دادخواست تجدید نظر
مشخصات طرفين |
نام |
نام خانوادگى |
نام پدر |
شغل |
محل اقامت شهر – خيابان -كوچه - شماره –پلاك |
تجدید نظرخواه |
عباس |
|
رشید |
پیمانکار |
|
تجدیدنظر خوانده |
مظفر |
|
پنجعلی |
آزاد |
استان تهران-شهرستان تهران-تهران-علی آباد جنوبی-مجتمع امام حسن-ورودی 2- طبقه 2 |
وكيل يا نماينده قانونى |
__ |
__ |
__ |
__ |
__ |
تعيين خواسته وبهاي آن |
تجدید نظرخواهی از دادنامه شماره 140268390003441117 مورخه 20/03/1402 صادره از شعبه 181 دادگاه عمومی حقوقی مجتمع قضایی بعث تهران |
||||
دلايل ومنضمات دادخواست |
دادخواست تقدیمی -موارد مصرحه قانونی |
||||
ریاست محترم دادگاه تجدیدنظر استان تهران با سلام و احترام؛ اینجانب فرزند پنجعلی به دلایل زیر نسبت به دادنامه شماره 140268390003441117 مورخه 20/03/1402 صادره از شعبه 181 دادگاه عمومی حقوقی مجتمع قضایی بعث تهران که در مورخ 22/03/1402 به بنده ابلاغ شده معترض بوده و خواستار نقض آن می باشم: 1- ریاست محترم ، همان طور که شما به خوبی استحضار دارید اساس کار هر پرونده حقوقی ، دادخواست تنظیم شده توسط خواهان آن پرونده می باشد و قاضی دعوا ابتدا به صورت شکلی موارد را بررسی نموده و در صورت نبود مشکل وارد ماهیت خواهد شد و مستند به ادله اثبات دعوا که در قانون آیین دادرسی مدنی احصا شده است له یا علیه یک نفر دادنامه خود را تنظیم می نماید. در همین خصوص معروض می دارم که در این پرونده نه به لحاظ شکلی و نه محتوایی عدالت قضایی رعایت نشده لذا بنده در فرجه قانونی نسبت به تجدیدنظرخواهی از این پرونده اقدام نموده ام که امیدوارم اظهارات بنده مورد امعان نظر شما بزرگواران قرار بگیرد: 2- در ابتدای امر و به صورت گردش کار کلی از دعوا به استحضار می رساند که بنده دارای شغل آزاد بوده و به کار فروش مصالح مشغول می باشم و چند سال قبل طی معامله ای که با آقای شجاعی داشتم، ایشان قریب به 5/2 میلیارد تومان از بنده مصالح ساختمانی خریداری نمودند و در عوض ثمن معامله، چک هایی را تحویل بنده دادند که یکی از این چک های داده شده برگشت خورد و بنده مجبور به ثبت دادخواست مطالبه وجه چک نسبت به ایشان شدم و بعد از قطعی شدن دادنامه و ارجاع پرونده به واحد اجرای احکام دادگاه که با از دست دادن زمان و هزینه بسیار همراه بود و باعث بی ارزش شدن پول بنده و ضرر سنگین برای من شد آقای شجاعی دادخواست اعسار خود را به دادگاه ارائه نمودند که متاسفانه در شعبه بدوی این دادخواست مورد پذیرش قرار گرفت و مقرر شد تنها ماهی 2 میلیون تومان به بنده پرداخت شود!! امری که به وضوع با روح عدالت در تضاد آشکار بوده و موجب تضییع حق بنده خواهد شد. 3- ریاست محترم اولین سوالی که در خصوص اعسار خواهان دعوای بدوی متبادر به ذهن می گردد اشاره به این نکته است که اگر به واقع ایشان توانایی پرداخت مبلغ محکوم به را ندارد پس چگونه سفارشی در این حجم به بنده داده است؟ و نکته دیگر آنکه در حال حاضر ارزش مصالحی که در دست ایشان است و از من خریده است با توجه به تورم فزاینده ای که بر کشور حاکم می باشد چند برابر شده زیرا کالاهای خریداری شده از طرف ایشان چیزی نیست که در طول چند روز یا چند ماه فاسد شود و فقط با فروش نیمی از مصالح تحویلی ایشان می توانند نسبت به تسویه حساب با بنده اقدام نمایند. به زبان ساده معروض می دارم که یا آقای شجاعی مصالحی که از من خریداری کرده اند را هنوز در اختیار دارند که می توانند با فروش آن قرض مرا پرداخت نمایند یا اینکه مصالح فوق را فروخته اند که بازهم می توانند با پول حاصل از فروش نسبت به تسویه حساب موجود اقدام نمایند؛ لذا چنین امری با روح عدالت سازگار نیست که تجدیدنظرخوانده هم 5/2 میلیارد از مصالح مرا ببرند و هم قرار باشد فقط و فقط ماهی 2 میلیون قسط پرداخت نماید. 4- ریاست محترم، در تعریفی که ما در مواد قانون تجارت و سایر قوانین تخصصی در خصوص تاجر و شرکت های تجاری داریم، تصدی به هر نوع عملیات حق العمل کاری یک نوع کار تجاری محسوب می شود لذا مقام محترم قضایی می توانند تاجر بوده چنین کسی را نیز احراز نمایند و با توجه به شغل تجدیدنظرخوانده که پیمانکار (مقاطعه کار) ساخت پروژه های عمرانی است و هم در فسا و هم در تهران از دو وکیل مختلف استفاده کرده ادعای اعسار امری خلاف قاعده است. 5- در خصوص دعوای اعسار، یکی از رویه های امروز محاکم قضایی این است که از نهاد های ذیربط مانند اداره ثبت اسناد و املاک، پلیس راهور و شعبه مختلف بانکی اخذ استعلام می نماید و اگر هیچ مال منقول یا غیر منقولی به نام ایشان نباشد نسبت به صدور دادخواست اعسار اقدام خواهد شد؛ لذا وفق مقرات موجود اخذ استعلام از مراجع فوق مورد استدعای اینجانب می باشد. هرچند که خود خواهان محترم مطابق قانون مکلف بود صورت كلیه اموال خود شامل تعداد یا مقدار و قیمت كلیه اموال منقول و غیرمنقول را به طور مشروح ذکر می کرد که تنها به پر نمودن یک فرم ساده بسنده کرده است. 6- علاوه بر اخذ استعلام از مراجع ذیصلاح، خواهان می بایست فهرست نقل و انتقالات و هر نوع تغییر دیگر در اموال مذكور از زمان یكسال قبل از طرح دعواى اعسار به بعد را ضمیمه دادخواست اعسار خود كند یعنی از تاریخ *** تا تاریخ *** که تاریخ ثبت این دادخواست می باشد باید ریز نقل و انتقالات وی اعلام گردد ولی ملاحظه می شود نامبرده به تکلیف قانونی خویش مبنی بر تنظیم صحیح فهرست اموال و دارایی اقدام ننموده و به شکلی نا درست دادخواست خود را ثبت کرده اند. 1- مساله بعد در خصوص شهود ذکر شده در دادخواست تقدیمی بعنوان تایید کنندگان اعسار آقای شجاعی است که تشخیص ارزش و اعتبار شهادت گواهان با دادگاه رسیدگی کننده می باشد و در همین خصوص به عرض می رسانم که شهود تایید کننده اعسار باید با مشهود له مدت زمان زیادی حشر و نشر داشته باشند و بعد از آن به اظهارات ایشان بعنوان یکی از ادله اثبات دعوا استناد کرد که در دادنامه بدوی به این موارد نیز توجهی نشده است. 7- نکته آخر اشاره به علم قاضی عنوان یکی از ادله اثبات دعوا می باشد و شما به عنوان یک انسان با تجربه و آگاه بخوبی استحضار دارید که ادعای تجدیدنظرخوانده بعنوان یک انسان تنگ دست و معسر به هیچ عنوان با اوضاع و احوال قضیه همخوان نیست و آقای شجاعی دلیلی برای اعسار خود بروز نداده اند که محکمه پسند باشد، مضاف بر آن شهادت بر اعسار در صورتی مسموع است که شاهد در مدت طولانی با مشهودله حشر و نشر داشته و از جزئیات زندگی او آگاه باشد و همین که شهود معرفی شده نمی دانند که آقای شجاعی پیمانکار ساخت پروژه های عمرانی بوده یا از زندگی وی بی اطلاع هستند و یا اظهارات فرمایشی را بیان می نمایند که در هر دو صورت خواسته ایشان فاقد وجاهت قانونی است.
با عنایت به موارد معنون که به استحضار عالی رسید و با توجه به از دست دادن قریب به 5/2 میلیارد تومان از سرمایه ام عاجزانه از شما قضات محترم استدعا دارم که نسبت به رد دادنامه بدوی و صدور دستور مقتضی مبنی بر پرداخت خسارت بنده، اقدامات مقتضی را معمول نمائید. محل امضاء – مهر – انگشت
|
www.haghgostar.ir
نظر شما در مورد این مطلب