لایحه تجدیدنظرخواهی پرونده ایراد جراحت غیرعمدی در اثر  

ریاست محترم دادگاه تجدید نظر استان ......

 با سلام،احتراماً در خصوص پرونده کلاسه....... موضوع شکایت آقای .......... علیه موکل آقای .........مبنی بر ایراد صدمه بدنی غیر عمدی در اثر تصادف که منتهی به صدور دادنامه شماره     ......  از شعبه ۱۰۱ کیفری دو شهرستان .... .... گردید ضمن اعتراض و تجدیدنظر خواهی از دادنامه صادره دفاعیات جهت نقض دادنامه معترض عنه به شرح ذیل می باشد.

 شرح ماوقع:

 در این پرونده آقای ......... با وکالت خانم ......... مدعی گردید که در تاریخ......      در محور .......  در حال تردد بوده که با خودروی آقای ........ که در جاده اصلی در حال تردد بوده تصادف نموده و حادثه منجر به تخریب خودروی ایشان و صدمه بدنی از ناحیه اعضای مختلف بدن گردید و جهت اثبات ادعا به اظهارات گواهان و استعلام از بیمارستان ۱۷ شهریور ........... و پزشکی قانونی استناد نموده و خواستار محکومیت راننده خاطی و اخذ دیه گردید. پس از مرحله تحقیقات و صدور کیفرخواست،شعبه محترم ۱۰۱ کیفری .......... بدون توجه به نواقص موجود در پرونده و دفاعیات و مستندات ابرازی اقدام به صدور دادنامه معترض عنه نمود.حال با این شرح ماوقع  دفاعیات جهت نقض دادنامه معترض‌ عنه به شرح ذیل میباشد:

 ۱ _زمان وقوع تصادف ۱۳۹۵/۴/۲۸می باشد که پس از وقوع حادثه صرفاً موکل اینجانب و احدی از سرنشینان خودروی آقای ..........به نام شایان شیرازی اقدام به طرح شکایت کیفری جهت شناسایی راننده مقصر و محکومیت وی به پرداخت دیه نمودند که پرونده تحت کلاسه در شعبه ۱۰۲ کیفری دو چمستان مطرح و با بررسی مدارک موجود من‌جمله نظریه کارشناس بدوی که بلافاصله در محله حادثه حاضر و پس از تحقیق از گواهان و بررسی شواهد مبادرت به اعلام نظر نموده و آقای ........... را مقصر تام حادثه دانسته و همچنین نظریه هیئت سه نفره کارشناسان که بعد از اعتراض آقای ...... به کارشناسی  بدوی پس از بررسی نحوه آسیب دیدگی خودروها و اخذ اظهارات گواهان من جمله سرنشین خودروی آقای صفری به نام .......... مقصر اصلی حادثه را آقای  ......... اعلام نموده و همچنین نظریه کارشناس بیمه حکم به محکومیت آقای ........ صادر گردید.لیکن دادگاه محترم صادرکننده دادنامه معترض عنه بدون توجه به دفاعیات و مدارک استنادی صرفاً به استناد دادنامه صادره از مرجع تجدیدنظر که در رای صادره صرفا به استناد گواهی گواهان دروغین آقای ........ ایشان را از اتهام وارده تبرئه نمودند،اقدام به صدور حکم محکومیت موکل به پرداخت دیه به میزان مندرج در دادنامه نمود لذا رای صادره به استناد بند الف و ب  وت ماده ۴۳۴ قانون آیین دادرسی کیفری محکوم به نقض است.

۲_در جلسه رسیدگی به اتهام موکل  و همچنین طی لوایح متعدد به کرات به قاضی محترم صادرکننده حکم بدوی اعلام نمودیم که دادنامه صادره از شعبه ۲۴ تجدید نظر استان صرفاً مبین برائت آقای ........  از اتهام ایراد صدمه بدنی می باشد و این امر دلیلی بر توجه اتهام به موکل نیست چرا که جهت اثبات انتساب اتهام به موکل دلیلی در پرونده موجود نمی باشد لیکن دادگاه محترم بدوی بدون توجه به لوایح و دفاعیات اقدام به صدور دادنامه معترض عنه نمود که دادنامه صادره از حیث بند ب و ت ماده ۴۳۴قانون آیین دادرسی کیفری محکوم به نقض است.

 ۳_ در جلسه رسیدگی بدوی از قاضی محترم درخواست گردید جهت عمل به قانون و رسیدگی عادلانه و جمع آوری مستندات امر مربوطه به کارشناس خبره واگذار تا بر فرض تقصیر موکل در حادثه به وجود آمده، میزان درصد تقصیر ایشان مشخص گردد چرا که چنانچه حرکت مارپیچی موکل باعث وقوع حادثه بوده باشد باید میزان و درصد تقصیر ایشان در بروز حادثه توسط کارشناس مشخص گردد. لیکن قاضی محترم بدوی بدون توجه به اظهارات اینجانب اقدام به صدور دادنامه نمود که فاقد وجاهت قانونی است و به استناد بند الف و ب ماده ۴۳۴ قانون آیین دادرسی کیفری محکوم به نقض می باشد.

۴_ عالی مقام تجدیدنظرخوانده علیرغم اینکه تاریخ وقوع حادثه سال ۹۵ بوده و در اثر حادثه متحمل آسیب شدید بدنی و خسارت شدید به خودرو گردیده با علم و اطلاع از تقصیر خویش هیچ گونه اقدامی جهت طرح دعوا و شناسایی راننده خاطی و مطالبه دیه و خسارت ننموده که این امر موید تقصیر تام ایشان بر اساس نظر کارشناسان مربوطه در پرونده کلاسه.......  می باشد. لیکن پس از صدور رای خلاف شرع و قانون از شعبه ۲۴ تجدید نظر و برائت نامبرده از اتهام به ورود صدمه بدنی به سرنشین خودرو یعنی شایان شیرازی بعد از ۵ سال اقدام به طرح شکایت علیه موکل نموده حال آنکه که کرارا تاکید می نمایم که برائت آقای  .......  از اتهام انتسابی دلیل بر توجه اتهام به موکل نمی باشد و جهت اثبات انتساب اتهام به وکیل باید تحقیقات کامل صورت گرفته و بر اساس نظر کارشناس خبره مشخص گردد بر فرض تقصیر موکل در بروز حادثه میزان درصد تقصیر ایشان به چه مقداری است بر این اساس صدور دادنامه معترض عنه خلاف  شرع وقانون بوده و به استناد بند الف و ب ماده ۴۳۴ قانون آیین دادرسی کیفری محکوم به نقض می باشد.

 علی ایحال با توجه به مراتب معنونه نظر به اینکه صدور دادنامه خلاف شرع و قانون از سوی دادگاه محترم بدوی موجبات آسیب شدید موکل را فراهم خواهد آورد چرا که ایشان به ناحق متحمل پرداخت خسارت گزاف و خارج از تحمل خویش خواهد گردید لذا جهت جلوگیری از تضییع حقوق موکل  رسیدگی شایسته و صدور حکم مبنی بر نقض دادنامه معترض عنه مورد استدعاست.

با تشکر