بزهکاری اطفال
سرآغاز تحولات کیفری
نظریه سقراط: سقراط ضمن انتقاد شدید از شدت مجازات ها معتقد بودکه نباید با خشونت یا مجرمین رفتارکنیم بلکه باید به آنها بیاموزیم که به چه دلیل از ارتکاب بزه خودداری کند زیرا جنایت ثمره جهل ونادانی است و تعداد بیشماری از افراد که نتوانسته معرفتی کسب کنند مرتکب جرم شوند.
نظریه افلاطون: افلاطون عوامل اجتماعی و اقتصادی مخصوصا فقر و ثروت را منشا بروز جرایم اعلام نمود وعقیده دارد که عامل انسانی را دگرگون ساخته و افراد را به طرف ارتکاب بزه می کشاند.
نظریه کانت: کانت معتقد است مجازات حتی اگر نفعی برای جامعه نداشته باشد باید اجرا گردد.
نظریه سزار: نوع مجازات باید متناسب با نظری باشد که از جانب بزهکار متوجه جامعه است محاکمه باید سریع انجام شود رفتار با متهم انسانی باشد متهم حق نشان دادن شاهد و دفاع را داشته باشد هدف نهایی پیشگیری است نه انتقام جویی.
نظریه بنتام: بنتام معتقد است مجازات مجرمین برای تولید رعب و وحشت ضروری است او اعتقاد به حقوق بشری و طبیعت ندارد.
تدوین قوانین در خصوص بزهکاری اطفال و نوجوانان
اولین بار در هشتم دی ماه 1285 قانون اساسی به تصویب نمایندگان رسیده ودر پانزدهم مهر ماه1286 متمم قانون اساسی به تصویب مجلس رسید طبق اصل دوازدهم متمم قانون اساسی حکم و اجرای هیچ مجازاتی محقق نمیشود مگر به موجب قانون.
در بیست وسوم دی ماه1304 قانون مجازات عمومی به تصویب رسید که در مورد اطفال اذعان دارد اطفال غیر ممیز را نمیتوان جزا یا محکوم نمود و هرطفلی که دوازده سال تمام داشته باشدحکم غیر ممیز را دارد و اطفال غیر ممیز که مرتکب جرم می شوند باید به اولیا تسلیم گردد به الزام به تادیب و تربیت ومواظبت درحسن اخلاق آنها.
در پانزدهم تیرماه سال 1373 قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب به تصویب رسید و هیچ صحبتی در مورد دادگاه های اطفال به میان نیامده است فقط در ماده8 آیین نامه آن ذکر شده رءیس قوه قضاییه میتواند در هر حوزه قضایی هر یک از قضات را متناسب با تجربه و تبحر آنها با ابلاغ خاص برای رسیدگی به امور اطفال و خانواده منصوب نماید.
طبق ماده49 قانون مجازات اسلامی مصوب 1370 اطفال در صورت ارتکاب جرایم مبرا از مسولیت کیفری هستند و تربیت آنها به عهده سرپرست آنها و عنداللزوم کانون اصلاح تربیت اطفال می باشد.
مطابق ماده 209 قانون آیین دادرسی کیفری تبصره 1 منظور از طفل کسی است که به بلوغ شرعی نرسیده باشد.
عوامل عمده ارتکاب بزهکاری در نوجوانان
عوامل روانی و عاطفی:فقر عاطفی- ناکامی – حساسیت- تجربه های دوران کودکی- احساس ناامنی- پرخاشگری- خودنمایی
عوامل اجتماعی و اقتصادی:فقر اقتصادی- محیط فرهنگی- نابرابری اجتماعی- زندگی در محله های جرم خیز- خانواده گسسته – معاشرت با دوستان و هم سالان بزهکار – بیکاری –عدم تخصص – مهاجرت
فقرعاطفی: نوجوانانی که اولیای آنها به دلایلی از قبیل فوت یکی از والدین و عدم تربیت صحیح و تبعیض و... دچار اختلالات شدید عاطفی می شود و برای جرم آمادگی دارند.
ناکامی: نرسیدن به اهداف و مقاصد به هر دلیلی باعث میشود انسان حس کند در تمایلات خود شکست خورده برای جبران شکست ممکن است دست به اعمال بزهکارانه بزند.
احساس ناامنی:چنان چه بین پدر و مادر در منزل درگیری و نزاع تکرار بشه در مقابل کودک باعث احساس عدم تعادل روانی و عدم امنیت در فرزندان میشود.
پرخاشگری:پرخاشگری ممکن است ریشه در ناسازگاریهای دوران کودکی داشته باشد در صورتی که فرزند خود را ناکام احساس کند و به جای تحقق خواسته هایش با شکست مواجه شود به مرور پرخاشگر میشود و این پرخاشگری به خشونت و بزهکاری تبدیل میشود.
خود نمایی: فرد ممکن است برای محبوب شدن در گروه خود و پذیرش در آن گروه جرات طلبی خود را با انجام کارهای خلاف اجتماعی و بزه کاری نشان دهد چنین افرادی برای خود نمایی ممکن است دست به سرق-ضرب- -جرح و حتی جرایم سنگین تر بزنند.
فقر اقتصادی: معمولا کسانی که در تامین نیاز های زندگیشان ناتوان هستند و از فقر مالی رنج می برند به بزهکاری روی می آورد فقر زاییده نابرابری های اجتماعی و اقتصادی است و بیشترین خشونت از آن چنین جوامعی است فقر وقتی تاثیر مخرب دارد که در مقابل تصویری از آرزوهای دست نیافتنی ارایه شود.
محیط فرهنگی: در جرم شناسی محیط فرهنگی به کلیه جنبه های فرهنگی هر اجتماع اعم از آداب و رسوم و اخلاقیات و اعتقادات کلیه امور مربوط به آنها اطلاق میشود.
خرده فرهنگ ها ساترلند(در تبیین علل جرم باید به عوامل قومی و مهاجرت و عدم رشد خرده فرهنگ ها توجه کرد و تبهکاری از تعارض فرهنگ نشات می گیرد).
نابرابری اجتماعی: عدم توزیع عادلانه ثروت و منابع مالی به طرز صحیح در جامعه تحت هر شرایطی که باشد زمینه را برای رفتارهای ضد اجتماعی آماده میکند.
زندگی در محله های جرم خیز: محله های فقیر نشین و حلبی آباد های اطراف شهرها به علت وجود فقر مادی و فرهنگی شرایط را برای گرایش به بزهکاری مهیا میکند.
خانواده گسسته:وضع نامناسب خانواده بر اثر جدایی و طلاق و ناسازگاری یا غیبت ممتد پدر و مادریا هر دوی آنها باعث ایجاد نقص تربیتی و گرایش فرزندان به بزهکاری میشود.
معاشرت با دوستان و هم سالان بزهکار: یکی از راه های شناسی افراد بررسی دوستان آنهاست.
بیکاری: آفت بسیار مهمی برای انسان هاست و امکان گرایش بیکاران به بزهکاری بیشتر از سایر افراد است.
مهاجرت: گرایش افراد بیکار روستایی به مهاجرت به شهرهای بزرگ برای کار کردن کارهای کاذب آنها باعث میشود به مشاغلی غیر مفیدی مثل سیگار فروشی و دوره گری و.... روی بیاورد که در این مجموع بستری است در بزهکاری برای آینده.
هدف از اجرای مجازات
اجرای مجازات همواره در راستای اصلاح و تربیت و تهذیب اخلاق مجرم باشد در مورد نوجوانان و اطفال بزهکار همواره 2 نظریه باید مد نظر قرار بگیرد:
اصل اول دادرس بدون توجه به سن مجرم صلاحیت و اختیار تام برای مجازات را داشته باشد.
اصل دوم عدم مسولیت تا سن معینی در قوانین کیفری.
بزهکاران و نوجوانان دارای طبعی انعطاف پذیر بوده وقادر به اصصلاح و تربیت شود وباید در زندان و موسساتی نگه داری شوند که امکانات آموزشی و علمی و حرفه ای و اشتغال به کار فراهم باشد.
روش های مکتب نئو کلاسیک در بزهکاری اطفال و نوجوانان
اولین بار طرح تعدیل مجازات ها و استفاده از موارد مخففه و تعدیل مجازات و تبدیل آن به جریمه و تعلیق اولین بار توسط دانشمندان مکتب نئو کلاسیک پیش بینی گردید و دادگاه ها توانستند نوع مجازات را با مسئولیت اخلاقی مجرمین وفق دهند.
مکتب کلاسیک: ترکیبی از سودمندی مجازات و عدالت مطلق را ارائه میدهد که باید اصل قانونی بودن جرم و مجازات در قوانین پذیرفته شود و مجازات برای تمام مجرمین به صورت یک نواخت اجرا گردد.
مکتب نئو کلاسیک: دانشمندان این مکتب معتقدند که انسان در ارتکاب هر عملی مختار و دارای اراده و مسئولیت اخلاقی است و کیفر باید متناسب با درجه مسئولیت اخلاقی مجرم تعیین گردد مجازات نباید بیش از آنچه عدالت اقتضا تعیین شود و به مقدار فایده ای که دارد اجرا شود و باید منطبق با شخصیت و میزان مسئولیت فرد تعیین شود این دانشمندان مجازات در جرایم سیاسی را ممنوع اعلام کرده اند.
استفاده از مجازات های جایگزین
همکاری بین افراد و سازمان ها: همان طور که میدانید همکاری خوب بین سازمان ها و افراد ها میتواند ثمرات خوبی در پی داشته باشد.
تغییر نگرش: تغییر در شیوه و نگرش پلیس قطعا بسیاری از شما و ما شاهد صحنه ایی بودیم که کودک اصرار به خرید چیزی دارد و والدین بنا بر دلایل قصد خرید ندارند و کودک را با نشان دادن پلیس تهدید می کنند این احساس منفی نسبت به پلیس در او می ماند و حتی در ایام بزرگسالی دچار مشکل شد به پلیس مراجعه نمیکند.
مسئولیت کیفری اطفال از نظر قانونی:
از جمله موضوعاتی که توجه اکثر جرم شناسان به آن معطوف شده است و بیشتر آنان معتقدند دوران زندگی با توجه به رشد جسمی و روانی به دوران طفولیت – نوجوانی – جوانی- پیری تقسیم میشود.
اول دوره طفولیت: دوران طفولیت از سن تولد تا 12 سالگی را شامل میشود
دوران نوجوانی: دشوارترین حیات دوران انسان از نظر تربیتی دوران نوجوانی است و حدود سنی آن از 12 سالگی تا 18 سالگی را در برمیگیرد.
عواطف نوجوان ثابت نیست زود خوشحال میشود تضاد روحی و فکری فراوان مشاهده میشود و همیشه نگران اطرافیان در مورد خود است.
دوران جوانی: از سن 18 تا 25 سالگی دوره جوانی دورانی است که رشد جسمانی و عقلانی در حد کمال می رسد دوران جوانی دورانی است که در آن وضع روانی در آن مشابه دوران نوجوانی است با این تفاوت که جوان بافکر خاص حفظ منافع خویش است همین تکامل پختگی او را نیازمند به اشتغال و کار و حرفه و میکند و محرومیت های اقتصادی و اجتماعی وگروه هم سالان تاثیر زیادی در شکل گیری در شخصیت جوان دارد.
دوره بزرگسالی: از سن 35 سالگی شروع و تا سن 50 سالگی ادامه می یابد در این دوره انسان به فکر تخصص در حرفه و ترقی در شغل و ترفیع مقام و رفاه زندگی است و مشکلات مربوط به خانواده تا حدود نسبتا زیادی ناشی از عملکرد این گروه از افراد می باشد.
دوره کهنسالی: پیری و کهنسالی با ضعف جسمی شروع و همین سبب عدم ثبات می شود.
نظر شما در مورد این مطلب