تقاضای طلاق به دلیل ازدواج اجباری
کراهت شديد ناشی از ازدواج اجباری، چنانچه به مدت طولانی منجر به عدم نزدیکی و زندگی مشترک بینجامد از مصادیق عسر و حرج خواهد بود.
طلاق - عسر و حرج - ازدواج اجباری - کراهت شدید - عدم نزدیکی
دادنامه: .................... مورخ ۳۰/۱۱/۱۳۹۲
خلاصه جریان پرونده: خانم ز.ب. فرزند م. در تاریخ ۱/۱۱/۹۰ دادخواستی به طرفیت آقای م.س. تقدیم و به ادعای وجود عسر و حرج شدید برای او، مستدعی صدور گواهی عدم امکان سازش میباشد، امر رسیدگی به شعبه چهارم دادگاه عمومی حقوقی میانه ارجاع شده و به دستور دادگاه وقت رسیدگی تعیین و از طرفین دعوت به عمل آمده است. در جلسه دادرسی مورخ ۱۰/۱۲/۹۰ خواهان مفصلاً توضیحات خود را طی لایحهای به استحضار دادگاه رسانده و مدعی است که او را در سن پانزده سالگی برخلاف میل باطنی و بدون کوچکترین علاقهای، اجبار به ازدواج خوانده در آوردهاند. رفتار با او مانند یک برده بوده، چه در محضر ازدواج و شخص عاقد و چه بعدها، مکرر، تنفر خود را از این واقعه ابراز نموده لیکن هر بار با دخالت نزدیکان و به لحاظ ترس از ابروی خانوادگی و نیز رعایت وضع روحی پدرش ناگزیر از سکوت شده است. حسب اظهار مشارالیها، او برای نشان دادن عمق تنفر خود از زندگی مشترک با خوانده، حتی در شب زفاف از خانه شوهر فرار کرده و چندین بار هم دست به این کار زده است او میگوید: «... چون خوانده دعوی برای کارگری در تونلسازی به شهرستان تبریز و بوشهر میرفت در حدود ۷ ماه زندگی مشترک وقتی خوانده برای کارگری در مسافرت بود به خاطر ترس از پدر به خانه وی میرفتم ولی با مراجعت خوانده به زندگی مشترک (موقع مرخصی)، بنده باز به خانه پدری فرار میکردم بالاخره در طول این ۷ ماه مادر و خواهرم پدرم را مجاب کردند اینکه دخترت خوانده دعوی را به عنوان همسر از ابتدای خواستگاری قبول نداشته و ندارد وقتی پدرم واقعیت موضوع را فهمید دیگر منقلب شد و مرا در خانهاش تا جدایی و طلاق از خوانده دعوی با جان و دل قبول کرد» خواهان در توجیه خواسته و وجود عسر و حرج در زندگی مشترک با خوانده، اجمالاً مطالب زیر را عنوان نموده است: ۱-قریب به ده سال است که از تاریخ ازدواج با خوانده میگذرد و در طول این مدت به دلیل اجبار در ازدواج با وی و فقدان کوچکترین میل و علاقه ظاهری با قلبی به نامبرده، تنفر و کراهت شدید از او، علیرغم صدور احکام متعدد بر تمکین، حاضر به زندگی مشترک با او نشده و نخواهم شد ۲- بارها به منظور گرفتن طلاق به دادگاه شهرستان میانه مراجعه کردهام ولی به دلیل عدم آشنایی با مقررات قانونی، توفیق حاصل نشده است ۳- چندین بار از ریش سفیدان محل و اقوام خوانده استمداد کردهام ولی خوانده با سوءاستفاده از اینکه طلاق در دست مرد، میباشد حاضر به قبول واقعیت نشده است ۴- با توجه به عسر و حرج شدید حاضرم از تمامی حقوق قانونی ناشی از ازدواج صرف نظر و گذشت نمایم ۵- به فاصله بین ۱۷ الی ۳۰ سالگی که برای یک دختر سالهای بالندگی و مهرورزی و باروری در کنار همسری موردعلاقه میباشد برای بنده تباهی عمر به همراه غم، اندوه، گریه و امید برای رهایی بوده است ۶- مستمسک قرار دادن اختیار زوج برای طلاق، در حالی که زوجه هیچ عشق و علاقهای به زندگی با او ندارد، موجب عسر و حرج هر دو طرف خواهد بود...» بنده حاضرم به عسر و حرج و نفرت در زندگی با خوانده، قسم یاد نمایم چراکه بهار زندگی من از حیث جوانی و زادوولد رو به خزان است که ادامه این وضعیت عمر و جوانی و زندگی بنده را نابود خواهد نمود. از طرفی چون نه به شوهر ظاهری خویش کوچکترین علاقهای دارم که از زندگی با وی لذت ببرم و نه مطلقه هستم که با فردی مورد علاقهام ... ازدواج نمایم» ۷- «عسر و حرج» امری است شخصی، موردی و عرفی و دایره شمول آن با توجه به شرایط زوجین بسیار وسیع و غیر قابل احصاء میباشد. در عسر و حرج اینجانبه همان بس که از بدو ازدواج اجباری تاکنون فرار را برقرار در زندگی با خوانده ترجیح دادهام قریب ده سال است زندگی را سپری کردهام به امید روزی که همسرم مرا طلاق دهد و از این زندگی ناخواسته رهایی یابم ولی خوانده با سوء استفاده از اختیار خود حاضر به قبول واقعیت نشده است. خوانده نیز به شرح صورتمجلس مورخ ۱۰/۱۲/۹۰ اظهار نموده است که من راضی به طلاق نیستم و دو میلیون و هفت صد هزار تومان به خواهان دادهام، یک میلیون و چهارصد آن بابت مهریه و یک میلیون و سیصد هزار تومان نیز بابت دیه بوده است و از دادگاه تقاضای رد دعوی خواهان را دارم» در خاتمه جلسه مذکور، دادگاه قرار ارجاع امر به داوری صادر و مقرر داشته است که هر یک از زوجین در مهلت تعیین شده، داور واجدالشرایط خود را به دادگاه معرفی نمایند و داوران هم مکلف شدهاند با تشکیل حداقل دو جلسه با حضور زوجین، سعی و اهتمام در رفع اختلاف و اصلاح ذاتالبين نموده و نظر خود را بر امکان یا عدم امکان سازش، ظرف بیست روز به دادگاه تسلیم دارند داوران زوجین پس از انتخاب و اقداماتی که به عمل آوردهاند به شرح گزارش مورخ ۲۳/۱۲/۹۰ اعلام میدارند؛ «با عنایت به اینکه تلاشهای اینجانبان به عنوان داور انتخابی در جهت حل و فصل مشکل حادث و نیز ایجاد صلح و سازش منتج به نتیجهای نگردید، طی دو جلسه حضوری که با زوجه داشتیم وی اظهار داشت که به شدت از همسر خود کراهت دارد و تحت هیچ شرایطی حاضر به ادامه زندگی با زوج نمیباشد و اعلام نمود که بر طبق لایحه تقدیمی به دادگاه در پرونده امر موجود میباشد به شدت در عسر و حرج واقع گردیده است و نیز طی تماس تلفنی که با زوج داشتیم او نیز اعلام نمود حاضر به طلاق زوجه نمیباشد حالیه اینجانبان با اعلام یأس و ناامیدی از اصلاح ذاتالبين زوجین و با بررسی اوضاع و احوال موجود طرفین و موارد فوقالذکر، صدور گواهی امکان سازش را در جهت حل وفصل مشکل زوجین به حضور عالی معروض میداریم ...». زوجه به پزشکی قانونی جهت معاینه و اعلام اینکه مدخوله است یا خیر؟ معرفی گردیده و در پاسخ شماره ۳۲۱۹/م/۵-۲۳/۱۲/۹۰ مرکز پزشکی قانونی میانه اعلام شده است که: «از صاحب عكس الصاقی معاینه به عمل آمد حسب نظریه پزشک متخصص زنان و زایمان، پرده بکارت نامبرده از نوع غیر الاستیک و بدون پارگی و سالم میباشد».
متعاقباً دادگاه با بررسی محتویات پرونده ختم رسیدگی اعلام و برابر دادنامه شماره ۵۰۰۰۴۲-۲۹/۱/۹۱ چنین رأی میدهد: «.. با بررسی جامع اوراق و محتویات پرونده و مستندات پیوستی رابطه و علقه زوجیت فیمابین طرفین را محرز و مسجل دانسته و مساعی خویش را جهت اصلاح ذاتالبين معمول نموده و توجهاً به اینکه طرفین در تاریخ ۱۳۸۱ / ۱۱ / ۱۵ ازدواج نمودهاند و حسب لايحه تقدیمی خواهان مشارالیها در بادی امر هیچ علاقهای جهت ازدواج با خوانده نداشته و با الحاح و... خوانده و پدر خودش به اجبار با زوج، ازدواج نموده است و به دلیل اینکه آبروی پدرش حفظ شود به اجبار به ازدواج با خوانده تن داده اما به لحاظ اینکه هیچ علاقهای به او نداشته گریه را بر کافه گزینهها ترجیح داده و شب و روز ضجه بر پیش گرفته تا اینکه خوانده مراسم عروسی را بر پا نموده، گرچه خواهان میل باطنی به برگزاری این مراسم نداشته صرفاً به خاطر حفظ حیثیت و آبروی پدرش و به ناچار در مراسم عروسی شرکت نموده و حتی شب زفاف رادع نزدیکی خوانده با خودش گردیده و به بهانههای مختلف سر خوانده را مشغول تا اینکه بعد از خواب رفتن وی از منزل فرار و به منزل دائیاش میرود و بعد از آن نیز این انزجار و تنفر زوجه از خوانده استدامه داشته است و حتی چندین بار مشارالیها به تمکین از خوانده در دادگاه محکوم شده لیکن با التفات به اینکه خوانده شخص مورد دلخواه وی نبوده و زندگی با او را مساوی با مرگ و بدبختی میدانست حاضر به تمکین از زوج نگردیده است در مانحنفیه شدت انزجار زوجه از خوانده به اندازهای است که تحت هیچ شرایطی حاضر به زندگی با نامبرده نیست چراکه قریب به ده سال با یکدیگر ازدواج نمودهاند اگر در این مدت آشتی نمودهاند اختلافات آنان فيصله پیدا مینمود در حالی که خواهان نمیخواهد با خوانده ادامه زندگی داشته باشد از طرف دیگر خوانده نیز بر ادامه زندگی مشترک پافشاری مینماید... وقتی خواهان هیچ تمایل و رغبتی به زندگی با خوانده ندارد و به خاطر یک سری تصمیمات اشتباه و نسنجیده پدرش قریب به ده سال به معضلات عدیده و بغرنج مبتلا شده است و خارج شدن از این مخمصه به سهولت مقدور و میسور نیست آیا عدالت ایجاب مینماید که وقتی فردی تصمیم ناصواب میگیرد طرف دیگر تاوان تصمیم اشتباه وی پس بدهد؟ گرچه پدر خواهان در ازدواج وی تصمیم معقول نگرفته است اما عقل سلیم اجازه نمیدهد چون تصمیم از قبل پدر او بوده است نامبرده نیز طوعا و کرهة مطيع تصميم پدرش گردد. ... قطع نظر از موارد مارالبیان مساعی دادگاه و داوران انتخابی در این مقوله مؤثر در مقام واقع نشد و منتج به نتیجه نگردید به طوری که امکان ادامه زندگی مشترک برای زوجه با خوانده با توجه به شرایط بد حاکم، غیرمقدور گردیده و خواهان كما كان الحاح بر طلاق داشت و متقاعد به استمرار زندگی مشترک نگردید و از تصمیمش اعراض و عدول ننموده و حسب گواهی پزشکی قانونی شهرستان میانه به شماره ۳۲۱۹/م/۵-۱۳/۱۲/۹۰ زوجه غير مدخوله بوده است. از طرف دیگر خوانده در دفاع از خودش دلایل مقنع و قابل توجیه و محکمه پسند به دادگاه ابراز و ارائه ننموده است. علیهذا دادگاه با عنایت به جميع موارد صدرالبیان و با غیر مؤثر دانستن دفاعیات خوانده دعوی خواهان را وارد و ثابت تشخیص داده و به مستفاد از مواد ۱۱۳۰، ۱۱۴۳، ۱۱۴۵ و تبصره ذیل ماده ۱۱۳۳ قانون مدنی و ماده واحده قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق و آییننامه اجرایی آن مصوب ۱۳۷۱ مجمع تشخیص مصلحت نظام، گواهی عدم امکان سازش بین زوجین را صادر و اعلام میدارد. نوع طلاق بائن قضایی است این گواهی از تاریخ ابلاغ جهت ارائه به یکی از دفاتر اسناد رسمی طلاق سه ماه اعتبار دارد... رأی صادره حضوری تلقی و ... میباشد» این رأي مورد اعتراض و تجدیدنظرخواهی زوج قرار گرفته و شعبه نهم دادگاه تجدیدنظر استان آذربایجان شرقی رأی شماره ۱۳۹۰ ۹۰-۱۸/۹/۹۱ را به شرح آتی صادر نموده است: «... نظر به محتویات پرونده که زوجه علت درخواست طلاق را دانستن نفرت از زوج و اجباری بودن عقد ازدواج اعلام کرده و علیرغم محکومیت به تمکین با خودداری از تمکین ظاهراً موجبات ازدواج مجدد زوج را فراهم ساخته است توجه به اینکه مأخوذ به حیاء شدن زوجه در حین عقد و رعایت نظر پدر خود و رضایت به ازدواج عذر موجهی در درخواست طلاق نمیباشد و از طرفی اساساً دلیلی بر امر مذکور اقامه نشده است. علیهذا به علت غیر موجه بودن جهت درخواست طلاق و عدم احراز قصور یا تقصیر زوج اعتراض را وارد دانسته مستند به ماده ۳۵۸ قانون آیین دادرسی مدنی رأی تجدیدنظر خواسته نقض و حکم به رد دعوی بدوی صادر میگردد ...» رأي اخير الصدور در تاریخ ۱۹/۱۰/۹۱ به خانم زب. ابلاغ شده و نامبرده در تاریخ ۳۰/۱۱/۹۱ ضمن تقدیم دادخواست فرجامی، نسبت به رای مزبور رسیدگی و نقض دادنامه فرجامخواسته را تقاضا دارد. مشارالیها به شرح لايحه تقدیمی و با استناد به یک فقره استشهادیه محلی ازدواج خود با شوهرش را یک ازدواج اجباری یا تحمیلی توصیف و صدور رأی معترضعنه را نتیجه عدم توجه دادگاه به وضعیت زندگی او دانسته است. برابر استشهادیه استنادی اعلام شده است که خانم ز.ب. به اجبار تن به ازدواج با آقای م.س. داده و از ۱۵/۱۱/۱۳۸۱ تاکنون به لحاظ کراهت از شوهرش، حاضر به ادامه زندگی مشترک با وی نشده است. طولانی بودن مدت اختلاف زوجین بدترین شرایط روحی و مالی را برای وی در پی داشته است و او را با عسر و حرج شدید مواجه ساخته است و خصوصا با اقدام شوهر به ازدواج مجدد، اینک در بلاتکلیفی کامل به سر میبرد سایر مطالب، تکرار همان اظهارات قبلی عنوان شده در جریان دادرسی است. لایحه جوابیه فرجامخوانده نیز پیوست سابقه میباشد. پرونده با اقدامات دفتری به دیوان عالی کشور ارسال و پس از وصول و ارجاع به این شعبه، تحت کلاسه بالا در دستور کار قرار گرفته است. مشروح لوایح متداعیین به هنگام شور قرائت میشود.
هیأت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرائت گزارش عضو مميز و اوراق پرونده مشاوره نموده چنین رأی میدهد:
رأی دیوان در خصوص تقاضای طلاق به دلیل ازدواج اجباری صرف نظر از اینکه کراهت شدید زوجه از زوج به تنهایی از مصادیق عسر و حرج تلقی میشود یا خیر؟ نظر به کیفیت موضوع مطروحه و باملاحظه توضیحات مفصل فرجامخواه به شرح لوایح تقدیمی در خصوص اجباری و تحمیلی بودن ازدواج او، گزارش داوران منتخب، گواهی پزشکی قانونی دایر بر غیر مدخوله ماندن زوجه در طول مدت قریب به ۱۰ سال پس از وقوع عقد نکاح، جدایی زوجین از یکدیگر و اخیرا هم ازدواج مجدد شوهر و نیز سایر قرائن و امارات منعکس در پرونده، قابل تصور است که عوامل موردبحث من حیث المجموع سبب ایجاد شرایط غیرقابل تحملی برای زوجه با توجه به وضعیت خاص او شده و عسر و حرج مشارالیها تحقق پیدا کرده باشد. چون امور فوقالاشعار در صدور رأی شماره ۹۰۱۳۹۰-۱۸/۹/۹۱ معترضعنه مورد لحاظ و عنایت قرار نگرفته و از این حیث، رأی مذکور واجد اشکال میباشد بنا به مراتب و مستند به ماده ۳۷۰ و بند «ج» ماده ۴۰۱ قانون آیین دادرسی مدنی ضمن نقض دادنامه فرجامخواسته، رسیدگی مجدد به شعبه دیگر دادگاه صادرکننده رأي منقوض ارجاع میشود.
رئیس شعبه ................ دیوان عالی کشور - مستشار
درخواست مشاوره حقوقی (خط ویژه شش رقمی) | ۰۲۱-۴۷۶۲۵۹ |
---|---|
چارت های اقتصادیِ هزینه ی مشاوره حقوقی تلفنی با برترین وکلای دادگستری | |
مدت زمان مشاوره حقوقی | اجرت (تومان) |
۵ دقیقه مشاوره حقوقی با وکیل | ۱۰ هزار تومان |
۱۰ دقیقه مشاوره حقوقی با وکیل | ۲۰ هزار تومان |
۲۰ دقیقه مشاوره حقوقی با وکیل | ۴۰ هزار تومان |
۳۰ دقیقه مشاوره حقوقی با وکیل | ۶۰ هزار تومان |
۱ ساعت مشاوره حقوقی با وکیل | ۱۰۰ هزار تومان |
ساخت درگاه پرداخت آنلاین در دست اقدام است (از صبوری شما سپاسگذاریم) | |
برای مشاوره با وکیل یکی از مبالغ فوق را به شماره کارت ۶۰۳۷۹۹۷۳۸۲۲۸۴۵۳۸ به نام هادی توکلی واریز کنید و سپس اطلاعات واریز را به شماره ۰۹۲۱۲۲۴۲۶۷۰ پیامک یا واتساپ نمایید تا وکیل در کمتر از ۵ دقیقه به خط شما تماس حاصل می کند. |
نظر شما در مورد این مطلب