نمونه لایحه اعتراضیه عنوان مجرمانه انتقال مال غیر

بسمه تعالی

ریاست محترم دادگاه کیفری دو شهرستان .......

با عرض سلام و ادب، احتراماً اینجانب ........... در خصوص پرونده به شماره بایگانی ......... موضوع قرارنهایی به شماره .......... اصداری از شعبه بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان ......، دایر بر شکایت اینجانب و .......... به طرفیت ........ به اتهام کلاهبرداری و فروش مال غیر دو قطعه زمین در ناحیه صنعتی ابرکوه به پلاک های ۶۹ و ۷۰  جمعا به مساحت ........که در تاریخ .......... به بنده ابلاغ گردید، بدین وسیله در فرجه مقرر قانونی مراتب اعتراض خویش را به شرح ذیل به استحضار می رساند؛

ریاست محترم شعبه رسیدگی کننده:

اولا،بعد از طرح شکایت اینجانبان، طی مذاکره با مشتکی عنه ضمن اقرار و قبول ایشان نسبت به انتقال غیرقانونی صورت گرفته، بنا بر این گردید مشارالیه نسبت به خرید زمین از اداره شهرک ها و سپس انتقال به اینجانبان اقدام نماید به همین سبب و در همین راستا شاکی ردیف اول(..........) رضایت خویش را در پرونده اعلام نمود. اما متاسفانه بعد از اعلام رضایت کتبی در پرونده موصوف و عدم اقدام اینجانبان جهت پیگیری شکایت مطروحه به جهت توافق انجام شده، مشتکی عنه مجدداً از ایفای تعهدات خود طی جلسه ای که باهم داشتیم سرباز زد و در کمال ناباوری در حال حاضر پاسخگوی ما نمی باشد. که دو نفر شاهد نیز به نام های ....... و ...... کاملا در جریان توافقات به عمل آمده می باشند نیز گواهی جهت اثبات موضوع فوق می باشند.

دوم؛ در سطر ۵  دادنامه صادره درج گردیده؛ {چنانچه فرض بر تعلق مال به غیر میباشد شکات نسبت به این موضوع علم و اطلاع داشته اند} در حالیکه اینجانبان به هیچ عنوان هنگام انعقاد معامله فی مابین، از عدم مالکیت بایع مطلع نبوده ایم و بعد از پی گیری ها از اداره شهرک های صنعتی استان و پس از تحویل دفترچه متوجه شدیم نام ما به عنوان انتقال گیرنده درج نشده است و سپس نیز پس از پی گیری های متعدد آگاهی یافتیم مشارالیه از مقداری زمینی که به عنوان مالک به اینجانبان انتقال داده بود، نسبت به ۱۲ هزار متر مربع به تاریخی قبل از تاریخ معامله مذکور، خلع ید گردیده بود و ابلاغ قانونی و رسمی نیز برایش ارسال گردید و با علم به عدم مالکیت خود  مقدار زمین ماءالذکر را به اینجانبان انتقال داد و ایضاً نسبت به ۴ هزار مترمربع دیگر نیز  به هیچ عنوان اصالتا مالکیتی نداشته است و مالک این مقدار نیز شخصی حقیقی به نام ........ می باشد.

سوم؛ از دیگر شواهد و قرائن بر بی اطلاعی ما نسبت به عدم مالکیت مشتکی عنه بر مورد معامله بدین شرح است که  ایشان هر مترمربع را مبلغ ۵۰ هزارتومان بیشتر از قیمت اداره شهرک  ها قیمت دادند و اگر از خود سازمان به ما منتقل میگردید هر مترمربع ۵۰ هزار تومان کمتر می بود. حال سوال اینجاست اگر ما اطلاع داشتیم که مشتکی عنه مالک نمی باشد چرا باید گرانتر از او خریده باشیم و از خود شهرک که مالک بود و به قیمتی کمتر نیز به فروش می رساند نخریده باشیم؟! مگر اینکه سفیه بوده باشیم! پر واضح است که ما به تصور اینکه فروشنده مالک مال می باشد اقدام به خرید نمودیم.

چهارم؛ نظر به ماده ....... که در مقام بیان یک اصل کلی قانونی اشعار می دارد؛ کسی که معامله می کند آن معامله برای خود آن شخص محسوب می شود و توجها به اینکه  مشتکی عنه به طور صریح و واضح  خود را مالک معرفی نمود و  در مبایعه نامه تنظیمی نیز کاملا محرز و مسلم می باشد که فروشنده خود ایشان بوده است. لهذا اصل قانونی نیز مودایی جهت اثبات ادعای اینجانب می باشد.

شعبه محترم رسیدگی کننده: فی الواقع اینجانبان با توجه به اصل حسن نیت در قراردادها و توجهاً به سن و سال مشارالیه به او اعتماد نمودیم و مع التاسف بعد از انعقاد معامله متوجه عدم مالکیت ایشان شدیم.

حالیه با عنایت به مراتب معنونه و توجهاً به عدم آگاهی اینجانبان نسبت عدم مالکیت مشتکی عنه در هنگام انعقاد معامله، از محضر مقام محترم رسیدگی کننده تقاضای نقض دادنامه معترض عنه و صدور حکم محکومیت مشتکی عنه مورد استدعاست.

با تشکر

...........