نمونه لایحه تجدیدنظرخواهی مطالبه وجه و ایفای دین از جانب غیرمدیون

ریاست محترم دادگاه عمومی حقوقی شهرستان .....

باعرض سلام و ادب، احتراماً اینجانب ........ در خصوص دادنامه به شماره............. اصداری از شعبه ....... حقوقی شورای حل اختلاف شهرستان قم دایر بر مطالبه وجه به طرفیت ....... بدین وسیله در فرجه مقرر قانونی مراتب اعتراض خویش را به استحضار میرسانم،

ریاست محترم شعبه رسیدگی کننده؛ اینجانب .... مستنداً به پرینت صورت حساب واریزی ارائه گردیده مبلغ ....... تومان در تاریخ /../1399را به شماره کارت خوانده به عنوان قرض واریز نمودم که قرار بر این بود که این مبلغ را به اینجانب مسترد نماید. به همین دلیل زمانیکه اینجانب واریزی را انجام دادم به هیچ عنوان قصد پرداخت دین پسرم را نداشتم و به هیچ وجه قصد تبرع نیز نداشتم. چراکه قرار و وعده فی مابین اینجانب و ......بر این بود که بعد از اینکه حساب کتابشان با پسر من انجام شد، ایشان مبلغ مذکور را به من مسترد نماید.و بعد از واریزی از آنجاییکه من سواد نداشتم و نمیتوانستم طی پیامک به ایشان اطلاع دهم از پسرم سیدمحمد خواستم پیامکی به ........ ارسال نماید که مبلغ .... به حسابتان واریز شد که به هیچ عنوان در این پیامک و نه در هیچ جای دیگر اعلام نکردم که این واریزی را از جانب پسرم انجام دادم و قصد پرداخت بدهی ایشان را دارم.

مقام محترم رسیدگی کننده: متاسفانه در دادنامه صادره از شعبه 39 شورای حل اختلاف در سطر 7 دادنامه مذکور اینطور استدلال شده که تاریخ واریزی بعد از محکومیت پسر بنده در شعبه ...... بوده و به همین روی نتیجه گرفته شده که پس ایفای دین از جانب غیرمدیون (اینجانب ) بوده پس به استناد این ایراد شکلی من حق طرح دعوا به طرفیت خوانده آقای ......... را نداشتم. اما خدمت دادگاه محترم معروض میدارم تاریخ واریزی بنده به کارت ...... حدود یک سال قبل از تاریخ صدور حکم محکومیت پسرم ........ یعنی در تاریخ/.../1399 بوده است و لهذا از همین جا صحت ادعای بنده مشخص میباشد که من اصلا نمیدانستم که پسرم بدهکار قطعی ایشان است که بخواهم به طور تبرع و از جانب پسرم، بدهکاری فرزندم را پرداخت نمایم. قول و وعده اینجانب و منورشاه بر این بوده که این مبلغ را  قرضی بدهم و سپس به من مسترد گردد.

ریاست محترم: در جلسه شورای حل اختلاف متاسفانه به شهود تعرفه شده از جانب بنده هیچ توجهی نشد و اجازه صحبت به شهود بنده داده نشد. در مقابل شهودی  که از جانب خوانده معرفی شد، یکی از آنها برادرش ....... میباشد که از چندین پرونده حقوقی و کیفری مطروحه و مختومه علیه پسرم، کاملا خصومت ایشان نسبت به پسرم سیدمحمدعلوی و خانواده ما محرز میباشد و فی الواقع نمیتوان شهادت ایشان را بر علیه ما محمول بر صحت فرض نمود. شاهد دیگر نیز شهادتی دارای ابهام و بدون صراحت ادا نمود بدین مضمون که ایشان اعلام نمود من فقط میدانم که منورشاه و پسرهایش با ........ کار میکردند و از حساب کتاب و ریز مفاصاحسابهای مابینشان هیچگونه اطلاعی ندارم.

حالیه با عنایت به مراتب معنونه و توجهاً به ماده 265 قانون مدنی که اشعار میدارد: هرکس چیزی به دیگری بدهد بدون اینکه مقروض آن چیز باشد میتواند استرداد نماید عاجزانه تقاضای صدور حکم بر استرداد وجوه واریزی را که با لقمه حلال و زحمت به دست آورده بودم  دارم.