اعاده حیثیت که به آن اعاده شرف هم گفته میشود درخصوص حالتی است که آبروی شخص به خاطر یک اتهام و یا یک نسبت بیجا باعث آسیب میشود موقعی که شان و منزلت و موقعیت افراد مشکل دار میشود و این اتفاق باعث این پدیده میشود که دید جامعه نسبت به وی عوض شود برای اینکه مانعی برای ادامه دار بودن اثر نسبت دادن یک اتهام شکل گیرد بحث اعاده حیثیت انجام میشود. اعاده حیثیت به زبان ساده یعنی برگشتن اهلیت فرد و موقعیت وی به وضعی که در گذشته داشته است.
اعاده حیثیت شامل یک معنای حقوقی و یک معنای عرفی میباشد.
مواردی که در ذیل نام میبریم جرایمی است که اعاده حیثیت عرفی در آن وقوع پیدا میکند:
افترا/ نشر اکاذیب/ تهمت/ هجو
افترا صحبت از وقتی است که شخصی جرمی را به شخص دیگری نسبت میدهد اما توانایی برای ثابت کردن آن نداشته باشد لازم به ذکر است در افترا نکته ای که دارای اهمیت است این است که آن کاری که دارد به شخص نسبت میدهد کاملا دروغین باشد.
افترا به دو بخش قولی و عملی قابل قسم است این چیزی که چندی قبل گفتیم نوع افترا قولی حساب میشود.
باید بیان داشت که در افترا به وسیله فعل که بر عکس افترای قولی جرم مقید حساب میشود که عبارت است از گذاشتن الات و ائوات جرم در لباس و جیب و کیف و سایر اشیا که وابسته به فرد است که فرد به همین دلیل سبب تعقیب میشود.
نشر اکاذیب چنانچه دروغی گفته شود و یا امر دروغینی نسبت داده شود به شخص دیگر اما باید در نظر داشت که حتما به طور کتبی باشد و همین طور این امر به وسیله فضای مجازی هم انجام میشود.
تهمت توهینی را شامل میشود که احتمال دارد فحش و نا سزا باشد و البته حتما باید مخاطب آن شخص حقیقی باشد . همین طور نا گفته نماند که مثل نشر اکازیب تهمت هم میتواند به وسیله فضای مجازی باشد.
هجو موقعی را بیان می کند که فرد با نظم و نثر یعنی منظور به طور کتبی و یا همین طور شفاهی به فرد دیگری توهین کند و یا هجویه نشر دهد.
آن بحثی که قانون مجازات اسلامی آن را اعاده حیثیت دانسته مرتبط با کاری است که مجرم آنجام داده است.
اعاده حیثیت از نوع عرفی آبروی کسی که بی گناه است سبب آسیب میشود ولی در اعاده حیثیت از نوع کیفری فرد به خاطر جرمی که انجام داده است باعث این شده حیثیتش لکه دار شود در این حالت هیچ گونه عامل خارجی سبب سلب حیثیت از وی نگردیده است و باید گفت تنها خود شخص باعث آن است.
فرد به خاطر انجام جرم از دسته ای از حقوق اجتماعی محروم میشود یعنی به وسیله حکم قانون اهلیت برخوردار بودن آن حقوق را از دست میدهد یعنی میتوان این طور بیان کرد که اعاده حیثیت اعاده دوباره آن اهلیت و حقوق میباشد.
در ادامه نوع های مختلف اعاده حیثیت بیان میشود:
اگر اعاده حیثیت در خصوص فرد بی گناهی باشد که به دلیل تهمت و توهین سبب ضرر و زیان معنوی شده بدون اینکه کاری مخالف قانون و شرع از او انجام شده باشد.
اعاده حیثیت کیفری و یا همان اعاده حقوق اجتماعی که شخصی که مجرم است پس از سپری کردن از دوران محکومیت مربوط به جرمش و سپری شدن زمان های معین شده در قانون از وی اعاده حیثیت شده و دوباره اهلیت دار میشود.
اعاده حیثیت به متهمی که سبب تقصیر یا اشتباه کردن قاضی مورد تعقیب یا مورد مجازات شده اما با گذشت زمانی تبریه معرفی شده است.
شیوه های اعاده حیثیت افراد:
الف) هتک حیثیت به وسیله تهمت کردن/ افترا/ نشر اکاذیب:
باید بیان داشت که هتک حیثیت اشخاص به هر نحوی ممنوع است و بر اساس قانون برای آن مجازاتی شکل گردیده است بر اساس چیزی که در قانون اساسی ما هم آمده حیثیت و جان و مال قابل احترام است و کسی نباید به آن تجاوز کند اشخاص با گفتن شکایت توهین و افترا و نشر اکاذیب موضوع را رسیدگی میکنند البته لازم به ذکر است این کار باعث جلوگیری از درخواست خسارت معنوی نیست. مجازاتی که برای توهین توسط قانون گذار وجود دارد شلاق تا هفتاد و چهار ضربه و یا همین طور پنجاه هزار تا یک میلیون ریال جریمه نقدی است مجازات افترا شامل کشیدن حبس به مدت شش ماه تا سه سال است و یا هفتاد و چهار ضربه شلاق و همچنین مجازاتی که برای نشر اکاذیب وجود دارد کشیدن حبس به مدت دو ماه ال دو سال و یا هفتاد و چهار ضربه شلاق میباشد.
ب) هتک حیثیت در اثر اشتباه کردن قاضی:
بر اساس چیزی که در اصل صد و هفتاد و یک قانون اساسی آمده هر موقع به دلیل تقصیر و یا همین طور اشتباه قاضی در خصوص موضوع و یا در خصوص حکم یا در مطابقت حکم بر مورد خاص ضرر مادی یا ضرر معنوی شامل کسی شود یا وجود تقصیر مقصر بر اساس موازین اساسی ضامن میباشد و اگر غیر این باشد خسارت توسط دولت جبران میشود و در هر حال از متهم اعاده حیثیت انجام میشود روش اعاده حیثیت هم همان حالتی است که در خصوص ضرر معنوی گفتیم یعنی با نظر به اوضاع و احوال و شخصیت متهم هر کاری که برای کاهش الان متهم لازم است صورت گیرد.
نکته ای که دارای اهمیت است این است که تفاوت اشتباه با تقصیر در قصد و نیت کار قاضی است و همین طور باید متذکر شد که در اشتباه قاضی قصد ایراد خسارت ندارد.
ج) هتک حیثیت در اثر کار خود شخص مجرم:
به این دلیل که مجرم با انجام جرم حالت خطرناکی را ساخته به غیر از کشیدن حبس محرومیت بعضی حقوق اجتماعی هم برای او انجام میشود.
آسیب هایی که برای مجرم به وجود می آید ثبت محکومیت وی در سجل کیفری و همین طور نداشتن اهلیت استیفا به منظور تصدی یک سری کار ها میباشد.منظور اعاده حیثیت در این حالت برگرداندن همان صلاحیت های قبلی به محکوم است.
میخواهیم اشاره ای به مدت اعاده حیثیت مجرمین کنیم:
محرومیت تبعی و یا همان محروم گردیدن از حقوق اجتماعی سببی غیر از محکومیت اصلی متهم باشد که در صورت وجود شرایط قاضی به صورت اجباری باید این کار را انجام دهد که متهم را در سال هایی که معین شده از حقوق اجتماعی تعیین شده محروم کند.
یعنی به این شکل که فرد بعد از سپری شدن دوران محکومیت یا شمول مروز زمان مجازات تبعی او شروع میشود و با تمام شدن این زمان باید حیثیت او اعاده شده و به غیر از بعضی شغل های خاص که تا وقتی زنده است از آن محروم است باید اهلیت وی برای بقیه حقوق او به او برگشته شود در ادامه مدت های محرومیت را گفته ایم:
هفت سال در محکومیت های که مرتبط با سلب حیات است و همین طور حبس ابد از تاریخ توقف اجرا شدن حکم اصلی.
سه سال برای محکومیت به قطع عضو/ قصاص عضو که این در حالتی است که دیه جنایتی که انجام شده بیشتر از نصف دیه مجنی علبه باشد نفی بلد و حبس تا درجه چهار.
دو سال برای محکومیت به شلاق حدی قصاص عضو در حالتی که دیه جنایتی که انجام شده نصف دیه مجنی علیه باشد و یا همین طور کمتر از آن باشد و حبس درچه پنج.
شروط اعاده حیثیت محکومان:
ساده ترین شرط محکوم شدن محکوم بر اثر حکم قطعی دادگاه است. این معنی را دارد که از جکم تجدید نظر خواهی یا فرجام خواهی شده باشد و یا همین طور اگر به طور بدوی است مدت زمان تجدید نظر و یا فرجام خواهی اش سپری شده باشد و حکم تایید شده باشد.
اجرای حکم و مجازات و یا همین طور شمول مرور زمان راجب به آن شرط ضروری به منظور اعاده اجرای مجازات و متحمل شدن آن است اما در نظر داشته باشید که جرم هایی که شامل مرور زمان شده اند تحمل شده هم حساب میشود و مدت زمانی که باید سپری شود تا محکوم اعاده حیثیت شود از مرور زمان است.
متوجه باشید که محکومیت باید بر اساس جرم های عمدی باشد تنها در این شکل است که بحث اعاده حیثیت میشود.
سپری شدن مدت های ذکر شده در ماده بیست و پنج قانون مجازات اسلامی.
اعاده حیثیت تاجر ورشکسته:
ورشکستی تاجر یا عادی است یا به خاطر تقصیر و تقلب. حال با این که ورشکستگی به دو مورد گفته شده جرم محسوب میشود اعاده حیثیت تاجری که ورشکسته عادی و یا ورشکسته به تقصیر است بر اساس ماده پانصد و شصت و یک قانون تجارت با پرداخت کردن همه دیون و مخارجی می باشد که به آن متعلق است ولی باید توجه کرد که ورشکسته به تقلب موقعی اعاده اعتبار میشود که نخست اعاده حیثیت کیفری تحصیل کرده باشد به این دلیل که این موارد جرم محسوب میشوند و شامل مجازات هستند بنا بر این گفته اعاده اعتبار تاجر ورشکسته به تقلب و یا همین طور به تقصیر به اعاده اعتباری کیفری او ربط دارد.
اعاده حیثیت در اسلام:
در نظر داشته باشید که هدفی که دین اسلام از مجازات و کیفر بزه کاران دارد اصلا زجر دادن و اذیت کردن آنان نیست تنها هدف تادیب مجرم و عوض شدن اندیشه های اخلاقی وی و تشکیل شدن یک جامعه امنیت دار و سالم است.
اسلام گفته نباید گناهکاران را بعد از این که کیفر را سپری میکنند مجرم خطاب کنیم توبه خود نیز فرصتی برای درست شدن گناهکار است این موضوع صحیح است که در حقوق اسلام هیچ قسمتی از اعاده حیثیت چیزی بیان نشده اما به ضرورت برگشتن مجرم به جامعه اهمیت داده است.
نظر شما در مورد این مطلب