در قراردادهایی که ظرط داوری در حل اختلاف پیشبینی شده است، بهلحاظ عدم استقلال شرط از اصل قرارداد، داور نمیتواند رأی به انحلال قرارداد دهد زیرا با اینفرض، شرط داوری نیز به تبع قرارداد زوال خواهد یافت و داوری که سمت خود را از دست داده نمیتواند درمورد اصل قرارداد اتخاذ تصمیم کند.
داوری- انحلال قرارداد داوری- استقلال شرط داوری
دادنامه: ۹۲۰۹۹۷۰۲۲۱۵۰۱۷۳۸ مورخ: ۲۴/۱۲/۱۳۹۲
رأی دادگاه
درخصوص دعوای آقای الف.الف. با وکالت آقایان ع.ح. و ح.م. علیه آقایان الف.الف. –ب.الف. و الف.س. مبنی بر صدور حکم به ابطال رأی داوری با احتساب خسارات قانونی نظر به اینکه رأی داوری موضوع ابطال به جهات ذیل دارای ایراد است نخست همانگونه که مورد ایراد وکلای محترم خواهان نیز واقع شده است آنچه در قرارداد به عنوان شرط داوری مقرر شده است حاکی از تعیین مشاور املاک به عنوان داور است و این در حالیاست که مطابق سند تقدیمی آقایان وکلای محترم خواهان مدیریت مشاور املاک و مالکیت آنشخص غیر از داور اظهارنظر کننده است و مشخص نیست چگونه ایشان صالح به داوری دانسته شده البته خواندگان نیز در این مورد دلیلی مخالف ارائه ننمودهاند دوم فسخ قرارداد در حقوق ایران منحصر به موارد موردتصریح قانون یا تخلف از شروط قرارداد که موجد حق فسخ باشد است در حقوق موضوعه (مطابق مستفاد از مواد ۲۳۷-۲۳۹ قانون مدنی) انجام تعهد از جانب متعهد ابتدائاً برای متعهدله حق فسخ ایجاد نمیکند بلکه درصورتی که الزام وی ممکن نباشد حق فسخ ایجاد میشود درنتیجه رأی داوری که مبتنی بر نقض عهد آقای الف.الف. است موافق قواعد ماهوی یادشده نیست سوم آنکه رأی موضوع ابطال نهتنها تاریخ وقوع فسخ را که موجد آثار بسیاری است مشخص ننموده اساساً نه اسباب موجهی دارد نه اینکه استنادات حکمیاش مشخص شده است (مغایر با ماده ۴۸۲ قانون آیین دادرسی مدنی) چهارم رأی صادره نهتنها فاقد تاریخ است بلکه درخواست صدور رأی نیز فاقد تاریخ بوده و اساساً مشخص نیست زمان داوری چه میزان بوده و رأی در زمان معتبر صادر شده یا خیر (بند ۴ ماده ۴۸۹ قانون آیین دادرسی مدنی) علاوهبراین سایر شرایط حاصله ازجمله مشخصات دقیق داور و تعداد آنها مطابق ماده ۴۵۸ قانون آیین دادرسی مدنی رعایت نشده است. درنتیجه رأی موضوع دعوای بطلان بنابه جهات یادشده بیاعتبار است و دادگاه به استناد مواد ۴۵۸- ۴۶۴- ۴۶۵- ۴۸۲ (بند ۱-۴) ۴۹۰-۴۸۲ قانون آیین دادرسی مدنی حکم بر بطلان رأی داوری صادره توسط مشاور املاک س. صادر میگردد درخصوص هزینه دادرسی و حقالوکاله نظر به اینکه صدور حکم به این متفرعات تابع قواعد عمومی مسئولیت مدنی ازجمله تسبیت است و درمورد مطروح مبانی ابطال رأی داوری ناشی از نحوه انشاء شرط داوری و جریان رسیدگی است و نمیتوان ابطال رأی را به تقصیر خواندگان منتسب ساخت درنتیجه به استناد مواد ۱۹۷-۵۱۵ قانون آیین دادرسی مدنی حکم بر بیحقی خواهان صادر مینماید درخصوص دعوای آقایان الف.الف. – ب.الف. و الف.س. با وکالت آقای ح.ب. علیه آقای الف.الف. با وکالت آقایان ع.ح. و ح.م. مبنی بر ۱-صدور حکم مبنی بر تنفیذ فسخ قرارداد مشارکت به شماره ۳۸۱۲ مورخ ۴/۶/۹۱ به علت تخلف از شرط ۲- استرداد مالالشرکه با احتساب خسارات قانونی نظر به اینکه دعاوی مطرحشده به جهات ذیل دارای ایراد است. نخست همانگونه که مورد ایراد وکلای محترم خوانده نیز واقع شده و خواهانها نیز در توضیحات مذکور در دادخواست اشاره نمودهاند موضوع وقوع فسخ قرارداد از ابتداً و توسط همین خواهانها نزد داور مطرح و در اینخصوص رأی صادر شده است و این درنتیجه تعیین شرط داوری در قرارداد منشأ دعوا بوده است بنابراین موضوع از اعتبار امر قضاوتشده برخوردار است و با وجود صدور رأی از سوی داور طرح مجدد دعوا نزد دادگاه وجاهت ندارد و اگرچه بهموجب رأی فوقالذکر بیاعتباری رسیدگی و رأی داوری اعلام شد اما درخصوص اعتبار امر قضاوتشده هر دعوا باید مناط را تاریخ تقدیم دادخواست دانست وانگهی رأی بر بیاعتباری رأی داور هنوز قطعی نشده و بالطبع رأی داور بر فسخ، دستکم به عنوان معیار و مبنای احراز اعتبار امر قضاوت شده در زمان تقدیم دادخواست معتبر بوده است دوم درخصوص دعوای استرداد مالالشرکه نیز با عنایت به اینکه مجموعاً و از اسباب و منطوق رأی فوقالذکر چنین مستفاد میشود که دادگاه عقیدهای به وقوع فسخ ندارد پس به تبع دعوایی که مبتنی بر فسخ اثبات نشده باشد نیز استماع نمیشود درنتیجه به استناد مواد ۲ (بند ۴) ۸۹-۸۴ قانون آیین دادرسی مدنی قرار ردّ دعوای خواهان را صادر مینماید این تصمیمات حضوری و بیست روز پس از ابلاغ در دادگاههای تجدیدنظر استان تهران قابل تجدیدنظرخواهی است.
رئیس شعبه ۳ حقوقی دادگاه عمومی اسلامشهر- رضایینژاد
رأی دادگاه
تجدیدنظرخواهی آقای الف.الف. با وکالت آقای ح.ب. به طرفیت آقای الف.الف. نسبت به دادنامه شماره ۵۷۹- ۳۱/۵/۹۲ شعبه سوم دادگاه عمومی اسلامشهر میباشد. بهموجب دادنامه مذکور دعوی تجدیدنظر خوانده به خواسته ابطال رأی داوری موضوع قرارداد مشارکت در ساخت ۴/۶/۹۱ با این استدلال که شخص داور غیر از مدیریت مشاور املاک میباشد و فسخ قرارداد در حقوق ایران فقط در موارد مطروحه پیشبینی شده نیز در این قرارداد تاریخ فسخ معلوم نگردیده و علاوهبر آن درخواست از داور و رأی فاقد تاریخ بوده همچنین مشخصات داور با ماده ۴۵۸ قانون آیین دادرسی مدنی مطابقت ندارد مورداجابت قرار گرفته و درمقابل دعوی آقایان الف.الف. ب.الف. و الف.س. به خواسته تنفیذ فسخ قرارداد با این استدلال که رسیدگی موازی توسط داور صورت گرفته منجر به صدور ردّ دعوی شده است بهنظر این دادگاه اعتراض بلاوجه و متکی به دلیل نیست نکته قابل تأمل در قراردادهایی که شرط داوری در حل اختلاف پیشبینی شده این است که بهلحاظ عدم استقلال شرط از اصل قرارداد داور نمیتواند رأی به انحلال قرارداد دهد زیرا با اینفرض، شرط داوری نیز به تبع قرارداد زوال خواهد یافت و داوری که سمت خود را ازدست داده درمورد اصل قرارداد نخواهد توانست اتخاذ تصمیم کند درخصوص تقدیمی دادخواست موازی با درخواست تقدیمی به داور نیز دادگاه نخستین صحیحاً مبادرت به صدور قرار نموده است بنابراین با ردّ اعتراض مستنداً به مواد ۳۵۳ و ۳۵۸ قانون آیین دادرسی مدنی دادنامه تجدیدنظر خواسته را تأیید مینماید. این رأی قطعی است.
نظر شما در مورد این مطلب