به تکالیف (واجبات) و مهارتهای (مستحبات) ارتباط وکیل و موکل میپردازیم. اگر چه معتقد نیستیم همیشه حق با مشتری است اما ارتباط حرفهای حق مشتری است.
تسلط بر فنون مصاحبه از موکل، اولین مهارت وکیل حرفهایست و سنگ بنای مهارتهای بعدی است به نحوی که اگر این مرحله به کمال نرسد سایر اهداف وکالت چون حضور در دادگاه و تقدیم لایحه نیز به خوبی محقق نمیشود.
در فصل اول قرار است مهارتهای وکیل در ارتباط با موکل را بررسی کنیم گرچه رابطه وکیل و موکل از پیش از دعوا شروع شده و احتمالً (به طور طبیعی) تا بعد از ختم دعوا (یا دعاوی بعدی) نیز ادامه خواهد داشت. اما بهترین قسمت این رابطه در ابتدای آن شکل میگیرد از این رو فنون مصاحبه و مشاوره با موکل بهطور ویژه مورد بررسی قرار خواهد گرفت. اهمیت این مهارت به حدی است که تسلط به این بخش از مهارتهای مورد قبول و استانداردهای ضروری حرفهی وکلالت در جامعه بینالمللی وکالت تلقی میشود. به این جهت در این فصل در پی نیل به اهداف ذیل هستیم
- هدف وکیل از مصاحبه و مشاوره با موکل آشکار شود.
- وکیل بداند که چگونه و با چه روشهایی به مصاحبه یا مشاوره بپردازد؟
- وکیل برای یک رابطهی استاندارد با موکل آماده باشد.
- تکنیکهای پرسشگری و ارائه مشاوره مؤثر را به خوبی فرا بگیرد.
- در مصاحبه ارتباطی همدلانه با موکل برقرار نماید.
- موکل بداند در این نظام حقوقی چه خواستههایی از وکیل میتواند داشته باشد.
این امر هم در مقام تعیین خواسته دادخواست و هم در تعیین حدود تعهدات وکیل و موکل مؤثر خواهد بود.
- وکیل اطلاعات مربوط به پرونده را چنان جمعآوری کند که در مقام دادرسی و دعوا مؤثر باشد، یعنی در هنگام مصاحبه، مؤثر بودن یا نبودن دلیل در دادرسی و میزان اقناع وجدان قاضی کشف شود.
ملاک مؤثر بودن اطلاعات در دعوا نسبی است و متناسب با موضوع و شرایط دعوا تعیین میشود. فرض کنیم خانمی به دفتر وکالت آمده و تقاضای فسخ نکاح به دلیل عئن داده در این صورت کشف بکارت یا عدم بکارت وی با یک امر مؤثر در دعواست. در حالیکه اگر دعوای وی مطالبه چک باشد، این اطلاع غیر مؤثر و تا حدی فضولی تلقی میشود! (چون عیوبی از زن موجب فسخ است که قبل از نکاح باشد اما عیوب مرد مطلقا موجب فصخ است ولو بعد عقد)
- به موکل طوری مشاوره بدهیم که بتواند بهترین تصمیم خود را بگیرد.
وکیل در حدود اذنی که از موکل میگیرد اختیار دارد و نهایتاً هم نتیجه اعمالش به موکل بازگشت میکند. (ماده 674 قانون مدنی) پس این حق موکل و تکلیف وکیل است که تصمیمات اساسی را موکل اتخاذ کند.
البته در انتخاب روش کار و استراتژی (کیفری یا ثبتی یا حقوقی) به دلیل تخصص وکیل بهتر است پیشنهاد اصلی را وی بدهد اما تصمیم نهایی همراه موکل اتخاذ شود. هرچند پس از انتخاب استراتژی کلی، انتخاب جزئیات و تکنیکهای خاص در صلاحیت و صلاحدید اختصاصی وکیل است.
تحقق اهداف فوق موجب استحکام رابطه وکالتی و اعتماد موکل به صلاحیت وکیل خواهد شد.
نظر شما در مورد این مطلب