نکاح در حقوق ایران بر دو قسمت است نکاح دائم و نکاح منقطع که آن را متعه و نکاح موقت هم می گویند هرچند قانونگذار به صراحت نکاح دائم را تعریف کرده ولی باتوجه به ماده 1075 قانون مدنی که در مورد موقت بودن نکاح منقطع هست تعریف نکاح دائم روشن می شود، هرچند نکاح دائم و منقطع در آثار متعددی با هم فرق دارند ولی تفاوت اصلی میان آن دو در این هست که در نکاح منقطع زن و مرد تصمیم می گیرند بطور موقت با هم ازدواج کنند و پس از پایان مدت اگر مایل به ادامه بودند عقد را تمدید میکنند اگر مایل نبودند با انقضای مدت از هم جدا می شوند درحالیکه خصوصیت بارز نکاح دائم دوام و همیشگی است، تفاوت دیگر این دو ازدواج در این هست که ازدواج موقت وابستگی بیشتری به اراده آزاد طرفین در شرایط آثار و احکام خود دارد و متعاقب دین میتوانند با آزادی بیشتر شرایط موردنظر و توافق خود را از قبیل زمان و مدت نسل، نفقه، تمکین عام و خاص و شیوه انحلال در عقود دخالت دهند بنابراین این نوع عقد با ماده 10 قانون مدنی که از ابتکارات قانونگذار مدنی است سازگاری بیشتری دارد درحالیکه نکاح دائم محدودیتهای خاص خود را دارد و اگر طرفین نخواهند بعضی از محدودیتها را بپذیرند بازهم نمیتوانند از زیر بار قبول آن شانه خالی کنند مانند وجوب نفقه، ارث بردن زوجین از یکدیگر.
مدت در عقد موقت
نکاح منقطع از ویژگیهای مذهب تشیع هست و در فقه عامه یا اهل تسنن آن را معتبر نمیشناسند و فقهای اهل امامیه هم برای صحت این نکاح به آیات قرآن بهویژه آیه 24 سوره نساء و همچنین روایات، اخبار و اجماع استناد میکنند. علت لزوم تعیین مدت در نکاح موقت مشخص کردن مرز میان نکاح دائم و موقت است، چراکه تفاوت اصلی میان نکاح دائم و موقت در این است که در نکاح موقت پیمان زناشویی برای مدت مشخصی بین مرد و زن بسته میشود و بعد از انقضای مدت مذکور زوجین از یکدیگر جدا می شوند درحالیکه هدف در نکاح دائم زندگی مشترک همیشگی و تشکیل خانواده است قانون مدنی با تاکید بر لزوم تعیین مدت در نکاح موقت در ماده 1076 قانون مدنی مقرر می کند مدت نکاح منقطع باید کاملاً معین شود، یعنی مدت باید طوری باشد که هیچگونه ابهامی وجود نداشته باشد و آغاز زمان و پایان زمان ازدواج موقت کاملاً مشخص و معین باشد حتی اگر کم باشد مانند یک روز یا یک ساعت و یا مدت ازدواج موقت طولانی باشد مانند 30 یا 40 سال یا 99 سال . تعیین مدت در نکاح منقطع شرط لازم هست و اگر مدت در نکاح منقطع معین و مشخص نشود بدون تردید نکاح منقطع واقع نخواهد شد اما اینکه آیا نکاح اساساً باطل هست یا نه از مسائل مورد اختلاف است بنابر قول گروهی از فقهای امامیه نکاح بهصورت دائم واقع خواهد شد و برخی از فقها هم بر این اعتقاد هستند که اگر مدت ذکر نشود نکاح باطل است زیرا هرگاه با قصد نکاح منقطع مدت را در عقد ذکر نکنند چون قصد به نکاح دائم تعلق نگرفته است نکاح نمیتواند بهصورت دائم واقع شود به تعبیر دیگر عقد تابع قصد است و در فرض ما قصد نکاح دائم منتفی است.
بسیاری از حقوقدانان هم نظر دوم را اقوی و قابلقبول میدانند به دلیل اینکه در حقوق امروز نیز عقد تابع قصد هست و هر گاه قصد نکاح منقطع شده باشد و عقد دائم مقصود نباشد نمیتوان قائل به وقوع نکاح دائم شد.
عده در عقد موقت
عده ازدواج موقت زن دو طهر پس از تمام شدن مدت متعه یا بخشیدن مدت از جانب مرد در صورت دخول و عدم حاملگی و در صورت حیض نشدن در سن حیض باید چهل و پنج روز عده نگه دارد.
مهریه زن در عقد موقت
احکام مهریه در عقد موقت به این صورت هست که عقد موقت بدون بیان مهریه صحیح نیست و در اینجا هم مانند عقد دائم زن به مجرد عقد مالک مهر میشود ولی زمانی او مالک تمام مهریه می شود که نزدیکی صورت بگیرد و مرد بتواند در تمام مدت تعیین شده از او استفاده کند اگر مرد پیش از نزدیکی مابقی مدت عقد را ببخشد باید نصف مهریه را به زن بدهد.
در ازدواج موقت طلاق وجود ندارد و زن و شوهر با تمام شدن مدت یا بخشیدن آن توسط مرد از یکدیگر جدا می شوند به قول مشهور فقها تمدید عقد موقت یا تبدیل آن به عقد دائم پیش از تمام شدن یا بخشیدن مدت پیشین صحیح نیست.
تفاوتهای ازدواج موقت و دائم
آنچه در درجه اول عقد دائم و عقد موقت را از هم متمایز میکند یکی در این هست که زن و مرد تصمیم میگیرد به طور موقت با هم ازدواج کنند و پس از پایان مدت اگر مایل بودند تمدید میکنند نگر مایل نبودند از هم جدا می شوند.
دیگر اینکه از لحاظ شرایط آزادی بیشتری دارند که بطور دلخواه به هر نحو که بخواهند پیمان میبندند مثلاً در ازدواج دائم خواه ناخواه مرد باید عهدهدار مخارج روزانه و لباس و مسکن و احتیاجات دیگر زن از قبیل دارو و طبیب شود ولی در ازدواج موقت بستگی دارد به قرارداد آزادی که میان طرفین منعقد میگردد ممکن است مرد نخواهد یا نتواند متحمل این مخارج بشود یا زن نخواهد از پول مرد استفاده کند، در ازدواج دائم زن خواهناخواه باید مرد را بهعنوان رییس خانواده بپذیرد و امر او را در حدود مصالح خانواده اطاعت کند اما در ازدواج موقت بسته به قراردادی است که میان آنها منعقد میشود، در ازدواج دائم زن و شوهر از یکدیگر ارث میبرند اما در ازدواج موقت به این صورت نیست، اینکه در ازدواج دائم برخی فقها قائل هستند به اینکه هیچکدام از زوجین بدون جلب رضایت دیگری حق ندارند از بچهدار شدن و تولید نسل جلوگیری کنند ولی در ازدواج موقت جلب رضایت طرف دیگر ضرورت ندارد درحقیقت این نیز نوعی آزادی دیگر است که به زوجین داده شدهاست مهر هم در ازدواج دائم لازم هست و هم در ازدواج موقت با این تفاوت که در ازدواج موقت و عدم ذکر مهر موجب بطلان عقد است و در ازدواج دائم عقد باطل نمیشود بلکه اگر مهریه تعیین نشود مهرالمثل تعیین میشود اینکه زوجه دائم بعد از طلاق باید مدتی عده نگه دارد زوجه موقت نیز بعد از تمام شدن مدت یا بخشی در آن باید عده نگه دارد با این تفاوت یک عده زن دائم سه طهر میباشد و عدهای زن در عقد موقت همانطور که مطالب فوق ذکر کردیم دو طهر یا چهل و پنج روز می باشد، تفاوت دیگر این دو عقد در این است که در ازدواج موقت برخلاف ازدواج دائم در گزینش زنها محدودیتی وجود ندارد و مرد میتواند هر تعداد زن را که بخواهد در عقد موقت خویش درآورد ولی در ازدواج دائم بدون رضایت و اجازه همسر اول نمی تواند همسر دیگری برگزیند.
عقد موقت در قانون مدنی
در ماده 1075 قانون مدنی ازدواج موقت به رسمیت شناخته شدهاست و مطابق مواد 1095 تا 1098 قانون مدنی ترتیباتی داده شده است که مهریه زن در ازدواج موقت به هر ترتیب به وی تسلیم شود به تصریح ماده 1113 قانون مدنی در عقد انقطاع زن حق نفقه ندارد مگر اینکه شرط شده باشد یا آنکه عقد مبنی بر آن جاری شده باشد بر طبق 1139 طلاق مخصوص نکاح دائم هست و در ازدواج موقت وجود ندارد ماده 1152 در مورد عده طلاق و فسخ نکاح و بذل مدت و انقضاء آن در مورد نکاح منقطع است و ماده 1154 در ماده در مورد عده وفات هست.
ازدواج موقت در قانون حمایت خانواده
در ماده 21 قانون جدید حمایت خانواده در مورد ثبت نکاح موقت در دفاتر اسناد رسمی ازدواج و طلاق، در سه مورد ضروری دانسته شده است؛ 1- زوج باردار شود. 2- طرفین توافق کنند. 3- شرط ضمن عقد باشد یعنی طرفین شرط کنند که نکاح موقت آنها ثبت شود.
در جمع بندی مطالب بیان شده راجع به عقد موقت دانستیم که زوجه حق طلاق ندارد و اصلاً در عقد موقت ما چیزی به اسم طلاق نداریم و این مرد است که فقط می تواند در نکاح موقت مدت باقیمانده را بذل کند یعنی ببخشد ولی مهریه زوجه باید پرداخت شود که در صورت باکره بودن نصف مهریه در زمان طلاق به ایشان تعلق خواهد گرفت و در صورت نزدیکی تمام مهریه باید پرداخت شود و در صورت بروز اختلاف بین زوجین اگر مرد نخواهد مدت را بذل کند و ادامه زندگی برای زوج سخت باشد به طوری که موجب عسر و حرج زن شود زوجه برای فسخ صیغه یا عقد موقت باید به دفترخانه مراجعه کند و باتوجه به شرایط موجود مدت را به اتمام برساندو خانمی که همسر صیغهای به مدت طولانی مثلا 99 ساله مردی باشد و شرایط زندگی مشترک طوری باشد که نتواند ادامه دهد و قاعدتاً هم نمیتواند اینهمه مدت را صبر کند تا مدت عقد موقت به پایان برسد در این صورت دو راه برای زوجه وجود دارد یا باید همسر خود را قانع کند که مدت باقیمانده را بذل کند و به ازدواج خودشان پایان دهند و یا اگر در شرایط عسر و حرج به سر میبرد و طبق ماده 1130 قانون مدنی می تواند از طریق دادگاه اقدام کند و از طریق دادگاه تقاضای الزام زوج به بذل مدت باقیمانده صیغه را بنماید.
نظر شما در مورد این مطلب