بسمه تعالی
ریاست محترم دادگاه تجدیدنظر استان ....
با عرض سلام و ادب؛ احتراماً اینجانبان .......... و ........ به نمایندگی از شرکت تعاونی مسکن هواپیمایی آسمان در خصوص دادنامه به شماره ............... اصداری از شعبه ........ دادگاه عمومی حقوقی مجتمع قضایی ........ که در تاریخ ......... ابلاغ گردیده، بدین وسیله در فرجه مقرر قانونی مراتب اعتراض خویش را به شرح ذیل به استحضار می رساند،
ایراد شکلی
ریاست محترم دادگاه تجدیدنظر استان و مستشاران ارجمند: یکی از خواسته هایی که تجدیدنظرخوانده در دادخواست تصریح نموده تحویل چک به شماره .......... به مبلغ .......... به عنوان تعهدی غیرمالی به طرفیت اینجانبان می باشد. حال آنکه آنچه محرز و مسلم میباشد این است که چک مورد اشاره به هیچ عنوان در ید اینجانبان نمی باشد. لهذا استرداد یا عدم استرداد برگه چک از اختیار اینجانبان خارج است چراکه چک فوق نزد شخصی به نام .......... می باشد که با توافق انجام شده شخص مذکور به عنوان امین مرضی الطرفین انتخاب گردیده است. در سطر....... دادنامه اصداری از دادگاه بدوی درج گردیده رابطه قراردادی فی مابین تجدیدنظرخوانده و .......... (امین) وجود ندارد در حالیکه مستندا به قرارداد مورخه ۱۰/۷/۱۳۹۷ که تصویر آن پیوست لایحه گردیده قراردادی مجزا با آقای ...... مبنی بر تحویل چک به تجدیدنظرخوانده و تعهد ....... به عنوان امین بر استرداد چک در تاریخی مشخص بوده است. لهذا به استناد بند....... ماده ۸۴ قانون آیین دادرسی مدنی نسبت به این قسمت از خواسته تجدیدنظرخوانده به طرفیت اینجانبان درخواست صدور قرار رد دعوا مورد استدعاست.
دفاعیات ماهوی:
ریاست محترم دادگاه تجدیدنظر: اولا: در قرارداد مورخه ۱۱/۵/۱۳۹۷ فی مابین اینجانبان و ........ صریحاً ذکر گردیده:{ درصورتیکه چک فوق در تاریخ مقرر وصول نگردد روزانه مبلغ پنج میلیون ریال بعنوان خسارت از طرف خریداران به فروشنده پرداخت می گردد} درحالیکه منظور از درج عبارت فوق در قرارداد مورد اشاره این است که اگر چک توسط ......... تحویل داده شد و توسط خریداران وصول نگردید با ضمانت اجرای خسارت تاخیر تادیه مواجه گردد. درحالیکه چک مذکور در حال حاضر در ید امین میباشد و ....... اصلا به بانک مراجعه ننموده و گواهی عدم وصول چک صادر نگردیده است لهذا مفهوم عدم وصول چک محقق نگردیده است و آنچه در مرحله اول تعهد گردیده صرفا تعهدی غیرمالی (تحویل چک توسط امین می باشد) فی الواقع چک به دلیلی که خارج از اختیار اینجانبان میباشد تحویل تجدیدنظرخوانده نگردیده است. که ضمانت اجرای آن الزام به ایفای تعهد میباشد چراکه خسارت روزانه مستقیما به عدم وصول چک(صدور گواهی عدم برگشت چک بر میگردد)
دوما: وکالت اعطایی به شماره ....... مورخه .............که به ........ داده شده است درست است که بلاعزل بوده و موکل اختیار عزل وکیل خویش را داشته اما در موضوع مطروحه، مبنای اعطای وکالت مذکور انجام لوازم و مقدمات اخذ جواز توسط ......بوده است اما متاسفانه تجدیدنظرخوانده در اقدامی عجیب پیش از صدور و اخذ جواز بدون هیچگونه اطلاع رسانی، اقدام به فسخ یکجانبه وکالت موصوف نمود فی الواقع رجوع از وکالت مذکور قبل از اتمام مراحل اداری اخذ جواز که منجر به سلب اختیار از اینجانب جهت انجام ادامه مسیر گردید نشانی از عدم همکاری ضمنی و و رجوع از تعهد تجدیدنظرخوانده نسبت به وعده داده شده در قرارداد میباشد.
سوماً: تعهد تجدیدنظرخوانده اخذ جواز بر مبنای بتن بوده که این امر در تاریخ /../ محقق گردید مشارالیه(خواهان بدوی) ادعا دارند مورخه .......... جواز صادر گردیده است لیکن تاریخ مرقوم جواز بر مبنای فلز صادر گردیده است که اصلا در محدوده تعهدات خواهان بدوی اخذ جواز فلز نبوده است پس بنابراین چنین جوازی خارج از تعهدات و به معنای عدم ایفای تعهد( اخذ جواز بر مبنای بتن) و عدم اخذ جواز میباشد چرا تعهد ایشان اخذ جواز بر مبنای بتن بوده است.که به هیچ عنوان تعهد موصوف از جانب تجدیدنظرخوانده ایفاء نگردید.
درخواست مشاوره حقوقی تلفنی |
درخواست نگارش لایحه اعتراض تجدیدنظر |
مشاوره حقوقی نحوه تجدیدنظرخواهی به رای صادره |
چهارماً: طبق توافقات صورت گرفته در قرارداد مورخه ۱۱/۵/۱۳۹۷مبنای اصلی جهت تحویل چک توسط آقای........(نه توسط ما) این بوده که هزینه ها توسط طرفین تسویه گردد و به طور صریح در قرار اظهار گردیده:{در صورتیکه هزینه های مازاد که محاسبه نگردیده جهت اخذ جواز چه کم باشد چه زیاد باید توسط طرفین تسویه و سپس چک مذکور وصول گردد.} حال آنکه دقیقا نکته اینجاست که انجام هزینه ها و مراحل اجرایی اخذ جواز توسط اینجانبان بوده است و تمامی هزینه ها و خرجکردها را ارائه نمودیم که با استعلام از مراجع اداری مربوطه صحت خرجکردهای انجام شده که در سیستم مضبوط گردیده است بدیهی ست اما متاسفانه دادگاه محترم بدوی و کارشناس مربوطه به مفاصاحساب تقدیمی از جانب ما هیچگونه توجهی ننمودند و در دادنامه اینطور استدلال گردیده که فروشنده به تمامی تعهدات خود عمل نموده است. لیکن با احتساب هزینه ها و خرجکردهای ارائه شده از جانب شرکت کاملا مشخص خواهد شد که ادعای تجدیدنظرخوانده محمول بر صحت نمی باشد. لهذا بر اساس بند ج ماده ...... قانون آیین دادرسی مدنی تقاضای نقض دادنامه صادره تحت تقاضاست.
پنجماً: کارشناس مربوطه که اقدام به انجام کارشناسی نموده است صرفا کارشناس حوزه حسابداری بوده است حال آنکه پرونده موضوع مطروحه به کارشناسی در حوزه ساخت و عمران نیز مربوط میباشد لهذا درخواست ارجاع امر به کارشناسی مجدد در حوزه نامبرده را از محضر مقام محترم رسیدگی کننده داریم.
علی ایحال با عنایت به مراتب معنونه و توجها به قاعده فقهی مقدمه واجب، واجب است نظر به اینکه تسویه حساب فی مابین که از جمله مقدمات تحویل چک توسط امین و سپس وصول چک از طریق بانک میباشد انجام نشده است از محضر مقام محترم رسیدگی کننده تقاضای نقض دادنامه تجدیدنظرخواسته مورد استدعاست.
نظر شما در مورد این مطلب