نمونه لایحه دفاعیه دعوای خلع ید و مطالبه اجرت المثل 

ریاست محترم شعبه ...... دادگاه عمومی حقوقی شهرستان .......

با عرض سلام وادب، احتراماً در خصوص پرونده به شماره  ........... موضوع طرح دعوی .............. دایر بر خلع ید، مطالبه اجرت المثل اموال و مطالبه خسارات دادرسی به طرفیت ............ که وقت رسیدگی آن به تاریخ  ۵/۵/۱۴۰۰ ساعت ۱۲ میباشد دفاعیات خویش را به شرح ذیل به استحضار میرسانم:

شرح ماوقع

اینجانب مورخه ......... یک دستگاه آپارتمان به مشخصات طبقه سوم فرعی واقع در نمک آبرود  به مساحت ۱۱۱مترمربع (۸۷ متر بنای مفید و ۲۴متر مشاع) طی مدلول و مصرحات مبایعه نامه منعقده فی مابین بنده و جناب آقای ....... که تصویر قرارداد فوق الاشاره  جهت بررسی این مقام محترم ضم پرونده گردیده است از مشارالیه جناب آقای ......... خریداری نمودم. چندی بعد در تاریخ ۲۶/۱۲/۱۳۹۳ آپارتمان مذکور را طی مبایعه نامه ای که مستنداً در پرونده موجود میباشد را به جناب آقای .......  منتقل نمودم. نظر به اصل صحت و توجهاً به ماده ۳۳۸ قانون مدنی، عقد بیع مذکور به نحو صحت منعقد گردید لهذا اینجانب به عنوان مالک بالاصاله، رقبه فوق الذکر بلامعارض را به آقای .......... منتقل نمودم. سپس به دلیل بدهی ای که .......... به اینجانب ........ داشته با توافق یکدیگر طبق مجوز صادره از ماده ۲۸۳ و ۲۸۵ قانون مدنی بخشی از معامله منعقده را اقاله نمودیم. در همین حین ............ به عنوان معامله به مال غیر علیه بنده شکایت کیفری مطرح نموده که النهایه حکم برائت اینجانب صادر و قطعی گردید که تصویر دادنامه های اصداری جهت مطالعه و بررسی این مقام محترم ضمیمه گردیده است. در اثنای این موضوع که هنوز پرونده فروش مال غیر علیه اینجانب  مطروح بوده اقای ........ در سال ۹۵ اقدام به فروش آپارتمان مذکور به شخص ثالثی بنام ........ نمود که النهایه رقبه صدر الذکر به ایشان تحویل و تسلیم گردید و تحت تصرف و استیفاء ایشان قرار گرفت.

ایراد شکلی

حالیه با عنایت به مراتب ذکر شده خدمت دادگاه محترم معروض میدارم، در حال حاضر جناب آقای......... علیه اینجانب ...... طرح دعوای خلع ید و مطالبه اجرت المثل مطرح نموده است که مستندا به ماده ....... قانون آیین دادرسی مدنی محکوم به رد میباشد و از محضر دادگاه محترم تقاضا دارم قبل از ورود در ماهیت دعوا قرار رد دعوا به استناد بند ۴ ماده ۸۴ قانون آیین دادرسی صادر نمایید چراکه در مانحن فیه  دعوا متوجه شخص خوانده (اینجانب......) نمیباشد  پرواضح است که اینجانب در سال ۹۵ آپارتمان فوق را به ......... منتقل نموده و از تحت مالکیت اینجانب خارج گردیده و  پس از انتقال ماءالذکر، اقای ....... اقدام به انتقال آپارتمان به طور متقلبانه که مصداق بارز فروش مال غیر به ایشان منتسب میباشد ....... نمود. که در حال حاضر نیز خانم ....... دعوایی به خواسته  الزام به تنظیم سند را علیه  ...... مطرح نموده است.

 فی الواقع اینجانب ...... پس از انتقال به آقای........... در  سال ۹۵ به هیچ شکل و صورتی عرفاً و قانونا تصرفی در آپارتمان مبله فوق نداشته و ندارم لهذا با عنایت به مراتب مذکور خوانده دعوای به خواسته خلع ید بنده نبوده  بلکه خواهان محترم اشتباهاً این دعوی را به طرفیت بنده مطرح نمودند. لذا از دادگاه محترم بدواً و قبل از هرگونه بررسی ماهوی تقاضای صدور قرار رد دعوی نسبت به اینجانب ....... مورد استدعاست.

ریاست محترم شعبه رسیدگی کننده: زمانیکه اینجانب آپارتمان فوق الذکر را در تاریخ ۲۰/۱۰/۱۳۹۳خریداری نمودم صرفا انتقال ماءالذکر حقوقی بوده و به هیچ وجه  آپارتمان فوق الذکر تحت الید بنده  قرار نگرفت و به هیچ شکل و صورتی معنای متصرف  نسبت به اینجانب صدق نمیکند چرا که با وحدت ملاک از  سیاق ماده ...... قانون مدنی که اشعار میدارد اگر کسی ملک مغصوب را از غاصب بخرد آن کس نیز ضامن است و مالک میتواند به هریک از بایع و مشتری رجوع کرده عین و در صورت تلف شدن آن مثل یا قیمت مال و همچنین منافع آن در هر حال مطالبه نماید. همانطوریکه مستحضر هستید صرف بیع مال،  خریدار را در حکم غاصب قرار نمیدهد و تصرف مال  برای تحقق غصب و در نهایت پرداخت اجرت المثل لازم است. فی الواقع منظور صدر ماده فوق الاشاره از اینکه اگر کسی مال مغصوب را بخرد این است که مال مغصوب را تصرف نماید در حقیقت بعد از این جمله جمله ی (و باید مال مغصوب را تصرف نماید) در تقدیر میباشد که این استدلال مشخصاً از قرینه غیرلفظی  اصول و قواعد حقوقی استنباط میگردد و با وحدت ملاک در موضوع پرونده مطروحه مورد استناد است و همچنین طبق ماده ...... که غاصب را زمانی مسئول مال میداند که در زمان تصرف او باشد . در حالیکه اینجانب هیچگونه تصرفی بر اپارتمان نداشته و محکومیت به  پرداخت اجر ت المثل مستلزم استیفا منفعت میباشد

حالیه توجهاً به اینکه هیچگونه تصرفی و به تبع آن هیچگونه استیفاء منعتی رخ نداده. و مستنداً به قاعده فقهی علی الید، استیلاء و تصرف غیرقانونی بر حق غیر موجب ضمان است. در مانحن فیه هیچگونه تصرف و استیفائی رخ نداده که موجبی جهت مسئولیت بنده باشد.

همچنین همانطوریکه مستحضر میباشید در دعوای خلع ید، مالک ملک میخواهد شخص دیگری را که به طور غاصبانه ملک را تحت تصرف دارد از ملک اخراج کند. درحالیکه بنده هیچگونه تصرفی در مال نداشته که خواهان میخواهند من را اخراج نمایند. در موضوع پرونده آقای ........ نظر به اینکه  منشا خلع ید غصب و تصرف غاصبانه است. پس از آنجاییکه تصرف و غصبی در کار نیست طرح دعوی خلع علیه اینجانب ...... محکوم به بطلان میباشد و به تبع آن مطالبه اجرت المثل اموال موضوعاً منتفی ست.

حالیه با عنایت به مراتب معنونه و توجهاً به دفاعیات اینجانب ....... که در حال حاضر نسبت به آپارتمان مورد تنازع  نه هیچگونه مالکیتی  و نه هیچگونه تصرف عرفی یا قانونی دارم از محضر این مقام محترم تقاضای رسیدگی عادلانه و صدور حکم مقتضی دارم.