بسمه تعالی

بازپرس محترم شعبه ششم بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان ..........

موضوع : لایحه دفاعیه ( اعتراض به نظریه کارشناسی )

با سلام و احترام،

     در خصوص پرونده کلاسه .......... به شماره بایگانی ............... با موضوع ارائه نظریه کارشناسی، موارد زیر را به عنوان اعتراض شدید خود به استحضار می رساند:

ریاست محترم ، همانطور که شما نیز به خوبی استحضار دارید ادله اثبات دعوا در  ماده 160 قانون مجازات اسلامی احصا شده و استناد به نظر کارشناسی در موارد تخصصی امری است که می تواند در جهت نیل به حقیقت به عنوان بازوی مشورتی قاضی دعوا راهگشا باشد، از طرف در ماده 265 قانون آیین دادرسی مدنی تاکید شده است که در صورت همخوان نبودن نظریه کارشناسی با اوضاع و احوال مسلم قضیه ، از اعداد دلایل خارج خواهد شد و بنده نیز در بازه زمانی مقرر به این نظریه معترض بوده و خواستار نقض آن هستم که امیدوارم اظهارات بنده مورد توجه و عنایت شما قرار گیرد.

در شرح ماوقع قضیه معروض می دارم که بیمار ما یعنی مرحوم ....................... در ساعت2 بعد از ظهر وارد اورژانس شهید ........................ شد که در زمان بستری، دارای پایداری نسبی بوده و هوشیاری وی نیز بر قرار می باشد اما ناشی از تعلل در خدمت رسانی و اتلاف وقت و ایضا اختلاف سلیقه کادر درمان ، آنهم در حالی که بیمار شرایط اورژانسی داشته، باعث فوت وی بعد از حدود 9 ساعت بستری در اورژانس شده است. شما به خوبی مستحضر هستید که بیماری را که بعد از وقوع تصادف شدید به بیمارستان ارجاع می دهند باید یک سلسله مراقبت های ویژه جهت بهبود شرایط وی  صورت گیرد و ایضا چک کردن آسیب های وارده به بافت های داخلی بدن وی اما پرسنل بیمارستان شهید بهشتی در خصوص مورث ما هیچگونه درمان خاصی را  برای ایجاد پایداری شرایط وی و رفع خونریزی احتمالی انجام ندادند و پر واضح است که با توجه به سن و سال نامبرده و ایضا خونریزی طولانی مدت و عدم خون رسانی به موقع و سایر خدمات مورد نیاز، بیمار از دست خواهد رفت که در مانحن فیه چنین اتفاق تلخی رخ داد و همه ما عزادار شدیم.

در مواد اول و دوم قانون مسئولیت مدنی ، ارکان سه گانه تقصیر تعریف شده که به ترتیب شامل 1- فعل زیانبار 2- بروز ضرر و 3- رابطه سببیت بین این دو خواهد بود و با توجه به فوت مرحوم ................... این ارکان سه گانه محقق شده و بنده تقاضای پایخگویی ایشان را دارم. متاسفانه در گزارش تهیه شده توسط هیات بدوی نظام پزشکی .......... همه چیز را به گردن تصادف رانندگی انداخته و تمام کادر بیمارستان، مبرا از مسئولیت شدند. بی مبالاتی پزشک طبق قانون 326 مجازات اسلامی یکی از انواع تقصیر است و مرحوم علی اکبر ....................... مورد بی مبالاتی پزشکان خود قرار گرفت چرا که مهمترین و واجب ترین اقدامات تشخیصی اولیه در مورد ایشان انجام نشد و ضمن تشخیص اشتباه و تجویز دلخواه و بدون دقت ، اقدام درمانی موثر انجام نشده و یا اقدام درمانی اشتباه انجام شد تا جایی که حتی ایشان را از دستگاه های مانیتورینگ مراقبتی جدا کردند و به قسمت عمومی منتقل کردند تا بعد از چند ساعت معطلی و عذاب از دنیا برود.

 ریاست محترم بنده تحقیق کرده معروض می دارم که تصادفات مولتی تروما در صورت وجود شکستگی‌های متعدد حتی با ایجاد خونریزی در بافت داخلی قابل درمان با پروتکل‌های ارتوپدی می‌باشد و نباید به تنهایی علت فوت کسی شناخته شود ضمناً اگر بیمار مشکوک به شکستگی‌های مولتیپل تروما بودند، مهم‌ترین و اولین اقدام در درمان وی، کاهش حرکت در بیمار برای جلوگیری از خونریزی بیشتر داخلی بود پس چرا بیمار از اتاق سی پی آر به راهروی بخش انتقال پیدا کرد؟؟ مواردی که اصلا در گزارش داده شده به آن پرداخته نشده است.

 همخوان بودن یک ادعا با اوضع و احوال مسلم قضیه می تواند در صحت یک حقیقت راهگشا باشد و در همین زمینه معروض می دارم که اگر بنا به ادعای پرسنل بیمارستان ، بیمار ما دچار شکستگی‌های متعدد شده و قادر به راه رفتن نبود پس چگونه بخشی از آن مسافت را با پای خود راه رفته و روی تخت بستری شده ؟  همچنین در بدو ورود به اورژانس، توسط دختر ایشان که از قضا از پرستار همان بیمارستان می باشد، اطلاع داده شد که سایز شکم وی در حال افزایش است اما رزیدنت کشیک عنوان کرد که این نکته مساله مهمی نیست و به علت دی‌پی‌ال این اتفاق رخ داده در صورتی که اگر چنین حالتی ناشی از دی پی ال بود نباید سایز شکم افزایش می‌یافت. افزایش سایز شکم به علت خونریزی داخلی بود که جراح کشیک آن را انکار کرد و تمام این موارد اموری است که در صورت رسیدگی بی طرفانه و تخصصی از طرف هیات بالاتر می تواند بررسی و احراز گردد. برائت پزشک از قصور پزشکی طبق قانون ، زمانی مورد صدق است که پزشک کلیه اقدامات درمانی را انجام داده باشد و همه جوانب را رعایت کرده باشد و بازهم مستند به اصول پزشکی معروض می دارم که مهمترین و اولین اقدام برای شخص تصادفی ، انجام سی تی اسکن و اقدامات معاینه ای از این دست میباشد که برای مرحوم تقی زاده هیچگونه سی تی اسکن و رادیولوژی و سونوگرافی انجام نشد و بدون توجه به اصرار فراوان همراهان بیمار بابت سی تی اسکن ، باز هم اقدامات تشخیصی انجام نشد و در نهایت ، دلیل فوت را در پرونده پزشکی ایشان ، با وقاحت تمام و در عین ناباوری ما ، ایست قلبی ذکر کرده اند و این در حالی است که پزشک قانونی ، دلیل فوت را ایراد صدمه در حین تصادف تشخیص داد  که همین تناقض در خصوص تشخیص فوت وی، نشان قصور و بی دقتی ایشان دارد.

 در ادامه بند قبل معروض می دارم که با توجه به اینکه در جوابیه ما گفته شد که بیمار در وضعیت استیبل (پایدار)  نبوده سوال اینجاست که چگونه پرسنل کشیک اقدام به جابجایی بیمار از اتاق سی‌پی‌آر به بخش نمودند؟؟؟ در صورتی که با این وخامت حال بیمار مجاز به انتقال ایشان به بخش و به راهروی ورودی اورژانس و هوای سرد نبودند. این در صورتی است که انفارکتوس ( سکته ) قلبی بیمار در همین راهرو اتفاق افتاد که این موضوع خود باعث عدم امکان خدمت رسانی مناسب به بیمار شد زیرا دسترسی به خدمات درمانی برای ی مقدور نبود . در شب وقوع حادثه یعنی 29/08/1403 طب اورژانس و کشیک جراحی نیز بر سر این موضوع بحث کردند و انتقال مریض به راهروی بخش اورژانس را اشتباه دانستند اما کشیک جراحی قبول نکرد که برای بیمار ما اقدام موثر را انجام دهد و هیم امر نیز باعث فوت وی گردید و خدا می داند که اگر مرحوم تقی زاده به یک بیمارستان خصوصی و یا جایی بهتر برده می شد که اصول اولیه پزشکی رعایت می گردد الان ایشان زنده بوده و به زندگی خود باز می گشتند.

نکته آخر اینکه بنده ومادرم ساعتها بالای سر مرحوم پدر بودیم و تمام درد و ناراحتی وی را به پرسنل منتقل می کردیم اما هیچ پاسخ قانع کننده ای از طرف ایشان داده نشد و بدترین قسمت ماجرا همین است که ما تمامی موارد را گفتیم ولی بدان عمل نشد و همه چیز را به گردن تصادف و برخورد با جسم سخت انداختند. در همان ماده 160 قانون مجازات ، ادله اثبات دعوا تعریف شده و استناد به علم قاضی یکی از این موارد است و شما نیز مانند هر انسانی، دارای خانه و خانواده هستید لذا  تصور فرمائید که تمامی مشکلات را بازتاب می دهید اما هیچ اثری به آن داده نمی شود و پاره تن خانواده از دنیا می رود اما هیچ کسی مسئولیتی را گردن نمی گیرد!!! و این دقیقا درد مشترک اعضای خانواده مرحوم ....................... است که امیدوارم با هوشمندی دستگاه قضایی ، هم نسبت به حق ما احقاق شود و هم دیگر چنین اعمالی با دیگر افراد تکرار نشود.

با عنایت به موارد معنون که شرح آن به استحضار عالی رسید ، بررسی دقیق و با جزئیات موارد طی نظریه کارشناسی تکمیلی و یا ارجاع امر به هیات بالاتر پزشکی جهت بررسی دقیق و همه جانبه موارد ، مورد استدعا است.

با تجدید مراتب و احترام؛