باسمه تعالی

ریاست محترم  شعبه ......... دادگاه عمومی حقوقی شهرستان..........

با عرض سلام و ادب احتراما در خصوص پرونده به کلاسه ......... که وقت رسیدگی ان به تاریخ امروز مقرر گردیده است ضمن پوزش از عدم حضور در این جلسه رسیدگی، و توجها به اینکه اینجانبه کارمند بوده و فصل امتحانات فرزندان میباشد قادر به حضور در این جلسه رسیدگی نبوده و از این جهت از دادگاه محترم پوزش میطلبم و نظر به اینکه در این جلسه دادرسی حضور ندارم، دفاعیات اینجانبه به شرح این لایحه تقدیمی میباشد.

۱- تجدیدنظر خوانده در این پرونده به استناد یک طغری چک و گواهی عدم پرداخت ان به طرفیت اینجانب در شورای حل اختلاف اقامه دعوی برای مطالبه وجه چکی را نموده که تاریخ صدور این چک و گواهی عدم پرداخت ان برای سال ۱۳۹۳ میباشد صرف نظر از اینکه وجه چک موضوع این دعوی در توسط اینجانبه به دارنده چک پرداخت گردیده، از انجایی که مقنن در ماده ۳۱۸ قانون تجارت مطالبه وجه چک را دارای مرور زمان تقنیننموده است به عبارت دیگر مقنن در قانون تجارت برای طرح دعوی جهت مطالبه وجه چک مهلت ۵ ساله را تقنین نموده است که تجدید نظر خوانده بدون توجه به این موضوع اقدام به مطالبه وجه چک بیش از مهلت تعیین شده مقنن نموده است لهذا با توجه به صراحت مقنن در ماده مرقوم دادنامه اصداری از سوی شعبه شورای حل اختلاف در تضاد به با قانون مذکور بوده و قابلیت نقض را دارد

متن ماده ۳۱۸ قانون تجارت

دعاوی راجعه به برات و فته‌طلب و چک که از طرف تجار یا برای امور تجارتی صادر شده پس از انقضای پنج سال از تاریخ صدور اعتراض‌نامه و یا آخرین تعقیب قضایی در محاکم مسموع نخواهد بود

۲-ریاست محترم شعبه رسیدگی کننده اینجانب درمهر ماه سال ۱۳۹۲ اقدام به تادیه و پرداخت کامل دیون و مطالبات تجدیدنظرخوانده جناب آقای............. نمودم لیکن نامبرده تنها نسبت به استرداد لاشه یکی از چک ها اقدام نموده و اظهار داشتند چک دیگر به شماره........... که موضوع دعوای حاضر است، در گاو صندوق مغازه ایشان بوده و متعاقباً مسترد خواهد شد لکن مغازه ایشان در ماه های آخر سال بسته بود و مجدداً نامبرده اظهار نمود که به زودی مسترد خواهد نمود علی ای حال پس از مهاجرت اینجانب از این شهر و عدم استرداد چک مزبور توسط واخوانده به دلائل واهی از جمله عدم دسترسی بدان و در نهایت ادعای مفقود شدن آن، نهایتاً در تاریخ ........... ابلاغیه شماره  ........واصل گردید مبنی صدور دادنامه معترض عنه درخصوص دعوای ..............بر مطالبه وجه چک که علل خلف وعده و امتناع نامبرده از استرداد لاشه چک معنونه را هویدا و آشکار نمود لذا در اجرای ماده  ۲۴۲ قانون آیین دادرسی مدنی((( دادگاه می تواند به درخواست یکی از اصحاب دعوا همچنین در صورتی که مقتضی بداند گواهان را احضار نماید)) در خواست وقت رسیدگی دیگری جهت صدور قرار استماع گواهی گواهان را دارم .

اسامی گواهان جهت اثبات پرداخت وجه چک مبحوث عنه:

................. به شماره ملی

۳-پیرو ورشکستگی اینجانب در سال ۱۳۹۰،ستاد دیه کل کشور و ستاد دیه استان زنجان اقدام به تادیه وام قرض الحسنه جهت تسویه دیون و بدهی ها نمودند که بدهی و طلب تجدیدنظرخوانده نیز از جمله همین دیون بوده و پرداخت گردیده است و شاهدانی بر تادیه و پرداخت آن وجود دارند که نام و مشخصات آنان به شرح ذیل است:

1.  ...............به شماره ملی
2. ..............به شماره ملی

۴-نکته جالب توجه دیگر آن است که تجدیدنظرخوانده در سال ۱۳۹۳ اقدام به برگشت زدن چک معنونه نمودند سپس در سال ۱۳۹۵ جهت مطالبه وجه مندرج در آن اقدام نمودند که درنهایت در مورخه...............۰ ابلاغیه صدود دادنامه واصل گردیده است این درحالی است که  برای وجود فاصله زمانی ها مذکور علل موجهی وجود نداشته است و علیرغم دسترسی به خانواده اینجانب و اطلاع از آدرس منزل، ادعای مجهول المکان بودن اینجانب را طرح نمودند. شایان توجه است پیش از تاریخ فوق الذکر هیچگونه ابلاغیه ای مبنی بر تقدیم دادخواست مطالبه وجه چک و یا صدور دادنامه به اینجانب ارسال و واصل نگردیده است.

۵-صدور دادنامه معترض عنه خلاف قاعده مسلم فقهی«لاضرر و لاضرار فی الاسلام» می باشد چراکه اینجانب نسبت به تادیه و پرداخت تمام و کمال دین و بدهی خویش به تجدیدنظرخوانده اقدام نمودم لذا مطالبه مجدد وجه توسط ایشان موجب ایراد ضرر فاحش به اینجانب است حال آن که مطابق قاعده مزبور هیچ ضرر غیرمتدارکی در اسلام وجود ندارد.

۶-اقدام تجدیدنظرخوانده مبنی بر عدم استرداد لاشه چک  و اقدام جهت مطالبه مجدد وجه مندرج در آن خلاف امانت داری بوده و به نوعی خیانت در امانت صورت گرفته است که همانگونه که حضرتعالی مستحضرید به موجب ماده ۶۷۴ قانون مجازات اسلامی باب تعزیرات قابل تعقیب در مراجع ذی صلاح کیفری می باشد چراکه ید نامبرده با عدم استرداد چکی که وجه مندرج در آن را دریافت نموده بودند و تنها لاشه آن را مسترد ننمودند، از ید امانی به ید ضمانی مبدل گردیده است.

۷-از دیگر دلائل اثبات دعوا استشهادیه کتبی از شهادت شهود مبنی بر عدم استرداد چک معنونه و ایفاء دین از سوی اینجانب می باشد که به پیوست تقدیم حضور است همچنین اینجانب به جهت حقانیت ادعای خود مبنی بر ایفاء دین حاضر به اتیان سوگند در محضر محترم دادگاه بوده و  تقاضای صدور قرار اتیان سوگند مستند به ماده ۲۷۰ قانون مدنی مورد تقاضاست.

با تجدید احترام