ورشکستگی
نحوه طرح دعوای ورشکستگی توسط خودِ تاجر
دعوای ورشکستگی که توسط خود تاجر اقامه میشود، باید به طرفیت طلبکاران معین یا دادستان اقامه شود.
ورشکستگی- خوانده- دادستان- قابلی استماع دعوا- تاجر
دادنامه: 930997022370832 مورخ: 06/08/1392
رأی دادگاه
آقای م.ف. به وکالت از آقایان 1-ع.خ. و 2- د.ح. به طرفیت خانم ر.ج. دادخواستی بر تقاضای صدور حکم مبنی بر اعلام ورشکستگی خواهانها به شرح متن و اعلان تاریخ توقف وی به تاریخ 20/1/86 تقدیم نموده که در تاریخ 25/2/92 به این شعبه ارجاع شده است. در شرح دادخواست بیان شده خواهانها به دلالت پروانه کسب صادره و کارت بازرگانی از وزارت وقت صنایع و معادن ایران سالیان متمادی به شغل تجارت اشتغال داشته و صرفنظر از اینکه درخرید و فروش لوازم آتشنشانی و ایمن در امر صادرات و واردات کالاهای مجاز بازرگانی ازجمله وسایل آتشنشانی اشتغال داشتهاند، متعاقباً به دلیل عدم توانایی خواهانها در فروش اجناس وارداتی ناچار به استقراض از بانک پ. شده که به لحاظ مضی زمان و رکود اقتصادی با بهرههای مضاعف بانکی مواجه شدهاند وکیل خواهانها در ادامه دادخواست با ذکر بخشی از بدهکاری خواهانها به اشخاص مختلف مدعیشده آنها از پرداخت دیون خود متوقف شدهاند. دادگاه اعتقاد دارد که دعوای ورشکستگی درصورتی به طرفیت طلبکار صحیح است که فرد یا افراد طلبکار به صورت انحصاری معین باشند و دعوا به طرفیت آنها نیز طرح شده باشند. درغیر اینصورت طرح دعوا به طرفیت دادستان به عنوان مدعیالعموم الزامی است لذا چون در دعوای حاضر طلبکاران خواهانها بیشتر از یک نفر میباشند، از طربفدیگر دادستان نیز طرف دعوا قرر نگرفته لذا طرح دعوا به کیفیت حاضر قابلیت استماع ندارد. به استناد ماده 2 قانون آیین دادرسی مدنی قرار عدم استماع دعوا صادر و اعلام میگردد. این رأی ظرف مدت بیست روز پس از ابلاغ قابل اعتراض نزد محاکم تجدیدنظر استان تهران میباشد.
رئیس شعبه 42 دادگاه عمومی حقوقی تهران
رأی دادگاه
تجدیدنظرخواهی آقایان ع. خ. و د. ح. با وکالت آقای م.ف. به طرفیت خانم ر.ج. از دادنامه شماره 9209972160700334 مورخ 17/4/1392 صادره از شعبه 42 دادگاه عمومی حقوقی تهران میباشد که به موجب آن دادخواست بدوی وکیل تجدیدنظر خواهان به خواسته اعلام ورشکستگی تجدیدنظر خواهان و اعلان تاریخ توقف به تاریخ 20/1/86 به لحاظ اینکه دعوا به طرفیت کلیه طلبکاران و دادستان مطرح نگردید قرار عدم استماع دعوی صادر و اعلام شده است. از توجه به محتویات پرونده اولاً- مطابق ماده 413 قانون تجارت، تاجر میبایستی ظرف سه روز از تاریخ وقفه در تأدیه دیون و تعهدات نقدی توقف خود را به دفتر دادگاه اظهار نموده و صورتحساب مذکور باید دارای تاریخ بوده و به امضای تاجر رسیده و متضمن تعداد و تقویم کلیه اموال منقول و غیرمنقول و صورت کلیه قروض و مطالبات و صورت نفع و ضرر و صورت مخارج شخص تاجر باشد و نیز لیست بستانکاران را با میزان طلب آنها ضمیمه نماید اما دادخواست بدوی وکیل تجدیدنظرخواهان مستند به صورت حساب با اوصاف مذکور و نیز لیست بستانکاران با میزان طلب آنها نبوده و دفاتر شرکت نیز ارائه نگردیده است. ثانیاً- حکم ورشکستگی دارای اثرات اجتماعی وسیع و گسترده بوده بهطوری که بعضاً افراد متعدد و زیادی را در جامعه تحت تأثیر خود قرار میدهد برهمین اساس افراد غیر از طرفین دعوی «برخلاف سایر دعاوی» میتوانند به حکم ورشکستگی به عموم مردم توجه دارد به موجب همین امر قانونگذار مطابق بند ج ماده 415 قانون تجارت به مدعیالعموم اجازه داده تا صدور حکم ورشکستگی را از دادگاه درخواست نماید درنتیجه به لحاظ نقش حمایتی که از حقوق عموم افراد جامعه دارد ذینفع محسوب میگردد لذا بنابه مراتب یادشده چون اعتراض وکیل تجدیدنظر خواهان به نحوی نیست که موجب نقض و گسیختن دادنامه فوقالاشعار را ایجاب نماید با رد تجدیدنظرخواهی تجارت به مدعیالعموم اجازه داده تا صدور حکم ورشکستگی را از دادگاه درخواست نماید درنتیجه به لحاظ نقش حمایتی که از حقوق عموم افراد جامعه دارد ذینفع محسوب میگردد لذا بنابه مراتب یادشده چون اعتراض وکیل تجدیدنظر خواهان به نحوی نیست که موجب نقض و گسیختن دادنامه فوقالاشعار را ایجاب نماید با رد تجدیدنظرخواهی به عملآمده مستنداً به صدر ماده 353 قانون آیین دادرسی مدنی دادنامه تجدیدنظرخواه را تأیید مینماید این رای قطعی است.
رئیس شعبه 37 دادگاه تجدیدنظر استان تهران- مستشار دادگاه
نمونه مجموعه آرای قضایی درخصوص ورشکستگی در دادگاه های تجدید نظر
"در جدول زیر چارت های اقتصادی ویژه شرایط کرونا برای ملاقات تلفنی با وکیل در اختیار شما عزیزان قرار گرفته است تا به جای مراجعه به وکیل با او تماس بگیرید و به علت کرونا از احقاق حقوق خود باز نمانید"
درخواست مشاوره حقوقی (خط ویژه شش رقمی) | ۰۲۱-۴۷۶۲۵۹ |
---|---|
برای اتصال به درگاه پرداخت آنلاین و دریافت ارزان ترین مشاوره تلفنی فوری و 24 ساعته با سرشناس ترین وکلای متخصص در ایران، تصویرک زیر را لمس نمایید.
|
|
چارت های اقتصادیِ هزینه ی مشاوره حقوقی تلفنی با برترین وکلای دادگستری |
|
مدت زمان مشاوره حقوقی | اجرت (تومان) |
۵ دقیقه مشاوره حقوقی با وکیل | 15.000 هزار تومان |
۱۰ دقیقه مشاوره حقوقی با وکیل | 25.000 هزار تومان |
۱۵ دقیقه مشاوره حقوقی با وکیل | 35.000 هزار تومان |
۲۰ دقیقه مشاوره حقوقی با وکیل | 45.000 هزار تومان |
۳۰ دقیقه مشاوره حقوقی با وکیل | 60.000 هزار تومان |
۱ ساعت مشاوره حقوقی با وکیل | 100.000 هزار تومان |
پرداخت آنلاین و رزرو مشاوره حقوقی تلفنی فوری | |
*توجه* لطفاً پس از پرداخت، لوگوی واتساپ زیر را لمس نموده و تصویر فیش واریزی را به آن ارسال نمایید تا وکیل در کمتر از 5 دقیقه با شما تماس بگیرد.
|
|
روش پرداخت بعدی به این صورت می باشد که یکی از مبالغ فوق را به شماره کارت ۶۰۳۷۹۹۷۳۸۲۲۸۴۵۳۸ به نام هادی توکلی واریز کنید و سپس اطلاعات واریز را به شماره ۰۹۲۱۲۲۴۲۶۷۰ پیامک یا واتساپ نمایید تا وکیل در کمتر از ۵ دقیقه به خط شما تماس حاصل می کند. |
|
مشاوره حقوقی آنلاین و رایگان کلیک کنید |
مهلت اعتراض ثالث به حکم ورشکستگی
مواعد اعتراض به حکم ورشکستگی در قانون تجارت بر مواعد اعتراض به مطلق آرا در قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی تفوق دارد بنابراین مهلت اعتراض به حکم ورشکستگی برای اشخاص مقیم ایران یک ماه است.
ورشکستگی- اعتراض ثالث- مهلت اعتراض
مستندات: مواد 536 و537 قانون تجارت
دادنامه: 9209970223700874 مورخ: 25/08/1392
رأی دادگاه
درخصوص دادخواست تعاونی اعتباری م. به مدیریت ع.ص. با وکالت ل.الف. و م.ع. به طرفیت 1-ه. 2- الف. ع. و به خواسته اعتراض ثالث نسبت به دادنامه 243 مورخ 8/3/87 صادره در پرونده کلاسه 84/1076 شعبه 43 دادگاه عمومی حقوقی تهران مبنی بر اعلاغم ورشکستگی خوانده شرکت پ. از تاریخ 30/2/1383 با عنایت به شرح خواسته وکیل خواهان دایر به اینکه موکل به شرح خواسته وکیل خواهان دایر به اینکه موکل به موجب سند رسمی 38901 مورخ 18/11/84 دفترخانه 206 تهران مبادرت به خرید 6 دانگ پلاک 6 فرعی از 4 اصلی قطعه ششم تفکیکی واقع در مرتع سنگسرا بخش 3 قشلاقی نوشهر از شخصی به نام م.ذ. کرده است. نامبرده هم این ملک را از شرکت پ. خریداری نموده است اخیراً شرکت پ. با مدیریت اداره تصفیه امور ورشکستگی تهران اقدام به طرح دعوی تحت کلاسه 880582 شعبه دوم دادگاه حقوقی نوشهر مبنی بر ابطال اسناد مزبور هستند. به دادنامه شماره 243 مورخ 8/3/87 آن دادگاه مبنی بر صدور حکم ورشکستگی با اعلام توقف از تاریخ 30/11/83 نموده است و ازآنجا که دادنامه اخیر در نتیجه قبلالذکر مضر به حال موکل است و به همین لحاظ نیز در پرونده استنادی به عنوان دلیل برعلیه موکل ابراز شده است و موکل در جریان دادرسی اصلی دخالت نداشته علیهذا به تجویز مادتین 417 و 420 قانون آیین دادرسی مدنی مبادرت به تقدیم دادخواست تحت عنوان اعتراض ثالث اصلی میگردد. از آنجا که طرح دعوای اصلی منجر به صدور دادنامه مورداعتراض با با تبانی دو تن از سهامداران سابق و مدیران شرکت موردنظر به عمل آمده و اساساً به دلایل آتی ذکر شرکت مزبور متوقف نبوده است، الغای دادنامه مزبور در قسمت تاریخ توقف که مضر به حال موکل است مورد استدعاست، دلایل واهیبودن ادعای توقف شرکت 1-آقای ه.الف. که به عنوان سهامدار اقدام به طرح دعوی ورشکستگی نموده است درحالی که به موجب صورتجلسه 8/9/1383 کلیه سهام خود را در شرکت پ. به شخص دیگری واگذار و این انتقال مورد تصویب هیأت مدیره شرکت هم قرار گرفته است. بنابراین نامبرده ذینفع در طرح دعوا نبوده است 2-آقایان ه.الف و الف. ع. به عنوان خواهانهای پرونده اصلی و مدعی ورشکستگی شرکت و توقف از تاریخ 30/10/83 بهموجب مشروحهای خطاب به سرپرستی منطقه 6 بانک ملت اقرار به وضعیت خوب شرکت و سوءاستفاده تعدادی از سهامداران نمودهاند، این مشروحه در تاریخ 31/5/84 تنظیم به امضای آنان رسیده است. 3- شرکت مزبور در سال 1383 دارای حساب سپرده با مبلغ چندین میلیارد ریال نزد بانک ت شعبه ... بوده که متعاقب آن وجه دریافت و در دفاتر شرکت ثبت و ضبط نشده است. 4- شرکت موصوف در تاریخ 12/2/1383 اقدام به خرید یکباب ساختمان دوطبقه به میلغ سی و دو میلیارد ریال نموده است که مبلغ 5 میلیارد آن طی چک 446003 مورخ 10/2/83 بانک ت. نقداً پرداخت گردیده است. درحالی که ملک مزبور در مالکیت شرکت قرار گرفته در دفاتر آن ثبت و ضبط نشده است تقاضای رسیدگی و صدور حکم به شرح ستون خواسته را نموده است. با عنایت به پاسخ خوانده ه.الف به شرح صورتجلسه دادرسی و مفصلاً در لایحه 400 مورخ 24/12/90 دایر به اینکه اولاً- عجز از پرداخت دیون شرکت به منزله توقف شرکت است، تاریخ توقف عجز از پرداخت دیون بهخصوص سررسید توقف اولین توقف در پرداخت است در پرونده رأی معترضعنه قاضی دادگاه شرحی به بانک ت. و م. تهران به صورت مفصل ارسال نموده است در پاسخ بانک م. به این استعلام پاسخ داده که ازجمله آن قید شده 4 فقره ضمانتنامه پرداخت نشده است به سررسید یکفقره 30/10/83 و سه فقره به تاریخ 10/11/83 که اولین سررسید 21/3/1384 بوده است، از ردیف تسهیلات و بهعلاوه پاسخ بانک که تصویر آنرا ارائه کردم با عنایت به اینکه دو تعریف از ورشکستگی بر معترض به ورشکستگی واجب است که این تاریخهای سررسید غیرقابل تمدید و این اعلام بانک از این شرکت چگونه موردتردید قرار بگیرد که به تبع آن ادعای عدم توقف در شرکت را مدعی شوند، اینجانب هم سهامدار شرکت و هم طلبکار از شرکت هستم و نامه اینجانب به انفاق ع. خطاب به بانکها نوشتیم مدیران جدید در مقام حفظ منافع شرکت نیستند، وضع شرکت خوب است، این صرفاً نقهنظر مدیران اسبق شرکت برای توجهدادن به بانکهای طرف حساب بوده ولی اسناد و ارائهشده غیرقابل خدشه است و در لایحه مزبور هم خوانده پاسخ داده به اینکه اینجانب هم سهامدار شرکت بوده و میباشم و هم طلبکار از شرکت و حسب صورتجلسه ورود آقایان م. و ح.ع. به جمع شرکاء اینجانب و الف.ع. از شرکت خارج نشدهایم بلکه با ورود این دو نفر افزایش سرمایهای در سرمایه شرکت به شکل تشریفاتی آن گواهی از بانک بر واریز مبلغ ازدیاد سرمایه میگیرند، چند روز آنرا مسترد میکنند، این دو نفر تازهوارد به جمع شرکا جمعاً به میزان 50% سهام شرکت شدند درنتیجه سهامداران قبلی سهامشان به 50% تقلیل یافت. برابر ماده 415 قانون تجارت طبق بند ب از این ماده خواهان پرونده پس از قرار اناطه بازپرسی دادسرای ناحیه 6 گردیدم و جابجایی سندهای منزل اینجانب با سند خانم الف. مربوط به شرکت دیگری بهنام شرکت ب. میباشد که مربوط به بانک م. شعبه ... است مربوط به شرکت ورشکسته پ. نیست درنتیجه عدم دخول کارشناسی به این سند رهنی ارتباطی به این شرکت نداشته و در نامههای کارشناسی خطاب به دادگاه مدیران شرکت پ. خواندگان دعوای ورشکستگی قرار داده شدهاند درحالی که ضرورتی به خوانده قراردادن فرد یا افرادی در دعاوی ورشکستگی نیست بههمین لحاظ بوده شکایت کیفری اینجانب الف. ع. از مدیران شرکت به ورشکستگی به تقصیر و تقلب بوده که قرار اناطه صادر شد و مضافاً به اینکه دادگاه حقوقی تشخیص تقصیر و تقلب را احراز ننموده و لذا مواجه با تکلیفی غیر از احاله کارشناس به استناد مدارک ابرازی اینجانبان استعلامهایی که دادگاه 43 از دو بانک طلبکار نموده است نبوده و نمیباشد غیر از این دو بانک طلبکار عمده دیگری وجود نداشته و اگر داشته باشد به ادارۀ تصفیه در مهلت مقرر مراجعه مینمودند همانند بانک ت. و م. شعبه ... ازجمله اسناد و مدارکی که توانستهایم بهصورت مستند به کارشناس تحویل بدهیم تراز مالی منتهی به سال 1383 بوده است که به مهر حوزه مالیاتی ممهور است هیچگونه ابهامی در اصالت آن ننیست یکی از عللی که باعث شد آن نامهها را ما دو نفر به بانکها جهت گوشبهزنگ بودن و به عنوان طلبکاربودن نشان بدهیم همین نقشهای بود که برای تنها میملک رسمی شرکت ملک جنگلی ده هکتاری واقع در بخش یک نوشهر کشیده بودند ما قصد داشتیم آن مال و یک ملک دیگر قولنامه عادی مالکین آنرا با درفت عمده ثمن آن در رهن بانک م. قرار دهند قرار هم دادند برای شرکت حفظ نماییم و نتوانند از سایر وثاق فک رهن نمایند در سایر موارد موفق بودیم ولی در مورد ملک آقای م. با اخذ وکالت از شرکت به صورت صوری در تاریخ 8/4/84 این ملک را به شریکش در شرکت ن. منتقل و وی آنرا به صورت صوری مدیر و همهکاره مؤسسه مالی و اعتباری م. که صندوق مال است با بهره پول، گردش و حیات دارد انتقال دادند اداره ورشکستگی تقاضای ابطال سند آنرا نمودهاند، در دادگاه شعبه حقوقی نوشهر اگر این مؤسسه مالی طلبکار است در نزد مدیر ورشکستگی در اداره تصفیه امور ورشکستگی اعلام طلب و اثبات طلب خود را نماید به اینکه تنها دارای شرکت که تأمینکننده حدود 6 میلیارد طلب بانک م. و ت. را پوشش میدهد، این مؤسسه بهرهگیر عمده کشور مثل آبخوردن بالا بکشد و بیتالمال یه پولش نرسد و لذا به معترض ثالث واجب است که به هرنحو ممکن به تاریخ اولین وقفه شرکت بهطور اصولی خدشه وارد نماید والا در اینکه بانکها صراحتاً طلبکاری ریز طلبکار سررسید طلبهای خود را که تصریح نمودند هیچیک از سررسید مطالبات قابلتمدید نمیبوده و نمیتوانسته باشد هیچ شکی وجود ندارد دادگاه به معترض ابلاغ کرده جهت تفهیم نظریه کارشناسی در 20/12/90 حاضر شود که کارشناسی بر مستند به آن اشاره نموده است در صفحات 7 انتهای صفحه بند ب و صدر صفحه 8 به آن استناد نموده چگونه خریداری شده و چگونه اقساط آن و تا چه میزان آن پرداخت و سپس توسط همان مالکین فروشنده با تفویض وکالت توهین به شرکت، آن ملک را پس از ارزیابی به 7/1 میلیارد تومان در قبال حدود 51/5 میلیارد تومان به وثیقه خود درآورده و مابقی آن سفته مدیران اینجانب الف. ع. و چکهای مدیران اینجانب الف. ع. و چند وثیقه ریز درشت ازجمله دفتر کار وکالتی اینجانب همه در ترهین همین در بانک قرار گرفته است روی همه آنها هم اجراییه صادر شده است و درحال تملیک به این بانک است تقاضای رد ادعای خواهان معترض ثالث را نموده است. دادگاه با عنایت به مراتب مرقوم و باتوجه به اینکه در پرونده استنادی خواهان به کلاسه 43/84/1076 در صفحات 23 تا 29 که سابقه شرکت توسعه پ. استعلام شده است که دلالت به سهامداربودن ه.الف. و الف. ع. دارد که پیوست صفحه 28 تحت عنوان لیست سهامداران قبل و بعد از نقل و انتقال اسامی سهامداران قید شده است و باتوجه به ملاحظه پرونده بازپرسی به کلاسه 84/08/1230 توسط رییس دادگاه در تاریخ 11/10/85 در 11 صفحه که در صفحه 7 نوشته شده بازپرسی قرار اناطه صادر کرده آقای ه.الف و الف.ع. را به طرح دادخواست حقوقی ورشکستگی هدایت نموده است و ازطرفی در دادخواست مطروحه دو نفر یادشده علاوه بر سهامداربودن جهت دیگری بر طرح دادخواست ورشکستگی طلبکاربودن از شرکت اعلام شده است به شرح پاسخ استعلام مضبوط در صفحه 112 پرونده استنادی خواهان بانک ت. پرداخت مبالغی را تأیید کرده است بنابراین ایراد اول معترض ثالث متکی به دلیل نیست و آنچه که درصورتجلسه مورخ 8/9/1383 هم آمده که تصویر غیرمصدقی از آن پیوست دادخواست معترض ثالث است در 7 بند مطالبی نوشته شده است بهصورت مجزا بدون لحاظ صدر و بندهای قبل آن استفاده ادعای خواهان استنباط نمیشود به جهت مزبور ایراد خواهان معترض ثالث ذینفع نبودن مدعیان ورشکستگی را دادگاه وارد نمیداند قرار رد آنرا صادر مینماید و درخصوص مسند دیگر خواهان معترض ثالث به شرح مذکور در بند 2 دادخواست مبنی بر برنامه آقایان ه.الف. و الف.ع خطاب به سرپرستی منطقه 6 بانک م. مبنی بر خوببودن وضعیت شرکت نظر به اینکه در تاریخ 31/5/1384 آنان جزو مدیران شرکت نبودهاند بنابراین ادعای خوببودن یا یدبودن وضعیت مالی شرکت مزبور درحالی که رسیدگی به این وضع مستلزم بررسی کامل اسناد و دفاتر مالی شرکت میباشد مؤثر در مقام نیست و به عنوان دلیل که به استناد آن دادگاه بتواند بدون لحاظ کارشناسی موضوع که جنبه تخصصی دارد در مانحنفیه حکمی صادر نماید قابلیت استناد ندارد و درخصوص بندهای 3 و 4 دلایل اسنادی خواهن معترض ثالث با عنایت به مشروح استعلام دادگاه از بانک ت. شعبه ... به شرح مضبوط در صفحه 59 پرونده استنادی خواهان که مبالغ پرداختشده به بانک و مانده بدهی شرکت پ. درج شده است استعلام مجدد توجهاً به مراتب مرقوم تحصیل حاصل است و درخصوص قسمت 4 دلیل استنادی خواهان معترض ثالث نیز در نظریه کارشناس رسمی منتخب دادگاه به شرح مضبوط در صفحات 186 تا 283 پرونده استنادی پرداخته شده است. ازنظر کارشناس مفقول نمانده است نظریه اینکه عجز شرکت مزبور از پرداخت دیون مستند به پاسخ استعلام از بانک میباشد دلیل بر غیرواقعیبودن پاسخ بانک به استعلام دادگاه که مستند نظریه کارشناسی در اعلام تاریخ توقف و رأی دادگاه میباشد وجود ندارد دلیلی بر اینکه وکیل خواهان معترض ثالث در لوایح و دادخواست اشاره کرده است وجود ندارد بنابراین ادعای خوهان معترض ثالث را وارد و موجه ندانسته به استناد ماده 197 از قانون آیین دادرسی مدنی با رد اعتراض دادنامه معترضعنه 243 مورخ 8/3/87 صادره از این شعبه دادگاه عیناً تایید میگردد. رأی صادره حضوری ظرف 20 روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظر در دادگاه تجدیدنظر استان تهران میباشد.
رئیس شعبه 43 دادگاه عمومی حقوقی تهران
رأی دادگاه
تجدیدنظرخواهی تعاونی اعتباری م. به مدیریت آقای م.الف. با وکالت آقای م.ع. به طرفیت آقایان الف.ع. و ه.الف. و ... با مدیریت اداره تصفیه امور ورشکستگی تهران و م.ع. از دادنامه شماره 9109972160800003 مورخ 15/1/1391 صادره از شعبه 43 دادگاه عمومی حقوقی تهران میباشد که به موجب آن اعتراض ثالث تجدیدنظر خواه نسبت به دادنامه 243 مورخ 8/3/87 صادره در پرونده کلاسه 84/1076 شعبه 43 دادگاه عمومی حقوقی تهران مبنی بر اعلام ورشکستگی شرکت پ. از تاریخ توقف 30/10/83 که اشتباهاً تاریخ 30/2/82 اعلام شده است را وارد و موجه ندانسته و با رد اعتراض دادنامه معترضعنه 243 مورخ 8/3/87 تأیید گردید. ازتوجه به محتویات پرونده و باملاحظه پرونده کلاسه 84/1076 شعبه 43 دادگاه عمومی حقوقی تهران حکم ورشکستگی شرکت پ. در تاریخ 15/5/87 آگهی و مراتب قطعیت آن در تاریخ 23/9/87 اعلام گردید.
اصولاً حکم ورشکستگی از احکام خاص قانون تجارت بوده و روش اعتراض به آن هم بهصورت خاصی در مواد 536 و 537 قانون تجارت آمده و اعتراض از طرف اشخاص ذینفع مقیم ایران ظرف یک ماه از تاریخی است که احکام مذکوره اعلان میشود و از قواعد آیین دادرسی مدنی مجزا میباشد و چنانچه احکام خاص قانون تجارت درنظر گرفته نشود هر مدعی هرزمان میتواند بنابر ادعای عدم اطلاع امر ورشکستگی و یا تاریخ توقف دعوی اعتراض ثالث را مطرح و باعث امر اطاله رسیدگی گردد لذا صرفنظر از دادنامه شماره 8909972160800743 مورخ 15/8/89 شعبه 43 دادگاه عمومی تهران که بهموجب دادنامه شماره 109 مورخ 31/1/90 شعبه 33 دادگاه تجدیدنظر استان تهران نقض و جهت رسیدگی ماهوی به دادگاه نخستین اعاده گردیده است نظر به اینکه ورود ماهوی در قضیه مانحن فیه پس از فرجه قانونی دارای منع قانونی است و دادگاه تجدیدنظر نیز در جهت رسیدگی به تجدیدنظرخواهی منعی برای ممیزی و بررسی دادنامه تجدیدنظر خواسته ندارد لذا بنابه مراتب یادشده و باتوجه به اینکه دادخواست مطروحه از سوی خواهان بدوی در تاریخ 21/10/88 خارج از موعد مقرر قانونی مندرج در ماده 537 قانون تجارت تقدیم گردیده است با استناد به صدر ماده 358 قانون آیین دادرسی مدنی با نقض دادنامه تجدیدنظر خواسته مستنداً به بند 10 ماده 84 و ماده 89 قانون مرقوم قرار رد دعوی خواهان معترض ثالث را صادر و اعلام مینماید. این رأی قطعی است.
رئیس شعبه 37 دادگاه تجدیدنظر استان تهران- مستشار دادگاه
نظر شما در مورد این مطلب