ریاست محترم دادگاه های تجدیدنظر استان مازندران
با سلام واحترام
به استحضار می رساند:
موضوع:
اعتراض به دادنامه شماره............... صادره ازشعبه 12 دادگاه کیفری 2 شهرستان.......مورخ ...... درپرونده شماره ......... به شماره بایگانی .......
بدینوسیله اعتراض وتجدیدنظر خواهی خودنسبت به دادنامه یادشده که در.......... به اینجانب ابلاغ شده است رادر بقای مهلت قانونی به شرح زیر
تقدیم می دارم:
به عنوان یک جانبازوکسی که سرمایه خود وهمسرم رادرجهت خرید یک ملک دراستان مازندران هزینه کرده ام،گله مندی ونارضایتی خودرااز شعبه 102 دادگاه کیفری 2شهرستان...... رانیز ابراز می دارم.
کسی که سرمایه وبضاعت خودراازشهرخویش خارج نموده ودرشهردیگری سرمایه گذاری می کند،تنها پناهش،قانون ومقامات قضایی است فلذاکسی که تنهاپناهش قانون است ازمقامات قضایی محلی که درآن مال وسرمایه برده است انتظار دارداستقلال، عدالت وبی طرفی رادرموردش رعایت کنند تا احساس پناه وامنیت نماید؛نه اینکه هم سرمایه اش را ازدست رفته ببیند وهم نسبت به استانی که درآن سرمایه گذاری کرده ،احساس ناخوشایند وخسران نماید.
علی ای حال ،اعتراضم به شرح زیر است:
1-آقای...........که نسبت به مستندات موجود(ازجمله مدارک موجود دراین پرونده ومدارک موجود درپرونده شکایت اینجانب دراتحادیه مشاوران املاک شهرستان ......)محرز شده که درزمان انعقاد مبایعه نامه بااینجانب با نشبت به اینکه مالک زمین ودارای پروانه صنفی درحیطه معاملات املاک است ودرحالی هیچ گونه سمت وموقعیت صنفی ومالکیت برزمین موردمعامله نداشته با معرفی خودبه عنوان مشاوره املاک ،قطعه زمینی درشهرستان .....را به من فروخت ویکی ازمنصوبین واعضای تیم خودرا به عنوان داور وموسسه داوری درمعامله قرارداد.پس بااین عنوان که نسبت به ظوابط ومقررات احداث ساختمان درمحل دارای صلاحیت وتخصص است ،قرارداددیگری نیز درجهت احداث ساختمان روی همان ملک با اینجانب منعقدنمود.
2-نهایتا ازطریق داوروموسسه داوری منصوب به خودبایک طراحی قبلی ، زمینی که به اینجانب فروخته وپولش رادریافت کرده بود ازچنگ اینجانب درآورده وبه فرددیگری واگذار نموده .
این فرایندی که درچندسطران را بیان کردم ،چندین ماه درجریان بود ودرتمام این فرایند،آقای ا........خودرا ذی سمت ومالک زمین معرفی کرده ودرهرجایی که ردپایی ازاوبوده است باعنوان مالک وذی سمت بوده است.
3-پس ازآنکه فریبکاری هاواقدامات زیانبار وی منجربه شکایت کیفری وشکایت نزد اتحادیه مشاوران املاک،محرزگردیده که ایشان هیچ سمتی در مشاوره املاک نیاوران وحتی درصنف مشاوران املاک نداشته ان ودرخصوص مبایعه نامه نیزمحرز گردید که ازابتدا مالکیتی روی زمینی که به اینجانب فروخته اند نداشتند!
اعتراض نخست:
شعبه 102دادگاه کیفری 2 شهرستان......... رای داده اند که ازجعل عنوان ازسوی........ ضرری به من واردنشده است !!!
قضات محترم دادگاه تجدیدنظر :
چه ضرری ازاین بالاترکه وجه پرداختی اینجانب برای زمین مذکورازدستم خارج شده واگراین جعل عنوان نبود آیابنده حاظر می شدم چنین مبایعه نامه ای امضاءکنم؟
هنگامی که فردی خودرا دارای بنگاه املاک معرفی می کند وسردرب ساختمانش تابلو بنگاه املاک نیاوران رانصب می نماید وبا همدستی آقای...... خودرادارای صلاحیت صنفی برای انجام معاملات ملکی معرفی می نماید وبه واسطه جعل عنوان ،باعث فریب اینجانب وامثال اینجانب به دلالت من به انجام معامله ودریافت ثمن ملک شده است ،چگونه قاضی محترم شعبه 102کیفری ........ اظهار می فرمایند که ضرری به اینجانب وارد نشده !!!
حداقل ضرری که به واسطه جعل عنوان آقای ........ وارد شده همان وجهی بوده که بابت خرید زمین ازدستم خارج گردیده است !
اعتراض دوم :
شعبه 102 دادگاه کیفری 2 شهرستان ......... دراستدلال ورای عجیب خود ،ابراز فرمودندکه چونطبق استعلام ازاداره ثبت اسناد واملاک.فرددیگری مالک این ملک بوده درنتیجه آقای ........ ،که مالک آن نبوده وآن را فروخته ، مرتکب جرمی نشده است!!
قضات محترم دادگاه تجدیدنظر استان ........... :
مقررات قانون ثبت به ویژه ماده 22آن بیان می دارد برای احراز مالکیت افراد، سندرسمی مالکیت ومندرجات دفتراملاک سازمان ثبت ملاک است. مرجع قضایی از اداره ثبت درخصوص مالکیت زمین مورد معامله استعلام می نماید واداره ثبت،صراحتا بیان می دارد که امنید موحدی مالک آن نبوده ونیست.
آنگاه دادگاه محترم شعبه 102 ..... دربرابرقانون ثبت اجتهاد درمقابل نص نموده وبانادیده گرفتن مندرجات ماده 22و70و73 قانون ثبت آقای ......... که طبق مندرجات دفاترثبت واسناد رسمی محرز شده هیچ گونه مالکیت رسمی نداشته اندومالکیتش درهیچ مرجع دیگری به اثبات نرسیده است راازاتهام وارده مبنی برفروش مال غیر با توسل به استدلال هایی که خلاف مصرحات قانون ثبت است مهرانموده است!
بزه انتقال مال غیر همانندهربزه دیگری عناصر وارکان تشکیل دهنده خودرا دارد،همین که آقای ........ باعلم براینکه مالک قطعه زمین موصوف نبوده وآنرا به اینجانب فروخته ووجهش رادریافت کرده به ویژه باتوجه به اینکه استعلام ثبتی ومندرجات دفتر املاک سازمان ثبت نیز عدم مالکیت ایشان را تایید می کند، همچنین تحقیقات قضایی درمرحله دادسرانیزبرعدم مالکیت ایشان تصریح دارد،وهمینکه درنظریه کارشناسی آقای ............بردستکاری وجعل درتاریخ مبایعه نامه ها اشاره شد وتصریح گردیده است نماماموید وقوع عنصرمادی جرم انتقال مال غیر به وسیله آقای ......
می باشد.
دادگاه محترم شعبه 102 انبوهی ازدلایل متعدد وقوع جرم مذکور راکه درمرحله دادسرانیزاحرازشده بود باتوسل به استدلال هایی که نماما اجتهاد دربرابر نص قانون است وتماما خلاف ادله موجود درپرونده است نادیده گرفته وبه برائت متهم رای داده است !
قانون وادله موجود درپرونده بیانگروقوع جرم است .اما شعبه محترم102 شهرستان .......با توسل به تفاسیر واستدلال های عجیب اعمال قانون در مورد متهم رانادیده گرفت وادله موجود رانیز تماماناچیز وبی ارزش شمرد.
حتی تحقیقات تکمیلی که بادلالت شعبه 102کیفری شهرستان......انجام شد. ازجمله تحقیق از مطلعین ناحیه وقوع ملک مبنی برمالک نبودن آقای .......وفروش مال غیربوسیله وی دلالت دارد.
اعتراض سوم :
شعبه 102دادگاه کیفری 2شهرستان ........ دراستدلال ورای عجیب خود.ابرازفرمودند که اصالت وکالتنامه دفترخانه 107 اسنادرسمی ...... حاکی است عدم احراز انتقال مال غیراست!!!
قضات محترم دادگاه تجدیدنظر
اولاوکالت نامه فقط درنفس وکالت موثراست نه درباره احراز مالکیت.درباره احرازمالکیت قانون ثبت وسند رسمی ویا رای قطعی مرجع قضایی ملاک است.
ثانیاتاریخ وکالت نامه استنادی دادگاه بدوی مربوط به یک سال ودوماه بعدازفروش مال غیر ازسوی .....به اینجانب است.
تاریخ مبایعه فی مابین ما .......... بوده وتاریخ وکالتنامه اعطایی .........به ایشان ..........ست!توجه قضات محترم رابه این نکته جلب می نماید که وکالتنامه موخر ازجرمی که واقع شده وکلیه عناصر مجرمانه آن نیز محقق گردیده بوده رفع اثر نمیکند وجای بسی تعجب است که قاضی محترم باتوسل به چنین مدارک واستدلال هایی وقوع جرم رانادیده گرفته است.
همچنین وکالتنامه های تنظیمی دردفتراسنادرسمی شماره107 که طی احد آنها......... وکالت خرید زمین رابیش ازیک سال ازتاریخ مبایعه نامه ما از..........اخذ می نماید وطی دیگری پس ازگذشت تنها چندروز برای فروش همان ملک درحالی که هنوزفی مابین ماتعیین تکلیف نشده به فردی به نام ..........اعطا می کند همگی بروقوع جرم کلاهبرداری ازطریق فروش مال غیر مهرتایید می زند.
اعتراض چهارم
شعبه 102 دادگاه کیفری 2شهرستان ......... دراستدلال ورای عجیب خود،ابراز فرمودندکهآقای ....... معامله فضولی کرده است نه فروش مال غیر!!
دادگاه محترم بدوی متاسفانه بدون درنظرگرفتن وجه تمایز کوچک امابسیارتاثیرگذارفروش مال غیر ومعامله فضولی،رای به فضولی بودن معامله فی مابین اینجانب و...... است .
حال آنکه بنابرماده 247قانون مدنی ،که دادگاه بدوی نیزبا استناد وتفسیر اشتباه ازهمین ماده رای داده است ،معامله فضولی بامال شخص اصیل را مشروط به تنفیذ اصیل می داند ،نه مالی راکه معامله کننده مدعی مالکیت آن است!معامله فضولی برای صاحب مال وبه قصدانتفاع اوصورت می گیرد ،که درما نحن فیه ....... مبایعه نامه را درحالی با اینجانب منعقدنمود که اولامدعی بوده مالک ملک مذکور است وثانیا قصد انتفاع شخصی ازانعقادآن داشتند!
باعنایت به مراتب فوق رسیدگی وصدور حکم برنقض دادنامه بدوی ومحکومیت آقای.......به فروش مال غیر ومجازات قانونی نامبرده ودیگر متهمان پرونده را استدعا دارم.
با احترام
نظر شما در مورد این مطلب