نماید اخذ خسارت احتمالی ضرورتی ندارد و الا صدور قرار تامین خواسته موکول به سپردن آن است.
پرسش: نظر به اینکه در خصوص مطالبه چک ها وسفته هاو خصوصاً توسط بانک ها ضمن مطالبه اصل وجه چک یا سفته معمولاً مطالبه خسارت تاخیر تادیه تا زمان اجرای حکم نیز می شود و با عنایت به اینکه در زمان صدور حکم اشتغال ذمه صادر کننده چک یاسفته نسبت به خسارت تاخیر تادیه از زمان صدور حکم تا اجرای آن حاصل نشده است، آیا صدور حکم کلی به این نحو که خوانده محکوم می گردد به پرداخت خسارت تاخیر تادیه از زمان ... (تاریخ چک یا سفته) تا زمان اجرای حکم وفق شاخص اعلامی از طرف بانک مرکزی با قرارداد طرفین، صحیح است و وجاهت قانونی دارد یا خیر؟
نظر اکثریت در مورد پرسش فوق: باتوجه به اینکه مطالبه خسارت از جمله خسارت تاخیر تادیه فرع بر اثبات اصل دین است و اینکه هدف قانون گذار برای جلو گیری از طرح دعاوی مکرر است و نیز خسارت تاخیر تادیه از زمان امتناع مدیونبه طور مستمر ادامه دارد و از طرفی دادگاه حکم به الزام محکوم علیه به پرداخت خسارت تاخیر تادیه تا زمان اجرای حکم صادر می نماید و احتساب آن را به واحد اجرای احکام محول می نماید تا براساس شاخص تورم اقدام کند و مواد و قانون آیین دادرسی مدنی هم با لحاظ مراتب فوق تصویب شده است؛ لذا در صورت وجود شرایط مذکور در مواد قانونی فوق صدور حکم به الزام مدیون به پرداخت خسارت تاخیر تادیه تا زمان اجرای حکم بلا مانع است.
نظریه اقلیت درمورد پرسش فوق: چون ذمه بدهکار برای خسارت تاخیر تادیه بعد از حکم هنوز مشغول نشده و میزان آن هم مشخص نیست و نیز مستفاد از بند 2 ماده 362 قانون آیین دادرسی مدنی صدور حکم به پرداخت خسارت تاخیر تادیه تا زمان اجرای حکم توجیه قانونی ندارد .
پرسش اول در خصوص عنوان فوق: آیا در موارد آراء غیابی صادره صرف ارائه رضایت شاکی از طرف محکوم علیه کافی برای فسخ دادنامه و صدور قرار منع تعقیب هست یا خیر؟
پرسش دوم در خصوص عنوان فوق: چنانچه رای مربوط به صدور چک بلا محل باشد تکلیف چیست؟
پرسش: چنانچه مبلغ مندرج در سفته مازاد بر میزان تمبر مالیاتی ان باشد و خوانده به عنوان متعهد سفته مدعی شود سفته به طور سفید امضا داده شده تا مبلغ معینی در آن نوشته شود لیکن دارنده بیش از میزان مقرر در آن نوشته است تکلیف چیست؟
پرسش: آیا در خصوص در خواست صدور دستور موقت مبنی بر عدم پرداخت وجه چک دادگاه می تواند دستور موقت صادر کند؟ در فرض مجاز بودن صدور دستور آیا در خواست کننده دارای مجازات موضوع مواد 3 و 7 قانون صدور چک است؟
با لحاظ مواد 310 و 316 قانون اشاره شده که به ترتیب مقرر می دارند (در اموری که تعیین تکلیف آن فوریت دارد ، دادگاه به درخواست ذی نفع برابر مواد زیر دستور موقت صادر می کند) و (دستور موقت ممکن است دایر بر توقیف مال یا انجام عمل و یا منع از امری باشد) و نیز ماده 315 همان قانون که صراحت دارد : (دادگاه در صورت تشخیص فوریت دستور موقت صادر نماید) ، چون این در خواست منطبق با شق اخیر ماده 316 قانون (منع از امری) است و به عنوان مثال شخصی در قبال ابتیاع کالای منقول نفیس، چکی به مبلغ کلان صادر کرده و تاریخ سر رسیدچک در شرف حلول است؛ اما مبیع را تحویل نگرفته و شخص خریدار در این مورد بخواهد از حق حبس موضوع ماده 377 قانون مدنی استفاده کند، چون چک ثمن نیست تا تسلیم آن حق حبس را ساقط نماید بلکه وسیله پرداخت آن و فرض آنکه فروشنده از اتباع بیگانه بوده یا پس از دریافت وجه چک دسترسی به او معتذر و دشوار می شود، مسلماً این مورد از مواردی است که صدور دستور موقت جایز است؛ اما درخواست کننده دارای مجازات موضوع مواد 3 و 7 قانون چک نیست.
ضمن پذیرش پاسخ گروه اول به قسمت اول اقلیت سوال ، معتقد به اعمال مجازات موضوع مواد 3 و 7 قانون چک بوده و به این دلیل که قانون گذار برای دارنده چکی که به هر جهت غیر قابل پرداخت است حق شکایت قائل شده و موجب وصول نشدن چک درماده 3 قانون مربوطه احصا شده و از جمله آن ها دستور عدم پرداخت وجه چک صادر کنندهاست و در ما نحن فیه گرچه دستور موقت را داگاه صادر کرده ما صدور دستور به درخواست صادر کننده بوده و فی الواقع دستور عدم پرداخت بالواسطه و بالتسبیب بوده است. در نتیجه مجازات ماده 7 قانون چک در مورد در خواست کننده دستور موقت قابل اعمال است، همان طور که در سایر موارد غیر چک، چنانچه از دستور موقت ضرری متوجه محکوم علیه 0 خوانده) گردد، خواهان مسئول تدارک و جبران خسارت وارده است نه دادگاه صادر کننده حکم.
با توجه به عمومات قانون تجارت باب چکو مقررات قانون صدور چک مصوب 1355 اصلاحی 1372/8/11، صادر کننده چک در هر حال مکلف است با اطلاع از داشتن موجودیدر بانک محال علیه ،اقدام به صدور چک نماید تا دارنده چک بتواند با ارائه چک به بانک وجه ان را دریافت کند.
ماده 2 قانون صدور چک هم چک را در حکم اسناد لازم الاجرا معرفی و دارنده آن را مستحق دریافت وجه چک از بانک محال علیه معرفی کرده است، بنابراین به ویژه با عنایت به ماده 12 و تبصره های 1 و 2 ماده 14 قانون صدور چک الحاقی 1372/8/11، صدور دستور موقت بر منع بانک محال علیه از پرداخت وجه چک، وجهه قانونی ندارد و دادگاه باید درخواستی قسمت اخیر مسئله مطروحه موضوعاً منتفی خواهد بود. لازم است خاطرنشان شود ماده 313 قانون تجارت و مواد 3 و 13 قانون صدور چک اقدام به صدور چک وعده دار را ممنوع اعلام کرده است.
اگر خسارت تاخیر تادیه وجه چک همزمان با اصل وجه چک مطالبه نشود و پس از صدور حکم مبنی بر محکومیت خوانده بر پرداخت وجه چک، خواهان دادخواست مستقل به خواسته مطالبه خسارت تاخیر بدهد، باید هزینه دادرسی را پرداخت نماید.
پرسش: اگر مستاجر بابت اجاره بها چک داده باشد و وجه یک چک به علت نداشتن موجودی وصول نشود آیا مالک می تواند به طور علی حده اجاره بهای موضوع چک را از دادگاه مطالبه نماید و یا به علت تخلف مستاجر در پرداخت اجاره بها تقاضای تخلیه کند یا خیر؟ به عبارت دیگر اعلام گردید اگر بدهکار بابت دین خود چک یا سند تجاری دیگری بدهد آیا تبدیل تعهد شده است یا نه؟
با صدور چک از ناحیه مستاجر و موافقت و دریافت آن که طرفین به این نحوه پرداخت رضایت داده و ماخوذ به آن شدند. عرف اقتصادی در معاملات نیز توسط موجر تبدیل تعهد صورت می گیرد، یعنی ذمه مستاجر نسبت به اجاره بها بری می شود ولیکن وی در مورد مبلغ چک مسئول و قابل تعقیب است . به عبارتی دیگر چک نوعی وسیله پرداخت است به همین شیوه است. بنابر این همانطوری که اگر موجر و مستاجر توافق در تقسیط اجور معوقه نمایند ملتزم به آن هستند همچنان نیز اگر بابت اجاره بها تراضی در چک کنند ملتزم به آن خواهند بود و موجر نمی تواند علاوه بر دریافت چک و استفاده از مزایای آن از جهت تعقیب حقوقی و کیفری صادر کننده و یا اقدام به صدور اجرائیه از ثبت و همچنین امکان ظهر نویسی آن علیه مستاجر راجع به همان اجاره بها اقامه دعوی و درخواست تخلیه نماید. شناخت این حق برای موجر به معنی آن است که مستاجر افزون بر تعهد سابق مبنی بر پرداخت مال الاجاره و تحمل ضمانت اجرای عدم پرداخت و تخلیه مورد اجاره نسبت به چک نیز از حیث حقوقی و کیفری متعهد شده و به سخن دیگر تعهد او مضاعف گردیده است. در حالی که طرفین چنین قصدی نداشتند بلکه اراده آن ها از صدور و دریافت چک تحویل تعهد سابق به تعهد جدید و لاحق بوده است.
در موارد مربوط به صدور چک و برگشتی چک، ممکن است موضوع به راحتی حل و فصل نشود و کار به شکایت کردن برسد. در صورتی که چنین مسالهای برایتان رخ داد، لازم است تا حتما به یک وکیل چک مراجعه کرده یا با مشاوره حقوقی، از رویه قانونی آگاه شوید.
حوزههای حقوقی و دادگاه صالحی که امکان رسیدگی به دعاوی چک را دارد، دیوان عالی کشور است. این دیوان عالی شعبههای مختلفی دارد که شما با توجه به موارد مختلف امکان مراجعه به آنها را دارید:
اولین شعبه دادگاهی که میتوانید به آن مراجعه کنید، شعبهای بوده که چک در آن حوزه صادر شده است.
دومین شعبهای که امکان رسیدگی به پرونده شما را دارد، مکانی بوده که چک در آن به بانک ارائه شده است.
و سومین شعبه متعلق به دادگاهی بوده که در محل زندگی خوانده چک وجود دارد.
به عنوان مثال اگر چک در منطقه جنت آباد تهران صادر شده، خوانده چک در مرکز اصفهان زندگی کرده و چک را در جنوب تهران به بانک ارائه داده باشد؛ سه شعبه مختلف دیوان عالی برای رسیدگی به این پرونده اجازه قانونی دارند.
با توجه به تمامی موارد گفته شده و مشکلاتی که ممکن است در مسیر حل یک پرونده چک با آن روبرو شوید، بهتر است هرچه زودتر با یک وکیل چک مشورت کرده و اولین قدمها، که مهمترین آنها هستند، را قوی بردارید. مشاوره حقوقی تلفنی با وکیل چک این امکان را برای شما بوجود میآورد تا در حساسترین شرایط و زمانی که هنوز سوالات زیادی در ذهن دارید، به سرعت و با کمترین هزینه به نتیجه مطلوب برسید.
ممکن است پرونده شما زیاد پیچیده نبوده و با کمی راهنمایی بتوانید از پس آن برآیید. استفاده از مشاوره حقوقی تلفنی دقیقا مخصوص این شرایط بوده و به هر مقدار زمانی که شما نیاز داشته باشید، میتوانید از خدمات آن استفاده کنید. در صورتی که مدارکی مانند اسناد چکها، نیاز به بررسی توسط وکیل داشته باشند نیز امکان ارسال مدارک از طریق واتس اپ وجود دارد.
موسسه حقوقی وکیل تلفنی در زمینه مشاوره صدور کلیه چکها و قوانین مربوط به آن فعالیت میکند. شما میتوانید در هر ساعتی از شبانه روز با شماره گیری 09212242670 با وکلای حرفهای تماس گرفته و از آنها مشاوره دریافت کنید. علاوه بر این، امکان برگزاری جلسات رایگان و تلفنی هم در دسترس شما است.