بسمه تعالی
ریاست محترم محاکم کیفری...شهرستان ..........
با عرض سلام و ادب، احتراما در خصوص قرار به شماره ...................... صادره از سوی شعبه ١١ بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب......... ( جرایم کارکنان دولت) .... که دلالت بر منع تعقیب مشتکی عنه از اتهام( سوء استفاده از موقعیت شغلی) را دارد بدین وسیله به دلایل و جهات ذیل نقض قرار منع تعقیب و استدعای صدور حکم به جلب دادرسی مشتکی عنه به اتهام معنونه را دارم.
شرح ما وقع:
در این پرونده اینجانب بعنوان احدی از وراث مرحوم ...................از دادرس محترم شعبه ........ مجتمع قضایی بعثت دایر بر سوء استفاده از موقعیت شغلی موضوع ماده ۵٧۶ قانون مجازات اسلامی مطرح کرده ولی شعبه ١١ بازپرسی دادسرای ناحیه ٢٨ با استدلالی که در متن قرار منع تعقیب داشته شکایت اینجانب را وارد ندانسته است حال اینکه شرح ما وقع بدین وصف بوده که فردی بنام ..........برابر دادنامه به شماره ٣۴٣ موضوع پرونده کلاسه ۶٢/٢٨/۶۶ ادعا دارد که از مورث اینجانب طبق بیع نامه مورخه ۵٨/١٠/۱۲و توافق نامه مورخه ۵٩/١١/١٨ دو دانگ از شش دانگ عرصه و اعیان پلاک ثبتی ١٨۵ فرعی از ١٨٢٨ اصلی واقع در بخش ....... با شرایط مندرج در بیع نامه مورخه ۵٩/١١/١٨ خریداری نموده است و برابر دادنامه شماره ۳۴۳ ادعایی مورخه ۶٣/٨/٩ که اصالت آن از سوی بایگانی راکد دادگستری..... تایید نگردیده ٣٠ سال بعد از صدور رأی ، توسط شعبه ١٧۶ ........ اجراییه فاقد شماره و تاریخ صادر گردیده که این اجراییه نیز کاملا به صورت سنتی و دستنویس بوده که ذیل این اجراییه مهمور به مهر و امضای مدیر دفتر شعبه ١٧۶ بعنوان جانشین شعبه ٢٨ دادگاه حقوقی یک........و امضای قاضی محترم ( مشتکی عنه) بوده است و پس از ابلاغ قانونی ( ابلاغ واقعی نگردیده است) همان شعبه اقدام به نامه نگاری دستی به تاریخ ٩٣/١١/١۴ به دفتر خانه ٢۴٢......... نموده و دفتر خانه مذکور مبادرت به تنظیم سند انتقال اجرایی به نام ............. نموده است ( صرف نظر از اینکه مفاد دادنامه ادعایی خواهان پرونده کلاسه فوق اجرا نگردیده) و راسا دو دانگ مشاع از شش دانگ پلاک ١٨۵ فرعی از ١٨٢٨ اصلی را طبق سند انتقال اجرایی به نام .................. انتقال داده شد.
به دلایل ذیل قرار منع تعقیب قابلیت نقض را دارد.
١- به دلالت ماده١ قانون اجرای احکام مدنی مصوب ١٣۵۶ ،احکام دادگاه های دادگستری زمانی اجرا می گردد که آن رای قطعی شده باشد که در مبحوث عنه، با توجه به گزارش مورخه ١۴٠١/۴/١٨ شعبه ١٧۶ به سرپرست مجتمع قضایی بعثت مقام قضایی ( مشتکی عنه) به عدم وجود پرونده و اسناد الکترونیکی آن صراحتا اقرار دارد لذا ، با توجه به مرقومه استنادی، مشتکی عنه طبق ماده ١ قانون اجرای احکام مدنی، می بایست قطعیت دادنامه را احراز می نمود ولی در مانحن فیه بدون توجه به این تکلیف مقنن ، اقدام به صدور اجرائیه علیه مورث نموده است لهذا رفتار ارتکابی مشتکی عنه از مصادیق بارز سوء استفاده از موقعیت شغلی بوده و صدور اجرائیه بدون احراز قطعیت دادنامه در واقع انجام عمل بر خلاف هدف مقنن در ماده یک قانون اجرای احکام مدنی بوده که این اقدام قاضی شعبه از مصادیق بارز عنصر مادی و قانونی ماده ۵۷۶ قانون مجازت اسلامی میباشد.
٢- مقنن در ماده ٢ قانون اجرای احکام مدنی مصوب ١٣۵۶ اجرای حکم دادگاه را منوط به احراز ابلاغ دادنامه به محکوم علیه و محکوم له و نمایندگان قانونی، تقنین و حتی اجرای حکم را نیز منوط به درخواست محکوم له تکلیف نموده است در مبحوث عنه، مشتکی عنه بدون احراز این موضوع که آیا واقعا دادنامه به محکوم علیه ( مورث) ابلاغ شده یا خیر؟ اقدام به صدور اجرائیه نموده است که حتی صدور اجرائیه بدون درخواست محکوم له بوده لذا این اقدام مشتکی عنه با توجه به مستندات موجود در پرونده معترض عنه از جمله نامه شماره .......................مورخه ١۴٠١/۴/١٨ گزارش شعبه ١٧۶ به سرپرست مجتمع قضایی بعثت و نیز استعلام شعبه ١١ بازپرسی به شماره نامه ..................................مورخه ١۴٠١/٧/١٢ که دلالت بر اخذ کپی از مستندات مالکیتی ................ و اجراییه اصداری و استعلام تاریخ قطعیت دادنامه بوده، از مصادیق بارز عنصر مادی بزه سوء استفاده از موقعیت شغلی بوده است لهذا با توجه به مراتب معنونه و توجها به اینکه مشتکی عنه در پرونده معترض عنه برای صدور اجرائیه، هیچ مستندی که مقنن آن را تایید نماید ، نداشته لذا وقوع بز ه موضوع شکواییه محرز بوده است.
٣- طبق ماده ۵ قانون اجرای احکام مدنی، صدور اجرائیه با دادگاه نخستین می باشد، وفق ماده ١٩ همین قانون اجرای مفاد حکم یا اجراییه با اجرای احکام دادگاه می باشد، ولی در مبحوث عنه، مشتکی عنه که دادرس دادگاه بوده و بدون توجه به نظر مقنن در مواد ۵ و١٩ قانون اجرای احکام مدنی، پس از ابلاغ قانونی اجراییه راسا اقدام به اجرای مفاد اجراییه طی نامه شماره ۶۶/٢٨/۶٢ مورخه ٩٣/١١/١۴ به دفتر خانه ٢۴٢ ......... نموده است و سپس در نامه شماره ۶۶/٢٨/۶٢ مورخه ٩۴/٣/١٠ آقای ................ بعنوان نماینده دادگاه جهت امضای ذیل سند انتقال اجرایی به دفتر خانه ........... ..... معرفی می کند ، حال اینکه وفق ماده ١٩ قانون مارالذکر مشتکی عنه بعنوان قاضی دادگاه حق اجرای مفاد اجراییه یا دادنامه را ندانسته چرا که مقنن اجرای حکم را به قسمت اجرا احکام سپرده است، لهذا با توجه به مراتب فوق اقدام مشتکی عنه در اجرای مفاد حکم فاقد اصالت از مصادیق بارز سو استفاده از موقعیت شغلی بوده و اقدامات نامبرده نقض غرض مقنن در مواد استنادی و مرتکب بزه موضوع ماده ۵٧۶ قانون مجازات اسلامی گردیده است ، لهذا با توجه به مراتب معنونه و توجها به گزارش معاون قضایی رییس کل دادگاههای عمومی و انقلاب......و سرپرست مجتمع قضایی به معاون محترم دادستان دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه ٢٨ .......... به شماره نامه ٨٧٩/٣١۶ مورخه ١۴٠١/٧/٢/٧ هیچ سابقه ای دال بر رونوشت دادنامه ٣۴٣ شعبه ٢٨ دادگاه حقوقی، مستندات مالکیت ............. وجود نداشته و ندارد، و اقدام مشتکی عنه صرفا از طریق داشتن موقعیت شغلی بوده لهذا قرار منع تعقیب اصداری از سوی شعبه ١١ بازپرسی با توجه به مستندات موجود و دلایل مبرهن استحقاق نقض را داشته و استدعای رسیدگی دقیق ، صدور حکم به جلب دادرسی متهم را بابت ارتکاب بزه سوء استفاده از موقعیت شغلی را دارم.
با احترام
..........
نظر شما در مورد این مطلب