مشخصات طرفين

نام

نام خانوادگى

نام پدر

شغل

محل اقامت

شهر – خيابان -كوچه -  شماره –پلاك

واخواه

بهاره

خاور ور

ناصر

استان آذربایجان شرقی-شهرستان تبریز-ولیعصر-خ معلم-مجتمع فرهنگشهر-فرهنگسرای 14 شرقی

واخوانده

 میر میلاد

کامروایی

میر حسین

وكيل يا نماينده قانونى

___

___

تعيين خواسته وبهاي آن

 واخواهی از دادنامه شماره 1401303900002313628  صادره از پرونده کلاسه 140130920000323132 شعبة 42 حقوقی شورای حل اختلاف شهرستان تبریز

دلايل ومنضمات دادخواست

 رونوشت  دادنامه بدوي-   لايحة واخواهي  

ریاست محترم شعبه  42 حقوقی شورای حل اختلاف شهرستان تبریز

با سلام و احترام؛

  به استحضار می رساند اینجانب واخواه ، نسبت به دادنامه شماره 1401303900002313628  مورخ 28/03/1401 صادره از شعبه 42 جقوقی شورای حل اختلاف تبریز  که در تاریخ 24/04/1401 به اینجانب ابلاغ شده معترض بوده و درخواست رسیدگی واخواهی دارم.

ریاست محترم، بنده به دلیل مشکلاتی که با آقای کامروایی داشتم و ادامه زندگی بعلت تماس های گاه و بیگاه ایشان برایم سخت و عذاب آور شده بود مجبور به خاموشی تلفن همراهم و از دسترس خارج کردن خظ تلفنی گردیدم که ابلاغیه های صادره از مراجع قضایی به آن ارسال می شد اما بلافاصله بعد از اطلاع از صدور رای و رویت آن در سامانه ثنا، نسبت به ثبت دادخواست واخواهی اقدام نموده ام تا از حق خویش دفاع نمایم. اما در خصوص رای صادره عرایضی دارم که به استحضار مقام محترم قضایی می رساند:

1-     اگر دعوای فوق را یک دعوای مالی در نطر بگیریم شورای محترم حل اختلاف بالاتر از میزان صلاحیت خود یعنی 20 میلیون تومان اقدام به انشای رای نموده و چون این رای به لحاظ شکلی به طریق صحیح منعقد نشده خواستار نقض آن می باشم.

2-      همان طور که جنابعالی بهتر از بنده اطلاع دارید مبحث استرداد هدایا مربوط به مواد 1037 الی 140 قانون مدنی و آن هم در دوران نامزدی می باشد که منجر به وصلت نشده و زندگی مشترک شکل نگرفته باشد اما اینجانب چند سال با آقای کامروایی زندگی کردم و تمام این اموال را ایشان برای بنده خریداری کرده اند ، از طرفی همان طور که در دادنامه 1401000628 نیز اشاره شده اقلام مورد دادخواست تحت مقررات مربوط به هبه رسیدگی می گردد و خواهان محترم دعوای بدوی نیز با اعتراض نکردن به رای مزبور به نوعی هبه بودن آن را تایید نموده اند. در همین خصوص ماده 803 قانون مدنی اشعار می دارد که واهب در برخی از موارد نمی تواند از هبه رجوع نماید و یکی از آنها زمانی است که عین موهوبه از مالکیت متهب خارج شود ... ریاست محترم بنده در زمانی که هنوز در زوجیت آقای کامروایی قرار داشتم اقدام به فروش طلاها نمودم که این امر توسط شخصی که طلاهای فوق را ما خریداری نموده قابل اثبات است.

3-     بر اساس م.اد قانونی مربو به هبه بعد از اینکه قبض صورت گرفت زن مالک عین موهوبه شده و طبق قانون می تواند هرگونه دخل و تصرفی در اموال خویش داشته باشد و بنده بر اساس ماده 30 قانون مدنی، بعنوان مالک این طلاها اقدام به فروش ایشان نمودم ؛ از طرفی بر اساس قاعده البینه علی المدعی و الیمین علی من انکر معروض می دارد که به صرف داشتن فاکتور های تقدیمی خواهان نمی توان مدعی وجود طلاها در نزد بنده شد چرا که در حال حاضر بسیاری از مغازه ها هستند که طلای دیگران را بدون فاکتور خریداری نموده یا با طلای جدید معاوضه می نمایند که برای من نیز چنین اتفاقی افتاده و آنها را فروخته یا معادل آن چیزی دیگری گرفته ام پس اگر آقای کامروایی دلیلی مبنی بر موجود بودن طلاها نزد بنده دارند باید آن را ارائه نموده و بعد از آن اقامه دعوا کنند.

4-     بعنوان نکته آخر نیز معروض می دارد هیچ گاه هدایای دوران ازدواج یک طرفه نبوده و همواره زوجین در ازای هدایای تقدیمی و بعنوان عوض آن اقدامات دیگری را انجام می دهند لذا به دلیل اینکه هبه معوض قابل رجوع نمی باشد تقاضای رد دادنامه صادره را دارم. نظریه مشورتی 206/7 اداره کل حقوقی قوه قضائیه نیز اذعان به غیر قابل برگشت بودن طلاهای دوران زندگی مشترک دارد : «چنانچه احراز شود که تحویل طلا و جواهرات خریداری‌ شده برای زوجه یا زوج به عنوان هبه یا عاریه در اختیار طرف مقابل گذاشته شده است در صورت اول با توجه به ماده ۸۰۳ قانون مدنی و رعایت بندهای ذیل آن و در صورت دوم با در نظر گرفتن مقررات مربوط به عاریت قابل استرداد است. اما اگر ثابت شود که اشیای مذکور به صورت هبه معوض رد و بدل شده است در این صورت قابل استرداد نخواهد بود.» و همه می دانیم که بر اساس عرف زندگی مشترک چون هدایا به صورت متقابل می باشد امکان استرداد آن وجود ندارد.

با عنایت به موارد معنون و اینکه عین طلاها از مالکیت بنده خارج شده و به احتمال زیاد نیز تغییر ماهیت پیدا کرده و خواهان دعوای بدوی نیز هیچ نوع دلیلی مبنی بر موجود بودن آنها نزد بنده ندارد خواستار رد دادنامه صادره بدوی و صدور حکم مبنی بر تبری اینجانب می باشم.

با تجدید مراتب و احترام؛

بهاره خاور ور