ریاست محترم اجرای احکام مدنی دادگستری .........

با عرض سلام و ادب، احتراما در خصوص پرونده اجرائی به کلاسه ......... نظر به ابلاغ نظریه کارشناسی به شماره ابلاغیه ................ مورخه ۴..........باتوجه به مراتب فوق اخذ توضیح از کارشناس محترم را جهت ارایه نظریه تکمیلی را دارم

.

١-ریاست محترم اجرای احکام مدنی، با مداقه در دادنامه شماره ............. شعبه اول دادگاه حقوقی .........و نظریه کارشناسی که مبنای صدور قرار کارشناسی جهت اجرای مفاد دادنامه دایر بر تقسیم ماترک مورث موکلان بوده ولی کارشناس محترم در نظریه کارشناسی مراتبی را اعلام نظر نموده که با اصل مفاد و موضوع دادنامه به دلایل ذیل مغایرت دارد.

اولا: طبق دادنامه صادره از سوی شعبه اول دادگاه حقوقی، دادگاه محترم حکم به تقسیم ماترک متوفی (مورث موکلان) وفق نظریه کارشناسی اقای .....(کارشناس)را صادر نموده است ولی کارشناس محترم اقای......... (کارشناس منتخب اجرای احکام) در این نظریه کارشناسی ماترک مورث موکل را که عبارتند از یک قطعه زمین با کاربری مسکونی به مساحت ۳۸۷۶ متر مربع میباشد را غیر قابل تقسیم اعلام نموده است در حالی که این نظریه ایشان با نظریه کارشناسی ایشان در مورخه ۵/۳/۱۳۹۳ به شماره ۴۱۸-۵ که تصویر آن پیوست این لایحه میباشد متفاوت و در تضاد با نظریه فعلی ایشان درخصوص رقبه مورد تقسیم میباشد به عبارت دیگر نظریه ایشان با مفاد دادنامه که دلالت بر تقسیم ماترک متوفی ( مورث موکلان) دارد در  تعارض میباشد لهذا باتوجه به مراتب معنونه تقاضای دعوت از کارشناس محترم و اخذ توضیح در اینخصوص  و الزام کارشناس محترم و تفهیم مراتب قرارکارشناسی جهت ارایه نظریه کارشناسی جهت اجرای مفاد دادنامه تقسیم ماترک مورث موکلان را  دارم .

ثانیا: حسب نظریه کارشناسی، کارشناس محترم صرف اینکه برخی از وراث نسبت به تصرف بخشی از رقبه مختلف فیه اقدام نموده اند، رقبه مورد تقسیم را قابل غیر قابل تقسیم اعلام نظر نموده  درحالی که صرف تصرف برخی از وراث نسبت به تصرف ماترک نمیتواند یک ملک قابل تقسیم را به ملک غیرقابل تقسیم تبدیل نماید چرا که درخصوص تصرف برخی از وراث نسبت به ماترک، بعد از اقدام به تقسیم ترکه، دعوی خلع ید و قلع قمع بنا را به جواز حاصله از ماده ۳۲۵ قانون امور حسبی باتوجه به اینکه حصه هر یک از وراث در ملک مذکور تعیین گردیده در محکمه دیگر حقوقی اقامه میگردد لذا باتوجه به مراتب فوق نظریه کارشناسی اعلامی با رای دادگاه مطابقت نداشته لذا اخذ نظریه تکمیلی از کارشناس محترم را در اینخصوص دارم.

۳-مقنن در قانون امور حسبی شرایط و شیوه تقسیم اموال اعم از مشاعی و تقسیم ترکه را تقنین نموده است و فرض مساله در نظریه کارشناسی تصرف برخی از وراث در فرایند دادرسی نسبت به  رقبه مبحوث عنه و عدم تراضی و همکاری وراث جهت تقسیم ماترک میباشد ولی با توجه به اینکه مقنن در مواد ۳۱۴ الی ۳۲۰ قانون امور حسبی شرایط را برای تقسیم ماترک و تقسیم اموال مشاعی راهکارهایی را تقنین نموده که یکی از شیوه ها برای تقسیم ماترک تعدیل سهام وراث و یا تقسیم به رد و النهایه، تقسیم از طریق فرایند قرعه کشی میباشد درحالی که کارشناس محترم بدون توجه به مواد استنادی اعلام نظریه ای نموده که مخالف با دادنامه اصداری میباشد.

با احترام