ریاست محترم دادگاه تجدید نظر استان مازندران

با سلام و احترام؛

     در خصوص پرونده شماره 14010008062 با موضوع دادخواست تجدیدنظر خواهی اصلاح سند آقای امیر *** علیه اینجانب مواردی را به استحضار می رساند:

1-    متاسفانه وکیل محترم تجدیدنظرخواه با نگارش این دادخواست، تلاش بیهوده ای جهت گره زدن  این پرونده را دارد که این کار در نهایت به ضرر موکل خودش است نه دیگران زیرا همان طور که شما بزرگواران نیز به خوبی مستحضرید نیازی به این همه طول و تفصیل در ابتدای کار نبوده و تمام اوراق لازم در پرونده موجود است و توسط شما قضات محترم بررسی می گردد. سه صفحه ابتدایی دادخواست تجدید نظر، فقط تکرار همان دادخواست بدوی است که بنده به جهت دوری از اطاله کلام از پاسخ به آن صرف نظر نموده و به ادامه موارد می پردازم.

2-    در خصوص بخش دوم دادخواست و بند اول آن معروض می دارم، اشتباه بزرگ وکیل پرونده همین نکته است که می خواهند با چشم غیر مسلح و توسط یک شخص غیر متخصص، تصرف عدوانی یا تجاوز در حریم یک ملک را احراز نماید و وقتی هیات کارشناسی به لحاط فنی و موانع موجود در اراضی مشاعی این کار را امکان پذیر نمی داند آنها را زیرسوال می برد، مضاف بر آن اینجانب در لوایح قبلی معروض داشتم که بنده نیز طبق مبایعه نامه ای این ملک را خریداری کرده بودم که مشخص شد زمین تحویلی چند متر کمتر از آن چیزی است که در قرارداد ذکر شده اما با توجه به مشاعی بودن ملک و نداشتن فایل UTM در سند مادر یا همان سند اولیه، امکان ثبت شکایت به سختی امکان پذیر است زیرا بیشتر اراضی این شهرک در ابتدای کار به صورت کروکی دستی بوده و فاقد جهات اربعه می باشند و این تنها تجدیدنظرخواه نیست که دچار چنین مشکلی شده است و ما نیز بعد از خرید ملک دچار چنین مسائلی شده ایم. نکته آخر اینکه به جای این ایرادات واهی، ایشان باید به زبان ساده ذکر می کردند که کدام نکته صادره از گزارش هیات محترم کارشناسی با اوضاع و احوال قضیه منطبق نیست که این کار در دادخواست تقدیمی انجام نشده و فقط به حاشیه رفته است.

3-    در خصوص بند دوم از بخش دوم دادخواست نیز معروض می دارم که اینجانب مستند به مواد 10 و 30 قانون مدنی و براساس اصل مالکیت و اصل اراده طرفین به صورت کاملا قانونی اقدام به خریداری یک ملک نمودم و بعد از آن هم با طی کردن فرایند ذکر شده در قوانین و مقررات جاری کشور برای گرفتن اسناد رسمی، سند تکبرگ خود را اخذ نمودم و تاکنون هیچ عمل متخلفانه ای انجام نداده ام که توسط کسی ثابت شده باشد و حتی در صورت اشتباه یا تخلف بنده، ایشان می تواند با استناد به مواد قانونی آن را در مراجع ذیصلاح اثبات نمایند اما در هیچ حال حق توهین و بی احترامی یا ادعای تجاوز را علیه من یا هیچ کس دیگری نداشته و نخواهند داشت و بنده مستند به قانون اساسی و اصول شهروندی این حق را برای خود قائل هستم که بعلت توهین و تهمت ایشان در فرصت مقتضی از وی شکایت نمایم.

4-    در ادامه دفاعیات خود بازهم با کمال تاسف معروض می دارم که وکیل محترم تجدید نظرخواه بدون هیچ دلیلی از الفاظ بسیار پیچیده ای در دادخواست استفاده کرده که هیچ نفعی برای وی ندارد. محضر محترم دادگاه جایی است که باید به صورت صریح و شفاف حقایق را بازگو نمود تا نتیجه مطلوب حاصل شود نه جایی برای بررسی الفاط پرتکلف و بی نتیجه ای که هیچ ثمری نداشته باشد!  بنده در دادگاه بدوی و در حضور کارشناسان محترم پرونده، دفاعیات خود را بیان داشتم مواردی را ذکر نمودم که هیچ گاه از سوی تجدیدنظرخواه پاسخی به آنها داده نشد و به صورت طبیعی حق من در دادگاه بدوی اثبات گردید، الان هم به زبان ساده معروض می دارم که اولا: مستند به ماده 22 قانون ثبت، بنده برای ملک خود دارای سند رسمی هستم که اعتبار آن از اسناد عادی( مابیعه نامه تجدیدنظرخواه) بیشتر است و اصل بر صحت و درستی اسناد و مدارک بنده می باشد ثانیا: بنده بعد از طی کردن پروسه ای طولانی، مالکیت خودم در این محدوده را احراز کردم و برای صدور سند رسمی، مراتب چندین نوبت در روزنامه های کثیر الانتشار آگهی شد تا اگر کسی اعتراضی در این خصوص دارد مطرح نماید، از طرفی مدت زمان درج آگهی، عادتا بیش از چند ماه طول می کشد و بعد از آن فرایند ثبت سند آغاز خواهد شد پس صرف ادعای داشتن بیماری کرونا در یک بازه زمانی محدود نمی تواند محملی برای اعتراض به این فرایند باشد، ضمن اینکه نقشه زمین متعلق به بنده در سامانه شمیم اداره ثبت اسناد و املاک  شهرستان که یک سامانه ملی و سراسری است بارگذاری شده و در زمان ثبت نقشه مشخص گردید که با احدی از افراد در هیچ کجای ایران تداخل ندارد. ثالثا : اگر ملک تحویل داده شده به آقای فهیمی دارای مشکل یا هر نوع ایراد دیگری است ایشان می تواند به مالک قبل از خود رجوع نماید نه اینکه اساس مالکیت دیگران را زیر سوال ببرد. نگاهی گذرا به این دادخواست طولانی مشخص می کند که در آن تنها با کلمات بازی شده و در هیچ یک از بند های دادخواست تقدیمی مطلبی که بتواند اساس مالکیت بنده را زیر سوال ببرد وجود ندارد؛ لذا به همین دلیل خواستار رد ادعای نامبرده هستم.

5-    بازهم در ادامه دفاعیات دادگاه بدوی معروض می دارم: تجدیدنظرخواه محترم مدعی داشتن فایل اتوکد از چهار گوشه ملک است و آن را اساس کار می داند اما سوال اینجاست که چه کسی ماهیت یا درستی این نقشه را تایید نموده ؟ اگر بر اساس اصل البینه علی المدعی بخواهیم نقشه آقای فهیمی را بسنجیم ایشان بر چه اساسی می توانند ثابت کنند که نقشه ارسالی وی درست بوده اما نقشه ملک دیگران غلط است؟ در حالیکه ملک دیگران مورد تایید سامانه شمیم بعنوان یک سامانه ملی جهت فصل اختلاف نقشه های مالکیتی افراد قرار گرفته و تایید هم شده است و نکته آخر اینکه چرا به خاطر مشکل ملکی و کسری مساحت موجود، مستند به ماده 350 قانون مدنی به مالک قبلی خود رجوع نمی کنند تا مشکل خود را حل نمایند؟

6-    در ادامه رفع شبهه از ایراد به متن دادنامه بدوی به عرض می رسانم همان طور که شما بزرگواران مستحضر هستید شرط داشتن یک متراژ معین در قولنامه الزامی به اثبات و احراز مالکیت به این میزان مساحت برای دیگران نمی کند و اگر کسری از مساحت وجود داشته برای همگان بوده نه یک نفر تنها، بر همین اساس دادنامه بدوی نیز به درستی به این نکته اشاره کرده است که " بدین ترتیب خواندگان نیز همانند خواهان ( به فرض صحت ادعای خواهان مبنی بر کسری در متراژ ملک ) به میزان مندرج در بیع نامه در اختیار ندارند" و با توجه به تحدید حدوداتی که ناشی از ساخت شهرک ، ایجاد فضای سبز ، کشیدن جاده و امثال آن در این محدوده صورت می گیرد کاهش برخی از مساحت ها امری بسیار بدیهی است، همانطور که صاحب یک قطعه زمین در محدوده شهری می بایست در زمان ساخت واحد مسکونی برخی از حرایم را رعایت نماید محمدوده ما هم چنین حالت مشابهی دارد اما این امر بدین معنا نیست که ما به زمین کسی ورود غیر مجاز کرده باشیم یا مساحتی را جابجا کنیم. علاوه بر همه اینها سه ویلای همجوار این ملک چندین بار بدون کاهش یا افزایش مساحت و با همین کیفیت به فروش رفته و احدی افراد بدان اعتراض نکرده اند. در حال حاضر نیز در محدوده این شهرک و با توجه به مساحت های موجود به ما و سایر هسایگان کنتور آب و برق تخصیص داده شده و این یعنی یک فرایند قانونی برای تقسیم املاک چه در شهرک و چه در اداره ثبت طی شده تا به این نتیجه برسد و تخصیص کنتور آب و برق خود اماره دیگری است بر اثبات مالکیت بنده، پس امکان پذیر نیست که به صرف یک ادعای واهی، سند تکبرگ و رسمی چندین نفر از همسایگان و حدودات چندین ملک بهم ریخته شود. نکته آخر اینکه به صرف متراز زمین در سند مادر به یک مساحت مشخص، دلیل نمی شود که تمامی مساحت های قولنامه آن ملک یکسان باشد و ممکن است براساس اصل اراده طرفین به هرکسی مساحت مشخصی از یک ملک واگذار گردد که بستگی به اختیار و اراده طرفین در زمان انعقاد معامله دارد.

7-    در خصوص ایراد وارده نسبت به نظریه کارشناسی معروض می دارم: زمانی می توان به گزارش صادره به صورت نفیا یا اثباتا ایراد گرفت که آن گزارش با اوضاع و احوال قضیه همخوان نباشد و کارشناسان مربوطه به اسناد و ادعاهای طرفین توجه نکنند اما در گزارش ارسالی هیات محترم سه نفره کارشناسی به تمامی این موارد پرداخته شده و در نتیجه گیری نیز بیان شده که:« به دلیل توصیفی بودن حدودات اربعه این ملک مشاع، امکان بررسی دقیق تجاوز به اراضی وجود ندارد.» حال سوال اینجاست که کدام بخش از این گزارش خارج از عرف و به صورت اشتباه نگارش شده که نیاز به ارجاع آن به هیات بالاتر داشته باشد؟ به کدام یک از موراد ادعایی خواهان بدوی درگزارش تنظیمی دقت نشده است؟ و سوال اخر اینکه با توجه به توصیفی بودن حدودات اربعه و فقدان فایل اتوکد درنقشه مادر، هیات 5 نفره کارشناسی که بازدید ایشان هم وقت و هم هزینه زیادی را در بر خواهد داشت از چه راهی می تواند محدوده مورد ادعای تجدیدنظرخواه را احراز نماید؟ آن هم در صورتی که یکی از کارشناسان هیات سه نفر خود تخصص در امر نقشه بردرای دارد. در سمت مقابل اگر نگاهی به اسناد تقدیمی بنده و فرایند مستندسازی آن و عکس های محدوده زمین در کنار همجواران آن بیاندازید مشخص می گردد که به صورت عرفی و منطبق با اوضاع و احوال قضیه ، همه اصول و قواعد لازم رعایت شده تا این ملک دارای سند رسمی شود و من برای انجام این پروسه، قریب به دو سال تمام دوندگی کردم و تمامی اقدامات قانونی را انجام دادم تا این کار را به سرانجام برسانم پس این گونه نیست که این کارها یک شبه صورت گرفته باشد و هیچ جیزی در آن رعایت نشده باشد و منو سایر همسایگان بدون هیچ دردسر و یک شبه صاحب سند شده باشیم. نکته آخر اینکه این ملک با همین وضع موجود چند دست چرخیده و به اصطلاح دست به دست شده است تا به مالکان جدید رسیده و نبود اشکال در فرایند فروش در طول این بازه زمانی بازهم دلیل دیگری بر اثبات مالکیت ما می باشد.

8-    متاسفانه وکیل تجدید نظرخواه محترم در بندهایی از دادخواست اساس کار دادگاه یا یک نهاد رسمی مانند ثبت را زیر سوال می برد در حالی که هر دو جزو ارگان های مهم و اصلی قوه قضائیه هستند. یعنی به ادعای وکیل دادگاه محترم نمی داند که پرونده را به چه کارشناسی ارجاع دهد یا اداره ثبت منتظر می ایستد و هرکس که زودتر اقدام کرد به او سند داده و حق دیگران را پایمال می کند؟ متاسفانه ایشان علاوه بر تهمت و توهین به بنده، ارگان قضایی کشور را نیز برای دستیابی به چند متر زمین زیر سوال برده اند.   

با توجه به موارد معنون که به استحضار عالی رسید خواهشمند است نسبت ضمن ردادعای تجدیدنظرخواه پرونده، دستورات مقتضی مبنی بر تایید و ابرام دادنامه بدوی را صادر فرمائید.

                                            با تجدید مراتب و احترام

                                                                **