بسمه تعالی

رياست محترم شعبه ... ام تجدیدنظر دیوان عدالت اداری

با سلام و احترام؛

در خصوص پرونده کلاسه ......... که منجر به صدور دادنامه بدوی شماره  .............. مورخ 27/11/1403 از شعبه ..... دیوان عدالت اداری شده و با تجدیدنظرخواهی اداره کل راهداری به شعبه متبوع جنابعالی ارجاع گردیده است، موارد زیر را در مقام دفاع به استحضار می رساند:

1-    ریاست محترم ، همانطور که شما به خوبی مستحضر هستید جهت تجدیدنظرخواهی در قانون احصاء شده است اما چیزی که بتواند ، استواری دادنامه بدوی را خدشه دار نماید در این پرونده وجود ندارد و تمامی موارد ذکر شده در این دادخواست و لایحه پیوستس آن دست گذاشتن روی مواردی است که اولا بارها تکرار شده و ثانیا فاقد هرنوع وجاهت قانونی است و بنده در ادامه کار به این موارد اشاره می نمایم .

2-    در خصوص قسمت الف بند اول دادخواست معروض می دارم که تجدیدنظرخواه محترم مدعیست که به نظر کارشناسی اعتراض کرده است اما بدان توجهی نشده اما در متن دادنامه شماره ......... مورخ 15/12/1402 صادره از شعبه اول دادگاه عمومی حقوقی بندعباس تاکید شده است که پرونده به هیات سه نفره کارشناسی ارجاع گردیه اما نظر هیات سه نفره کارشناسی و گزارش افسر حادثه در یک راستا بوده و هردو گزارش تنظیمی، بر تقصیر اداره راه به میزان 50 درصد دلالت دارد و به همین دلیل، لزومی جهت ارجاع امر به هیات بالاتر وجود ندارد چرا که حقیقت امر در آن احراز شده است و در این متن تجدیدنظرخواهی نیز چیزی که بتواند خلاف نظر کارشناسان باشد ارائه نشده است. قسمت به لایحه تنظیمی مبنی بر طریقت یا موضوعیت داشتن نظر کارشناسی نیز تنها بازی با کلمات است ولا غیر زیرا در این پرونده همه چیز به صورت شفاف موجود بوده و میزان تقصیر اداره راهداری و حمل و نقل جاده ای احراز شده است و مقتضی است که تجدیدنظرخواه محترم به جای بازی با کلماتی که دردی از کسی دوا نمی کند خسارت وارده به دیگران را جبران نماید.  

3-    در قسمت دوم ذکر شده لایحه تقدیمی اعلام شده که چرا پرونده به شعبه خاصی نیابت داده نشده و یا اینکه تحقیقاتی صورت نگرفته است در همین خصوص معروض می دارم که اولا : تمامی اوراقی که اینجانب در شعبه اول دادگاه عمومی حقوقی بندرعباس ارائه داده بودم و نهایتا به شعبه دهم تجدیدنظر دیوان عدالت اداری ارجاع شده بود، در این پرونده موجود است و تنها نظر شعبه دهم این بود که بدوا باید تقصیر آن اداره محترم احراز شود و بعدا رای مقتضی صادر گردد که در مانحن فیه همین روند و روال اتفاق افتاده است و ثانیا : در این پرونده مراتب امر به دلیل تخصصی بودن به کارشناس رسمی دادگستری ارجاع شده است که در بند قبلی نیز به صراحت عنوان شد طبق هر دو گزارش ، این تقصیر صورت پذیرفته است .

4-    بند آخر این لایحه نیز مساله تکراری است که در بازه زمانی 7 روزه ذکر شده در ماده 260 قانون آیین دادرسی مدنی باید بدان اشاره می گردید و ذکر آن در این دادخواست هیچ وجاهت قانونی ندارد و هر سه نفر کارشناس پرونده نیز سرهنگ راهنمایی و رانندگی بوده و با دقت در جزئیات اقدام به انشای گزارش کرده اند؛ لذا نقض این قسمت از لایحه تقدیمی مورد استدعاست.

5-     ریاست محترم ، بعنوان نکته آخر معروض می دارم که اگر به تاریخ ثبت دادخواست بدوی و ایضا گزارش تامین دلیل نگاهی بیندازید مشخص می گردد که بنده از سال 1402 تاکنون درگیر این پرونده و هستم و به غیر از تقاضای تامین دلیل، تاکنون 5 دادنامه متفاوت از شعبه مختلف دادگاه عمومی و تخصصی دیوان عدالت صادر شده تا اینجانب بتوانم احقاق حق نمایم و هنوز هم این روند و روال دادسری در جریان است و با صدور قرار عدم استماع خواهان در شعبه دهم تجدیدنظر استان هرمزگان، باید مجددا در دادگاه عمومی حقوقی اقامه دعوا نمایم که مشخص نیست این مهم تا چند ماه دیگر طول خواهد کشید؛ لذا خواهش بنده از شما بزرگواران تسریع در حقانیت بنده و تایید و ابرام دادنامه بدوی می باشد.   

با تجدید مراتب و احترام