نکاح دارای شرایطی است که تحقق یا نفوذ آن منوط به این شرایط است .
-ازدواج دارای دو تا شرایط هست که به اختصار هر کدام را مورد بررسی قرار خواهیم داد :
1-اختلاف جنس
2-قصدورضا(اراده(
( بحث اول )اختلاف جنس هستش که به معنی باطل شدن نکاح بین دو همجنس
اختلاف جنس از شرایط اساسی نکاح است ونکاح بین دو همجنس نمیتواند تحقق پیدا کند و این امر جزو بدهیات حقوقی است ونیازی به استدلال ندارد واین ازدواج بر خلاف نظم عمومی واخلاق حسنه است و طبق ماده 975 قانون مدنی باطل است ودادرس حق ترتیب اثر دادن را ندارد .
در قانون مدنی مواردی هست که نشانگر اینکه نکاح فقط بین زن ومرد امکان پذیره .
زمانی که یک سردفتر بخواهد نکاحی را ثبت کند باید به شناسنامه طرفین رجوع کند ودر صورتی که شناسنامه حاکی از این اختلاف باشد میتواند عقدنکاح را جاری سازد وآن را در دفتر رسمی ازدواج ثبت کند و همچنین ممکن است که شناسنامه گویای حقیقت نباشد وعقد بین دو همجنس بسته شود که در این صورت عقد باطل است وباید برای ابطال سند نکاح به دادگاه رجوع کند ودادگاه با ارجاع به کارشناس یا پزشک درصورت تشخیص دادن اختلاف جنس حکم به باطل شدن نکاح وابطال سند ازدواج واصلاح شناسنامه میکند .
(بحث دوم )اراده یا قصد ورضا طرفین است که یکی از مهم ترین ارکان هر قراردادی است .
در این صورت اراده باطنی برای تحقق نکاح کافی نیست بلکه باید اراده به طرق معتبر در قانون ابراز شود .
-وجود اراده :
اراده در ازدواج نقش بسیار مهمی دارد .
ازدواجی که بدون اراده یا (قصد)واقع شده باشد باطل وازدرجه اعتبار ساقط میگردد.
به زبان ساده تر یعنی نکاح در حال مستی ،نکاح باشوخی ونکاح مجنونی که به وسیله خود او بسته شده به علت فقدان قصد انشاء باطل است .
ماده 1062قانون مدنی لزوم قصد را با عبارت نکاح واقع میشود به ایجاب وقبولی که با لفظ صریح بیان داشته است .وطبق ماده 1064قانون مدنی عاقد باید عاقل وبالغ وقاصد باشد .
درعقد نکاح ممکن است قصدوجود نداشته باشدولی رضا به علت اکراه یا اشتباه معیوب باشد یا به بیان ساده تر ممکن اراده درنکاح معیوب یا مفقود باشد که در اینجا نکاح باطل یا غیر نافذ است .
-اشتباه
اشتباه تصور غلطی است که آدم از چیزی خواهد داشت ودر مورد ازدواج اشتباه تصور نادرستی است که یکی از زوجین در هویت جسمی یا در اوصاف طرف ،مهر خواهد داشت .
-اکراه
عبارت است از فشار مادی یا معنوی نامشروعی که به وسیله کسی بر طرف قرارداد وارد میگردد واو را وادار به عقد قرار داد کند.
اکراه درنکاح خصوصیتی ندارد وتابع اکراه در قرارداد های دیگر است .
قانونگذار ماده 1070قانون مدنی را به این مورد اختصاص داده.
درنکاح همانند بقیه قراردادها اراده باطنی برای تحقق عقد کافی نیست باید اراده با لفظ صریح اظهار شود بهگونه ای که بیان مقصود را برساند مثلا ماده 1062مقرر داشته که نکاح واقع می گرددبه ایجاب وقبول
طرف ایجاب موجب وطرف قبول قابل گویند .
-ثبت ازدواج
همان گونه که بیان کردیم نکاح با هر لفظی که دلالت بر قصد ازدواج کند واقع می شود و هیچگونه تشریفاتی نیاز نیست .
قانونگذار برای اینکه اثبات نکاح در صورت بروز اختلافات ومشکلات به راحتی امکان پذیر باشد ثبت ازدواج در دفتر رسمی ازدواج را لازم دانسته وطبق قانون جدید حمایت خانواده 1391درماده 49مقرر کرده :
-(چنانچه مردی بدون ثبت در دفاتر رسمی به ازدواج دائم ،طلاق یا فسخ نکاح یا پس از رجوع تا یک ماه از ثبت آن خودداری یا در مواردی که ثبت نکاح موقت الزامی است از ثبت آن امتناع کند و ضمن الزام به ثبت واقعه به پرداخت جزای نقدی درجه 5یا حبس تعزیری درجه 7محکوم میشود .)
وثبت نکاح موقت نیز مثل نکاح دائم الزامی است .
قانون جدید حمایت از خانواده ثبت نکاح موقت را برابر ماده 21فقط در موارد زیر الزام دانسته است :
1-باردار شدن زوجه
2-توافق طرفین
3-شرط ضمن عقد
وکالت در ازدواج
در نکاح لازم نیست که اراده به وسیله خود طرفین اظهار شود بلکه ممکن است از طرف نماینده صورت گبرد .
شروط ضمن عقد
در نکاح مثل سایر قرار داد ها تعهداد فرعی و خارجاز ارکان و عناصر اصلی قرارداد وجود دارد .که این تعهداد فرعی را شروط یا شرایط ضمن عقد گویند (مثلا در نکاح شرط شود که زن یا شوهر وصف خاصی داشته باشند .)
عقدی که شرطی ضمن آن شده است عقد مشروط یا مقرون به شرط نامیده میشودکه نباید آن را با عقد معلق اشتباه گرفت .
در عقد معلق :اثر عقد به اراده طرفین موقوف به تحقق امر دیگری است و تا آن عقد تحقق نیافته عقد هیچ گونه اثری ندارد .
اما عقد مقرون به شرط آثار خود را به محض انعقاد به بار خواهد آورد و به همین دلیل عقدی منجز است .
شروط ضمن عقد همیشه تابع قواعد عمومی شرط ضمن عقد نیست هم باطل دارد هم صحیح
شروط باطل
شروط باطل همیشه باعث فاسد شدن عقد نمی شود و تاثیر ولطمه ای به عقد وارد نمی کند درصورتی باعث بطلان خواهد شد که به ارکان عقد لطمه وارد شود .
در ادامه به شروطی خواهیم پرداخت که باطل است اما موجب بطلان عقد نمیگردد :
الف )شروطی که باطل است ولی مبطل عقد نیست :
1-شروط غیر مقدور :شروطی که توان انجام دادن آن در فرد نباشد مانند :
اینکه درعقد شرط شود که شوهر مرده ای را زنده کند /یا یک زبان خارجی رادر طول روز کامل به زن آموزش دهد چنین شرطی باطل اما عقد صحیح است .
2-شرط بی فایده :چنین شرطی نه نفع دارد نه فایده عقلانی ،و تشخیص این امر با عرف است مانند :
شرط شود که یکی از همسر ها (زن ،مرد ) مسافت بین تهران وکرج را با پیاده یا شتر بپیماید .
3-شرط نامشروع :یعنی شرطی که مخالف قانون وقواعد آمره باشد .
شروط نامشروع در نکاح مانند :شرط خیار ،یا شرط شود که اگر شوهر مهر زن خود را تا تاریخ معینی ندهد زن حق فسخ نکاح را دارد
ب)شروطی که باطل ولی مبطل عقد است
طبق ماده 233قانون مدنی شروط زیر باطل وموجب بطلان عقد میگردد:
1-شرط خلاف مقتضای عقد
2- شرط مجهولی که جهل به آن موجب جهل به عوضین شود
مورد دوم(این شرط در نکاح مصادیقی ندارد و فقط مربوط به قراردادهای مالی
مورد اول (شرط خلاف مقتضای عقد شرطی که با آنچه ذات وطبیعت عقد اقتضا میکند منافات داشته باشد .
مانند :اینکه در نکاح شرط شود که شوهر یا زن وظایف زوجیت را انجام ندهند چنین شرطی باطل و موجب بطلان عقد است .
نظر شما در مورد این مطلب