ریاست محترم دادگاه تجدیدنظر استان مازندران
با عرض سلام و ادب،احتراما اینجانبان ......و ....مراتب اعتراض خویش را در فرجه مقرر قانونی نسبت به دادنامه شماره....اصداری از شعبه 11دادگاه عمومی حقوقی شهرستان آمل به استحضار می رسانیم:
درخواست مشاوره حقوقی (خط ویژه شش رقمی) | ۰۲۱-۴۷۶۲۵۹ |
---|---|
چارت های اقتصادیِ هزینه ی مشاوره حقوقی تلفنی با برترین وکلای دادگستری | |
مدت زمان مشاوره حقوقی | اجرت (تومان) |
۵ دقیقه مشاوره حقوقی با وکیل | ۱۰.۰۰۰هزار تومان |
۱۰ دقیقه مشاوره حقوقی با وکیل | ۲۰.۰۰۰ هزار تومان |
۲۰ دقیقه مشاوره حقوقی با وکیل | ۴۰.۰۰۰ هزار تومان |
۳۰ دقیقه مشاوره حقوقی با وکیل | ۶۰.۰۰۰هزار تومان |
۱ ساعت مشاوره حقوقی با وکیل | ۱۰۰.۰۰۰ هزار تومان |
ساخت درگاه پرداخت آنلاین در دست اقدام است (از صبوری شما سپاسگذاریم) | |
برای مشاوره با وکیل یکی از مبالغ فوق را به شماره کارت ۶۰۳۷۹۹۷۳۸۲۲۸۴۵۳۸ به نام هادی توکلی واریز کنید و سپس اطلاعات واریز را به شماره ۰۹۲۱۲۲۴۲۶۷۰ پیامک یا واتساپ نمایید تا وکیل در کمتر از ۵ دقیقه به خط شما تماس حاصل می کند. | |
مشاوره حقوقی آنلاین و رایگان کلیک کنید |
در موسسه وکیل تلفنی برای مشاوره حقوقی آنلاین، کافی است در وب سایت ثبت نام نموده و ثبت سوال حقوقی بفرمایید تا بلافاصله ارتباط آنلاین مستقیم با وکیل پایه یک دادگستری به صورت رایگان برایتان مهیا شود؛ البته می توانید با مطالعه مطالب مشابه زیر، اطلاعات حقوقی خود را افزایش داده تا در روز مبادا از این اطلاعات استفاده نمایید.جهت مشاوره حقوقی تلفنی برروی دکمه زیر کلیک کنید.
شرح ماوقع پرونده تجدید نظر خواسته
موکله خانم کبری قاسم زاده بورا به موجب سند مالکیت، مالک شش دانگ یک واحد منزل مسکونی واقع دربخش....آمل....فرعی از 13اصلی به مساحت آن 78متر مربع می باشد.موکله در مورخ.... با آقای ....عقد نکاح دایم منعقد نموده و از تاریخ وقوع عقد نکاح فی مابین ایشان و تجدیدنظر خوانده،آقای ....در منزل مسکونی که تحت مالکیت موکله بوده زندگی نموده است.با توجه به اینکه تهیه منزل مشترک برای زندگی از وظایف زوج می باشد و اصل بر عدم تبرع بوده و تبرعی بودن امری باید ثابت شود لذا موکله به دلیل اینکه آقای ....7سال در منزل موکله زندگی نموده و طبق قانون مکلف به پرداخت اجرت المثل می باشد اقدام به طرح دعوی مبنی بر مطالبه اجرت المثل طبق ماده 337قانون مدنی نموده است اما متاسفانه دادگاه محترم بدوی بعد از ارجاع امر به کارشناسی و حتی تعیین وقت جهت تشکیل جلسه رسیدگی بدون هیچ گونه دلیل شرعی و قانونی موجه اقدام به صدور حکم به بطلان دعوا نموده است.
دلایل و جهات تجدیدنظر خواهی
الف:رای صادره خلاف نظر قانون و مسلمات فقهی میباشد
اولا:طبق بند(ه)ماده 348قانون آیین دادرسی مدنی دادنامه اصداری قابل نقض می باشد زیرا دادنامه فوق الذکر خلاف با موازین شرعی و مقررات قانونی می باشد زیرا شعبه محترم 11دادگاه عمومی حقوقی شهرستان آمل چنین استدلال نموده که با توجه به اینکه موکله در طی 7سال زندگی مشترک از گرفتن اجرت المثل از اقای....( تجدید نظر خوانده) امتناع نموده لذا سکوت موکله نشانه رضایت ایشان مبنی بر سکونت رایگان تجدیدنظر خوانده در منزل تحت مالکیت موکله می باشد که باید به استحضار برسانم که سکوت در قانون جمهوری اسلامی ایران هیچگونه جایگاهی ندارد و قانون آن را علامت رضایت نمی داند و همچنین طبق منابع معتبر فقهی هیچگاه سکوت فرد را علامت رضایت ندانسته است.همچنین با مداقه در ماده 249قانون مدنی که صراحتا بیان نمودند که (سکوت مالک ولو با حضور در مجلس عقد اجازه محسوب نمیشود)می توان پی برد که در پرونده مطروحه نیز حتی اگر موکله در بدبینانه ترین حالت نیزطی زندگی مشترک از مطالبه حق خویش امتناع نموده و سکوت کرده ،سکوت ایشان به منزله رضایت موکله در جهت انتفاع رایگان تجدیدنظر خوانده نمی باشد در حالی که موکله بارها در جلسات رسیدگی اذعان داشته که مکررا در طول زندگی مشترک از تجدیدنظرخوانده تقاضای دریافت اجرت المثل را نموده و بارها تهیه منزلی را جهت سکونت به ایشان متذکر می شدند اما متاسفانه تجدیدنظر خوانده از انجام این امر امتناع می نمودند.لذا سکوت فرد طبق قانون و شرع دلیل بر تبرعی بودن امری نمی باشد.همچنین طبق ماده 337قانون مدنی (هرگاه کسی بر حسب اذن صریح یا ضمنی از مال غیر استیفا منفعت نماید صاحب مال مستحق دریافت اجرت المثل خواهد بود مگر این که معلوم شود که اذن در انتفاع مجانی بوده است)طبق ماده 337قانون مدنی در صورتی که فردی از مال دیگری استفاده نماید باید اجرت المثل پرداخت نماید و در پرونده مطروحه این امر که تجدیدنظر خوانده از منزل موکله به مدت 7سال استفاده نموده مورد تایید آقای ....نیز بوده است
ب: دلایل استنادی دادگاه بدوی پایه علمی ندارد و مشمول بندالف ماده 348 قانون ایین دادرسی مدنی میباشد
ریاست محترم شعبه رسیدگی کننده، خواسته موکل در دادخواست اصلی، مطالبه اجرت المثل ایام تصرف نسبت به یک واحد منزل مسکونی میباشد، که این واحد منزل مسکونی طبق مستندات رسمی و ثبتی تحت مالکیت موکله میباشد تجدید نظر خوانده که زوج موکله بوده طبق مصرحات قانون حمایت خانواده و قانون مدنی پرداخت نفقه از جمله تهیه مسکن با مشارالیه بوده ولی نامبرده از تهیه مسکن امتناع نموده و از منزل مسکونی تحت مالکیت موکله برای سکونت خود و موکله استفاده نموده است حال اینکه وفق نظر مقنن در قانون حمایت خانواده مصوب 1391 و قانون مدنی تهیه منزل برای امر سکونت در سابقه تقنینی مقنن و رویه قضایی نظام حقوقی ایران با زوجه نبوده است و در پرونده تجدید نظر خواسته دادگاه محترم بدوی بر این باور میباشد که اگر زنی قبلا به هر دلیلی مطلقه شده باشد و همسر دوم اختیار نمایند، هزینه زندگی مشترک به زوجه میباشد چرا که قاضی محترم دادگاه بدوی در سطر دادنامه تجدید نظر خواسته اینطور استدلال نموده که موکله قبلا داری همسر دایمی بوده و از ان همسر داری فرزند میباشد لذا تهیه مسکن باید توسط زوجه باشد و در استدلال دیگر در سطر .... دادنامه تجدید نظر خواسته دادگاه محترم بدوی برخلاف تمامی مسلمات فقهی و قانونی سکونت را نشانه رضای تشخیص و اینطور بیان داشته (((نظر به اینکه مدت هفت سال زندگی مشترک هیچگاه درصد مطالبه اجرت المثل منزل مسکونی نبوده )) در حالی که مقنن در سابقه تقنینی خود در مواد 247 (معامله به مال غیر جز به عنوان ولایت یا وصایت یا وکالت نافذ نیست ولو اینکه صاحب مال در باطن راضی باشد.) و 249 (سکوت مالک حتی با حضور در مجلس عقد، اجازه محسوب نمیشود بنابراین در نظر مقنن قانون مدنی حتی حضور در جلسه معامله، نشانه و دلیلی محکم برای همراهی با سکوت مبنی بر قبول یا اجازه در معاملات نیست در نتیجه، بنا بر اصول و قواعد کلی، سکوت در اینجا نیز ظهور در قبول و اعلان اراده ندارد.
حال اینکه دادگاه محترم بدوی از دعاوی متعدد زوج در فرایند این چند سال به خواسته طلاق موکله بی اطلاع بوده و زوج طبق پرونده به کلاسه های ............. مطروحه در شعبات ........... محاکم خانواده در این فرایند زمانی چند سال همیشه با موکل دارای مشکلات حقوقی و خانوادگی بوده و اینکه دادگاه محترم بدوی چطور و چگونه این سکوت را به رضای باطنی موکل دایر بر انتفاع مجانی زوج از منزل مسکونی موکله تعبیر نمودهاند بسی جای سوال و تامل میباشد؟ ایا واقعا در نظام حقوقی ایران همانند تفکر عوامانه سکونت نشانه رضای باطنی است؟
اما نکته قابل تامل که برای نظام حقوقی ایران قطعا جالب توجه خواهد بود اینکه دادگاه محترم بدوی در سطر ..... دادنامه تجدید نظر خواسته استدلال نموده چون موکله با زوج ....( تجدید نظر خوانده ) دارای تفاوت سنی می باشد و از ایشان بزرگ تر هستند تهیه مسکن باید با زوجه باشد که شرح این استدلال در دادنامه تجدید نظر خواسته به صورت مبسوط قید گردیده است.
این استدلال دادگاه محترم بدوی اصلا جایگاه حقوقی نداشته و قطعا و بدون تردید میتواند مشمول بند الف ماده 348 قانون ایین دادرسی مدنی باشد.
متاسفانه شعبه 11دادگاه عمومی حقوقی شهرستان آمل طبق سه دلیلی که محضر دادگاه محترم احصا شده و هیچ گونه پایه و اساس قانونی ندارد موکله را مستحق دریافت اجرت المثل زوج در انتفاع منزل مسکونی زوجه، ندانسته چرا که طبق نظر دادگاه محترم بدوی بانویی که اقدام به ازدواج مجدد می نماید و یا سن زوجه از زوج بیشتر باشد باید از تمامی حقوقی که قانون صراحتا برای هر زنی تقنین نموده روی گردان تا شاید با دادن چنین امتیازات مالی توسط زوجه به زوج ،ایشان متعهد و پایبند به زندگی مشترک شوند که البته این رویکرد بیشتر واقعیت شوگر مامی را در نظام حقوقی ایران جایگاه میدهد.
ج:دادنامه تجدید نظر خواسته بدون توجه به دلایل استنادی موکله بوده
ثانیا:طبق بند (ج)ماده 348قانون آییین دادرسی مدنی دادنامه فوق الذکر قابل نقض می باشد زیرا در پرونده مطروحه دادگاه محترم بدوی هیچگونه توجهی به دلایل استنادی موجود در پرونده ننموده که از مهم ترین آن دلایل اقرار اقای ....بوده که در جلسات رسیدگی بیان نمودند که در منزلی که تحت مالکیت موکله بوده زندگی میکردند و هیچگونه مبلغی را جهت این امر به موکله پرداخت ننمودند.اما متاسفانه دادگاه محترم بدوی بدون توجه به چنین دلیل آشکاری اقدام به صدور رای نموده است.علیهذا با عنایت به مراتب معنونه تقاضای نقض دادنامه تجدیدنظر خواسته و صدور دستور مقتضی تحت تقاضاست.
با تشکر
نظر شما در مورد این مطلب