ریاست محترم دادگاه تجدید نظر استان لرستان
با سلام و احترام؛
به استحضار می رساند، اینجانب *** به دلایل زیر نسبت به دادنامه 1401000222 مورخ 22/05/1401 معترض بوده و خواستار لغو آن می باشم؛
1- همان طور که می دانیم ، تمکین یکی از آثار غیر مالی مترتب بر عقد نکاح است. حسن معاشرت، معاضدت و برقراري رابطه زناشویی در حد متعارف از مصادیق تمکین میباشد. بر اساس ماده ۱۱۰۸ قانون مدنی، چنانچه زوجه بدون مانع مشروع از اداي وظایف زوجیت (تمکین) امتناع کند مستحق نفقه نخواهد بود. با وجود این، در برخی موارد زوجه میتواند از تمکین در برابر زوج امتناع کند و این امتناع، موجه بوده و او را ناشزه نخواهد کرد. بسیاري از این موارد مبتنی بر قاعده لاضرر است یعنی زوجه براي دفع ضرر از خود، می تواند از تمکین در مقابل زوج خودداري کند. یکی از مواردي که به زوجه اجازه امتناع از تمکین شوهر داده شده این است که سکونت در منزل شوهر، متضمن خوف ضرر بدنی، مالی یا شرافتی براي وي باشد. از منظر فقهی شوهر میتواند با رعایت مراتبی و در حد محدودي، براي رفع نشوز زن، وي را تنبیه نماید، اما در صورتی که شوهر خارج از حدود مقرر، بدون دلیل موجه به زوجه تعرض نماید و سبب شود که ماندن زن در خانه، مستلزم حرج و خطر براي وي گردد، زوجه می تواند منزل را ترك کند. بنابر این در موردي که زن به واسطه خوف ضرر نفس، مجبور به رفتن باشد، ناشزه محسوب نمی شود. در قانون مدنی ایران نیز به حکم ماده ۱۱۱۵ قانون مدنی، در صورتی که ماندن در خانه ي شوهر، جسم، مال و یا آبروي زوجه را در خطر قرار دهد، زوجه می تواند مسکن علیحده انتخاب نماید و منزل شوهر را ترك نماید. این ماده مقرر میدارد: «اگر بودن زن با شوهر در یک منزل متضمن خوف ضرر بدنی یا مالی یا شرافتی براي زن باشد، زن میتواند مسکن علیحده اختیار کند و در صورت ثبوت مظنه ضرر مزبور، محکمه حکم بازگشت به منزل شوهر نخواهد داد و مادام که زن در بازگشتن به منزل مزبور معذور است، نفقه بر عهده شوهر خواهد بود.» سکونت زن در منزل دیگر در مدتی که خوف ضرر بدنی یا مالی یا شرافتی دارد، عذري موجه براي امتناع او از تمکین بوده و موجب نشوز زن نمی شود، بنابر این در این مدت نفقه بر عهده ي شوهر است. بر اساس دادنامه شماره 14000453 مورخ 12/10/1400 آقای *** ( تجدیدنظرخوانده دعوا) بعلت مصادیق مجرمانه ای چون توهین ، تخریب و تهدید نسبت به پدر بنده مجرم شناخته و محکوم به مجازات گردیده اند ، طبیعتا کسی که نسبت به پدر بنده ، بدترین توهین ها و رکیک ترین الفاظ را مطرح می نماید و به صورت صریح آن را اقرار می کند و هیچ اِبایی از محضر دادگاه ندارد آیا می تواند شرایط مطلوبی را برای بنده فراهم آورد ؟ بدون تردید خیر !! ایشان در محضر دادگاه اقرار به توهین و تخریب اموال پدرم نموده اند و بنده نیز شاهد همه این موارد بوده ام و بدون شک ایشان در صدد انتقام از من بر خواهد آمد و این امر در تمامی سکنات و رفتار ایشان مشهود و بارز است. چه تضمینی وجود دارد که همان کارهایی را که با پدرم داشتند را نسبت به بنده انجام ندهد؟ لذا با توجه به اتفاقات پیش آمده ، حضور در منزل ایشان بدون شک برای بنده دارای خوف بدنی و جانی خواهد بود.
2- بر اساس دادنامه شماره 14000498 مورخ 27/10/1400 صادره از شعبه یک دادگاه خانواده شهرستان خرم آباد که منجر به صدور گزارش اصلاحی گردید، تجدیدنظرخوانده محترم می بایست تعهد دهند که رفتار های بد گذشته را تکرار نکنند و با همسر خویش با مهربانی رفتار نموده و به ایشان احترام بگذارد (که این امر خود گواه بر این است که تا پیش از این رفتار بسیار نامناسبی با بنده داشته اند) اما متاسفانه نه تنها هیچ تعهد رسمی یا غیر رسمی از سوی ایشان داده نشد بلکه حتی رفتاری بدتر از گذشته نسبت به من در پیش گرفتند و شرایط زندگی را برای بنده غیر ممکن نمودند اما متاسفانه دستم به جایی بند نبود که بتوان به آن پناه ببرم، از محضر دادگاه تقاضامندم که از آقای ورمزیاری سوال کنند که آیا بعد از صدور گزارش اصلاحی ، هیچ تعهد مکتوبی به من یا خانواده ام دادند یا خیر ؟ ایا حرمت همسر خویش رار عایت نموده اند یا خیر؟ آیا از فتارهای بدی که با من داشتند دست کشیدند یا خیر؟ بدون شک هیچ یک از این اتفاقات در زندگی ما رخ نداده و بدون شک تایید دادنامه بدوی این پرونده بازهم بنده را در شرایط تنگدستی و دشواری قرار خواهد داد که ادامه زندگی را برایم دشوار خواهد نمود.لذا ملتمسانه و عاجزانه از شما قضات محترم خواهشمندم که جلوی این کار را بگیرید.
3- ریاست محترم دادگاه ، بنده هم مانند هر انسان دیگری دوست دارم تا زندگی آرام و بدون دغدغه ای داشته باشم اما سوء رفتار ها و عصبانیت های خارج از عرف و قاعده شوهرم ادامه زندگی را برایم غیر ممکن ساخته است ؛ برای صحت ادعای بنده کافی است که مقام محترم قضایی تنها یک بار با ایشان گفتگو و صحبت نماید تا صحت ادعای بنده برای شان اثبات گردد، خداوند متعال را گواه خود می گیرم که در 5 سال زندگی مشترک با ایشان همواره در بیم و ترس و عذاب از سوء رفتار های وی قرار داشته ام اما برای حفظ بنیان خانواده و آبروی خودم ، تمام مرارت ها را تحمل کرده و دم نزده ام اما کار به جایی رسیده است که به واقع دیگر توانایی ادامه راه را ندارم و حضور در زندگی ایشان برای بنده دارای اثرات سوء فراوانی خواهد بود که بسیار جانکاه و دردناک است، متاسفانه هیچ حسن رفتار و تغییری نیز در روند زندگی آقای ** نیز وجود ندارد که مرا به ادامه زندگی با ایشان امیدوار کند .
4- موارد عسر و حرج زوجه در قانون ما مشخص گردیده و در صورت وجود چنین مواردی زن می تواند از تمکین امتناع نماید، ریاست محترم همان طور که استحضار دارید؛ سکونت در منزلی که زن امنیت نداشته باشد و برای او خوف و ضرر بدنی و یا مالی و شرافتی به همراه داشته باشد زوجه می تواند از همسر خود تمکین نکند و منزل را ترک کند و از نظر زن به جهت خوف ضرر بدنی و مالی و شرافتی موجه است و ناشزه بودن زن از نظر دادگاه مطرح نمی شود و مرد موظف به پرداخت نفقه می باشد. تهدیدات و خشونت های گاه و بیگاه تجدید نظر خوانده باعث شد که من هیچ گاه امنیت جانی و روانی نداشته باشم و ترس و خوف عکس العمل نا مناسب از سوی ایشان ، همواره با من بوده است طوری که ادامه زندگی را برایم غیر ممکن کرده است فلذا تمام اقدامات بنده ناخواسته و برای حفظ جان بوده است.
5- بر اساس قانون مدنی در ماده ۱۰۸۵ زن می تواند« تا مهریه ای به او تسلیم نشده است از ایفای وظایف و تمکین خاص امتناع نماید به شرط اینکه مهریه برای حال باشد و این امتناع مسقط حق نفقه نخواهد بود» و به عبارتی روان تر اگر توضیح ساده حق حبس زن این است که زن می تواند تا وقتی که تمام مهریه پرداخت نشده از وظایفی که نسبت به شوهر دارد خودداری می کند، اما متاسفانه به خاطر پرداخت بخش کمی از مهریه که آن هم در اقساط طولانی مدت هست این حق بنده در دادگاه بدوی مورد توجه قرار نگرفت و رد شد. لذا از شما بزرگواران تقاضای بررسی و صدور مقتضی در خصوص آن را دارم.
با عنایت به موارد معنون و وجود جرایم کیفری آقای ** و عسر و حرج بنده و داشتن حق حبس ، خواهشمند است ضمن نقض دادنامه بدوی ، اقدامات لازم جهت تبری اینجانب را مبذول فرمایید.
محل امضاء – مهر – انگشت
نظر شما در مورد این مطلب