بررسی ادله علمی در نظام کیفری اسلام و نظام حقوقی ایران
محمد فرجی
بهار ١۴٠١
چکیده
ادله علمی بر پایه پیشرفت فناوری، امارهای داخل در علم قاضی است و با پیشرفت علوم و فناوری در عصر حاضر، اغلب نظامهای کیفری دنیا از ادله سنتی و مرسوم فراتر رفته و همگام با تکنولوژی، ادله علمی را به ویژه در نظام کیفری به رسمیت شناختهاند؛ اهمیت این ادله نیز به اندازه ای است که گاه صحت ادله سنتی نیز با این ادله (به دلیل تجربی و عینی بودن) سنجیده میشود. هر چند که در نظام قضایی اسلام، ادله علمی به عنوان یک دلیل مستقل احصا نشده است؛ امّا این ادله به عنوان کارشناسیهای تخصصی در قالب «امارات قضایی» میتوانند موجبات حصول علم قاضی را فراهم بیاورند؛ البته در بحث علم قاضی نیز میان فقهای اسلام اختلاف نظر وجود دارد؛ امّا مشهور فقهای امامیه، علم قاضی را به طور مطلق «در حق الله و حق الناس» حجت میدانند و نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران نیز به تبعیت از نظر مشهور، آن را حجت دانسته است. این پژوهش به روش توصیفی - تحلیلی نگاشته شده و روش جمع آوری اطلاعات آن کتابخانهای میباشد.
واژگان کلیدی: ادله علمی، ادله قانونی، ادله سنتی، علم قاضی.
مقدمه
قرن ۲۱ را میتوان قرن مدرنیته و ابزار و اکتشافات مدرن دانست؛ به طوری که هر چه زمان میگذرد جوامع بشری در جوانب مختلف زندگی به سمت مدرنیته حرکت میکنند.
دنیای جرم نیز از این قاعده و حرکت جمعی مستثنا نبوده و همواره ایجاد و نحوه شکل گیری جرائم و حتی خود مجرمان نیز از حالت سنتی خود فاصله گرفته و جرائم مدرن رابا استفاده از فناوریهای جدید انجام میدهند؛ به طوری که دیگر تنها با استفاده از ادله سنتی همچون اقرار و شهادت (که در گذشته نیز وجود داشت)، نمیتوان به اثبات تمامی جرائم پرداخت. (علاوه بر اینکه در گذشته به دلیل کوچک بودن جوامع و اینکه اغلب افراد جامعه در محل زندگی خود، از یکدیگر شناخت داشتند؛ احراز عدالت یا فسق کسی به راحتی امکانپذیر بود و عدالت شاهد به راحتی قابل احراز بود؛ لکن در جوامع مدرن، به دلیل گستردگی جامعه، لایه لایه شدن و حجیم شدن حریم خصوصی افراد، احراز عدالت و یا فسق افراد به راحتی قابل احراز نیست؛ لذا با توجه به اینکه جوامع و به تبع آن جرائم، مدرن و به روز شده اند، ادله اثباتی جرائم نیز باید به روز شوند و علی الخصوص ادله علمی که از پشتوانه تجربی، عینی و احتمال خطاپذیری بسیار پایین برخوردارند، میتوانند در اثبات جرائم بسیار راهگشا باشند؛ به طوری که عصر حاضر را عصر ادله علمی مینامند.
احتمال خطاپذیری ادله علمی به حدی پایین است که حتی در برخی از موارد، صحت و سقم ادله سنتی همچون شهادت و اقرار را میتوان با این ادله فهمید، همان گونه که انریکو فری بنیانگذار مکتب جامعه شناسی جنایی به درستی معتقد بود که در آینده به تدریج نظام ادله سنتی جایگاه خود را به نظام ادله علمی خواهند داد؛ به همین دلیل امروزه میبینیم که ادله علمی در بسیاری از نظامهای دنیا به رسمیت شناخته شده؛ ولی در نظام کیفری ایران هنوز جایگاه اصلی خود را پیدا نکرده است؛ به طوری که حتی یک ماده قانونی مستقل در قانون ایران در رابطه با ادله علمی وجود ندارد و این ادله علمی از باب دلیل غیر مستقیم و زیر مجموعه علم قاضی (همچون کارشناسی و... ) قرار میگیرند و به عنوان اماره قضایی میتوانند موجبات علم قاضی را در مسائل مختلف پدید آورند؛ در حالی که ایران یک کشور در حال توسعه و در حال حرکت به سمت مدرنیته است و جرائمی هم که در این کشور در حال وقوع است، جملگی از نوع جرایم مدرن و امروزی است؛ بنابراین تنها با ادله سنتی همچون اقرار و شهادت نمیتوان به اثبات این جرایم پرداخت؛ لذا ادله اثبات علمی باید به طور مستقل در قانون به رسمیت شناخته شده، امکانات لازم به منظور تحصیل این ادله در اختیار نهادهای قانونی و قضایی قرار بگیرد.
۱- مفاهیم
در بخش مفاهیم به طور جداگانه به شرح هر یک از معنای دلیل و ادله علمی خواهیم پرداخت.
۱-۱. مفهوم لغوی دلیل
دلیل از نظر لغویون به معنای راهنما و چیزی است که برای اثبات امری به کار برده میشود (ابن منظور، ۱۴۱۷، ۱۱/۲۴۹ و ۲۴۸).
این واژه همچنین در لغت به معنای رهبر، بلد، دلیل راه، هم چنین مرشد، راه، طریق، جهت، سبب و به معنای آنچه که برای اثبات امری به کار برند، آمده است. (معین، ۱۳۷۱، ۲/۱۵۵۶).
۲-۱. مفهوم اصطلاحی دلیل
درباره تعریف دلیل از نظر اصطلاحی علم حقوق، اتفاق نظر وجود ندارد؛ کارشناسان این فن، هر کدام تعریف خاص خودشان را از این واژه ارائه دادهاند، که به اهم این تعاریف اشاره میگردد:
یکی از حقوق دانان معتقد است که «دلیل» در یکی از معانی زیر بکار میرود:
الف- منبع حقوق ب- قانون ج- چیزی که برای اثبات امری به کار رود. د- چیزی که برای اثبات امری در خصوص دعاوی به کار میرود (جعفری لنگرودی، ۱۳۹۶، ۳۰۹).
و طبق ماده ۱۹۴ قانون آئین دادرسی مدنی «دلیل عبارت از امری است که اصحاب دعوا برای اثبات یا دفاع از دعوا به آن استناد مینمایند».
دلیل در امور کیفری عبارتست از هر گونه وسیلهای که وجود یا عدم امری و یا صحت و سقم ادعایی را ثابت نماید (آشوری، ۱۳۸۹ ، ٢/٢٩٨).
هم چنین در تعریف دیگری از دلیل آمده است: «دلیل عبارت است از هر وسیله قانونی که مقامات قضایی را در کشف حقیقت و حصول اقناع وجدانی و اتخاذ تصمیم عادلانه یاری بخشد (همان، ۲/٣٠٠).
در امور کیفری بدین خاطر که ارتکاب جرم، موجب اختلال در نظم جامعه و امنیت عمومی میگردد، هدف دعوای کیفری کشف جرم، دستیابی به مجرم و مجازات وی میباشد؛ لذا در امور کیفری اصل آزادی دلایل در جهت آن چه (حقیقت مادی) نامیده میشود، کاملاً پذیرفته شده است و این ویژگی سبب شده است که نقش قاضی در امور کیفری فعالتر از رسیدگیهای حقوقی باشد و در این راستا وی بتواند از ادله علمی نیز به منظور جمعآوری دلایل استفاده کند، از آن چه گذشت، مشکلات ارائه تعریفی جامع و مانع از دلیل بر ما آشکار میشود. (علوی و خاتمی، ۱۳۹۹، ۲۴۱).
۳-۱. مفهوم ادله علمی
ادله علمی که از آن به ادله کارشناسانه نیز یاد میکنند عبارتست از: «مجموعه نظریاتی که از نتیجه آزمایشهای مربوط حاصل میشوند و وقوع جرم را محرز و توجه آن را به شخص خاص، اثبات میکنند. به عبارت دیگر «این ادله، نظریات علمی به اثبات رسیده به کمک آزمایشها و تجربههای مکرر هستند، بر خلاف دلایل نظری یا قضایی که منشاء آن انسان است». بر اساس تعریف مذکور این روشها از لحاظ تجربی و به کمک آزمایشها و تجربههای مکرر به اثبات رسیده اند، بر خلاف دلایل نظری یا قضایی که منشاء آنها انسان است. (گلدوست جویباری و فرهمندفر، ۱۳۹۶، ۲۰۹). همچنین در نظام ادله علمی ، قاضی از طریق توسل به شیوههای نوین علمی در زمینههای مختلف نظیر DNA میتواند به کشف حقایق نائل آید. (علوی و خاتمی، ۱۳۹۹، ۲۴۲).
۲- مهم ترین ادله علمی
ادله اثبات جرایم در قانون مجازات اسلامی احصا شده است: اقرار، شهادت شهود، سوگند، قسامه و علم قاضی. این در حالی است که با پیشرفت فناوری و روشهای علمی، گزارشات پزشکی قانونی، انگشت نگاری، آزمایشات دی ان ای و ... میتواند در کشف حقیقت اقناع وجدان قاضی مؤثر واقع شود.
در حقوق ایران ادله علمی در قالب کارشناسی تخصصی میتواند موجب اقناع وجدان قاضی شود؛ از این رو با توجه به اهمیت کارشناسی و علم قاضی در فرایند دادرسی کیفری به بررسی آنها بپردازیم.
۱-۲. علم انگشت نگاری
انگشت نگاری عبارت است از: به دست آوردن تصویر خطوط برجسته سرانگشتان اشخاص که در کشف جرائم و تشخیص هویت افراد مورد استفاده قرار میگیرد. مهم ترین تحقیقات درباره اثر انگشت در اواخر قرن نوزدهم میلادی آغاز شد. آقای «سر ویلیام هرشل» مطالعات گستردهای در مدت ۲۲ سال روی اثر انگشت افراد مختلف انجام داد. «سر فرانسیس گالتون» ریاضیدان برجسته انگلیسی در سال ۱۸۸۸ اثر انگشتهای جمع شده توسط هرشل را به وسیله علم ریاضی مورد تجزیه و تحلیل قرار داد و بدین نتیجه رسید که احتمال اینکه دو نفر اثر انگشت یکسان داشته باشند وجود ندارد.
وی همچنین دریافت احتمال اینکه اثر انگشت افراد تغییر کند، بسیار کم است و این خطوط در هر فرد منحصر به فرد است. از طرفی او با استفاده از اثر انگشت افراد، اقدام به ابداع روشهای متعددی در زمینه تشخیص هویت آنها نمود (نجابتی، ۱۳۸۱، ۴۳).
در علم انگشت نگاری دو اصل بسیار مهم وجود دارد که اکثر جرم شناسان و جرم یابان بر آنها تأکید کرده و در کتب علمی مختلف این حوزه، به اتفاق به آنها پرداختهاند. این دو اصل، پایه و اساس علم انگشت نگاری و مبنای کار در این حوزه علمی بوده و بر این اساس بایگانیهای مختلف کارتهای انگشت نگاری مجرمین شکل گرفته است. (موذنزادگان و حمیدزاده اربابی، ۱۳۹۲، ۱۰۲). این اصول عبارتاند از:
۱. دو اثر انگشت یکسان در جهان وجود ندارد: زمانی که برای اولین بار، انگشت نگاری برای تشخیص هویت به کار رفت، بعضی وکلای دادگستری به آن ایراد گرفته و میگفتند ممکن است آثار انگشتانی پیدا کرد که یکسان باشند؛ ولی «گالتون» در کتاب آثار انگشتان از روی علوم ریاضی ثابت کرد که ممکن نیست دو اثر انگشت مساوی و یکسان پیدا کرد (نجابتی، ۱۳۸۱، ۶۱).
۲. خطوط انگشتان غیر قابل تغییر هستند؛ یعنی خطوط برجسته سرانگشتان از زمان به وجود آمدن (۳ تا ۴ ماهگی دوران جنینی) تا زمان از بین رفتن (معدوم شدن پوست دست جسد) تغییر شکل نمیدهد. (White, 2003, 108).
۲-۲. آزمایش DNA
شناسهای با نام اختصاری دی ان ای در سال ۱۹۸۵ وارد عرصه علمی کشف و ثبت جرائم گردید، به طوری که موجب تحول فرایند دادرسی کیفری شد. این پدیده از دو رشته دی ان ای نخ مارپیچ مانند که ساختار ژنتیکی انسان را تشکیل میدهد ساخته شده است. این طرحها از طریق ژن از والدین به فرزندان منتقل میشوند و در تمام بدن انسان وجود دارد. در مواردی که در صحنه جرم مدارکی از نوع خون، اسپرم، مو، بزاق دهان و ... یافت میشود، برای دانستن اینکه این مدارک متعلق به کدام یک از مظنونان در پرونده است، کافی است دی ان ای نمونه مشکوک با دی ان ای تک تک افراد مظنون بررسی شود تا مجرم واقعی شناخته شود.
در برخی از کشورها همچون انگلیس و آمریکا با تصویب پارلمان، دولت مکلف شده مراکز بایگانی دی ان ای را تأسیس نماید.
امّا در ایران برخلاف انگلستان، آزمایش دی ان ای چندان مورد استفاده قرار نمیگیرد. هر چند اقدامات اندکی همچون ایجاد بخش DNA در سازمان نظام پزشکی در سال ۷۴ انجام شده است، امّا این مقدار قاعدتاً کافی نبوده است. در حقوق انگلستان، اقناع آوری که در قالب قاعده فراتر از شک معقول گنجانده شده است، ویژگی اصلی دلیل دانسته میشود و در اکثر موارد آزمایشات دی ان ای و سایر طرق علمی جهت حصول اقناع وجدان قاضی در نظر گرفته میشود؛ امّا در نظام حقوق ایران، آزمایش و سایر طرق علمی همچون اثر انگشت و ... به تنهایی مستند حکم دادگاه محسوب نمیشود، بلکه از راههای مؤثر برای ایجاد علم برای قاضی و حصول اقناع وجدان برای وی است. طبق ماده ۱۳۶ قانون آیین دادرسی کیفری، قاضی میتواند برای رسیدن علم، موضوع را به پزشکی قانونی ارجاع دهد و نظریه پزشکی قانونی از راههای مؤثر در اقناع وجدان قاضی میباشد. به حدی که ارزش این شیوه به مقداری است که میتواند ادله سنتی را از اعتبار ساقط نماید (مؤذنزادگان و عظیمیفر، ۱۳۷۹، ۱۱) امّا در حقوق انگلستان آزمایش دی ان ای به عنوان یک دلیل علمی مستقل، ارزش خاصی در قوانین موضوعه و رویه قضایی دارد (گلدوست جویباری و فرهمندفر، ۱۳۹۶، ۲۱۴).
۳-۲. کارشناس قانونی
مصداق اتم امارات، کارشناسی میباشد که نتایج حاصل از ادله علمی در قالب کارشناسیهای تخصصی تبلور مییابد، از آنجا که بسیاری از قضات در رشتههای غیر حقوقی، پزشکی قانونی و غیره متخصص نیستند، لاجرم ارجاع امر به کارشناسی که (در فقه از آن به رجوع به اهل خبره تعبیر میشود) لازم و ضروری است، که ماده ۱۵۵ آیین دادرسی کیفری این مسئله را مد نظر قرار داده است.
در آرای صادره از دیوان عالی کشور این نکته به چشم میخورد که دیوان، در امور تخصصی ارجاع امر به کارشناس متخصص را ضروری میداند. کارشناسی، تحقیقی است که دادگاه، به منظور تمیز حق یا تمهید مقدمات آن، به عهده شخص صلاحیتداری به نام کارشناس مینهد و از او میخواهد که اطلاعات فنی و علمی یا حرفهای لازم را که در دسترس دادگاه نیست، در اختیار دادرس قرار دهد یا استنباط و اعتقاد خود را از قراین فنی و علمی بیان کند (کاتوزیان، ۱۳۸۲، ۳۲۴). این کارشناس میتواند عناوینی هم چون پزشک قانونی، داروساز قانونی، مهندس قانونی و ارزیاب قانونی را داشته باشد. بدیهی است که کارشناس قانونی باید دارای صفت بیطرفی بوده و بدون تعصب خاص در رشته تخصصی خویش اظهار نظر نماید.
در جمهوری اسلامی ایران، تنها ما با کارآگاهان اداره آگاهی ناجا، کارشناسان رسمی و نیز پزشکان سازمان پزشکی قانونی مواجهیم که این دو از نظر اداری زیر نظر قوه قضائیه هستند و در قوانین آیین دادرسی کیفری ۱۳۷۸ و ۱۳۹۲، این موضوع عموماً متمرکز بر کارشناسیهای مرتبط با جرایم علیه اشخاص است و کمتر به سایر جرایم مانند جرایم مالی سنتی و نوین توجه شده است. (صادقی، ۱۳۹۳، ۶۸).
در پایان لازم به ذکر است که اثر انگشت، صدا یا تصویر ضبط شده بر روی لوح فشرده یا دوربینهای مدار بسته اماکن، نتایج تستهای DNA، همگی اماراتی هستند که در پرتو پیشرفت علم در سالهای اخیر، افقهای نوینی از کشف علمی جرائم را به روی بشریت گشودهاند. نظر کارشناسی نیز نوعی اماره قضایی است و به همین جهت ارزش و اعتباری که قاضی به آن میدهد بستگی به اوضاع و احوال هر قضیه و دلالت آن در میان سایر امارات و نشانههای موجود در پرونده دارد (خالقی، ۱۳۹۴، ۲/۱۷۶).
۳- جایگاه ادله علمی در ادله اثبات دعاوی کیفری ایران
در امور حقوقی ادله اثبات دعوا توسط قانونگذار احصا شده است؛ بنابراین قاضی در ارزیابی دلایل اختیاری ندارد؛ به این معنی که در صورت احراز دلایل، مکلف به صدور حکم است، حتی اگر اقناع وجدانی پیدا نکرده باشد؛ لذا چنان چه در این نظام به عنوان مثال در قانون از DNA، به عنوان «دلیل» ذکری به میان نیامده باشد، نمیتوان از آن در اثبات جرم و انتساب آن به متهم استفاده کرد؛ البته قانون مجازات اسلامی این نظام را تلطیف کرده است؛ به گونهای که طبق مواد ۲۱۲ و ۱۶۱ قانون مذکور اگر علم قاضی خلاف ادله شرعی از قبیل اقرار و شهادت شهود باشد، قاضی با استناد به علم خود حکم صادر مینماید؛ بنابراین در صورت تعارض علم قاضی با ادله قانونی، علم قاضی معتبر خواهد بود. هم چنین طبق مواد ۲۱۲، ۲۱۱، ۱۶۱ قانون مذکور، قاضی میتواند از تشخیص هویت ژنتیک DNA جهت حصول علم و صدور حکم اقدام نماید. (علوی و خاتمی، ۱۳۹۹، ۲۴۳).
لازم به ذکر است که در نظام کیفری اولاً ادلهای مورد قبول واقع میشوند و قابلیت استناد را دارند که از طرف مقنن و رویه قضایی ممنوع اعلام نشده باشند.
دوماً تحصیل دلیل باید به طریق قانونی و رعایت قانون باشد؛ بنابراین هرگونه شکنجه برای گرفتن اقرار و یا کسب اطلاع ممنوع است. اجبار شخص به شهادت، اقرار یا سوگند، مجاز نیست و چنین شهادت و اقرار و سوگندی، فاقد ارزش و اعتبار است (اصل ۳۸ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران).
رژیم دلایل کیفری حاکم بر ادله اثبات دعوا در نظام حقوقی ایران برای اثبات جرایم موجب حدود و قصاص و دیه، تلفیقی از نظام دلایل قانونی و معنوی مبتنی بر خصوصیات و ویژگیهای حقوق اسلام است و در اثبات جرایم مستلزم تعزیر که شامل غالب جرایم در حقوق کیفری ایران است، قابل انطباق بر نظام دلایل معنوی است (موذنزادگان، ۱۳۷۹، ۱۸۳). بنابراین نظام دلایل معنوی در اکثر جرایم جاری است و محوریت با دادرس و علم او میباشد. این نظام دارای دو اثر میباشد: اول اینکه، دادرس در جمع آوری و توسل به هر نوع دلیلی که قانون اعتبار و مشروعیت آن را گواهی میدهد، آزادی کامل داشته و دوم اینکه هیچ دلیلی فی نفسه قدرت آن را ندارد که دادرس را ملزم به پذیرش آن نماید؛ بلکه در این نظام، دادرس برای ارزیابی ادله و شواهد در پرونده و نیز تعیین اعتبار و شیوه کسب آن ها، آزادی کامل دارد (همان، ۱۸۴). با توجه به مطالب ذکر شده، اگر چند نظریه کارشناسی در اختیار دادرس قرار بگیرد، نمیتواند او را مجبور به صدور رأی کند؛ زیرا نظریه کارشناسی در امور کیفری یک اماره قضایی محسوب شده و دلیل الزام آور برای صدور رأی توسط دادرس قلمداد نمیشود (صادقی، ۱۳۹۳، ۶۹). بدین خاطر است که گفته میشود اصولاً تفاوت اماره قضایی با اماره قانونی آن است که اماره قانونی الزام آور است ولی تأثیر و اعتبار اماره قضایی به عهده دادرس است و جنبه الزامی ندارد (بهرامی، ۱۳۸۷، ۲۴۶).
۱-۳. محدودیتهای قانونی
قانون برای استفاده از ادله علمی محدودیتهایی را برشمرده است و این محدودیتها به دو گروه تقسیم میشوند.
گروه اول: در قوانین برخی از کشورها مقنن، محدودیتهایی را بر اصل «تحصیل آزادانه دلیل» وارد کرده و اثبات جرم خاص را فقط به وسیله دلایل خاص مجاز دانسته است.
گروه دوم: محدودیتهای گروه دوم شامل مواردی است که مقنن یا رویه قضایی، علی رغم پذیرش اصل آزادی تحصیل دلیل، فقط برخی از ادله را معتبر دانسته است. (آشوری، ۱۳۸٩، ٢/٣۴٩).
به عنوان مثال برای گروه اول میتوان به اتهامات: لواط، مساحقه و زنا اشاره کرد که طبق ماده ۱۹۹ قانون مجازات اسلامی با شهادت چهار مرد اثبات میشود.
برای گروه دوم نیز میتوان از «اوردالی»، «دوئل» و «هیپنوتیزم» نام برد که در گذشته از اهمیت زیادی برخوردار بوده اند؛ امّا امروزه به دلیل عدم قطعیت علمی فاقد ارزش قضایی میباشند.
۲-۳. جایگاه علم قاضی در قناعت وجدان ناشی از ادله علمی
در قانون مجازات اسلامی سال ۱۳۹۲ اگرچه موضوعیت برخی از ادله همچون اقرار و شهادت به صراحت بیان شده است، ولی دادرس را بدون قید و شرط مکلف به قبول آنها نکرده است. در ماده ۱۶۱ عنوان میدارد: در مواردی که دعوای کیفری با ادله شرعی از قبیل اقرار و شهادت، که موضوعیت دارند اثبات میشود، قاضی بر اساس آنها رای صادر میکند مگر اینکه علم به خلاف آن داشته باشد.
لذا ادلهای که موضوعیت دارند، چنانچه فاقد شرایط شرعی لازم باشند، قاضی از آنها به عنوان اماره استفاده میکند و چنانچه این دلایل همراه سایر قرائن و امارات موجود در پرونده باعث حصول علم قاضی شوند، در این موارد مستند علم قاضی، علم حاصل از پرونده وادله خواهد بود؛ بنابراین باید گفت که مقنن جدید، اقناع وجدانی و طریقیت ادله را نه فقط در جرائم تعزیری بلکه در کلیه جرائم پذیرفته است (آشوری، ۱۳۸۹ ،٢/٣۴٠).
به عبارت دیگر: موضوعیت ادلهای مثل اقرار و شهادت در قانون در صورت وصول این چند شرط است، که از مفهوم و روح مواد قانونی میتوان به آن پی برد:
۱. موضوعیت اقرار و شهادت در صورتی است که علم به کذب آن وجود نداشته باشد؛ لذا در صورت معلوم شدن کذب شهادت، حجیت آن از بین میرود.
۲. اگر اقرار و شهادت به حد نصاب لازم نرسیده باشد و یا به شرایطی که مدنظر شریعت مقدس اسلام است نرسد، در حد قرینه و اماره بوده و زیر مجموعه علم قاضی قرار میگیرد.
۳. زمانی موضوعیت این ادله مورد توجه است که موجب حصول اقناع وجدانی قاضی نیز بشود، لذا اگر اقرار و شهادت وجود داشت، ولکن دادگاه همچنان در مرحله تردید بوده و وجدان وی به سکون نفس و طیب خاطر نرسد، (یا به خاطر تردید در شرایط شهود یا تردید در وقوع مشهودٌ به یا تردید در مخالفت امارات با امر شهادت) وی به تحقیق ادامه میدهد تا به اقناع وجدانی مناسب برسد.
در باب علم قاضی نیز اکثر فقهای متقدم و متأخر شیعه قائل به حجیت علم قاضی هستند (علم الهدی، ۱۴۱۵، ۴۸۶).
در میان اهل سنت نیز دو قول وجود دارد؛ بدین شرح که بسیاری از فقهای اهل سنت قائل به عدم حجیت علم قاضی بوده و تصریح کرده اند که قاضی تنها با بینه و اقرار، حق قضاوت کردن را دارد و این قول متعلق به مالک و اکثر پیروانش میباشد. (ابن رشد، ١۴٣١، ۶/۴٩۶) احمد ابن حنبل و بسیاری از فقهای اهل سنت براین نظر، اتفاق نظر دارند. ( البغدادی المالکی ١۴٢١، ۴/١۵٣۵ و١۵٣۶). برخی از فقهای اهل سنت همچون شافعی نیز، قائل به حجیت علم قاضی هستند. ( ابن رشد همان؛ العمرانی؛ بی تا؛ ١٣/٩١). ابوحنیفه در مواردی که قاضی در دوران تصدی بر امر قضا (در حق الناس) علم پیدا کرده، عمل به علم را جایز شمرده؛ اما در مواردی که پیش از آن علم پیدا کرده را روا نداشته است. (الطحاوی،١۴١۶، ٣/٣۶٩). همچنین ابوحنیفه در هیچ حالتی اجازه نداده که قاضی در حدود، به علم خود عمل نماید(سمرقندی، ١۴٠۵، ٣/٣٧١)
لازم به ذکر است که شیعه و سنی در خصوص حقوق الناس، قائل به اعتبار علم قاضی هستند. (نجفی، ۱۳۶۷، ۴۰/۸۸). چنان که شافعی در حقوق الناس، علم قاضی را حجت میداند. (ابن رشد، همان) و برخی از فقهای عامه که علم قاضی را تنها در حقوق الناس معتبر میدانند، دایره اعتبار را محدود به اموال کردهاند. (شوکانی، ۱۴۲۷، ۹/۱۹۷). امّا در میان فقهای اسلامی اختلافاتی در حجیت علم قاضی در حقوق الله دیده میشود؛ به گونهای که برخی از فقهای شیعه هم چون(علم الهدی ۱۴۱۵، ۴۸۸) و (محقق حلی ١۴٠٨،۴/۶٧) اصح اقوال را اعتبار علم قاضی در حق الله میدانند. و برخی از فقها نیز در این مسأله ادعای اجماع کردهاند (طباطبایی ۱۴۱۲، ۲/۳۸۹؛ نجفی، ۱۳۶۷، ۴۰/۸۸؛ عاملی (شهید ثانی)، ۱۴۱۸، ۱۳/۳۸۴).
امّا هیچ یک از فقهای اهل سنت علم قاضی را در حدود نافذ و معتبر نمیدانند. (شربینی، بیتا، ۴/۳۹۸) چنان که برخی از فقهای اهل سنت در عدم اعتبار علم قاضی در حدود ادعای اجماع نیز کردهاند. (شوکانی ۱۴۲۷، ۹/۱۹۷).
در میان فقهای متأخر و معاصر شیعه، برخی به مخالفت با نظر مشهور برخاسته و حجیت علم قاضی را نپذیرفتهاند. بعضی نیز دلایل کسانی را که علم قاضی را حجت دانسته اند، ذکر کرده اند، ولی دلالت آنها را - غیر از اجماع - نپذیرفتهاند و تأکید کردهاند که نهایت مطلبی که این ادله دلالت بر آن دارند، این است که قاضی مجاز نیست بر خلاف علم خود حکم صادر نماید. (خوانساری، ۱۳۶۴، ۱۴).
برخی نیز علم قاضی را از جهت مبادی آن به سه قسم تقسیم کرده اند: علمی که مبادی آن حسی است، علمی که مبادی آن حسی نیست ولی قریب به حس است و علمی که ناشی از مبادی حدسی محض است. اینان علم قاضی را در دو صورت اول و دوم معتبر و در حالت سوم بی اعتبار دانستهاند (مکارم شیرازی، ۱۳۸۰، ۱۶۶؛ سبحانی، ۱۳۷۶، ۲۲۲).
گروهی از فقهای معاصر بر حجیت علم قاضی که از هر سبب حاصل شده باشد، تأکید کردهاند و فرقی بین حسی یا حدسی بودن سبب علم قائل نشدهاند و علمی را که از مدارک، دلایل و قرائن موجود در پرونده یا قرائن خارجی حاصل شده باشد، معتبر شناختهاند. (موسوی اردبیلی، ۱۳۷۷، ۳۲۲ و ۳۲۶؛ فاضل لنکرانی، ۱۳۷۶، ۵۱۶).
قانون مجازات اسلامی ۱۳۹۲ نیز به تبعیت از مشهور نظر فقهای شیعه در ماده ۱۶۰، علم قاضی را تحت شرایطی برای اثبات جرایم معتبر دانسته است.
علم قاضی به عنوان یکی از طرق اثبات جرم در شرایط کنونی نه تنها مفید بلکه لازم است؛ زیرا با توجه به پیچیدگی جرائم و مجرمان نمیتوان انتظار داشت که با ادله سنتی مثل اقرار و شهادت، جرائم بیشتری کشف و اثبات شوند و با پذیرش علم قاضی به عنوان یکی از طرق اثبات جرم، میتوان شیوههای جدید کشف جرائم به وسیله علوم جدید (مانند پزشکی قانونی، علم انگشت نگاری و نظایر آنها را که ابداع شدهاند) را وارد حقوق نمود؛ بنابراین در بحث حاضر، ادله علمی میتوانند موجبات علم قاضی را فراهم آورند.
در صورت تعارض این ادله با ادله قانونی، در صورت انطباق ادله علمی با مستندات محقق پرونده، ادله قانونی دیگر کنار گذاشته میشوند و بر اساس ادله علمی حکم صادر میشود، مگر اینکه قاضی در آن زمینه تخصص داشته باشد؛ در غیر این صورت باید در مبنای علم متعارف حکم دهد. به عبارت بهتر، علم قاضی در حقوق ایران از نوع غیر شخصی آن پذیرفته شده است، مگر آنکه قاضی در موضوع متنازع فیه متخصص باشد. در حقوق ایران علم قاضی عبارت است از: یقین حاصل از مستندات بیّن، در امری است که نزد وی مطرح میشود. در مواردی که مستند حکم، علم قاضی است، وی موظف است قرائن و امارات بیّن مستند علم خود را به طور صریح در حکم قید کند.
مواردی از قبیل نظریه کارشناس، معاینه محل، تحقیقات محلی، اظهارات مطلع، گزارش ضابطان و سایر قرائن و امارات که نوعاً علم آور باشند، میتواند مستند علم قاضی قرار گیرد.
گفتنی است که علم قاضی بر تمام ادله دیگر سلطنت دارد و معیاری است برای ارزیابی ادله کیفری دیگر، به این صورت که از لحاظ اصولی تا زمانی که قاضی قناعت وجدان و علم نسبت به مجرمیت یا برائت شخص حاصل ننماید، نمیبایست مبادرت به صدور حکم نماید (گلدوست جویباری؛ فرهمند فر، ۱۳۹۶، ۲۲۳).
باید به این نکته توجه داشت که اجرای عدالت بدون داشتن یک نظام جامع عدالتِ کیفری موثر، محقق نمیشود. در عصر حاضر با پیشرفت علوم، شیوههای علمی کشف و اثبات جرائم به عنوان ادله علمی مبتنی بر تکنولوژی روز از قبیل پزشکی قانونی، انگشت نگاری و ازمایشات DNA و ... به منظور کشف و اثبات جرائم در دسترس دادگستری قرار گرفته است که بتواند مکمل یا جایگزین ادله سنتی قرار بگیرد. زمانی که مجرمان مستمراً خود را به روز کرده و به ارتکاب جرم میپرازند، دستگاه عدالت کیفری نیز برای مبارزه مؤثر با آنها ناچار است که به شیوههای جدید مجهز گردد و از فنون علمی استفاده نماید. ادله علمی که به دستاوردهای ناشی از علوم جدید برای کشف و اثبات جرائم تعریف میشوند، خود یک نوع کارشناسی تخصصی محسوب میشوند و قضات به دلیل عدم تسط به موضوعات تخصصی ناگزیر از ارجاع امر به کارشناسان میباشند. این ادله اگرچه معایبی دارد، ولی به دلیل علمی و تجربی بودن از درجه خطاپذیری کمتری نسبت به ادله سنتی برخوردار است که همین امر پذیرش آنها را از لحاظ عقل و منطق توجیه میکند. با نگاهی تطبیقی به نظام کشور انگلیس نیز که در زمینه به کارگیری ادله علمی از سایر کشورها غنی تر میباشد، مشخص میگردد که در این کشور ادله علمی به دلیل تجربی بودن در کنار ادله سنتی به عنوان یک دلیل مستقل مورد استناد قرار گرفته که در موارد زیادی باعث مجرمیت یا برائت شخص میگردد و گاه در راستای قاعده اثبات جرم فراتر از شک معقول که معادل اقناع وجدان قاضی است، مفید واقع میشود؛ لذا ادله علمی جایگاه مهمی در فرآیند دادرسی این کشور داشته و مقررات بسیار دقیقی در این خصوص تعیین گردیده است.
این در حالی است که شیوههای علمی کشف جرائم در قانون مجازات اسلامی به طور مستقل در کنار سایر ادله احصاء نگردیده است. برخلاف حقوق انگلیس و برخی دیگر از کشورهای اروپایی که ادله علمی دلیل کاملاً مستقلی محسوب میشوند؛ ولی با توجه به عدم امکان وجود ادله سنتی در تمام وارد و لزوم بهره مندی از شیوههای علمی جهت کشف حقیقت، ادله علمی میتوانند نقش مهمی در زمینه کشف و اثبات جرائم ایفا نمایند.
در نهایت با توجه به پیشرفت علوم و فناوری در سایر کشورها لازم است از تجربیات این کشورها در زمینه به کارگیری این ادله در فرایند دادرسی شان، نظام حقوقی ما نیز خود را از تجربیات گرانسنگ این کشورها محروم نساخته و ادله علمی را به عنوان یک دلیل مستقل به رسمیت بشناسد.
با توجه به پیشرفت مداوم و روز افزون تکنولوژی، میبایست امکانات و تجهیزات لازم، جهت تحصیل این ادله در اختیار پزشکی قانونی و سایر نهادهای ذی ربط قرار بگیرد. همچنین اصول و ضوابط حاکم بر این ادله از قبیل چگونگی تحصیل و چگونگی ارائه این ادله به مراجع قضایی و ... به درستی ترسیم گردد تا از هر گونه خطا و اشتباه احتمالی انسانی پرهیز شود و با توجه به اینکه دلیل، مرکز ثقل دعوای کیفری میباشد، این امر قدم مهمی در تجهیز دستگاه عدالت کیفری در خصوص مبارزه با جرائم، کشف حقیقت و اجرای عدالت کیفری خواهد بود.
برخی از حقوق دانان اسلامی به این مسأله تصریح کردهاند که: «راههای حصول علم قاضی و منشاء آن، گاهی از طریق بررسی پرونده و استماع شهادت شهود و نظریات طرفین دعوی بر اساس بینه و اقرار و مانند اینها حاصل میشود و گاهی راههای حصول علم قاضی در خارج محکمه پیدا میشود و بعضی مواقع، علم، از غیر طرقی که ذکر شد به دست میآید، مثل استفاده از اکتشافات و علم جدید. (سنهوری، ۱۹۸۰، ۲/ ۹۰ و ۸۹).
برخی از فقهای معاصر نیز راههای حصول علم قاضی را که در خلال بررسی پرونده به وجود میآید به شرح زیر احصا کرده اند:
۱- معاینه محل به وسیله قاضی.
۲- قرینهها و امارههای موضوعی (قضایی) که قاضی در حین رسیدگی به پرونده و گفت و گوی طرفین و مانند آن، با هوش و دریافت و استنباط خود به دست میآورد.
۳- اموری که همه مردم، درستی و نادرستی آن را به خوبی در مییابند.
۴- پزشکی قانونی که شاخهای از کارشناسی است.
۵- مبنای همگانی و متداول شرعی؛ نظیر این که کمترین مدت حمل ۶ ماه و بیشترین آن ۱۲ ماه است و در بیرون از این مدت، نسب منتفی میشود (مغنیه، ۱۴۰۴، ۶/۱۲۹).
نتیجهگیری
ادله اثبات جرائم یکی از مهمترین مباحث حقوق جزا و دادرسی کیفری است. تا قبل از تصویب قانونی مجازات اسلامی ۱۳۹۲ مطالب مرتبط با این بحث به شکلی غیر منسجم در قانون مجازات و نیز قانون آیین دادرسی کیفری بیان شده بود و همین مسئله موجب ایجاد مباحث و اختلاف نظرات متعددی در خصوص نظام دلایل اثباتی پذیرفته شده از سوی قانونگذار، چگونگی تصمیم گیری در صورت وجود تعارض میان ادله مختلف، منظور از علم قاضی و ... گشته بود. با تصویب قانون مجازات اسلامی ۱۳۹۲ و اختصاص بخشی مجزا از این قانون به ادله اثباتی، بسیاری از مشکلات حل شد.
یکی از موارد ادله اثبات در امور کیفری، علم قاضی است. در اینکه چه مواردی میتواند مستند علم قاضی شود، تبصره ماده ۲۱۱ مقرر داشته: مواردی از قبیل نظریه کارشناس، معاینه محل، تحقیقات محلی، اظهارات مطلع، گزارش ضابطان و سایر قرائن و امارات که علم آور است، میتواند مستند علم قاضی قرار گیرد.
در تعارض علم قاضی با ادله قانونی دیگر باید متذکر شد، در صورتی که علم قاضی با ادله قانونی دیگر در تعارض باشد، اگر علم، مستدل باقی بماند، آن ادله برای قاضی معتبر نیست و قاضی با ذکر مستندات علم خود و جهات رد ادله دیگر، رأی صادر میکند. ولی اگر چنان چه برای قاضی علم حاصل نشود، ادله قانونی معتبر است و بر اساس آنها رأی صادر میشود. در تعارض سایر ادله با یکدیگر مطابق ماده ۲۱۳ قانون مجازات اسلامی، اقرار بر شهادت شرعی، قسامه و سوگند مقدم است. همچنین شهادت شرعی بر قسامه و سوگند تقدم دارد. با توجه به نوین بودن بسیاری از ادله علمی مانند DNA و امثال آن و عدم وجود دلیل بر حجت بودن یا عدم آن در کتاب و سنت، باید به دستورات کلی اسلام در رجوع به کارشناس و عمومات و اطلاقات ادله اسلامی بر لزوم استفاده از این موارد، دلیل بودن آنها را استنباط کرد.
هم چنین؛ در صورت تعارض ادله سنتی و ادله علمی، با توجه به عینی و تجربی بودن و خطا پذیری ناچیز ادله علمی، این ادله بر ادله سنتی با حصول شرایط ارجحیت دارند.
منابع
کتب و مقالات
1. البغدادی المالکی، عبدالوهاب بن علی، ١۴٢١، عیون المجالس، ریاض، مکتبة الرشد
2. العمرانی، یحی بن سالم، بی تا، البیان فی مذهب الامام الشافعی، دارالمنهاج
3. الطحاوی، احمد بن علی، ١۴١۶، مختصر اختلاف العلماء، تحقیق عبدالله نذیر احمد، بیروت، دارالبشائرالاسلامیه
4. ابن رشد، محمد بن احمد، ١۴٣١، بدایة المجتهد و نهایة المقتصد، طهران المجمع العالمین للتقریب بین المذاهب الاسلامیه، چاپ اول.
5. ابن منظور، محمد بن مکرم، ١۴١٧ق،لسان العرب، بیروت، دارالفکر، چاپ ششم
6. آشوری، محمد، ۱۳۸۹ ، آیین دادرسی کیفری، جلد دوم، تهران، سمت.
7. بهرامی، بهرام، ۱۳۸۷، بایستههای ادله اثبات دعاوی حقوقی و کیفری، تهران، مؤسسه فرهنگی نگاه بینه.
8. جعفری لنگرودی، محمد جعفر، ۱۳۹۶، ترمینولوژی حقوق، تهران، گنج دانش، چاپ سیام.
9. خالقی، علی، ۱۳۹۴، آیین دادرسی کیفری، تهران، نشر دانش، چ سی ام.
10. خوانساری، سید احمد، ۱۳۶۴، جامع المدارک، قم، مکتبه الصدوق، چاپ دوم.
11. سمرقندی، علاءالدین محمد، ١۴٠۵، تحفة الفقها، بیروت، دارالکتبه علمیه، چاپ اول
12. سبحانی، جعفر، ۱۳۷۶، نظام القضاء و الشهاده فی الشریعه الاسلامیه الغراء، مؤسسه الامام الصادق، چاپ اول.
13. سنهوری، عبدالرزاق، ۱۹۸۰م، الوسیط فی شرح القانون المدنی، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
14. شربینی، شمس الدین محمد بن خطیب، بی تا، مغنی المحتاج إلی معرفة معانی ألفاظ المنهاج، دارالفکر.
15. شوکانی، محمد بن علی بن محمد، نیل الأوطار من أسرار منتفی الأخبار، ۱۴۲۷ق، تحقیق محمد صبحی بن حسن حلاق، دار ابن جوزی، چ اول.
16. صادقی، ولی الله، ۱۳۹۳، از ادله علمی تا علوم قانونی؛ از اصول تا قواعد (با نگاهی بر قوانین مجازات اسلامی و آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲)، نشریه کارآگاه، سال هفتم، ش۲۸.
17. طباطبایی، سید علی، ۱۴۱۲ق، ریاضی المسائل، قم، مؤسسه النشر الاسلامی التابعة لجماعة المدرسین، چ اول.
18. عاملی، زین الدین، بن علی (شهید ثانی)، ۱۴۱۸ق، مسالک الافهام، مؤسسه المعارف الاسلامیه، اول.
19. علم الهدی، سید مرتضی، ۱۴۱۵ق، الإنتصار، قم، انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه، چ اول.
20. فاضل لنکرانی، محمد، ۱۳۷۶، جامع المسائل (استفتائات)، چاپ مهر، سوم.
21. کاتوزیان، ناصر، ۱۳۸۲، اثبات و دلیل اثبات، تهران، نشر میزان، ج دوم.
22. گلدوست جویباری، رجب؛ فرهمندفر، حیدر، ۱۳۹۶، مطالعه تطبیقی ادله علمی در نظام دادرسی کیفری ایران و. انگستان، فصلنامه تحقیقات حقوقی، شماره ۷۷.
23. معین، محمد، ۱۳۷۱، فرهنگ فارسی، تهران، چاپخانه سپهر، چ هشتم.
24. مغنیه، محمد جواد، ۱۴۰۴، فقه الامام جعفر الصادق علیه السلام، بیروت، دارالجواد، چ پنجم.
25. مکارم شیرازی، ناصر، ۱۳۸۰، استفتائات جدید، انتشارات مدرسه امام علی بن ابیطالب، دوم.
26. علوی، سمانه؛ خاتمی، سید جواد، ۱۳۹۹، امکان سنجی بسندگی ادله علمی از اجرای قسامه در اثبات دعاوی کیفری، مبنای فقهی حقوق اسلامی، ش ۲۵.
27. قبادلو، رضا، ۱۳۷۷، استفتائات آیت الله سید عبدالکریم موسوی اردبیلی، انتشارات نجابت، چ اول.
28. محقق حلی، ١۴٠٨، قم-مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان- چاپ دوم.
29. مؤذنزادگان، حسنعلی؛ عظیمیفر، بابک، ۱۳۷۹، سودمندی تجزیه و تحلیل مولکولی دی ان ای، همایش بین المللی بیواتیک، انتشارات سمت.
30. مؤذنزادگان، حسنعلی، ۱۳۷۹، «علم قاضی در حقوق جزای ایران»، پژوهش حقوق و سیاست، نشریه دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ش دوم.
31. مؤذنزادگان، حسنعلی؛ حمیدزاده اربابی، نجف، ۱۳۹۲، کاربرد انگشت نگاری در جرمیابی، کارآگاه، سال ششم، دوره دوم.
32. نجابتی، مهدی، ۱۳۸۱، پلیس علمی (کشف علمی جرایم)، تهران، سمت، ج اول.
33. نجفی، محمد بن حسن، ۱۳۶۷، جواهرالکلام فی شرح شرائع الاسلام، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چ سوم.
34. White, Peter, Royal (2003). Crime scene to court, the essentials of forensic science, society of chemistry, ISBN: 978-1-89755-882-
نظر شما در مورد این مطلب