دادخواست تجدید نظر
مشخصات طرفين |
نام |
نام خانوادگى |
نام پدر |
شغل |
محل اقامت شهر – خيابان -كوچه - شماره –پلاك |
تجدید نظرخواه |
ندا |
|
|
|
|
سید مجید |
|
|
|
|
|
تجدیدنظر خوانده |
احمد |
|
|
|
|
حسین |
|
|
|
|
|
وكيل يا نماينده قانونى |
__ |
__ |
__ |
__ |
__ |
تعيين خواسته وبهاي آن |
تجدید نظرخواهی از دادنامه شماره ............ مورخه 25/11/1403 صادره از شعبه ........ دادگاه عمومي حقوقي شهرستان ......... |
||||
دلايل ومنضمات دادخواست |
دادخواست تقدیمی -موارد مصرحه قانونی- شهادت شهود |
||||
ریاست محترم دادگاه تجدیدنظر استان مازندران با سلام و احترام؛ اینجانب به دلایل زیر نسبت به دادنامه شماره ........... مورخه 25/11/1403 صادره از شعبه ...... دادگاه عمومي حقوقي شهرستان ............ در مورخ 25/11/1403 به بنده ابلاغ شده معترض بوده و خواستار نقض آن می باشم:
1- ریاست محترم، همان طور که شما به خوبی استحضار دارید اساس کار هر پرونده حقوقی ، دادخواست تنظیم شده توسط خواهان آن پرونده می باشد و قاضی دعوا مستند به ادله اثبات دعوا که در قانون احصا شده است له یا علیه یک نفر دادنامه خود را تنظیم می نماید ، از طرفی جهت تجدیدنظرخواهی در ماده 348 قانون احصا گردیده است که در صورت عدم وجود برخی از شرایط، طرفین حق اعتراض به رای را دارند؛ لذا بنده در فرجه قانونی نسبت به تجدیدنظرخواهی از این پرونده اقدام نموده ام که امیدوارم اظهارات بنده مورد امعان نظر شما بزرگواران قرار بگیرد: 2- ریاست محترم با استناد به ماده 183 قانون مدنی که اشعار می دارد: " عقد عبارت است از این که یک یا چند نفر در مقابل یک یا چند نفر دیگر ، تعهد به امری نمایند و مورد قبول آنها باشد" به عرض می رسانم وقتی بین ما و خواندگان دعوا قول و قراری بسته می شود این عقد چه شفاهی باشد و چه کتبی، طرفین قرارداد ملزم به رعایت تعهدات فی مابین هستند ماده219- عقودي كه بر طبق قانون واقع شده باشد بين متعاملين و قائم مقام آنها لازمالاتباع است... و این موارد هم می تواند به صورت صریح و شفاف شرط شود و هم به صورت ضمنی و عرفی بین ایشان، ماده220- عقود نه فقط متعاملين را به اجراي چيزي كه در آن تصريح شده است ملزم مي نمايد بلكه متعاملين به كليه نتايجي هم كه به موجب عرف و عادت يا به موجب قانون از عقد حاصل مي شود ملزم مي باشند. در ادامه عرایض خود معروض می دارم که در ماده 1291 قانون فوق نیز تاکید شده است که اگر یک سند عادی باشد اما طرفین مفاد آن را تایید و امضا نمایند در نزد ایشان به عنوان یک سند رسمی محسوب می گردد اما قاضی محترم دعوا در دادنامه بدوی به هیچ کدام از این مسائل توجهی نکرده است و بر اساس این رای ، اصول مهمی چون اصل لزوم و اصل صحت قرارداد ها نقض شده است؛ لذا مستند به ماده 221 قانون مدنی : " هرگاه کسی تعهد اقدام به امری را بکند یا تعهد نماید که از انجام امری خود داری کند در صورت تخلف مسئول خسارت طرف مقابل است..." و با توجه بد عهدی ایشان، خواستار نقض دادنامه بدوی و الزام به ایفای تعهد یا پرداخت خسارت هستیم. 3- ریاست محترم ، شما به خوبی مستحضر هستید که در یک عقد، عدم انجام تعهد یکی از طرفین نمی تواند بهانه ای باشد که طرف مقابل از انجام تعهد خود سر باز زند و یا تعهد خود را مشروط بدان نماید و حتی در صورت بد عهدی ما ، تجدیدنظرخواندگان محترم دعوا می توانستند در جای خود الزام ما را به انجام تعهد درخواست کنند . پس حتی بر فرض محال ( که البته اصلا مورد قبول ما نیست) اگر ما مدعی دادن طلا به ایشان بوده ایم و این تعهد مکتوب شده باشد، اصلا نیازی به جلسه استماع شهادت شهود و یا بررسی احراز این عمل نبود زیرا در نص صریح ماده 2 آیین دادرسی مدنی تاکید شده است که : هیچ دادگاهی نمی تواند به دعوایی رسیدگی کند مگر اینکه شخص یا اشخاص ذینفع ، رسیدگی آن را برابر قانون درخواست نموده باشند. پس مادامی که این دعوا یک پرونده یک طرفه بوده و فقط مقرر بوده به خواسته ما رسیدگی شود، جلسه استماع شهادت شهود فاقد هر معنای قانونی است . ریاست محترم ما به نیکی می دانیم که شما به تمامی این موارد و قوانین گفته شده مستحضر هستید و تمام حرف ما فقط این است که خواسته ای که از دادگاه بدوی و مستند به اصل لزوم تقاضا شده بود که این مهم بر زمین مانده و به متفرعات دعوا که اصلا برای آن تقاضایی صورت نگرفته بود رسیدگی شد و به همین جهت خواسته ما نقض گردید ؛ لذا رسیدگی عاجل در این خصوص مورد استدعاست و علاوه بر مواد فوق که به استحضار رسید ، مواد 10 ، 362 قانون مدنی و به ویژه 377 بر حقانیت ما تاکید دارد؛ لذا بنا به مراتب فوق و مستند به ماده 358 قانون آیین دادرسی مدنی ، خواستار نقض دادنامه بدوی هستم . 4- به عنوان نکته آخر به استحضار می رساند که به صورت مفصل به قضیه جرح و تعدیل شهود طی لایحه تقدیمی به شعبه بدوی اشاره شده است و تنها بنده به ماده 1301 قانون مدنی اشاره می نمایم که این شهود، اظهارات متناقضی را در زمان جلسه دادرسی با آن اوراقی که به صورت مکتوب امضا کرده اند داشته اند؛ لذا بنده خواستار نقض این مهم هستم و همان طور که معروض داشتم این مهم به صورت مفصل در شعبه بدوی بیان شده است. نکته نهایی این که متعهد اصلی در صورتجلسات دادگاه اعلام کرده که قرارداد پیمانکاری را قبول ندارد و این مهم به صراحت در متن دادنامه بدوی آمده و با اینکه چنین اظهاراتی تخلف از اصل لزوم قرارداد ها می باشد اما قاضی بدوی کوچکترین توجهی بدان نداشته و خواسته ما را نقض نموده است
با عنایت به موارد معنون که به استحضار عالی رسید و با توجه به از دست دادن قسمت عظیمی از سرمایه ام عاجزانه از شما قضات محترم استدعا دارم که نسبت به رد دادنامه بدوی و صدور دستور مقتضی مبنی بر پرداخت خسارت بنده، اقدامات مقتضی را معمول نمائید. محل امضاء – مهر – انگشت
|
www.haghgostar.ir
نظر شما در مورد این مطلب