ریاست محترم شعبه دوم شورای حل اختلاف شهرستان ***

موضوع: لایحه دفاعیه

با سلام و احترام؛

     در خصوص پرونده شماره *** با موضوع دادخواست مطالبه وجه خانم زینب *** دفاعیات خود را به شرح زیر به استحضار می رسانم:

1-    ریاست محترم، همانطور که شما مستحضر هستید اساس کار هر پرونده حقوقی دادخواست تنظیم شده توسط خواهان آن پرونده است و قاضی دعوا ابتدا به صورت شکلی به موارد رسیدگی کرده و در صورت نبود مشکل وارد ماهیت خواهد شد و مستند به ادله اثبات دعوا دادنامه خود را تنظیم می نماید. در همین خصوص به استحضار می رساند که در این دادخواست چه به لحاظ شکلی و چه به لحاظ ماهوی ایرادات فاحشی وجود دارد که بنده در ادامه دفاعیات بدان اشاره می کنم و امیدوارم که مورد توجه و امعان نظر شما قرار گیرد.

2-    بنده نیز با خانم *** موافق هستم که اساس کار ما اجاره تنظیم شده بین طرفین می باشد اما اگر چنانچه بنده بنا بر ادعای ایشان بخواهم قراردادی را فسخ کنم یا باید اظهارنامه ای برایش بفرستم یا دادخواست تایید فسخ قرارداد را ثبت نمایم که در مانحن فیه چنین چیزی وجود ندارد و خواهان نیز هیچ دلیلی برای فسخ اعلام نکرده است. مساله بعد اینکه ایشان بابت اجاره کردن منزل دیگری خود را مستحق دریافت خسارت از طرف بنده می باشند که این امر نیز موضوع بسیار عجیبی است و اگر بنا باشد اساس کار ما این اجاره نامه یا توافقات فی مابین باشد هیچ اشاره ای به پرداخت خسارت جهت اجاره ملک دیگر نشده است و نکته آخر اینکه حتی برای نقاشی ملک نیز بازهم با یکدیگر توافقی نداشته ایم که من بخواهم پاسخگو باشم.

3-    در ادامه بند های قبل معروض می دارم که اساس کار هر پرونده در ماده 1258 قانون مدنی احصا شده و ایشان برای ارائه ادله خود باید یا سند رسمی و یا شهادت شهود و یا امثالهم را داشته باشند که هیچ جیزی در این خصوص به پیوست مدارک ارائه نشده است لذا مستند به اصل عدم که در ماده 1257 قانون فوق بدان اشاره شده است خواسته وی فاقد وجاهت قانونی می باشد.

4-    ما در ماده 1301 قانون مدنی چنین می خوانیم که امضایی که بر روی نوشته یا سندی باشد علیه وی بعنوان سند محسوب می شود و در ادله ارائه شده هیچ کجا نوشته ای نیست که امضای بنده پای آن باشد و من محکوم به پرداخت خسارت شوم لذا ادعای ایشان در تمامی وجوه آن مردود می باشد . اگر بنده برای رنگ آمیزی ، یا خسارت ودیعه ملک جدید یا هر چیز دیگری به طرف مقابل تعهد داده باشم پاسخوی ایشان هستم اما خواهان محترم همه موارد را به نفع خود تفسیر نموده اند که از اساس اشتباه است ؛ لذا مستند به این ماده قانونی و مفهوم مخالف آن خواستار رد ادعای وی می باشم.

5-    مستند به ماده 2 قانون آیین دادسرسی مدنی معروض می دارم اگر نیاز به پرداخت خسارتی به بنگاه باشد باید کسی که در این زمینه ذینفع محسوب می شود ثبت دادخواست نماید لذا خواسته بدلیل عدم سمت، غیر قانونی می باشد.  ماده 2 - هيچ دادگاهي نمي‌ تواند به دعوايي رسيدگي كند مگر اينكه شخص يا اشخاص ذي‌ نفع يا وكيل يا قائم‌ مقام يا نماينده قانوني آنان رسيدگي به‌ دعوا را برابر قانون درخواست نموده باشند.

6-    نکته آخر اینکه ایشان اشاره به قانون مسئولیت مدنی کرده اند در حالی که هیچ شناختی از این ماده قانونی ندارند و خواهش من از شما این است که از خانم راستگو سوال فرمائید که اصلا ارکان سه گانه تقصیر در این پرونده چیست که وی باید مسحق دریافت خسارت باشد؟ و یا فعل زیانبار بنده کدام عمل بوده است؟ لذا بازهم خواسته ایشان دارای ایراد اساسی است و مردود می باشد.

با عنایت به موارد معنون که شرح آن به اسحضار رسید صدور دستور مقتضی مبنی بر رد ادعای خواهان پرونده مورد استدعا می باشد.