اسناد تجاری - چک - وصف تجریدی بودن - تضمین
مستندات: ۴۴۸قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی
در خصوص دعوی خواهان آقای م.الف. فرزند الف. با وکالت آقایان ۱- ح.م. ۲- ب.ب. وکلای دادگستری ساکنین تهران به طرفیت خوانده آقای رف. فرزند الف، ساکن آدرس کلاردشت، به خواسته محکومیت خوانده به پرداخت مبلغ ۰۰۰/۰۰۰/۵۰۰/۱ ریال وجه چک شماره ۹۵۶۷۰۵ – ۲۰/۶/۸۸ عهده بانک کشاورزی شعبه کلاردشت مازندران، به علاوه خسارت تأخیر تأدیه، هزینه دادرسی و حق الوکاله با این وصف که وکلای خواهان با استناد به کپی مصدق چک و کپی مصدق گواهینامههای عدم پرداخت ضمن دادخواست اظهار داشتند موکل در جهت دریافت وام از بانک تجارت برای خوانده، اقدام به رهن دادن ملک خود نزد بانک موصوف مینماید. با این شرط که خوانده تا زمان سررسید چک ۲۰/۶/۸۸ با پرداخت اقساط آن نسبت به فک رهن سند ملکی موکل اقدام نماید و در راستای تضمین اجرای تعهد فوق اقدام به صدور چک مذکور در وجه موکل مینماید تا در صورت عدم اجرای تعهد موكل بتواند در تاریخ سررسید وجه التزام ناشی از عدم اجرا را دریافت نماید و با گذشت چندین ماه از تاریخ سررسید و علی رغم تذکرات متعدد تاکنون اقدامی به منظور فک رهن انجام نداده است تقاضای رسیدگی نمود و در جلسه دادرسی همین مطالب را أحد از وکلای خواهان اظهار نمود. خوانده ابتدا ضمن حضور و طی لایحهای که به شماره ۵۸۱ - ۸۹ – ۱۱/۳/۸۹ ثبت و ضم سابقه شده است به صلاحیت دادگاه ایراد نمود و سپس طی لایحه دیگر که به شماره ۵۸۲ - ۸۹ – ۱۱/۳/۸۹ ثبت و ضم سابقه شده در مقام دفاع به موضوع فک رهن در تاریخ ۵/۱۲/۸۸ و اینکه در زمان صدور چک حضور ذهن نداشته که برای چه کسی صادر میکند و اینکه در موقع صدور چک سیستم جدید وجود نداشت و ... اشاره و تقاضای رد دعوی را نمود وکیل خواهان به استناد به رأی وحدت رویه در خصوص بانک محال علیه یا بانکی که چک را برگشت زده است و نیز دفاعیات غیر موجه خوانده اشاره و اینکه خوانده به موقع تعهد خود را انجام نداده و صدور چک برای تضمین انجام به موقع تعهد و وجه التزام آن بوده است تقاضای رسیدگی نمود با توجه به مراتب و نظر به اینکه دادگاه محل اقامت بانک صادر کننده گواهی عدم پرداخت صالح به رسیدگی است، حتی اگر خواهان چک را به حساب بخواباند و در بانک محل اقامت خواهان، برگشت بخورد و نیز اینکه خوانده در سر رسید تعهد، خود را انجام نداده است و آدرس اعلامی که اخطاریه طبق ماده ۶۸ به وی، ابلاغ شده آدرس شرکت خوانده بوده و چک نیز به آن اعتبار صادر شده است، ضمن رد ایرادات خوانده نسبت به صلاحیت و نیز دفاعيات بلاوجه وی دعوی را وارد و ثابت تشخیص، مستنداً به مواد ۲۲۱ به بعد قانون مدنی و اوصاف تجریدی بودن و عدم توجه ایرادات صادر کننده چک به دارنده آن و مواد ۱۹۸ و ۵۱۵ و ۵۱۹ و ۵۲۲ قانون آیین دادرسی مدنی حکم به محکومیت خوانده به پرداخت مبلغ ۰۰۰/۰۰۰/۵۰۰/۱ ریال به عنوان اصل خواسته و هزینه دادرسی مطابق تمبر ابطالی و حق الوکاله وکیل طبق تعرفه و خسارت تأخیر تأدیه، طبق شاخص نرخ تورم اعلامی بانک مرکزی که محاسبه و وصول هزينه دادرسی مربوطه به عهده اجرای احکام است و خوانده نیز ملزم به پرداخت هزینه مربوطه خواهد بود، در حق خواهان صادر و اعلام میدارد. رأی صادره حضوری و قابل تجدیدنظرخواهی در محاکم محترم تجدیدنظر استان تهران خواهد بود.
در این پرونده آقای ر.ف. با وکالت بعدی آقایان الف.ع. و م.ح. به طرفیت آقای م.الف. با وکالت بعدی آقایان ب.ب. و ح.م. از دادنامه شماره ۰۰۲۳۱ مورخ ۲۲/۳/۸۹ شعبه ۹۰ دادگاه عمومی حقوقی تهران تجدیدنظرخواهی کرده است به موجب دادنامه موصوف با این توضیح که وکلای خواهان (تجدیدنظرخوانده) با استناد به کپی مصدق چک و کپی مصدق گواهینامه عدم پرداخت ضمن دادخواست اظهار داشتهاند موکل در جهت دریافت وام از بانک تجارت برای خوانده (تجدیدنظرخواه)، اقدام به رهن دادن ملک خود نزد بانک موصوف مینماید با این شرط که خوانده تا زمان سررسید چک ۲۰/۶/۸۸ با پرداخت اقساط آن نسبت به فک رهن سند ملکی موکل اقدام نماید و در راستای تضمین اجرای تعهد فوق اقدام به صدور چک شماره ۹۵۶۷۰۵ – ۲۰/۶/۸۸ عهده بانک کشاورزی شعبه کلاردشت مازندران به مبلغ ۰۰۰/۰۰۰/۵۰۰/۱ ریال کرده است تا در صورت عدم اجرای تعهد موكل بتواند در تاریخ سررسید وجه التزام ناشی از عدم اجرا را دریافت کند و با گذشت چندین ماه از تاریخ سر رسید و علی رغم تذکرات متعدد تاکنون اقدامی به منظور فک رهن انجام نداده است، لذا دادگاه بدوی دعوا را ثابت تشخیص و حکم به محکومیت خوانده به پرداخت مبلغ ۰۰۰/۰۰۰/۵۰۰/۱ ریال به عنوان اصل خواسته و خسارات قانونی صادر کرده است. تجدیدنظرخواه در لایحه تجدیدنظرخواهی در شرح موضوع اظهار میداردبه لحاظ ضرورت استفاده از وام در سال ۸۰ مقرر گردید مبلغ ۰۰۰/۰۰۰/۹۸۰ ریال از بانک تجارت شعبه کلاردشت وام دریافت شود و دو فقره ملک به انضمام سفتههایی در اختیار بانک قرار گیرد یک فقره از اسناد ترهینی از ناحیه اینجانب به مبلغ ۰۰۰/۰۰۰/۳۵۰ ریال و دیگر سند ترهینی متعلق به پدر ایشان (تجدیدنظرخوانده) به مبلغ ۰۰۰/۰۰۰/۱۶۰ ریال در رهن وام قرار داده شد از بابت تضمین فک رهن سند به اصرار نامبرده یک فقره چک به مبلغ ۰۰۰/۰۰۰/۵۰۰/۱ ریال یعنی ده برابر مبلغ ترهین ملک پدر ایشان در اختیار وی قرار گرفت البته نامبرده به صورت دوستانه و صرفا از بابت این که عمل فک رهن انجام پذیرد این چک را مطالبه نمود بدون این که بحث ضرر و زیان و یا خسارت تأخیر در انجام تعهد در میان باشد. بعدها متوجه شدم که سند ملک ترهینی از ناحیه وی به نام پدرش الف.الف. است نه ایشان و اگر مبادرت به فک رهن مینمودم ممکن بود که نامبرده از استرداد چک خودداری ورزد، لذا بارها به وی پیغام دادم که سند آماده فک رهن است و چک را اعاده تا فک رهن انجام پذیرد لیکن نامبرده به معاذیر مختلف استنکاف ورزید و من دسترسی به وی نداشتم مع الوصف با مشاوره ای که با دوستان داشتم به من امید دادند که نامبرده از چکی که بابت تضمین عمل فک رهن داده شده استفاده نخواهد کرد مبادرت به انجام تسویه حساب بانکی در تاریخ ۵/۱۲/۸۸ نموده و به وی اعلام کردم که فک رهن صورت پذیرفته است نامبرده موضوع را به وکیل خود احاله داد و مشخص گردید از این رهگذر منفعتی برای خود ایجاد کرده است دادگاه با توجه به بررسی اوراق و مستندات پرونده و مطالعه لوایح ابرازی طرفین، دادنامه تجدیدنظرخواسته مخدوش و مقتضی نقض است. زیرا همان طور که از ملاحظه متن چک مشخص میشود چک مورد ترافع بابت تضمین فک رهن صادر و توافق طرفین نیز بر این مبنا شکل گرفته است. اقتضای این توافق و موضوع اصلی آن و اثری که از این توافق حاصل میگردد همان است که اگر در نتیجه عدم پرداخت اقساط و تملیک ملک توسط مرتهن خسارتی متوجه صاحب سند ایجاد گردد، تجدیدنظرخوانده بتواند از محل چک خسارت خود را جبران کند. بنابراین با ایفای تعهد و فک رهن و عدم اثبات وقوع ضرر و خسارت موجبی جهت وصول چک متنازع فيه باقی نمیماند و نفس انجام فک رهن مطلوب بوده و نه انجام آن در زمان خاص فک رهن موجب منتفی شدن مطالبه وجه چک موضوع دعوا شده، هم چنین تراضی طرفین درباره خسارت ناشی از تأخیر در انجام تعهد هم پیش بینی نشده است، لذا مطالبه وجه چک ضمانت با انجام ضمانت قابل جمع نمیباشد. ضمن این که اراده باطنی و قصد واقعی طرفین حاکم بر این توافق است و دادگاه مکلف است با تکیه بر مقصود واقعی طرفین و بر مبنای آن تراضی طرفین را نافذ بداند، استناد دادگاه بدوی به وصف تجریدی اسناد تجاری در موضوع مورد اختلاف صحیح نیست، چون چک تضمینی موصوف که موضوع ضمانت آن هم انجام شده (اگرچه با تأخیر)، خارج از عنوان چک تجاری دارد و ارتباطی با ثالث با حسن نیت هم ندارد که بتوان وصف تجریدی استاد تجاری را مستند قرار داد، درخواست تجدیدنظر با بند ج ماده ۳۴۸ قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی انطباق دارد. از این رو ضمن نقض دادنامه تجدیدنظرخواسته به استناد ماده ۳۵۸ قانون مرقوم حکم به بی حقی خواهان بدوی (تجدیدنظرخوانده) صادر و اعلام میشود. این رأی قطعی است.
نظر شما در مورد این مطلب