دادیار محترم دادگاه خانواده شهرستان زاهدان

موضوع: لایحه دفاعیه

با سلام و احترام؛

     در خصوص پرونده شماره 1401000597 به شماره با موضوع دادخواست خانم *** علیه اینجانب مواردی را به استحضار می رساند:

گردش کار: اینجانب **** فرزند محمد بر اساس دادنامه شماره 1401000135 مورخ 21/04/1401  صادره از شعبه اول دادگاه خانواده محکوم به پرداخت مهریه شدم و چون در پی کارشکنی و نقض حقوق همسرم نبودم در همان جلسه اول دادرسی اقرار به حقانیت همسرم در استحقاق مهریه نمودم تا دادنامه به صورت قطعی صادر شود و تنها به دلیل مشکلات مالی و بیماری که داشتم خواسته اعسار از محکوم به را ارائه نمودم که به موجب دادنامه شماره 1401000522 مورخ 02/07/1401 صادره از همان شعبه حکم به اعسار از پرداخت مهریه بنده صادر شد که بعد از قطعیت آن بنده در حال پرداخت اقساط آن هستم لذا با توجه به دادخواست تقدیمی دفاعیات خود را به شرح ذیل معروض می دارم:

1-    ریاست محترم، همانطور که خود شما به خوبی استحضار دارید حکم صادره از دادگاه به عنوان یک سند رسمی محوسب می گردد و وقتی یک دادنامه روند و روال خود را تایید نموده و به صورت یک رای قطعی در آمده و مختومه می گردد قابل استناد در سایر محاکم قضایی خواهد بود . بر اساس  دادنامه شماره 1401000522 اعسار بنده پذیرفته شده و خواهان محترم هیچ نوع اعتراضی به آن پرونده نکردند تا در دادگاه تجدید نظر مورد رسیدگی قرار بگیرد پس رای صادره هم برای من و هم ایشان لازم التباع است و باید به مفاد آن پایبند باشیم؛ لذا خواستار رد دعوای ایشان به این دلیل می باشم.

2-    ریاست محترم اگر قرار باشد ما حکم دادگاه را زیر پا بگذاریم و به بهانه تورم و گرانی هر دفعه خواسته جدید را مطرح نماید که یقینا سنگ رو سنگ بند نخواهد شد ، مضاف بر آن ، بنده فیش های واریزی را به محضر دادگاه تقدیم می نمایم که بر خلاف ادعای خواهان محترم پرونده، بنده هم هزینه ای زندگی دخترم را به صورت ماهیانه واریزمی نمودم و هم واریزی های دیگری برای وی انجام دادم لذا ادعای نامبرده مبنی بر عدم پرداخت خسارت و هزین های زندگی از اساس کذب می باشد.

3-    ریاست محترم همان طور که شما مستحضر هستید حکمی که در دادخواست تقدیمی خواهان محترم به آن استناد شده است دادنامه مربوط به پرداخت مهریه می باشد که رای آن صادر شده و قطعیت یافته اما موضوع و نوع خواسته ایشان در شرح دادخواست تقدیمی در باب پرداخت نفقه است که باید در دادخواستی با موضوعی جدا ارائه شده و روند دادرسی خود را طی نماید تا به نتیجه برسد . هرچند که پرداخت نفقه خواهان بعلت عدم تمکین وی قابل پرداخت نیست و من در پرونده ای جدا گانه پیگیر عدم تمکین ایشان هستم و بخاطر دوری از اطاله کلام از ذکر جزئیات آن خود داری می نمایم.

با عنایت به موارد معنون  که به استحضار عالی رسید خواهشمند است ضمن رد دعوای خواهان ، دستورات لازم نسبت به تبری اینجانب را  صادر فرمایید.

با تجدید مراتب و احترام

***