فسخ معامله به جهت عدم تأدیه
- توسط مریم پرتوی
- ۱۳۹۵/۷/۲۶ | ۱۵:۱۴:۱۱
- 10 نظر
- توسط:
- ۱۴۰۲/۵/۳۰ | ۱۷:۴۹:۷
به نظر می رسد فسخ معامله اول به واسطه تاخیر ثمن را نباید موجبی برای عدم انعقاد معامله دوم دانست. زیرا اصل لزوم قراردادها و لزوم حمایت از خریدار دارای حسن نیت اقتضا می کند معاملات وی صحیح تلقی شود. بنابراین به نظر می رسد نظری که قائل به صحت معامله دوم و استماع دعوای اعتراض ثالث باشد مناسب تر است
- توسط:
- ۱۴۰۲/۵/۳۰ | ۱۰:۵۴:۳
با عنایت به اینکه ملاک اعتراض شخص ثالث تضرر از حکم و ورود خلل به حقوق وی است و با توجه به اینکه در ما نحن فیه معامله اول موجب تزلزل معامله دوم شده و موجبات اخلال در حقوق (ج) را فراهم کرده است، اگر (ج) اثبات کند که معامله اول صحیح بوده و قبل از حلول سر رسید، مبلغ چکها تأدیه شده است در این صورت معامله کامل است و اعتراض (ج) به عنوان ثالث استماع است؛ لکن (ج) بابد از شرط معامله اول آگاهی نداشته باشد؛ چراکه در غیر این صورت مشتمل قاعده اقدام می شود.
- توسط:
- ۱۴۰۲/۵/۳۰ | ۱۰:۲۰:۱۰
سایت وکیل تلفنی نه تنها برای عامه مردم که به دنبال یافتن پاسخ پرسش ها و حل مشکلات حقوقی خود هستند مفید است
بلکه به عنوان یک مرجع و منبع معتبر و مستند به کمک دانشجویان حقوقی نیز آمده.
خود من در تمام طول تحصیلم از مقالات مفید و اطلاعاتی که شما به صورت خلاصه ارائه میدهید و مطالب متفاوت درکنار جمع آوری کردید استفاده کردم
از کلیه پرسنل موسسه و مدیریت محترم سپاسگزارم
با سلام
1- التزام به بیع از سوی بایع : مطابق ماده 403 قانون مدنی اگر بایع به نحوی از انحاء مطالبه ثمن نماید و به قرائن معلوم گردد که مقصود التزام به بیع بوده است خیار او ساقط خواهد شد. لازم به ذکر است که مطالبه ی ثمن به تنهایی موجب سقوط خیار نخواهد شد بلکه باید قصد اسقاط حق فسخ باید همراه با قرائنی باشد تا احراز گردد فروشنده قصد التزام به بیع را داشته است.
2- تحویل و تسلیم تمام مبیع به مشتری : لازم به ذکر است که تحویل بعض مبیع مسقط خیار تاخیر ثمن نیست. همچنین فرقی نمی کند که این تسلیم قبل از انقضای سه روز باشد یا بعد از سه روز
- توسط:
- ۱۴۰۲/۵/۳۰ | ۹:۲۳:۴۷
به اینکه ملاک اعتراض شخص ثالث تضرر از حکم و ورود خلل به حقوق وی است و با توجه به اینکه در ما نحن فیه معامله اول موجب تزلزل معامله دوم شده و موجبات اخلال در حقوق (ج) را فراهم کرده است، اگر (ج) اثبات کند که معامله اول صحیح بوده و قبل از حلول سر رسید، مبلغ چکها تأدیه شده است در این صورت معامله کامل است و اعتراض (ج) به عنوان ثالث استماع است؛ لکن (ج) بابد از شرط معامله اول آگاهی نداشته باشد؛ چراکه در غیر این صورت مشتمل قاعده اقدام می شود.
با سلام از آنجاییکه در دعاوی ثالث ورود خسارت مورد ملاک است و اثبات کننده این خسارت نیز خود ثالث معترض است اگر در بیع ثانی اثبات شود که خریدار مبیع قبل از حلول و سررسید چکهای بیع اولیه با خریدار اول و فروشنده حاضر دربیع دوم تصفیه نموده است بیع صحیح و باید برای ثالث حقوق مالکانه متصور شد مگر آنکه در بیع ثانی اشاره به تاریخهای سررسید بیع اول نشده باشد
- توسط:
- ۱۴۰۲/۵/۳۰ | ۸:۵۷:۴۵
با سلام و احترام،
در قانون مدنی و ماده 183 آن عقد این گونه تعریف شده «یک یا چند نفر در مقابل یک یا چند نفر دیگر تعهد به امری نمایند و مورد قبول آنها باشد. به موجب این تعریف با انعقاد قرارداد تعهداتی برای طرفین ایجاد می شود که ملزم به انجام آن می باشند.» علاوه بر آن ماده 10 قانون مدنی بیان می دارد که طرفین می توانند هر تعهد و امری را در صورت عدم مخالفت با قانون توافق نمایند از سوی مقابل فسخ فسخ در معنای ساده و روان آن به معنای انحلال و خاتمه دادن قرارداد تنظیمی توسط طرفین یا یکی از آنها و یا شخص ثالث است و یکی از راه های انحلال و خاتمه دادن قرارداد، فسخ قرارداد خواهد بود. یکی از شرایط فسخ قرارداد این است که عقد لازم باشد و در عقود جایز مثل هبه یا قرض راه ندارد یکی دیگر از شرایط فسخ معامله یا قرارداد این است که یا طرف قرارداد به موجب قانون یا شرط فی مابین حق فسخ قرارداد را داشته باشد. بسیاری از مواقع این عبارت در قراردادها را دیده ایم که اگر موعد چک فرا برسد یا چک در موعد معین پاس نشود طرف حق فسخ خواهد داشت پس وجود شرطی در توافق طرفین و عدم عمل به آن از موجبات فسخ محسوب می گردد.. اثر فسخ قرارداد، انحلال و از بین رفتن قرارداد است و اثرش نسبت به آینده خواهد بود یعنی از زمان فسخ معامله، دیگر نیاز نیست طرفین به تعهداتی که در آینده داشته اند عمل کنند و فسخ، تعهدات طرفین نسبت به آینده را از بین خواهد برد ، نکته آخر اینکه باید دانست در صورت بروز خلل در حقوق دیگر افراد و شکیت آنها حتی بعد از قطعی شدن رای هر یک از طرفین می بایست نسبت به عدم رعایت حقوق دیگران پاسخگو باشند.
با سلام مطابق مقررات مواد ۴۱۷ و ۴۱۸ و بعد قانون آیین دادرسی مدنی مصوب سال ۱۳۷۹ چنانچه در خصوص دعوایی رأیی صادر شود که به حقوق شخص ثالث خللی وارد آورد و آن شخص با نماینده او دادرسی که منتهی به رأی شده است به عنوان اصحاب دعوا دخالت نداشته باشد، میتواند به آن رأی اعتراض کند.
در فرض پرسش در صورتی که شرط خلاف ضمن عقد نشده باشد نظر به اینکه شخص ثالث قائم مقام حقوق و تعهدات خریدار اول شده و مدعی است که وجه چکها را به صورت نقدی قبل از سر رسید پرداخت کند، تردیدی وجود ندارد که رأی صادره که منشاء انتقال ملک را به وی فسخ کرده به حقوق مکتسبه وی خلل وارد میسازد
- توسط:
- ۱۴۰۲/۵/۳۰ | ۷:۵۶:۲۵
سلام و عرض ادب
خیار اسم مصدر باب اختیار است و آن عبارت است از توانایی طرف معامله بر فسخ عقد. فی الواقع خیار حقی است که قانون به معامله کننده می دهد تا بتواند از ضرری که ناخواسته بر او وارد می شود جلوگیری کند. خیار تاخیر ثمن یکی از ده خیار برشمرده شده در ماده 396 قانون مدنی می باشد که وفق ماده 456 همان قانون اختصاص به عقد بیع دارد
- توسط:
- ۱۴۰۲/۵/۳۰ | ۷:۴۴:۳۷
باسلام
با عنایت به اینکه ملاک اعتراض شخص ثالث تضرر از حکم و ورود خلل به حقوق وی است و با توجه به اینکه در ما نحن فیه معامله اول موجب تزلزل معامله دوم شده و موجبات اخلال در حقوق (ج) را فراهم کرده است، اگر (ج) اثبات کند که معامله اول صحیح بوده و قبل از حلول سر رسید، مبلغ چکها تأدیه شده است در این صورت معامله کامل است و اعتراض (ج) به عنوان ثالث استماع است؛ لکن (ج) بابد از شرط معامله اول آگاهی نداشته باشد؛ چراکه در غیر این صورت مشتمل قاعده اقدام می شود.
نظر شما در مورد این مطلب