استماع دعوى خلع بد از احد مالكين مشاع و رد دعوی قلع و قمع مستحدثات
دعوى خلع ید از سوی احد از مالکین مشاعی نسبت به تصرفات دیگری مسموع است. ولی پذیرش دعوی به خواسته قلع و قمع مستحدثات از سوی یکی از شریکهای مال مشاع عليه متصرف منوط به طرح دعوی از سوی تمام مالكین ملک مشاع و یا قائم مقام قانونی آنها نیز میباشد.
برای دریافت مشاوره تلفنی با وکیل پایه یک دادگستری کافی است از تلفن ثابت خود (با موبایل تماس نگیرید) بدون هیچ پیش شماره ایی با تلفن زیر تماس بفرمایید.
تماس از تلفن ثابت(بدون کد شهرستان بگیرید) ۹۰۹۹۰۷۰۷۶۷
هر گونه سوالی دارید می توانید با ۰۲۱۴۷۶۲۵۹ مطرح بفرمایید
غصب - قلع و قمع مستحدثات - خلع ید - مال مشاع
مستندات: ماده ۳۰۸ قانون مدنی - ماده ۴۳ قانون اجرای احکام مدنی
رأی دادگاه
در خصوص دعوی خواهان آقای ی.ش. با وکالت آقای م.ک. به طرفیت خوانده آقای ع.ک. به خواسته صدور حکم بر خلع ید و قلع و قمع بنای احداثی در پلاک ثبتی ۱۸۸۱ فرعی از ۲ اصلی واقع در بخش ۱۲ تهران با احتساب خسارت دادرسی به شرح خواسته با عنایت به محتویات پرونده و تدقیق در مندرجات آن دادگاه به دلایل ذیل دعوی خواهان را محکوم به رد میداند؛ اولاً: پاسخ استعلام ثبتی پلاک موضوع خواسته دلالت بر مالکیت مشاعی آقایان م. و الف.س. هر کدام به نسبت سه دانگ مشاع بر ملک موصوف داشته که در سال ۱۳۹۰ سهم الغ. س. به خواهان منتقل گردیده، ثانیاً: تصرفات خوانده منبعث از نقل و انتقالاتی بوده که توسط ایادی قبل صورت گرفته و سلسله ایادی به احد از مالکین مشاعی یعنی آقای م.س. یا نماینده تام الاختیار وی به نام م.و ختم گردیده که امضا منتسب به مشار اليهما در ذیل مبایعهنامه عادی صادره مشهود و ملحوظ میباشد، ثالثاً: شخص آقای م. و در اجرای ماده ۱۹۹ از قانون آیین دادرسی مدنی در جلسه دادگاه حاضر و بیان داشت من کارگر م.س. بودم ایشان زمین خود را با برادرش تقسیم کرده بود و با نشان دادن زمین خود به من دستور داد تا آن را فروخته و پولش را به وی بدهم و با همکاری دوستش به نام الف، زمینها را تفکیک کرد و به من تحویل داد تا بفروشم و سه فقره اصل سند را هم به من داد تا به خریداران بدهم حتی از من خواست زمینهای برادرش الف.س را نیز بفروشم و من هم این کار را کردم و سندها را از الف. س. گرفت و به من داد من نیز به خریداران دادم و به خدا قسم م.س زمینها را فروخته و ۳۳ سال است اشخاص متصرف میباشد. چون م.س. اخیراً فوت شده، این کار را شروع کردهاند، رابعاً: وجود اصول اسناد در ید خریداران که توسط اخذ از آنان به نمایندگی از دیگران به دادگاه تقدیم و پس از رویت مسترد گردید اماره قوی بر تصرفات مشروع متصرفين على الخصوص خوانده بوده و انتقال سهم شریک مشاعی به آقای خواهان نمیتواند تصرفات چندین ساله و مشروع متصرف را مخدوش نماید. علیای حال دادگاه توجهاً به مراتب فوق و غاصبانه نبودن تصرفات خوانده حکم بر بطلان دعوی خواهان را صادر و اعلام مینماید. رأی صادره حضوری بوده و ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظر در دادگاههای تجدید نظر استان تهران میباشد.
رأی دادگاه
تجدیدنظرخواهی آقای م.ک. به وکالت از آقای ی.ش. به طرفیت آقای غ.ک. نسبت به دادنامه شماره مورخ ۳۰/۱۰/۹۱ صادره شعبه ۱۸۲ دادگاه عمومی حقوقی تهران که به موجب آن دعوی تجدیدنظرخواه با خواسته خلع ید و قلع و قمع بنای احداثی در پلاک ۱۸۸۱ فرعی از ۲ اصلی واقع در بخش ۱۲ تهران منجر به صدور حکم به بطلان دعوی گردیده وارد و موجه میباشد، بنابر مستندات تقدیمی و پاسخ استعلام ثبتی سه دانگ مشاع از شش دانگ ملک دارای پلاک ثبتی ۱۸۸۱ فرعی از ۲ اصلی قطعه ۱۰۸ مجزی شده از ۱۶۳۴ واقع در بخش ۱۲ تهران سهم آقای الف. س. به موجب سند قطعی مورخ ۲۸/۷/۹۰ دفتر ۴۶۶ به آقای ی.ش. انتقال یافته و به عبارتی مالکیت مشاعی وی را تأیید مینماید، تجدیدنظرخوانده به شرح مندرج در صورت مجلس ۱۰/۱۰/۹۱ پذیرفتهاند که در ۱۲۰ متر مربع از عرصه و اعیان متصرف بوده و آن را به صورت ساخته شده از فردی به نام م.ح. از تاریخ ۲۰/۴/۹۰ خریداری نمودهاند و با ارائه چندین برگ فتوکپی بیع نامههای عادی فروشنده خود و ایادی متعاقب را معرفی کردهاند حتی هیچ کدام از آنها حاکی از انتقال ملک فوق از سهم تجدیدنظرخواه نمیباشند و منکر مالکیت رسمی تجدیدنظرخواه هم نشدهاند، تجدیدنظر خوانده دلیلی دال بر مأذون بودن تصرفاتش در قدرالسهم مالکیت تجدیدنظرخواه ارائه و اقامه نکرده بر همین اساس بقای ید تجدیدنظرخوانده بر سهم مالکانه تجدیدنظرخواه در ملک مورد اختلاف بدون مجوز قانونی محسوب میگردد، مشاهده اسنادی که مشخص نیست جه استادی بودهاند با وجود رابطه کارگر و کارفرمایی موجد مالکیت محسوب نمیگردند، تصرفات تجدیدنظرخوانده در حکم غصب میباشد و غاصب باید مال مغصوب را به صاحب استرداد نماید همچنین خلع ید از ملک مشاعبه صورت خلع ید از کل آن جایز و مشمول مقررات خلع ید از املاک مشاعی میباشد، فلذا، دعوی مطروحه را در قسمت خلع ید از ملک مشاعی ثابت و مدلل میباشد با پذیرش تجدیدنظرخواهی با استناد به ماده ۳۵۸ قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی ضمن نقض رأی بدوی در این مورد حکم به خلع ید تجدیدنظرخوانده از ملک موصوف به قدرالسهم مالکیت مشاعی صادر و اعلام مینماید. در خصوص قسمت دیگر خواسته مبنی بر قلع و قمع نیز رسیدگی به این خواسته را منوط به طرح دعوی از سوی مالک دیگر مشاعی ملکم. س. یا قائم مقام قانونی وی باشد فلذا اساساً ورود به ماهیت صحیح نبوده که با نقض رأی بدوی قرار رد دعوی تجدیدنظرخواه در این مورد صادر و اعلام مینماید. این رأی قطعی است.
مشاوره حقوقی مشاوره حقوقی غصب مشاوره حقوقی تصرف عدوانی مشاوره حقوقی قلع و قمع بنا مشاوره حقوقی مال مشاء
نظر شما در مورد این مطلب