ریاست محترم ديوان عالى كشور
با سلام و احترام اینجانبان زینب تسلیمی مقدم و الهام جاويدانى به وکالت از فرجام خواه در پرونده کلاسه٠١٠٢٢١٤ در خصوص دادنامه شماره١٤٠١٤٧٣٩٠٠١٠٣٥١٠٨٧ مورخ ۱۴۰۱/١٢/٧ صادره از شعبه سيزدهم دادگاه تجديدنظر استان مازندران بدینوسیله و به استناد نصوص حصری ذیل ماده 371قانون ایین دادرسی مدنی،به استحضار می رساند رای فرجام خواسته اعتبار قانونی را واجد نبوده و شایسته نقض به جهات قانونی ذیل خواهد بود.
شرح ما وقع
خواهان بدوى دادخواستى تحت عنوان اثبات زوجيت به طرفيت موكلان طرح نموده بدين شرح كه طبق كپى سند عادى مدعى عقد موقت عمرى با مهدى يزدانى كه مورخ ٩٩/١٠/١٩ فوت نموده،شده است.
ایرادات شکلی
١- طبق قانون امور حسبی دعوی علیه متوفی مى بايست به طرفيت وراث متوفی اقامه گردد
ولی گواهی حصروراثت پیوست نشده و در پرونده دلیلی مبنی بر وراث بودن فرجام خواهان وجود ندارد.
٢- دعوی بطرفیت فرجام خواهان ردیف سوم و چهارم  صحیح نبوده چرا  که ايشان زیر سن رشد میباشندودعوی علیه این افراد باید به طرفیت ولی قهری اقامه گردد یا حداقل مشخصات ولى قهری برای خواندگان در دادخواست مشخص ومعین گردد.
ایرادات ماهوی
١- برگه صیغه نامه مستند خواهان مورد انکار موكلين و اصالت آن نيز مورد تردید ايشان مى باشد لذا اصالت آن مى بايست توسط خواهان اثبات گردد،همانطورى كه در صورتجلسه مورخ ١٤٠١.٨.٢٩ و راى انشايى، مكتوب گرديده خواهان بدوى تنها دليل استناديش كپى يك برگ به صورت كم رنگ و ناخوانا تحت عنوان صيغه نامه بوده كه حتى اصل آن هم در جلسه اول رسيدگى ارائه نگرديده همانطور كه مستحضريد طبق ماده ٩٦ قانون آيين دادرسى مدنى خواهان بايد اصل اسناد كه رونوشت آن را ضميمه دادخواست كرده در جلسه دادرسى حاضر كند در غير اينصورت اگر سند عادى باشد و مورد انكار و ترديد قرار گيرد اگر خواهان باشد دادخواست ابطال مى شود.اما قاضى محترم بدون توجه به اين موضوع و بررسى نسبت به انكار موكل از وجود چنين برگه ايى،علاوه بر اثبات زوجيت ، متن آن را نيز مورد تاييد قرار داده در صورتى كه طبق موازين قانونى چنين تصميمى مورد ايراد است.
٢- به فرض اثبات اصالت سند،برگه مرقوم چون فاقد اصول قانونی و عدم تعیين زمان برای عقد موقت میباشد از مصادیق بطلان عقد نامه معنونه محسوب مى گردد.
مطابق قانون مدني عقد موقت داراى دو ركن است: تعيين مهر و مدت معين. همچنین در روايات نيز اينگونه آمده است كه «عقد منقطع واقع نميشود مگر اين كه مهر و مدت معلوم باشد».
مطابق ماده 1075 قانون مدني ( نكاح وقتي منقطع یا موقت است كه براي مدت معينی بین زوجین واقع شده باشد . )
 ماده 1076 قانون مدني در مورد مدت در عقد موقت یا صیغه بیان کرده است که ( مدت نكاح منقطع بايد كاملا معين شود ) . يعنى مدت بايدطوري باشد كه هيچ گونه ابهامی نداشته باشد و آغاز زمان و آخر زمان ازدواج موقت كاملا معين باشد حتي اگر مدت كم باشد مانند يك روز يا يك ساعت و يا مدت ازدواج موقت طولانی باشد مانند ٩٩ سال .
در صورت عدم ذکر مدت، عقد ازدواج موقت باطل است زیرا در ازدواج موقت(صیغه ) تعیین مدت شرط است پس چنانچه عقد فاقد این شرط باشد باطل است.
همانطورى كه مستحضريد در صيغه نامه استنادى  مدت به صورت كلى و با قيد عمرى آمده يعنى مدت پايان آن ذكر نشده وحتى ماه آن هم ذكر نگرديده،پس چنين عقدى باطل است.
حتى اگر طبق شناسنامه اولاد، زوجيت ايشان احراز گرديده دليل بر تاييد متن يك برگه كه اصالت آن توسط مدعى احراز نگرديده و مورد انكار و ترديد خوانده بدوى نيز قرار گرفته،نمى باشد و اين قسمت از راى مورد ايراد و نقض مى باشد.
٣- طبق اظهارات موكلين،خواهان قبل از شروع زندگى با متوفى در علقه زوجيت مرد ديگرى بوده لذا تحقيقى هم در اين خصوص صورت نپذيرفت كه مورد ايراد مى باشد.
لذا نظر به مراتب، نقض دادنامه صادره و صدور حکم مقتضی مورد استدعاست .
با تشکر و تقدیم احترام