ریاست محترم دادگاه تجدیدنظر استان البرز

موضوع: لایحه دفاعیه

با سلام و احترام؛

     در خصوص پرونده کلاسه ... شماره بایگانی ... با موضوع دادخواست مطالبه خسارت اینجانب علیه آقای داود ...... که منجر به صدور حقانیت بنده گردید و تجدیدنظرخواهی محکوم علیه خارج از مهلت ارائه شده است و با قرار رد دادگاه، مجددا با تجدیدنظرخواهی ایشان مواجه گردید مورادی را به استحضار می رساند:

ریاست محترم همانطور که شما نیز استحضار دارید و مستند به مواد 41 و 306 قانون آیین دادرسی مدنی معروض می دارم که جهات عذر موجه در قانون تعریف شده است که به ترتیب شامل:

1 - مرضي كه مانع حركت است .2 - فوت يكي از والدين يا همسر يا اولاد . 3 - حوادث قهريه از قبيل سيل ، زلزله ، و حريق كه بر اثر آن تقديم دادخواست واخواهي در مهلت مقرر ممكن نباشد . 4 - توقيف يا حبس بودن ، در حالی که از صدور دادنامه بدوی 20 روز زمان برای هرکسی وجود دارد و طبق قوانین و مقررات، روزهای اقدام و ابلاغ جزو مواعد محسوب نمی گردند یعنی می توان گفت هرکسی که به حکمی اعتراض دارد حداقل 22 روز زمان برای وی می توان در نظر گرفت و حتی اگر احدی از اقوام تجدیدنظرخواه محترم فوت کرده باشند این مدت زمان، برای انجام هر عملی کفایت می کند لذا خواستار رد تجدیدنظرخواهی آقای ..... می باشم.

حتی در صورت داشتم عذر موجه و ورود ماهوی به قضیه نیز مواردی را به استحضار می رسانم که طی آن حقانیت بنده اثبات می گردد. مستند به ماده 1301 قانون مدنی و ایضا مستند به ماده 202 قانون آیین دادرسی مدنی معروض می دارم که اگر کسی پای برگه یا را امضا می نماید بر ضد وی بعنوان دلیل محسوب می گردد و مستند به ماده 10 قانون مدنی ، قراردادهای خصوصی بین افراد و قائم مقام های ایشان لازم التباع هست، از طرفی مستند به اصل صحت معروض می دارم که یک عقد صحیح بین بنده و خوانده دعوا تنظیم شده که خللی در آن وارد نمی باشد پس همانطور که در دادنامه بدوی شماره 140201390002152268 مورخ 29/04/1402 نیز به درستی ذکر شده است ایشان دینی بر عهده دارند که باید پاسخگوی آن باشند. ماده1301- امضائي كه در روي نوشته يا سندي باشد بر ضرر امضاء كننده دليل است . پس اگر شعبه محترم بدوی حکمی داده مستند به قراداد فی مابین بوده که هر دو نفر پای برگه آن را امضا زده ایم.

مستند به ماده 183 قانون مدنی و در تعریف کلی عقد معروض می دارم که تعهدی بر ذمه خوانده دعوا بود که به این تعهدات عمل نشد و مادامی که به این تعهدات عمل نشود ذمه ایشان بری نمی گردد و همانطور که در نص نصریح ماده 221 قانون مزبور آمده است : کسی که تعهد به انجام کاری ماید یا تعهد نماید که از انجام کاری خود داری کند مسئول جبران خسارتطرف مقابل است. و دادنامه بدوی نیز تمام به مواد قانونی مستند شده است که تجدیدنظرخواه محترم چیزی برای دفاع ارائه نکرده اند.

تجدیدنظرخواه پرونده با استناد به یک برگه دستنویس ادعای پرداختی را دارند که فاقد هر نوع دلیل است و با توجه به اصل عدم که ر ماده 1257 بدان اشاره شده است نمی توان این ادعای شفاهی یک نفر را ملاک کار قرار داد. شما مقام محترم قضایی به خوبی استحضار دارید که که ادله اثبات دعوا در ماده 1258 بیان شده اما چیزی که بخواهد برای ایشان دلیل ثابت کننده حق باشد وجود ندارد. در صورتی که ایشان ادعیی مبنی بر خرابی ماشین یا پرداخت وجه یا هر چیز دیگری دارد می تواند در محکمه ای جدا ادعای خود را مطرح کند و بنده نیز برای پاسخگویی حاضر خواهم بود.خلاصه وار معروض می دارم که برای انجام برخی از امور اداری مانند هزینه تشخیص رنگ، یا کارواش ماشین و یا بیمه بدنه و امثال آن برخی از هزینه ها صورت گرفت که چون ارتباطی با اصل قرارداد ندارد به صورت طبیعی در اینجا ذکر نشد و تمامی این هزینه ها مستند به ماده 265 قانون مدنی می باشد که در صورت نیاز برای تک تک این واریزی ها می توانم دلیل ارائه نمایم اما بازهم معروض می دارم که این امور ارتابطی با اصل خواسته بنده که مربوط به قرارداد فی مابین است ندارد.

نکته آخر اینکه جهات تجدیدنظرخواهی در ماده 348 قانون ایین دادرسی مدنی احصا گردیده اما چیزی که بخواهد استواری دادنامه بدوی را خدشه دار نماید در این دادخواست ارائه نشده هرچند که اساس دادخواست مزبور به دلیل رعایت اصول شکلی قائم بر دعوا و ارائه آن رد خارج از مهلتد مردود می باشد.

با عنایت به موادر معنون خواهشمند است دستورات مقتضی مبنی بر حقانیت بنده و استواری دادنامه های صادره از شعبه بدوی را صادر فرمائید.