ریاست محترم دادگاه تجدیدنظر استان ........
باعرض سلام و ادب، احتراماً اینجانب ........ در خصوص دادنامه به شماره ۱۴۰۰۴۸۳۹۰۰۰۲۵۲۲۵۹۴ صادره از شعبه .....دادگاه عمومی حقوقی شهرستان ...... که متضمن صدور حکم به بطلان مبایعه نامه مورخه ۱/۶/۸۲ و رای هیات حل اختلاف و ابطال سند رسمی پلاک ثبتی به شرح متن دادنامه به نسبت سهم الارث خواهان ها میباشد، و تاریخ ........ به اینجانب ابلاغ گردید بدین وسیله در فرجه مقرر قانونی، مراتب اعتراض خویش را به شرح ذیل به استحضار میرسانم،
شرح ماوقع
اینجانب ولی فعله گری مورخه ی ۱/۶/۸۲ منزل مسکونی تحت تصرف و مالکیت خویش را به ادرس شهرستان ...... را در زمان حیات مادرم و با رضایت مورثین طبق مبایعه نامه تنظیمی با شرایط صحت معاملات طبق ماده.........قانون مدنی به اقای ........ انتقال دادم که متاسفانه خواهان ها صرفا به قصد لج و لجبازی و با ادعایی بی اساس و کذب اعلام داشتند، اینجانب بدون رضایت مشارالیهم اقدام به انتقال موصوف نمودم و دعوای بطلان معامله اخیرالذکر را طرح نمودند.
ریاست محترم دادگاه تجدید نظر و مستشاران ارجمند: طبق تقسیم نامه بین مورثین مورخه ۶/۱۰/۷۰ قرار بر این شد منزل مسکونی محل تنازع تحت تصرف مادر اینجانب و برادر خواهرانم و یک منزل دیگر تحت تصرف نامادری اینجانب و فرزندان ایشان باشد و تعداد ۱۱نفر از ورثه بر صحت این توافق اقرار صریح نمودند و مورد تایید تمامی ورثه از جمله خواهران بوده است.
خدمت مقام محترم رسیدگی کننده اعلام میدارم اولا: معامله منعقده فی ما بین در تاریخ۱/۶/۸۲ با علم و اطلاع تمام ورثه از جمله خواهان ها انجام شده است، چرا که خواهران اینجانب در طول این چند سال با ما در ارتباط و رفت و آمد بوده و احدی از خواهران نیز به نام ......... در بخش....... سکونت داشتند و شاهد و عالم نسبت به معامله اخیر الذکر بوده اند اما وکیل ایشان در جلسه اعلام نمودند که ایشان دزج زندگی نمیکرد که کاملا ادعای فوق محکوم به رد میباشد چراکه خانم منیره فعله گری حدود ۵ سال بعد از سال ۸۲ نیز در دزج سکونت داشت.
همچنین بعد از مدتی خریدار آقای فرهاد هدایت، منزل مسکونی کلنگی خریداری نموده را مورد تعمیرات و بازسازی کلی و اساسی قرار داد و خواهان ها با وجود علم و اگاهی از کلیه پروسه بازسازی بازهم هیچگونه اعتراضی ننمودند و هیچگونه اعلام نارضایتی چه از طریق قانونی چه به خود اینجانب نداشتند و خود این عدم اقدام و عدم اعتراض در طی حدود این ۱۷ سال تاییدی بر این میباشد که توافق سابق مورد قبولشان بوده است.
ثانیا: نکته حائز اهمیت دیگر که مودایی جهت اثبات ادعای اینجانب مبنی بر آگاهی و رضایت مشارالیهم به انتقال مذکور میباشد این است که خواهان ها صورت جلسه جداگانه ای که موخر بر توافق ضمنی قبلی بوده(حدودا شش ماه بعد از توافق اولیه)، جهت تقسیم سهم الارث خویش نمودند که در ان اموال باقی مانده پدری را که شامل چندین راس گاو و گوسفند و مقادیری وجوه نقدی در بانک بوده را تقسیم نموده و به مادر خویش واگذار نمودند در حالیکه در ان توافق بازهم نامی از ملک مورد تنازع برده نشده است چراکه توافق ضمنی سابق مورد تاییدشان بوده است .که اگر این چنین نیست پس چه طور اینجانب و برادرانم از این موال که ارثیه پدری میباشد هیچگونه ارثی نبردیم و خواهران خودشان این اموال را به مادرشان واگذار نمودند؟! پاسخ واضح و روشن است چراکه طبق توافق مورخه ....... در خصوص حصه اینجانبان توافق شده بود .
مشاوره حقوقی تلفنی انحصار وراثت و مطالبه سهم الارث |
درخواست نگارش لایحه تجدیدنظرخواهی به رای بدوی دعاوی سهم الارث |
مشاوره حقوقی تلفنی تخصصی با وکیل شبانه روزی |
و مضافا اینکه این توافق آخرین اراده جمیع مورثین و از جمله خواهان ها بوده است و انها با علم به اینکه در خصوص منزل مسکونی مورد ادعا تعیین تکلیف شده است صرفا در خصوص سایر اموال باقیمانده توافق نمودند.
ثالثا: خواهان ها با ادعای واهی دیگری به تازگی اعلام نمودند که منزل مسکونی به آدرس......... در مالکیت مادرشان میباشد و اصلا ملک پدری و جزو اموال پدری نبوده و برای اثبات ادعایشان استشهادیه ای تنظیم نمودند که صرفا ۳ الی ۴ نفر از اقوام و فامیلهایشان که هیچگونه اطلاعاتی از ریز جزئیات اموال پدری ندارند امضا نموده اند، حال انکه ملک نامبرده شده تحت تصرف و مالکیت پدر ما بوده است و تصویر استشهادیه تنظیمی که جمیع اهل محل و شورای محل دزج همگی نیز گواهی نمودند گویای این میباشد که ملک متعلق به پدرمان میباشد و طبق توافق انجام شده، مرحومه گلباغی گوشیر فرزند آقامحمد با فرزندانش متصرف در ساختمانی که اینجانب با رضایت ورثه و در زمان حیات مادر و با رضایت مادر که نزد خود من زندگی مینمود به فروش رساندم، میباشند و مادر دیگر هم که نامش ..... فرزند ........ بوده با فرزندانش در ساختمان مسکونی واقع در کمربندی سکونت و تصرف چندین ساله ای داشتند مضافا بر اینکه اینجانب در منزلی که واقع در دزج بوده و به فروش رسانده ام که با رضایت مشارالیهم نیز بوده است چندین سال بعد از ازدواج همچنان سکونت داشتم.
رابعا: اینجانب و برادرم......... هر کدام حدود ۳ هکتار زمین کشاورزی دیمی طبق توافق به ارث بردیم و خواهران از برادرم ......... با توافق حصه و سهم الارث خود را احتساب نموده که حدود یک هکتار میشده به انضمام اینکه برادر اینجانب با توافق یک هکتار دیگر نیز به جهت اخذ رضایت خواهران برای چند سالی که ملک تحت ید ایشان بوده تحویل خواهران داد، حال انکه نسبت به ۳ هکتار حصه اختصاصی اینجانب هیچگونه ادعایی نداشتند. چراکه توافق اولیه سابق مورد قبول و رضایتشان بوده است.
النهایه از مقام محترم رسیدگی کننده تقاضامندم مستندا بر اساس شواهد و قرائن پیرامون نسبت به پرونده مطروحه که میتواند علم آور و اثبات کننده این باشد که ادعای خواهان ها مبنی بر اینکه اینجانب ...... از جانب خواهان ها اختیار فروش نداشتم بی اساس میباشد، علی ایحال بر اساس علم خود که بالاترین ادله میباشد حکم مقتضی صادر نمایند.
حالیه با عنایت به مراتب معنونه از دادگاه محترم رسیدگی کننده تقاضای نقض داد نامه ی تجدیدنظرخواسته مورد استدعاست.
نظر شما در مورد این مطلب