مشخصات طرفين

نام

نام خانوادگى

نام پدر

شغل

محل اقامت

شهر – خيابان -كوچه -  شماره –پلاك

خواهان

خواندگان

وكيل يا نماينده قانونى

__

__

__

__

__

تعيين خواسته وبهاي آن

 دعوای تقابل رابطه به پرونده کلاسه ...... تحت شماره بایگانی  ....... مطروحه در شعبه .......... ام دادگاه خانواده مجتع قضایی خانواده ................ با موضوع درخواست الزام به پرداخت نفقه  

پرداخت هزینه های دادرسی

دلايل ومنضمات دادخواست

-دادخواست تقدیمی

-اظهارنامه ارسالی

- شهادت شهود

-درخواست ارجاع به کارشناس رسمی دادگستری

-دادنامه های صادره از مراجع ذیصلاح

-سایر اسناد و مدارک

ریاست محترم  شعبه ...... دادگاه خانواده مجتع قضایی خانواده .......

با سلام و احترام،

مستند به ماده ۱۴۱ قانون آئین دادرسی مدنی و با عنایت به وحدت منشاء دعوی ( دعوای الزام به تمکین و دادخواست الزام به پراخت نفقه اینجانب ) و وجود ارتباط کامل دعوی اصلی و دعوی تقابل، به استحضار می رساند ؛ اینجانب ............. فرزند باقر وفق سند ازدواج ** مورخ ** دفتر ازدواج شماره ** تهران به عقد نکاح دائم آقای ................... درآمدم و زندگی مشترک خود را با ایشان شروع نمودم که حاصل این ازدواج یک فرزند می باشد اما متاسفانه در زندگی ما و ناشی از اقدامات خصمانه و به دور از اخلاق آقای ................... مشکلاتی رخ داد که باعث شد که بن بست برسیم که در ادامه شرح مختصری از واقع و اقدامات نامبرده را معروض می دارم :

آقای قدیری به عنوان همسر بنده و داماد پدرم محسوب می شدند که در بسیاری از موارد تحت پناه خانواده ما بودند و در بسیاری از امور مالی نیز ما از وی حمایت فراوانی می کردیم اما در کمال تاسف ایشان لیاقت این الطاف بیش از حد را نداشتند و در مواقع بسیاری شاهد بودم که با زنان دیگر روابط نامشروع داشته و یا اینکه مرا مورد ضرب و جرح شدید قرار می دهند که اسناد همگی آن موجود است و آن وقت با وقاحت تمام ادعای الزام به تمکین خود را ثبت کرده اند آن هم در حالی که مرا از خانه مشترک مان واقع در خیابان استاد حسن بنا تحت پلاک ................ فرعی از .......... اصلی بیرون کرده و چندین ماه است که قفل درب اصلی آن را نیز تعویض کرده اند . نامبرده در پرونده ای جدا از بنده شکایت نموده و دادخواست رجوع از هبه را طرح کرده اند ، در یک پرونده حقوقی دیگر در استان قزوین نسبت به پدرم که این همه به وی محبت کرده است دادخواست الزام به پرداخت وجه را تنظیم کرده است و نسبت به دیگر اعضای درجه یک خانواده ام نیز بحث جعل را طرح نموده و با کمال مظلوم نمایی در اینجا ادعای تمکین می نمایند که جای بسی شگفتی دارد. میزان اوراق مربوط به پرونده های قضایی که ایشان علیه بنده و اعضای خانواده ام طرح کرده اند خود یک مثنوی هفتاد من کاغذ است اما بنده جهت ایضاح مقام محترم قضایی تصویر برخی از آنها را به پیوست مدارک تقدیم حضور می نمایم تا حقیقت امر برایتان آشکار شود.

ریاست محترم بنده نیز به نیکی واقف هستم که تمکین یکی از آثار غیر مالی مترتب بر عقد نکاح است. حسن معاشرت، معاضدت و برقراري رابطه زناشویی در حد متعارف از مصادیق تمکین میباشد. و بر اساس ماده ۱۱۰۸ قانون مدنی، چنانچه زوجه بدون مانع مشروع از اداي وظایف زوجیت (تمکین) امتناع کند مستحق نفقه نخواهد بود. با وجود این، در برخی موارد زوجه میتواند از تمکین در برابر زوج امتناع کند و این امتناع، موجه بوده و او را ناشزه نخواهد کرد. بسیاري از این موارد مبتنی بر قاعده لاضرر است یعنی زوجه براي دفع ضرر از خود، می تواند از تمکین در مقابل زوج خودداري کند. یکی از مواردي که به زوجه اجازه امتناع از تمکین شوهر داده شده این است که سکونت در منزل شوهر، متضمن خوف ضرر بدنی، مالی یا شرافتی براي وي باشد. از منظر فقهی شوهر میتواند با رعایت مراتبی و در حد محدودي، براي رفع نشوز زن، وي را تنبیه نماید، اما در صورتی که شوهر خارج از حدود مقرر، بدون دلیل موجه به زوجه تعرض نماید و سبب شود که ماندن زن در خانه، مستلزم حرج و خطر براي وي گردد، زوجه می تواند منزل را ترك کند. بنابر این در موردي که زن به واسطه خوف ضرر نفس، مجبور به رفتن باشد، ناشزه محسوب نمی شود. در قانون مدنی ایران نیز به حکم ماده ۱۱۱۵ قانون مدنی، در صورتی که ماندن در خانه ي شوهر، جسم، مال و یا آبروي زوجه را در خطر قرار دهد، زوجه می تواند مسکن علیحده انتخاب نماید و منزل شوهر را ترك نماید. این ماده مقرر میدارد: «اگر بودن زن با شوهر در یک منزل متضمن خوف ضرر بدنی یا مالی یا شرافتی براي زن باشد، زن میتواند مسکن علیحده اختیار کند و در صورت ثبوت مظنه ضرر مزبور، محکمه حکم بازگشت به منزل شوهر نخواهد داد و مادام که زن در بازگشتن به منزل مزبور معذور است، نفقه بر عهده شوهر خواهد بود.» سکونت زن در منزل دیگر در مدتی که خوف ضرر بدنی یا مالی یا شرافتی دارد، عذري موجه براي امتناع او از تمکین بوده و موجب نشوز زن نمی شود، بنابر این در این مدت نفقه بر عهده ي شوهر است. بر اساس شهادت شهود و یا دادنامه های اصداری از مراجع ذیصلاح معروض می دارم  که آقای ......... دارای محکومیت کیفری در برخی از پرونده های مهم قضایی علیه بنده و خانواده ام شده و علیه پدرم اقامه دعوا کرده اند. طبیعتا کسی که نسبت به پدر بنده ،دادخواست طرح کرده و او راه به دادگاه کشانده و حتی قصد زندانی کردن وی را دارد آیا می تواند شرایط مطلوبی را برای بنده فراهم آورد ؟ بدون تردید خیر !! ایشان در محضر دادگاه های مختلف نسبت به بنده و خانواده ام بی احترامی کرده و این امر در تمامی سکنات و رفتار ایشان مشهود و بارز است. چه تضمینی وجود دارد که همان کارهایی را که با پدرم داشتند را بعدا نسبت به بنده انجام ندهد؟ لذا با توجه به اتفاقات پیش آمده ، حضور در منزل ایشان بدون شک برای بنده دارای خوف بدنی خواهد داشت .

شما به خوبی استحضار دارید که عسر و حرج زوجه در قانون ما مشخص گردیده و در صورت وجود چنین مواردی زن می تواند از تمکین امتناع نماید، بنده به همین مناسبت تصویر دادنامه های مربوط به طلاق خود را که از شعب بدوی و تجدیدنظر صادر شده و در حال تایید در دیوان عالی کشور هست را به عنوان یک سند رسمی پیوست مدارک تقدیم حضور می نمایم تا ثابت شود که بنده در زندگی زناشویی با ایشان دچار سختی و عذاب شده ام لذا عدم حضور در منزل وی به منزله نشوز بنده نمی باشد.البته تخلفات بسیار دیگری نیز از نامبرده سر زده که بنده از اطاله کلام خودداری کرده و در مراجع ذیصلاح اقامه دعوا خواهم نمود از جمله بردن بدون اجازه فرزندم که زیر 7 سال سن دارد و حضانت او با مادر است ، قفل کردن منزلی که به صورت مشاع بوده و ایشان حق چنین کاری ار نداشته ، عدم اجازه دسترسی به اموال شخصی بنده ناشی تعویض قفل و بسیاری از موارد دیگر

نکته آخر اینکه ، چون بنده هیچ کوتاهی در حق شوهرم نداشته ام، از نظر قانون و تا پایان دوران زناشویی مستحق دریافت نفقه هستم؛ لذا ضمن این دادخواست تقدیمی تقاضای ارجاع امر به کارشناس رسمی دادگستری جهت برآورد نفقه اینجانب و فرزندم مورد استدعا می باشد  با توجه به عقد نامه تنظیمی و ارجاع امر به کارشناس رسمی دادگستری حقانیت بنده احراز خواهد شد،صدور دستور مقتضی در این خصوص مورد استدعا می باشد. 

محل امضاء – مهر – انگشت