اسباب سقوط تعهدات در قانون مدنی
تعهدات یکی از پر کاربردترین فرایند حقوقی است که امروزه جامعه با آن زیاد سر و کار دارد. تعهدات در لغت به مجموعه قول و پیمان ها گفته می شود که البته معنای لغوی آن تشابه بسیاری با معنای حقوقی آن دارد و به حالتی گفته می شود که شخصی به سبب مسیولیت قرراردادی یا غیر قراردادی در مقابل شخصی دیگر متعهد به انجام امری یا پرداخت شده است.
پر کاربردترین تعهدات قراردادی عبارتند از : اجاره ، قرض ، بیع .
پر کاربردترین مسئوليت غیر قراردی عبارتند از :غصب و تصرف ملک غیر ،خسارت ، تخریب یا تلف ما دیگری.
لازم به ذکر است هر تعهد ی اعم از قراردادی و غیر قراردادی ممکن است تحت شرایطی ساقط گردد که به اختصار به این موضوع اشاره خواهیم کرد.
-طرق سقوط تعهدات:
بر اساس قانون مدنی هر تعهدی که به شکل صحیح ایجاد شده باشد که با قانون مطابقت داشته باشد برای طرفین لازم الرعایه و الزام آور بوده و طرفین مکلفند به مفاد آن پایبند بوده لیکن در صورتی که قانونگذار شرایطی را مقرر نموده باشد که طرفین به آن رضایت داشته باشند ، تعهد قانونی بوجود آمده از دایره اعتبار ساقط شده و از بین خواهد رفت.
-وفای به تعهدات ، شایع ترین نوع سقوط تعهدات :
شایع ترین شکل سقوط تعهدات انجام و ایفای آن تعهد است که سبب سقوط تعهدات می گردد بنابراین با ایفا و انجام و ختم تعهد بر اساس توافق طرفین ، تعهدات مذکور از بین خواهند رفت لیکن باید به این موضوع توجه داشت که متعهد چنانچه می بایست مالی را جهت ایفای تعهد خود بپردازد مالک آن مال نیز باشد و چنانچه شخص متعهد فاقد اهلیت قانونی باشد یا مال متعلق به غیر باشد ، وفای به عهد صحیح واقع نشده است و تعهد مذکور همچنان به قوت خود باقی است.
ضمنا لازم به ذکر است که شخص متعهد نمی تواند بالاجبار مال یا تعهد دیگری را به نفع طلبکار ایفا نماید ولو ارزش مال بیشتر باشد.
-اقاله جهت سقوط تعهدات:
اقاله در لغت به معنای بخشش و گذشتن است.
برای اینکه تعهد یا قراردادی را ایجاد کنیم به دو اراده نیازمندیم که طرفین نسبت به آثار و تعهدات آن با یکدیگر به توافق رسیده باشندو با امضا اثرات آن عقد نیز بوجود می آید مانند اینکه به مجرد امضای قرارداد بیع یک اتومبیل ، خریدار مالک اتومبیل و فروشنده مالک ثمن معامله ( بهای مال ) می گردد و ارزش اتومبیل ( ثمن معامله ) است.
اقاله مانند عقد است و نیاز به دو اراده دارد ولی با این تفاوت که بر خلاف عقد ، اقاله با تراضی طرفین سبب منحل شدن قرارداد یا تعهد می شود که در اصطلاح حقوقی به آن تفاسخ نیز می گویند.
لازم به ذکر است که اقاله با فسخ متفاوت است هرچند در هر دو سبب منحل شدن تعهد و قرارداد می شود زیرا در فسخ به اراده یک شخص نیاز هست بواسطه شرایط و وضعیتی که ایجاد شده آن را اعمال نموده و سبب منحل شدن قرارداد یا تعهد می گردد و اراده شخص دیگر در آن نقشی ندارد لیکن در اقاله همانطور که قبلا هم عرض شد نیاز به اراده طرفین بوده و با اراده یکطرف این فرایند امکانپذیر نیست.
نکته مهمی که در خصوص اقاله لازم به ذکر است این است که هر توافقی را نمی توان با اقاله ساقط کرد.
برای مثال در عقد نکاح و در عقد وقف اقاله راه ندارد یعنی طرفین نمی توانند با توافق یکدیگر آن را بر هم زنند بلکه نیاز به تشریفات قانونی دارد.
-ابرا و سقوط حق:
واژه ابرا در لغت به معنای گذشت نمودن است و در اصطلاح حقوقی برای مثال اگر شخصی طلبکار باشد و شخص دیگر بدهکار و شخص طلبکار با اراده و با اختیار خود طلب و حق خود را ببخشد به مدیون ، به این فرایند ابرا گویند.
به جهت اینکه رکن اصلی ابرا گذشت و احسان به غیر است می بایست شخص ابرا کننده در کمال صحت عقل این عمل را انجام دهد.
-مقصود از تبدیل تعهد و سقوط تعهد قبلی چیست؟
همانگونه که از ظاهر مشخص است تعهدی جایگزین تعهد دیگر می شود و یک تعهد جدید و تازه ایجاد می شود.
اگر چه تعهد سابق از نظر علم حقوق ایفا و ساقط نشده است لیکن در قانون مدنی به استناد ماده 292 آن را مشمول موضوع تبدیل تعهد دانسته است.
توجه : وجود یک تعهد صحیح و قانونی و توافق جدید طرفین مبنی بر اینکه تعهد جدید به وجود آمده می بایست متفاوت از تعهد سابق باشد.
چنانچه تعهد اولیه از منظر قانونی صحیح واقع نشده باشد ، تبدیل تعهد نیز به صورت صحیح نمی باشد.
-مقصود از تهاتر دو دین:
تهاتر به معنی تبادل دو تعهد و دین است برای درک بهتر فرض کنید شخصی به دیگری بدهکار است و در اثر قراردادی رابطه عکس ایجاد شود لذا شخص طلبکار در عین واحد بدهکار به همان شخص می باشد که در این حالت هر دو شخص به دلایل مختلف در برابر همدیگر طلبکار و بدهکار گردیده اند که به استناد ماده 294 قانون مدنی راه حلی پیش بینی شده است که تهاتر نامیده شده است.
-شرایط تحقق تهاتر:
-تعهدات طرفین مالی باشد زیرا در تعهدات غیر مالی تهاتر جای نمی گیرد.
-زمان ایفای تعهدات یکسان بوده به عبارت دیگر چنانچه تعهدی مدت دارو دیگری عندالمطالبه باشد تهاتری صورت نخواهد گرفت.
-محل و مکان ایفای تعهدات می بایست یکسان باشد.
-تعریف مالکیت ما فی ذمه:
بیانگر وضعیت شخصی را گویند که در عین واحد متعهد و بدهکار و از طرف دیگر مالک و طلبکار خود شده است.
جهت بیان ساده تر تصور کنید شخصی به پدر خود بدهکار باشد و شخص پدر پس از ایجاد دین فوت نماید که در اینجا کلیه مطالبات و بدهی ها به ارث می رسد و فرزند در اینجا هم بدهکار و هم طلبکار نسبت به دین و تعهد شده است که فرض مذکور مشروط بر این است که وارث دیگری وجود نداشته باشد زیرا در صورت وجود وارث دیگر ، فقط نسبت به حصه و سهم الارث شخص بدهکار مالکیت ما فی الذمه صورت گرفته است. که تعهد و بدهی فرزند بدهکار به میزان سهم الارث از اموال شخص پدر ساقط می گردد.
نظر شما در مورد این مطلب