بسمه تعالی

ریاست محترم شعبه اول دادیاری دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان.........

با عرض سلام و ادب، احتراماً در خصوص پرونده به کلاسه ..........نظر به ابلاغیه شماره ................مورخه، بدین وسیله مراتب اخذ توضیح از کارشناس محترم در  النهایه درخواست نظریه تکمیل را دارم .

شرح ماوقع: مورث موکلین مالک ۶ سهم مشاع از شش دانگ پلاک ۴۵۵ فرعی از ۲۵ اصلی میباشد، که بعد از فوت مورث موکلین، متهم پرونده اقدام به تصرف قسمتی از رقبه متنازع فیه نموده است که موکلین در پرونده ۹۱۰۱۱۵شعبه اول دادگاه حقوقی ........ متهم پرونده را به خلع ید به میزان ۲۵۶۱مترمربع از اراضی پلاک ۴۵۵ فرعی از ۲۵ اصلی نموده اند، که حکم مذکور طی دادنامه شماره .............. در شعبه ۲۰ دادگاه تجدیدنظر استان قطعی و در پرونده اجرایی به کلاسه ..........حکم خلع ید طبق صورت جلسه مورخه ..............اجرا گردیده که پس از تحویل به موکلین، مشارالیه مجددا اقدام به تصرف رقبه مورد تنازع نموده است ۱-در پرونده کلاسه ..........شعبه اول ...........  متهم این پرونده طبق دادنامه شماره ................و دادنامه ...........صادره از شعبه ۲۰تجدید نظر استان ......... و اول دادگاه حقوقی............. به خلع ید محکوم گردیده است ،که این حکم طبق صورت جلسه .............پرونده اجرایی به کلاسه ..........اجرا و رقبه مورد حکم تحویل موکلین گردیده است.

 متهم پس از اجرای حکم فوق الذکر، اقدام به تصرف عدوانی مجدد رقبه مذکور در پلاک ۴۵۵از ۲۵اصلی نموده که موکلین اقدام به شکایت علیه مشارالیه تحت عنوان تصرف عدوانی مجدد موضوع ماده ۶۹۳ قانون مجازات اسلامی نموده که پرونده به کلاسه ............در شعبه ۱۰۲دادگاه کیفری ۲............منتج به صدور رای محکومیت گردیدده که مشارالیه بابت بزه تصرف عدوانی مجدد به تحمل حبس ،و رفع تصرف محکوم گردیده که حکم مذکور در شعبه چهارم تجدید نظر استان طبق دادنامه شماره ۹۹۰۹۹۷۱۵۱۵۷۰۱۳۳۰قطعی گردیده که حکم مذکور در اجرای احکام دادسرای عمومی و انقلاب چمستان طی پرونده اجرایی به کلاسه ...........پس از جری تشریفات به تاریخ ...........توسط دادستان محترم این دادسرا هیات کارشناسان رسمی دادگستری اجرا و تحویل موکلین گردیده است ، مشارالیه یک ماه پس از رفع تصرف و اجرای حکم مجدداً اقدام به تصرف عدوانی مجدد رقبه مبحوث عنه نموده است

درخواست اخذ توضیح از کارشناس طبق موارد ذیل:

۱- با مداقه  در متن نظریه کارشناسی بند ۵ آن کارشناس محترم به دنبال اثبات تداخل اسناد موضوع پلاک های ثبتی ۴۵۵ فرعی از ۲۵ اصلی با پلاک ثبتی ۴۵۳ از ۲۵ اصلی بوده است حال اینکه آیا بررسی تعارض یا تداخل  اسناد جزو مفاد قرار کارشناسی بوده است؟ هرچند با مداقه در پرونده استنادی۹۱۰۱۱۵ شعبه اول دادگاه حقوقی چمستان به ادعای متهم قبلا رسیدگی و النهایه پس از انجام کارشناسی بدوی و سه نفره و فقدان تداخل و تعارض اسناد، حکم به خلع ید متهم پرونده صادر گردیده است لهذا موضوع اظهارات کارشناس نمیتواند جزو مفاد قرار کارشناسی این دادیاری باشد لهذا با توجه به مراتب معنونه تقاضای دعوت از کارشناسی اخذ توضیح از مشارالیه  در خصوص تداخل و تعارض اسناد موضوع بند ۵ نظریه کارشناسی، اخذ توضیح از مشارالیه دایر بر اینکه علت توضیح و تشریح در خصوص تداخل و تعارض اسناد در بند ۵ کارشناسی به چه دلیل بوده است؟ و چنانچه تخلف مشارالیه احراز، تقاضای اعلام مراتب به مرکز کارشناسان قوه قضاییه را دارم.

۲- کارشناس محترم در بند ۶ نظریه کارشناس، اعلام داشته، اختلاف نظر بین کارشناس بدوی و هیئت سه نفره در پرونده کلاسه......... فاحش بوده و علت اختلاف فاحش توسط این کارشناس اعلام نظرگردیده و نظر این کارشناس به این بوده که فقدان یک مرجع معتبر نقشه تفکیکی ثبتی به صورت منطقه ای بوده است و صرف نظر از صحت و سقم این نظریه اولا آبا توجه به محتویات پرونده کلاسه ....... شعبه اول دادگاه حقوقی ...... پرونده و کلاسه ........اجرای احکام کیفری این دادسرا و پرونده کلاسه .........شعبه اول دادگاه حقوقی ............. ،نظریه کارشناس با امر واقع در تعارض بوده و با امر واقع و مسلم تطابقی نداشته بلکه فرسنگها فاصله دارد به عبارت دیگر دقیقا مصداق گزارش خلاف واقع میباشد.

ازدادیاری محترم مطالبه و مطالعه پرونده های استنادی، جهت احراز  امر واقع و عدم نظریه کارشناسی مذکور در بند ۶  با امر واقع و احراز تخلف کارشناش مذکور را دارم .  

ثانیا:درتمامی پرونده استنادی در بند فوق الذکر هیچکدام از کارشناسان اعلام نداشتند که پلاک های ۴۵۵ فرعی با پلاک ثبتی ۴۵۳ یا پلاک های ثبتی روستای ......... علیا تداخل دارد و حتی هیات کارشناسی در پرونده کلاسه .......... اجرای احکام کیفری این دادسرا صراحتا به عدم تداخل این دو پلاک ثبتی اعلام نظر نموده اند لهذا نظریه مذکور در بند ۶ فاقد مبنای حقوقی و کارشناسی بوده و دقیقا مصداق گزارش خلاف واقع بوده که از دادیار محترم درخواست اعلام جرم گزارش خلاف واقع موضوع ماده ۳۷ قانون کارشناسان به دادستان را دارم.

ثالثا: با مداقه در نظریه کارشناسی بررسی علل اختلاف نظر کارشناسان در پرونده۹۱۰۱۱۵قطعا جزو مفاد قرار کارشناسی نبوده است ولی کارشناس محترم بدون توجه به مفاد قرارکارشناسی،  اقدام به بررسی موضوع نموده لذا تخلف کارشناس از موضوع واضح و مبرهن که درخواست گزارش به کانون کارشناسان را دارم. ۳

۳-ریاست محترم شعبه دوم دادیاری با مداقه در بند ۸ کارشناسی، کارشناس مذکور در خصوص نحوه و مدت  تصرف متهم  بر رقبه مورث موکلین را از .........اعلام نموده است در حالی که این نظریه ایشان با صورتجلسه اجرای حکم پرونده کلاسه...........اجرای احکام کیفری منافات دارد چرا که طبق سیاق صورتجلسه اجرای  حکم.............حکم به  رفع تصرف موضوع پرونده کلاسه............. توسط شخص دادستان سابق جناب آقای ............ انجام شده در حضور متهم در شکلات و هیئت سه نفره کارشناسان رسمی دادگستری انجام گردیده است و مشارالیه پس از اجرای حکم مجدد ملک مذکور را تصرف عدوانی  نموده است لذا این بند از نظریه کارشناسی بدون ملاحظه صورتجلسه ...........بوده است لذا اخذ توضیح از کارشناس محترم جهت رفع ابهام مراتب فوق را دارم و صدور نظریه تکمیلی را در این خصوص دارم۴- در خصوص بند .. نظریه کارشناسی، معروض میدارم، اولاً کارشناس مذکور در این بند از نظریه کارشناس از واژه احتمال استعمال نموده است ایشان در نظریه کارشناسی احتمال میدهند که فرایند تداخل پلاک های ثبتی از جمله پلاک های ۴۵۵ و ۴۵۳فرعی  وجود دارد حال اینکه ارجاع موضوع به کارشناس جهت بررسی مراتب فوق و رفع  هرگونه شبهه و احتمال و تردید می باشد چرا که دستگاه قضایی در دادرسی ها کیفری با امر قطعی و منجز سر و کار دارد لهذا  احضار کارشناس و اخذ نظریه قطعی و بدون استعمال از واژگان احتمال، را دارم. ثانیاً ،در فرایند پرونده حقوقی به کلاسه۹۱۰۱۱۵و۹۷۰۶۵۷ شعبه اول حقوقی چمستان و پرونده کلاسه۹۹۰۱۶۴۷ شعبه اجرای احکام کیفری .......،کارشناسان  اعم از  بدوی و سه نفره مجموعاً ۸ کارشناس رسمی دادگستری نسبت به احراز موضوع و تجاوز متهم به پلاک ۴۵۵ فرعی از ۲۵ اصلی اعلام نظر نموده اند لهذا اعلام نظریه در این بند از نظریه کارشناسی توسط کارشناس انتخابی این دادیاری با امر مسلم و مستندات رسمی و و آرای قضایی تطابقی نداشته و نوعا در جهت نقض آرای قضایی پیوست پرونده بوده لذا، نظریه مذکور در این بند فاقد ارزش قضایی می باشد.