رياست محترم دادگاه تجدیدنظر استان مازندران

با عرض سلام و ادب، احتراما به وکالت از تجدیدنظرخواه مراتب اعتراض خود را نسبت به دادنامه شماره ١۴٠١۴٧٣٩٠٠٠۴٠۶٨٩۶٢مورخه ١۴٠١/۵/٢۴ که در خصوص پرونده کلاسه  از شعبه دوم دادگاه خانواده شهرستان امل صادر شده است اعلام داشته و نقض دادنامه فوق الذکر  و صدور حکم دایر بر تمکین تجدید نظرخوانده را دارم .

شرح ماوقع:

موكل اقای ............. در سال ۱۳۸۵ با تجدیدنظرخوانده عقد دايم نموده كه حاصل اين ازدواج دو دختر ۱۳ و۸ ساله ميباشد در طي اين چند سال همواره سعي بر اين داشته كه زندگي آرام و بي دغدغه اي را براي همسر و فرزندانش فراهم نمايد متاسفانه تجدیدنظر خوانده بدون دليل موجه قانوني و برخلاف مواد ۱۳۰۳ و ۱۳۰۴ قانون مدني، به بهانه‌هاي واهي و تحت تاثير افراد خانواده اش اقدام به ترك منزل مشترك نموده و هر بار با وساطت ريش سفيدان و اقوام،كه در صورت دستور آن مقام، همگي حاضر به اداي شهادت در محضر دادگاه هستند؛زوجه را به منزل باز گرداندند، لذا اين مهم مسبوق به سابقه مي باشد و به دفعات تكرار شده است تا جايي كه زوجه در اقدام اخير خود در مورخه۲۷/۲/۱۴۰۱ بدون هيچ دليل موجه قانوني ترك منزل نموده  كه اينبار با پيگيري موكل حاضر به برگشت زندگي مشترك نبودند كه هر بار به بهانه هاي مختلف از اين تكليف سرباز زده اند و به خاطر همين موضوع مجددا، موكل دادخواست تمكين مطرح نمودند و زوجه طبق راهنمايي ناصحيح و صرفا جهت فرار از قانون و انحراف دستگاه قضایی در فرایند  پرونده تجدید نظر خواسته، صرفا فقط چند روز قبل از جلسه رسیدگی دادگاه محترم بدوی صرفا به منزل مشترك نقش افرینی کرده و فی الحال طبق اظهارنامه ارسالی از سوی موکل و پاسخ زوجه به عدم بازگشت به زندگی مشترک ( پیوست میباشد) ،كمااينكه اين مورد طي دادنامه پيوست مسبوق السابقه بوده و همچنين زوجه شكايت هاي واهي، طي سو ظني كه به زوج داشتند عليه ايشان مطرح نمودند ولي از آنجايي كه مي‌دانستند شكايت واهي هست در پرونده ها اعلام رضايت نمودند.

 الف:دادنامه تجدیدنظرخواسته به دلایل و جهات ذیل قابل تجدیدنظرخواهی میباشد

عالیجنابان هم اكنون با استعلام از سامانه ثنا مشخص مي شود كه زوجه بعد از حدود ۱۶ سال زندگي مشترك آدرس و اقامتگاه شان،منزل شوهر نيست بلكه به آدرس شهرستان آمل ، خيابان نور ، روستاي تجن جار مي‌باشد كمااينكه موكل وهمسرشان از بدو زندگي مشترك تاكنون در منزل پدري موكل كه منزلي مجزا و متعارف و در شأن زوجه مي باشد ( چمستان ..............)زندگي مي كردند،همانطور كه پيشتر نيز گفته شد تجدیدنظرخوانده محترم در ارديبهشت ۱۴۰۱بدون هيچ دليلي اقدام به ترك منزل نموده و اين درحالي است كه همانطور مستحضر هستيد، مستنداً به ماده ۱۱۰۸ قانون مدني هرگاه زن بدون مانع مشروع از ايفاي وظايف زوجيت امتناع كند،مستحق نفقه نخواهد بود و با وجود نشوز زوجه و عدم استحقاق ايشان نسبت به نفقه موكل اقدام به پرداخت نفقه ايشان نموده اند ليكن عليرغم شكايت هاي واهي از سوي زوجه كه خود نشان از عدم تمايل نامبرده به زندگي با موكل است، موكل مسكن،تمامي اسباب و وسايل متعارف و اثاث البيت در شان زوجه را تهيه و منزل مشترك را آماده جهت بازگشت زوجه نموده اند كه البته تعيين  اقامتگاه قانوني خود در منزل پدری از سوي زوجه قرينه اي بر عدم تمكين زوج ميباشد و بعد از جلسه رسیدگی بدوی از منزل بدون اذن زوج خارج شده که مراتب دعوت زوجه پیوست میباشد و کما فی السابق فقط در جهت پيشبرد اهداف قانوني در  محاكم دادگستري قبل از جلسه رسیدگی دادگاه بدوی به منزل مشترک بازگشتند و بيشتر شبيه سناريوي تئاتر بوده تا زندگي واقعي توام با عشق كه غرض مقنن در ماده ۱۱۰۳ قانون مدني همين بوده است ولي در مبحوث عنه زوجه با اقدامات غير قانوني در جهت محكوميت موكل براي اهداف قانوني ميباشد حال آن که همان گونه حضرتعالی مستحضرید به دلیل اهمیت بنیان خانواده وارزش ذاتی این نهاد اجتماعی، دعاوی خانوادگی نیز استثنائی بر سایر دعاوی محسوب شده و به جهت اهمیت، دادرسی ویژه ای نیز دارند چراکه هدف دادگاه خانواده فصل خصومت است نه ایجاد خصومت حال آن که رای صادره توسط قاضی محترم به گونه ای واجد اثر منفی بوده است که همسر موکل دعاوی متعدد پیرو رای صادره مطرح نمودند، فلذا نقض غرض صورت گرفته است و با توجه به استثنائی بودن این دعاوی، نباید به گونه ای شتاب زده و به دور از انصاف و عدالت حکم نمود تا ایجادخصومت گردد بلکه حکم صادره میبایست موجب فصل خصومت و ایجاد مودت گردد بعلاوه تاکید بسیاری در آیات و روایات به لزوم حسن معاشرت زوجین و معاضدت آنان در امور زندگی صورت گرفته است از جمله آیه ۱۹ سوره نساء که معاشرت به معروف زوجین  را مورد تاکید قرار داده است و می فرمایدL(((وعاشروهن بالمعروف))

 قانون مدنی نیز در این راستا  و برای حفظ نهاد خانواده بیان می دارد:« زن و شوهر مکلف به حسن معاشرت با یکدیگرند.» همچنین در ماده ۱۱۰۴ قانون مدنی هم زن و شوهر را به تلاش برای زندگی مشترک تشویق کرده و آورده است: « زوجین باید در تشیید مبانی خانواده و تربیت اولاد خود به یکدیگر معاضدت نمایند.»

و از آنجايي كه زن و مرد بعد از عقد نكاح تكاليفي قانوني و شرعي در قبال يكديگر دارند و يكي از موارد مبحث تمكين زوجه ميباشد و با توجه به اينكه تمكين شامل دو نوع (تمكين عام و تمكين خاص )است و در صورتي كه زن در امور كلي زندگي مشترك و يا روابط زناشويي از همسر خود تمكين نكند ، در اصطلاح فقهي و حقوقي به وي زن ناشزه گفته مي شود و در واقع زن بايد زمينه بر طرف كردن همه نيازهاي متعارف و ممكن براي زناشويي را فراهم كند

و در صورتي كه زن عذر شرعي نداشته باشد و از ارتباط جنسي با همسرش پرهيز كند ، رواياتي وجود دارد كه حاكي از آن است كه  اين عدم تمكين زن از شوهرش مي تواند گناه باشد.  پيامبر صلي الله عليه وسلم در همين مورد حديثي دارد كه مي فرمايند: "والذي نفسي بيده، ما من رجل يدعوا امراته الي فراشه فتابي عليه الا كان الذي في السماء ساخطا عليها حتي يرضي عنها" يعني: "قسم به كسي كه جان من در دست اوست اگر مردي همسرش را به بسترش فراخواند و او امتناع ورزد، خداوندي كه در آسمان است بر او خشمگين مي‌شود تا زمانيكه مرد راضي شود." روايت ديگري از پيامبر صلي الله عليه وسلم در اين زمينه وجود دارد كه مي فرمايند: "اذا دعا الرجل امراته الي فراشه فابت فبات غضبان عليها لعنتها الملائكه حتي تصبح" كه ترجمه آن عبارت است از "هرگاه مرد، زنش را به بستر خود فرابخواند و زن به بستر شوهرش نرود و مرد، شب را در حال خشم (و نارضايتي) از همسرش سپري كند، ملائكه آن زن را تا صبح لعنت مي كنند."و توجه قاضي محترم را به اين نكته مهم جلب مينمايد  همانطور كه گفته شد،در ۶ ماه اخير ، تجدیدنظرخوانده محترم ۳ مرتبه اقدام به ترك منزل و رها كردن فرزندان و زوج ،تا كنون نموده، واز آنجاييكه اختلاف في ما بين زوجين ،صرفا عدم رابطه زناشويي مي‌باشد و خانواده زوجين مطلع هستند و به تشخيص دادگاه محترم حاضر به اداي شهادت ميباشند لهذا با توجه به مراتب معروضه دادنامه تجدید نظرخواسته خلاف نظر مقنن و کاملا در مغایرت شرع میباشد.  

ب: دادنامه تجدیدنظرخواسته برخلاف دلایل ابرازی بوده است

علی ایحال با توجه به موارد عنوان شده: ۱_ اجاره نامه مورخه١۴٠٠/١٢/٢۴  ٢- عنداللزوم اخذ گواهی شهود به اسامی ................. و ....................- استشهادیه جهت اثبات عدم رجوع زوجه به منزل مشترک ۴_ اظهارنامه به کدرهگیری ١۴٠١٢٢٠۵٣٠٧۶١٣١٠مورخ ١۴٠١/۵/٢٩ و ۵-اظهارنامه به کدرهگیری ١۴٠١٢٢٠١٧۵٧٨٣٧٢۵ مورخ ١۴٠١/۵/٢٧.  ۶-تصاویر اثاثیه منزل ٧-و استعلام حساب بانکی زوجه جهت اثبات عدم سوءنیت موکل جهت واریز نفقه زوجه و فرزندان مشترک ٨- استعلام خطوط وعدم پاسخگویی به تلفن همراه موکل و پرینت پیام ها ،از دادگاه محترم نقض رای صادره از دادگاه بدوی و الزام به تمکین زوجه که بدون هیچ دلیل قانونی بر خلاف مواد ۱۱۰۳ و ۱۱۰۴ اقدام به ترک منزل مشترک نموده است  وعدم انطباق رای صادره با موازین شرعی و قانونی و همچنین به استناد بندهای ج و ه ماده ۳۴۸ قانون آئین دادرسی مدنی، تقاضای رسیدگی مجدد و نقض دادنامه صادره را جهت احقاق حقوق تضییع شده موکل از محضرعالی خواستارم.

با احترام