درج شرط داوری در قراردادهای مشمول اصل ۱۳۹ قانون اساسی فاقد منع قانونی بوده لیکن ارجاع دعاوی مسبوق به اخذ مصوبه هیأت وزیران و سایر شرایط است و هنگامی که علیرغم درخواست خواهان طرف دولتی در جهت اخذ مصوبه اقدامی نکند، باعنایت به حاکمیت مراجع قضایی بر اختلاف، دادگاه عمومی حقوقی صالح به رسیدگی است.
داوری- دعاوی راجع به اموال عمومی- دعاوی راجع به اموال دولتی- دادگاه عمومی حقوقی
مستندات: اصل ۱۳۹ قانون اساسی- ماده ۴۵۷ قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی
دادنامه: ۹۲۰۹۹۷۰۲۲۱۵۰۱۶۲۵ مورخ: ۰۳/۱۲/۱۳۹۲
رأی دادگاه
درخصوص دادخواست تقدیمی خواهانها شرکتهای الف. با مدیریت آقایان ن.خ. و پ.خ. و شرکت الف. به مدیریت آقایان ع.ب. و م.الف. باوکالت بعدی آقایان ن.ق. و م.ش. به طریفت خواندگان به اسامی ۱-شرکت ت. و شرکت راهآهن شهری تهران و حومه (مترو) به خواسته مطالبه طلب مقوم به مبلغ ۱۴۷۴۶۸۱۱۸۰۸۹ ریال و خسارت تأخیر تأدیه و خسارات دادرسی، به اینشرح که خواهانها اعلام داشتهاند که خوانده ردیف اول پیمانکار اصلی خوانده ردیف دوم در طراحی و احداث پروژه خط ۳ متروی تهران بوده که بهموجب قرارداد شماره ۰۳/ ایپیسی/ ۸۸/ ۷۰۰ مورخ ۱۳/۵/۸۸ طراحی و اجرای عملیات ساختمانی فاز ۴ آنرا با اجازه خوانده ردیف دوم به کنسرسیوم متشکل از شرکت خواهانها واگذار و خواهانها براساس ماده ۱-۱۴ شرایط خصوصی پیمان ضمن پذیرش مسئولیت انفرادی و تضامنی نسبت به تعهدات ناشی از پیمان قرارداد مشارکت داخلی سهجانبه مورخ ۱۵/۲/۸۸ را بین خود تنظیم نمودهاند. پس از انعقاد قرارداد و شروع عملیات اجرایی پروژه بهدلیل تغییر احجام کار متمم قرارداد ۰۳/ایپیسی/۸۸/۷۰۰ بین خوانده ردیف اول و کانسرسیوم مبلغ اولیه پیمان به ۴۴۰/۱۵۲/۹۱۶/۲۹۹/۱ ریال افزایش یافته است و سپس تعهدات مالی ناشی از قرارداد فوق بین خواندگان، به خوانده ردیف دوم که کارفرمای اصلی پروژه خط ۳ متروی تهران بوده انتقال داده شده است سپس الحاقیه شماره ۳۸/۱۰۰۹۰ مورخ ۲۸/۱۲/۹۰ با کنسرسیوم تنظیم و مبادله میشود که علاوهبر تعدیل مقادیر کار، تغییر کارفرما نیز مورد تأیید قرار گرفته و قیدشده مطالبات کنسرسیوم تا تاریخ ۳۰/۹/۹۰ بهعهده خوانده ردیف اول و پس از آن با خوانده ردیف دوم است. ولی علیرغم گذشت بیش از ۱۲ ماه از تاریخ تأیید صورتوضعیت قطعی و علیرغم گذشت بیش از ۱۲ ماه از تاریخ تأیید صورتوضعیت قطعی و نیز صورتوضعیت کارهای اضافی، خواندگان از پرداخت وجوهات و ایفاء تعهدات استنکاف نمودهاند و هریک از خواندگان مسئولیت پرداخت را متوجه دیگری میداند، لذا تقاضای صدور حکم به شرح ستون خواسته را دارد. نماینده حقوقی ردیف دوم علیرغم ابلاغ قانونی اخطاریه در دادگاه حاضر نشده و لایحهای ارسال نکرده است. وکیل خوانده ردیف اول دفاعاً اعلام داشته که بند ۶-۲۰ قرارداد اشاره به شرط داوری دارد و دوم اینکه شرکت خواهانها مستقیماً با خوانده ردیف دوم مراوده داشته و پرداختها براساس درخواست مستقیماً توسط کارفرمای اصلی انجام شده و تا مقاطعی پرداخت به خواهانها به صورت مستقیم انجام شده است و در مقطع آخر مبلغ ۰۰۰/۰۰۰/۰۰۰/۷۷ ریال را خوانده ردیف دوم به خواهانها پرداخت نمیکند. لذا با عنایت به مجموع اوراق و محتویات پرونده و نظر به اینکه خواهانها با انعقاد قرارداد الحاقی دوم به شماره ۳۵۸/۱۰۰۹۰ در سال ۹۰ و توشیح خواندگان، مبادرت به تبدیل تعهد نمودهاند و تعهدات اولیه با کلیه توابع و تضمینات آن به قرارداد دوم منتقل گردیده و اینکه مطابق بند ۶-۲۰ قرارداد مارالذکر طرفین توافق نمودهاند که اختلاف خود را با رجوع به داوری حل و فصل نمایند و نظر به اینکه اصل ۱۳۹ قانون اساسی و ماده ۴۵۷ قانون آیین دادرسی ارجاع دعاوی راجع به دعاوی عمومی و دولتی را به داوری به شرایطی محدود نموده است و اینکه دلیل و مدرکی دال بر عمومی و دولتیبودن موضوع قراردادهای فوقالذکر ارائه نشده و بنابراین موضوع از شمول اصلی ۱۳۹ قانون اساسی و ماده مارالذکر خارج بوده و نظر به اینکه منع موجود در اصل ۱۳۹ قانون اساسی مبتنی بر نگارانی قانونگذار از تعیین تکلیف اموال دولتی و ملی از سوی نهادهای غیردولتی بوده که این حکمت و مبنا در داوریهای موضوع شرایط عمومی پیمان مفقود میباشد و ازطرفی نظر به اینکه پس از احراز لزوم و ضرورت رجوع به داوری، طرف خواهان نسبت به رعایت تشریفات مقرره در مادتین ۴۵۹ و ۴۶۰ ق.آ.د.م حسب مورد اقدام نکرده و از اینرو مسئولیت رجوع به داوری مطابق شرط ضمن عقد کماکان به قوت و اعتبار خود باقی مانده است، و نظر به اینکه قبل از رجوع به داوری و عمل به مفاد شرط مذکور، رجوع ارتجالی به دادگاه برحلاف مقررات قانون آیین دادرسی مدنی و تعهدات قراردادی و قاعده لزوم رعایت مفاد و مدلول قراردادها میباشد و از اینرو رسیدگی به دعوی حاضر به هیئت موصوف مقدور نبوده قرار عدم استماع آنرا صادر و اعلام مینماید. قرار صادره ظرف ۲۰ روز از تاریخ ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در دادگاه تجدیدنظر استان تهران میباشد.
رئیس شعبه ۱۰۴ دادگاه عمومی حقوقی تهران- شیروان
درخصوص تجدیدنظرخواهی شرکتهای ۱-الف. ۲- گ. ۳- الف. به طرفیت ۱-شرکت ت. ۲- شرکت راهآهن شهری تهران و حومه (مترو) نسبت به دادنامه شماره ۳۳۴- ۲۸/۵/۹۲ شعبه ۱۰۴ دادگاه حقوقی تهران که مطابق آن دادخواست تجدیدنظر خواندگان به خواسته مطالبه طلب به مبلغ یکصد و چهل و هفت میلیارد و چهارصد و شصت و هشت میلیون و یکصد و هیجده هزار و هشتاد و نه ریال بهعلاوه خسارت تأخیر تأدیه و متفرعات بهلحاظ وجود شرط داوری مستند به بند ۶- ۲۰ قرارداد فیمابین منتهی به صدور قرار عدم استماع دعوی نموده دادگاه باعنایت به محتویات پرونده و لوایح طرفین و قطع نظر از بحث هیأت حل اختلاف و داوری را به شرح قرارداد حاکم علیالظاهر مستقل از یکدیگر میباشد از آنجاکه درج شرط داوری در قراردادهای مشمول اصل ۱۳۹ قانون اساسی فاقد منع قانونی بوده لیکن ارجاع دعاوی مسبوق به اخذ مصوبه هیئت وزیران و سایر شرایط بوده لیکن در مانحنفیه علیرغم محرزبودن بحث عمومی و دولتیبودن اموال شرکتهای طرف قرارداد (تجدیدنظر خواندگان) و دفاع از تجدیدنظر خواندگان در مقام صالحبودن داوری جهت حل اختلاف حاصله اقتضای اخذ مصوبه هیئتوزیران و تحقق شرایط لازم را جهت ارجاع موضوع به داوری توسط آنها را داشته که مانحن فیه فاقد شرایط لازم علیرغم درخواست به شماره ۸۶۰/۹۱/۴۳- ۱۶/۱۱/۹۱ تجدیدنظر خواهان مبنی بر ضرورت فراهمنمودن شرایط داوری میاشد فلذا دادگاه باعنایت به حاکمیت مراجع قضایی بر اختلافات و دعاوی به اعتبار اصل و نقض رأی معترضٌعنه مستند به ماده ۳۵۳ قانون آیین دادرسی مدنی پرونده جهت رسیدگی به مرجع محترم بدوی اعاده میشود. رأی دادگاه قطعی ست.
نظر شما در مورد این مطلب