بسمه تعالی
ریاست محترم شعبه....... دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان .........
با عرض سلام و ادب، احتراماً اینجانب ........ درخصوص پرونده به شماره ......... موضوع شکایت آقای ...... دایر بر ورود به منزل و مسکن دیگری به عنف و تهمت و افترا و فحش و استفاده از الفاظ رکیک و ضرب و جرح عمدی بدین وسیله دفاعیات خویش را به شرح ذیل به استحضار میرسانم،
شرح ماوقع
اینجانب ....... به همراه ..... از دوستانم مورخه ......... جهت امر نقشه برداری از رقبه ای که قانوناً تحت مالکیت اینجانب و...........میباشد به آدرس .............. رفته و در حال انجام فرآیند نقشه برداری بوده که ناگهان دو نفر آقا و یک خانم با سلاح سرد چاقو و داس به سمت ما هجوم اوردند و دستگاه مذکور را به اجبار با تهدید و فحاشی و توهین گرفتند و متاسفانه داخل آب انداختند که طبق نظریه کارشناسی دچار نقص فنی جدی شده و معیوب گردیده و روشن نمیشود و هم زمان به سمت اینجانب نیز هجوم آورده و در ان لحظه بنده صرفا چاره ای جز دفاع از خود جهت دفع تجاوز نداشته و مستنداً به ماده ...... قانون مجازات اسلامی با رعایت مراحل و شرایط دفاع و توجهاً به اینکه توسل به قوای دولتی و ضابطین دادگستری در لحظه صدر الذکر بدون فوت وقت عملاً ممکن نبوده مجبور به دفاع از عرض و مال و ازادی تن خود و دوستانم بوده و سریعا بنده بدوا با ضابطین دادگستری نیز تماس گرفتم، نه یکبار بلکه دوبار تماس حاصل نمودم. علی ایحال اینجانب به عنوان یک انسان متعارف در آن شرایط خاص؛ چاره ای جز دفاع از خود نداشته چراکه تجاوز و تهاجم از جانب آنها بوده است.
حالیه خدمت این مقام محترم دفاعتاً معروض میدارم:
اولاً: مشارالیه به اینجانب نسبت مجرمانه ورود به عنف به منزل و مسکن دیگری داده است درحالیکه خدمت مقام محترم رسیدگی کننده اعلام میدارم ادعای ایشان واهی و محکوم به بطلان میباشد چراکه اصالتاً ورودی به منزل یا مسکن دیگری رخ نداده. همانطوریکه در تصاویر واضح و مبرهن میباشد شاکی محترم بدون مجوز قانونی و با اقدامی متجاوزانه و غیرقانونی و با سوء نیت مجرمانه از سر یک کوچه که دارای بعد مسافت از منزل ایشان نیز میباشد و حتی در مجاورت منزل ایشان هم نیست خودش اصطلاحا دربی گذاشته که مانع عبور و مرور دیگران شود ورودی بنده و دوستان به هیچ عنوان از سمت منزل و مسکن ایشان نبوده چراکه ایشان داخل کوچه درب گذاشته و اتفاقا عمل ایشان مصداق رفتار مجرمانه مزاحمت و ممانعت از حق میباشد که عملاً عبور از جاده و ورود به رقبه تحت مالکیت بنده را منتفی نمایند.
ثانیاً: : اینجانبان علی رغم ادعای کذب شاکی محترم، بدون هیچگونه درگیری و یا مواجهه ای با زوجه آقای شاکی سرکار خانم .......... یا هیچ شخص دیگری، به سمت رقبه مورد نظر رفته و در حال انجام نقشه برداری بوده که ناگهان حوادث ذکر شده رخ داد. و همانطوریکه معروض داشتم تاکیداً اینکه بدواً حمله و تهاجم از سمت آنها بوده و بنده صرفاً اجباراً در موضع دفاع از خود قرار گرفتم و ارائه فیلم و عکس های مضبوط در پرونده و تاکیدا دو مرتبه تماس اینجانب به ضابطین دادگستری قرینه و شواهدی ست جهت اثبات مدعای اینجانب و کذب و بلاوجه بودن ادعای شاکی.
ثالثاً: مدرک و مستند اساسی و اصلی شاکی جهت اثبات ادعای واهی و بی اساس خویش، گواهی گواهان و تنظیم یک استشهادیه میباشد. خدمت این مقام محترم شعبه رسیدگی کننده معروض میدارم: همانطوریکه مستحضر میباشید مستنداً به بند ..... ماده ...... قانون مجازات اسلامی از جمله شرایط شهود نداشتن خصومت با طرفی که بر علیه او شهادت میدهند میباشد و مستفاد از بند ..... همان ماده، دیگر شرایط شهود ذی نفع نبودن در موضوع مورد شهادت، اظهار گردیده است که البته تمامی شرایط شاهد شرعی من جمله عدالت نیز میبایست نزد مقام قضایی محترم محرز گردد. حالیه توجهاً به پرونده حقوقی مطروحه در شعبه ..... دایر بر خلع ید به طرفیت شاکی محترم پرونده حاضر و گواهان، سابقه خصومت گواهان نسبت به اینجانب محرز و مسجل میباشد و مستندا فاقد صفات موردنظر بندهای ج و چ بوده اند.
درخواست نگارش لایحه دفاعیه توسط وکیل پایه یک دادگستری |
مشاوره حقوقی تلفنی فوری و مستقیم با وکیل دادگستری |
مشاوره حقوقی تلفنی نحوه دفاع در جلسه رسیدگی از جانب متهم |
مضافاً اینکه حتی اگربه فرض محال، شهادت شاهدان دارای خصومت و نفع شخصی مورد پذیرش قرار گیرد، خدمت این مقام محترم مستحضر میدارم اصل شهادت گواهان کذب بوده چراکه در لحظه عبور ما از جاده( نه منزل و مسکن ایشان) هیچکس آنجا نبوده و ما هیچیک از گواهان مورد نظر و خانم های محترمه و مکرمه را نه تابه حال دیده ایم و نه میشناسیم و نه در ماجرا حضور داشتند که بخواهند حادثه را دیده باشند و فی الواقع عنصر زمان تحمل شهادت درمورد مشارالیهم مفقود میباشد و توجهاً به نسبت دوستانه و رابطه آشناییت محلیان با یکدیگر تهیه استشهادیه جعلی مرقوم کارسختی نبوده و براحتی انجام پذیرفته. النهایه توجه مقام محترم شعبه ..... را به این موضوع جلب مینمایم که استشهادیه بدین مضمون میباشد که عده ای شهادت دادند که خانم ...... را در حیاط خانه در حال نظافت و خانه تکانی با لباس نامناسب دیده اند که متعاقباً ما وارد حیاط شدیم. حال سوال اینجاست که این خانم با لباس نامناسب در حال خانه تکانی بوده و این همه اشخاص حقیقی آنجا در حیاط بوده اند و دیده اند !!! کاملا با توصیفات ذکر شده پرواضح است صرفاً به دلیل داشتن نفع شخصی در پرونده فوق الاشاره ای که در مرجع صالح حقوقی در جریان میباشد بر شهادت علیه اینجانب تبانی نموده اند. معذالک با توصیفات ذکر شده محرز میباشد که شهادت گواهان محکوم به بطلان بوده است.
رابعاً: وفق سیاق صورت جلسه مضبوط ضابطین دادگستری و تاکیداً گزارش اورژانس ۱۱۵ در همان روز حادثه شاکی محترم از مراجعه به مرجع پزشکی قانونی استنکاف نمودند و مصرانه جهت عدم مراجعه به پزشکی قانونی مقاومت میکردند که همان موقع جای بسی تامل برای ما بوده!!! اما در حرکتی دور از انتظار علی رغم مقاومت ایشان برای مراجعه به پزشکی قانونی در آن روز، دقیقا روز بعد در تاریخ ..... خودشان به مرجع مربوطه مراجعه و اقدام به اخذ نظریه پزشکی قانونی نمودند و همین امر میتواند قرینه ای جهت اثبات داشتن سوء نیت ایشان در آسیب رسانی به خود باشد. چراکه مشارالیه دارای سابقه کیفری بوده وچندین پرونده بدین شکل و صورت داشته و موکداً با مداقه در نظریه اورژانس دقیقاً اعلام گردیده:((داخل چشم دچار سوزش شده وهوشیاری خوب بوده و مشکل دیگری نداشته و با توجه به عدم رضایت جهت انتقال به واحد درمانی و مراجعه به پزشکی قانونی از ایشان امضا و اثر انگشت اخذ گردیده))!!! حالیه توجها به اینکه مشارالیه از رفتن به پزشکی قانونی ممانعت نمودند لیکن روز بعد که خودشان مراجعه نمودند نظریه پزشکی قانونی بدین شرح بوده که جراحتی مختصر در قرنیه چشم راست ایجاد گردیده، در حالیکه نظریه اورژانس بدین مضمون بوده که هیچگونه آثاری از جراحت برای چشم ایشان وجود نداشته. لهذا مغایرت مذکور در نظریه پزشکی قانونی و نظریه اورژانس ناشی از این میباشد که در این فاصله، چشم شاکی دچار حادثه ای گردیده که به هیچ عنوان منتسب به بنده و ماوقع مطروحه نمیباشد.
لهذا حالیه با عنایت به مراتب معنونه و مستندا به اصل برائت و تفسیر به نفع متهم و توجها به اینکه هیچ گونه عنصر روانی و سوء قصد مجرمانه ای وجود نداشته و نظر به فقد هرگونه سابقه کیفری و جایگاه اجتماعی اینجانب و مستنداً به قرائن و شواهد و امارات قضایی موجود در پرونده مطروحه که میتواند منجر به علم مقام محترم رسیدگی کننده گردد که بالاترین ادله نیز میباشد عاجزانه تقاضای صدور قرار منع تقیب و تبرئه از اتهامات انتسابی را دارم.
با تشکر
........................
نظر شما در مورد این مطلب