مستندات: مواد 843 و 1287 قانون مدنی - ماده 73 قانون ثبت
دادنامه: ................... مورخ: 08/11/1392
پس از فوت من در وضع سهمالارث به خصوص آقای م.ش. در این ورقه تعیین نمایم) (وکیل و وصی خودم قراردادم آقای م.ش. (معروف به ف.) به شماره شناسنامه ... تهران، آقای الف.ش. به شماره شناسنامه .... و آقای ش.ش. به شماره ... تهران به ترتیب پسران دوم و چهارم و آخر و در صفحه دوم سند مرقوم اشخاص ناظرین را به عبارت (بانو بش. به شماره شناسنامه ... و آقای ه.ش، به شماره شناسنامه ... و دوشیزه پ.ش. به شماره شناسنامه ....) سپس افشاء نمودهاند (ثالثاً - به موجب این وصیت نامه تأكید مینمایم که آقای دکتر م.ش. پس از فوت من به هیچ عنوان و نحوی - ناخوانا - حق دخالت در کلیه اموال منقول و غیرمنقول بدون استثناء ندارد. جملات بعدی ناخوانا - که به ایشان حق مراجعه در هر نوع اموال من ندهند و با وجود این وصیت نامه رسمی محضری که مورد قبول هشت نفر دیگر ورثه قانونیام میباشد آقای دکتر م. حق ندارد از بابت حق الارث تعیین شده. در این وصیت نامه به مراجع قضایی کشوری مراجعه و شکایت نماید به عهده اشخاص که انتخاب کردهام به شرح فوق است که سهمالارث تعیین شده در حدود امکان و متعارف بپردازند از این لحاظ اختلافی پیش نیاید رابعا- سهمالارث آقای دکتر م.ش. اعم از اینکه تعیین این سهمالارث کم یا زیاد باشد کمترین ایراد و اعتراضی قابل قبول نمیباشد سهمالارث که تعیین مینمایم عبارت است از ..... چون اینجانب از فروش زمین باغ پلاک 3394 بخش 11 به طور مقطوع مبلغ سه میلیون ریال وجه نقد به آقای دکتر م.ش. بپردازند و غیر از سه موضوع که فوقاً شرح داده شده دیگر نامبرده به هیچ یک از - ناخوانا- حقی ندارد و نباید دخالت نماید. ....) توجهاً سندی که به عنوان رونوشت برابر اصل وکیل خواهان آقای ج.گ. با عنوان (کپی برابر اصل است) تأیید نموده (ظاهراً کپی از کپی - تصویر از تصویر است زیرا دفترخانه مرقوم نموده این فتوکپی برابر با اصل و اصل آن در این دفتر بایگانی است. گواهی انحصار وراثت شماره دادنامه 803-10/3/1366 شعبه 41 حقوقی در تهران - آقای غ.ش. به شماره شناسنامه ... در تاریخ 7/7/1365 در گذشته وراث وی متقاضی (ه.ش.) - م. - الف. - م. - ش. - ش. -ب. - پ.ف) شهرت فرزندان همگی ش. میباشد به غیراز ف. که ش. میباشد ص 2 ج 1- اجلاس اول دادرسی 4/10/1390 وکیل خواهان خواسته را به شرح دادخواست و سایرین نیز حضور ندارند ص 23 ج 1- رأي دادگاه شعبه 108 دادگاه عمومی تهران موضوع دادنامه 0857-90 مورخ 10/10/1390 دادگاه پس از ذکر اسامی خواهان و خواندگان و قسمتی از دادخواست که تبیین نموده بخشی از وصیت نامه 44640-27/5/1360 دفتر ... تهران مرحوم مورث خواهان را از قسمت اعظم ارثیه از محل ماترک محروم نموده و محرومیت مذکور با عناوین مختلفی در وصیت نامه همراه شده از جمله نه تنها خواهان از هرگونه دخالت در اداره اموال منع شده و لذا اعتراض به اندک اموال که به عنوان ارثیه برای وی تعیین شده نیز محروم گردیده بلکه مورث پس از ذکر اوصاف بیربطی از شخصیت خواهان اراده کردهاند کل اموال به استثنای همان اندک سهمی که برای خواهان در نظر گرفته را فیمابین بقیه وراث (خواندگان فعلی) تقسیم گردد این وصیت نامه به دلایل ذیل باطل و فاقد اعتبار قانونی است زیرا 1- وصیت زائد بر ثلث به نفع سایر ورثه و به ضرر خواهان نیست (ظاهراً است صائب است) تا موضوع از موارد وصیت زائد بر ثلث تلقی و در فکر بررسی ثلث برآمده ... .. زیرا وصیت زائد بر ثلث به صورت ایجابی سهم بعضی از ورثه زائد بر دیگران قرار میگیرد ماده 834 ق.م.) در حالی که موصی به صورت سلبي احد از ورثه را از مقداری از ارث مقرر قانونی محروم نموده است 2- محروم نمودن وارث از ارث باطل است و اثر قانونی ندارد فلذا نه وراث میتواند خود را از ارث محروم کند زیرا از حقوق تمتع است ماده 959 ق.م. و نه مورث می تواند تغییری در میزان سهم ورثه ایجاد کند 837 ق.م. دادگاه چنین استدلال و استناد نموده مطابق ماده 837 ق.م. اگر کسی به موجب وصیت یک یا چند نفر از ورثه خود را از ارث محروم کند وصیت مزبور نافذ نیست لذا اولاً هر گاه موصی وصیت کند که به یکی از وراث چیزی ندهد وصیت باطل است و هرگاه وصیت کند نصف سهمالارث بدهند وصیت باطل است زیرا حرمان وراث ممکن است کامل یا ناقص بوده باشد ثانیاً هرگاه وصیت تملیکی یا عهدی زائد بر ثلث کند وصیت به جریان ورثه نبوده و این وصيت بالعكس قسم اول که باطل و غیرقابل تنفيذ بوده است صحیح و غیر نافذ است ماده 843 ق.م. زیرا در وصیت زائد بر ثلث قصد حرمان وراث در بین نیست معذالک تفسير فوق از ماده 837 ق.م. با ظاهر ماده سازگار نیست زیرا عدم نفوذ مخالف بطلان است و ماده مذکور به حرمان وراث را غیر نافذ دانسته و بنابراین اگر وراث محروم آن وصیت را اجازه کند وصیت نافذ خواهد شد که در مانحنفیه اقامه دعوی از سوی خواهان به طرفیت سایر وراث به خواسته بطلان وصیت نامه از مقداری از ارث مقرر قانونی محروم شده است دلیل بر عدم تنفيذ وصیت نامه توسط نامبرده است حال اینکه ارث حکم است نه حق و قابل اسقاط تراضی طرفین نیست زیرا از قواعد آمره است لذا نه وراث ونه مورث نمیتوانند زیرا از حقوق تمتع است و مؤلفان قانون مدنی معتقدند که مقنن در ماده 837 ق.م. تسامح كرده و به جای بطلان عدم نفوذ را بکار برده علیهذا بنا به مراتب نظر به اینکه خواندگان علیرغم دعوت در جلسه دادگاه حضور نیافتهاند و در مقابل ادعای خواهان هیچگونه دفاعی به عمل نیاوردهاند لذا خواسته خواهان را موجه و وارد دانسته و به استناد به ماده 837 ق.م. حکم به بطلان وصیت نامه رسمی 44640-27/5/1360 دفتر اسناد رسمی تهران صادر مینماید در خصوص هزینه دادرسی و حقالوکاله وکیل به شرح استدلالی که نموده حکم به رد صادر نمودهاند سابقه ابلاغ این رأی شماره دادنامه 857-90 مورخ 10/10/1390) در ص 32 در تاریخ بیستم دی ماه 1390 به وسیله مأمور آقای الف.الف. در تاریخ 20/10/1390 طبق ماده 79 ق.آ.د.م. ابلاغ گردیده است آقایان و خانم ها (ب.،..، ش.) ش. به طرفیت آقای م.ش. به عنوان (واخواهی از دادنامه 00857 شعبه 108 مجتمع قضایی عدالت به استناد مواد 305 و 306 ق.آ.د.م. نسبت به رأی غیابی درخواست واخواهی نمودهاند 10/2/1391 به شماره ثبت دادخواست 0031-91 مورخ 10/2/91 ص 6 ج 2 و به شعبه 108 مذکور ارجاع ص 7 ج 2 و در مورخ 12/2/1390 در وقت فوقالعاده از دادنامه 0857-90 مورخ 10/10/1390 قرار قبولی واخواهی صادر ص 8 ج 2 و متعاقباً طی دادنامه شماره 0355-91 مورخ 12/6/1391 ص 81 ج 2 واخواهی نامبردگان (ب.و. و ش.) ش. را نسبت به دادنامه 0857-91 شعبه 108 پرونده کلاسه 0436-90 با نحوه استدلالی که نموده ضمن رد واخواهی حکم به تأیید دادنامه واخواسته صادر نمودهاند سه تن اشخاص موصوف تجدیدنظرخواهی نمودهاند به شماره 121-5/7/1391 ثبت شده ص 8 ج 3 شعبه 25 محاکم تجدیدنظر استان تهران با همان شماره پرونده 0436-90 طی دادنامه شماره 0720-92 مورخ 29/5/1392 در صفحات 25 و 26 ج 3 ضمن نقض دادنامه تجدیدنظر خواسته در نتیجه قرار رد (عدم استماع) دعوی خواهان بدوی (آقای م.ش.) را صادر نمودهاند (هیچگونه تعرض به قدر السهم و یا غیر آن در متن رأی غیر مذکور مشهود نیست (حین شور نیز قرائت میگردد)) خانم ش.ش. نیز از رأی 857-90 مورخ 10/10/1390 به خواسته (نقض دادنامه غیابی شعبه 108 مجتمع عدالت تهران در صدور ابطال وصیت نامه شادروان ع.ش. به ادعای و متأسفانه به جای ابلاغ به آدرس اینجانبه به شرح فوق (خ ولیعصر - کوی م. پلاک ....) به نشانی غیرواقعی که عملاً از سوی خواهان باهدف نرسیدن اوراق دعوی اعلام شده ابلاغ گردیده) از این حکم غیابی بر اساس مواد 305 و 306 ق.آ.د.م. نسبت به آن معترض و واخواهی خود را اعلام در این دادخواست شماره ثبت دادخواست نامعلوم لکن شمارههای که به وسیله ماشین ثبت و اخذ هزینه دادرسی شده به شماره ارجاع 020138804985 مورخ 15/7/1391 ساعت 12:16 میباشد ص 6 ج 4 و به شعبه 108 محاکم عمومی حقوقی تهران ارجاع ص 7 ج 4 و در تاریخ 16/7/1391 با شماره قرار 0086-91، 16/7/1391 قرار قبولی دادخواست واخواهی صادر شده ص 8 ج 4 (توجهاً نسبت به دادنامه 00857-90 مورخ 10/10/1390) اجلاس دادرسی 21/9/1391 ص 21 ج 4 به سبب عدم وصول نتیجه ابلاغ مجدداً اجلاس 16/4/1392 ص 39 ج 4 که واخواه خانم ش.ش. لوایح دادهاند (لوایح به شمارگان 2783 مورخ 13/9/91 ص 12 ج 4 و 2834 مورخ 21/9/91 ج 4 ص 17 و 18) آقای ش.ش. و 2835-21/9/91 ج 4 ص 19) و لوایح وکیل واخوانده و خواهان بدوی آقای م.ش.) 289-7/2/92 ص 30 و 4 و 1210-16/4/1392 ص 36 لغایت 38 ج 4 و لوایح واخوانده اصيل آقای م.ش. فاقد شماره ثبت ص 28 ج 4 و 1213-16/4/92 صفحات 42 و 43 میباشند اجمال مفید آنها از این قرار است الف- خانم واخواه ش.ش. در لوایح مذکور ابراز نموده (آقای دکتر م.ش. مکررا کتباً در دادخواستها و دفاعیات خود علیه اداره ثبت شمیران تا دیوان عالی کشور وصیت نامه پدر متوفی خود را قبول و بر اجرای آن اصرار نموده تا برای دادگاه مسلم گردد که شکایت وی و انکار او بعد از اقاریر مکرر میباشد و انکار بعد از اقرار مسموع نیست 1- شعبه 405 دادنامه 444-17/4/1381 و 2- شعبه 35 دادگاه تجدیدنظر تهران دادنامه 1436-30/9/1381 و ٣- شعبه اول تشخیص دیوان عالی کشور شماره پرونده 81-13/2/83/1/2565) (واخوانده صحت وصیت نامه را مورد تردید قرار ندادهاند چراكه واخوانده به استناد دو نامه مورخهای 18/11/74 ثبت اداره ثبت به شماره 58670-19/11/74 ارائه شده به ثبت شخصاً آن را نوشته و امضاء کرده صحت مفاد و مندرجات وصیت نامه مذکور را مورد استناد قانونی خود جهت صدور سند مالکیت در مورد سهم خود قرار داده 2- در مورد میزان ماترک مرحوم مورث ما از طریق هیچ یک از مراجع قانونی ارزیابی به عمل نیامده تا ادعای محروم بودن معلوم شود لذا ادعای وکیل غیر مستند و واهی است 3- مورث بیش از ثلث ماترک را وصیت نکرده است و مورث حق دارد ثلث ماترک خود را وصیت کند 4- استفتاء مورد استناد وکیل منطبق با موضوع نیست 5- از ماترک مورث یک باب منزل مسکونی واقع در خیابان ولیعصر روبروی حوزه قضایی مجتمع شهید صدر قرار دارد لكن واخوانده در مجتمع شهید صدر مطرح نموده قانوناً هیچگونه دلیل و موجبی جهت ابطال وصیت نامه موردبحث وجود ندارد) (درخواست گواهی جهت اخذ مستندات از اداره ثبت مورد اخیر توسط آقای ش.ش. است. ب - واخوانده آقای م.ش. - (اینجانب از شهریور ماه 1351 در ایران حضور نداشتم ... اینجانب برای ادامه درمان عازم خارج از کشور میباشم وقت نزدیک تعیین گردد) (1- تعدادی از ورقه سابقاً اعتراض و اعتراضات واخواه همان اعتراضات سایرین بوده است که بدان تمسک نموده درخواست رد آن را دارم وصیت نامه در اختیار سایر وراث جهت اخذ انحصار وراثت بوده و از مفاد آن مطلع بودهاند اما آن را ارائه ندادهاند طبق مواد 373 و 372 ق.ا.ح. حصر هر یک از ورثه تعیین شده و تا حال هیچ یک از وراث به آن اعتراضی ننمودهاند و تاکنون وصیت نامهای ارائه نشده است تا گواهی حصر وراثت اصلاح شود 3- هر یک از ورثه با مراجعه به ثبت بدون لحاظ مفاد وصیت نامه اسناد دریافت نمودهاند و این اسناد تاکنون باطل نشده و برای اینجانب نیز بدون لحاظ وصیت نامه استاد مشاعی سه قطعه زمین در خ ولیعصر صادر و تسلیم شده و این اسناد به قوت خود باقی است 4- اخذ اسناد میراثی بدون لحاظ وصیت نامه به منزله عدم پذیرش وصیت نامه بوده و اداره ثبت نیز بدون لحاظ وصیت نامه و اسناد مالکیت صادر نمودهاند و به ورثه تحویل نمودهاند 5. فتاوی مورد استناد حاکی است حقانیت اینجانب در تملک ترکات به قدر السهم موروثی است نه کمتر از آن و دریافت سند اینجانب بدون توجه به مفاد وصیت نامه در ارتباط با سایر پلاکهای ثبتی یا مازاد بر موارد احصاء شده در وصیت نامه به خودی خود به منزله آن بوده که اینجانب وصیت نامه ناظر بر محرومیت از متراژ عمده پلاکهای ثبتی موجود در زمان فوت مورث را نپذیرفتهام و خود را در متراژها مازاد بر سیصد متر محق و مالک دانسته و به همین اعتبار سند مالکیت برای اینجانب صادر نمودهاند 7- نامه مورخ 18/11/1374 استنادی واخواه حالی است اینجانب با حفظ حقوق میراثی خود را از پلاک ثبتی 1/3394 و سایر ماترک اعم از منقول و غیر منقول متقاضی صدور سند شدهام و اعتقاد داشتهام که هم سیصد متر مزبور متعلق و حق من است و هم مازاد بر آن در کلیه متروکات سهمالارث خواهم داشت این مبنای تنفیذ وصیت نامه نیست لذا قبول وصیت نامه ننمودهام بلکه بر عدم تنفيذ در وصیت نامه دلالت دارد. 6- لوایح وکیل مدافع خواهان بدوی - وکیل واخوانده - و استدعا دارم به لحاظ اینکه از موکلین وکالت در شرکت در جلسات واخواهی را نیز دارم دستور فرمایید حضور اینجانب در دادرسی واخواهی ثبت شود) آقای ج.گ. وکیل خواهان در دعوی بوده به طرفیت خواندگان لكن در آن مرجع نیز ابراز نموده از موکلین وکالت دارد ص 30 ج 4 ثبت لایحه 289-7/2/1392 قرارداد ج اول ص 6 وکالت از آقای م.ش. به شماره وکالتنامه 071254 سری ث/1 ولیکن برگ وکالتی از سایر به عنوان وکالت مشاهده نگردید ظاهراً حق وکالت از موکل همان خواهان بدوی است و عنوان (موکلین) ناصواب مأخوذ شده است و صدر لایحه دفاعی به عنوان واخوانده عنوان شده به وکالت از موکل آقای م.ش.) ثبت لایحه 1210 مورخ 16/4/92 ص 38 ج 4- اما عناوین دفاعی وی (1- تقاضای عدول از قرار قبولی واخواهی 2- موكل تقاضای صدور سند مالکیت بنام خود را نموده کاملاً روشن است در این نامه 18/11/74 موكل تقاضای صدور سند مالکیت نسبت به مال اندکی که در وصیت نامه به نفع وی وصیت شده را به عمل آورده و تأكید نیز نموده که حقوق خویش را نسبت به سایر اموال مورث حفظ مینماید و خانم ش. طی پرونده کلاسه 750/21 شعبه 405 تهران نسبت به تقاضای ثبت و صدور سند مالکیت اعتراض نموده که از سوی دادگاه مردود اعلام شد 3- در خصوص بند دوم لایحه واخواه پاسخ داده آنچه در وصیت نامه مورد اعتراض موكل است این است که چون م.ش. (موکل) صلاحیت اخلاقی ندارد بنابراین از قسمت اعظم ارثیه قانونی محروم میگردد) موضوع وصیت به میزان زائد بر ثلث مطرح نیست بلکه محروم نمودن از ارث به دلایل موردنظر مورث محل بحث است 4- استفتاء دقیقاً بر اساس موضوع وصیت نامه بوده است 5- در مورد صلاحیت محلی قطع نظر از ماترک مورث است که چه اموالی و در چه محلی است در محدوده حوزه قضایی عدالت میباشد 6- ابطال وصیت نامه بر مبنای حرمان تنظیم شده و اساساً در این مقام صحبت از اینکه به میزان ثلث وصیت شده یا زائد بر آن مدار بحث و دعوی نیست مورث فرزندش (موکل اینجانب) را شایسته ارث بری زائد بر حداقلی که مورد وصیت قرار گرفته ندانستهاند یعنی قطع نظر از اینکه چه میزان ماترک وجود دارد و چه میزان سهم هرکدام از ورثه میباشد اساس طرح دعوی قرار گرفته بنابراین چه اموال تقسیم شده باشد یا نشده باشد مؤثر درنتیجه دعوی نیست. تصویر مصدق مرقومه آقای م.ش. به نسبت که مصدق آن را معرفی نمودهاند ج 4 ص 23 از این قرار است (اخيرا اطلاع یافتم که مورث اینجانب شادروان غ.ش. طبق سند رسمی شماره 4464 دفتر اسناد رسمی.. (... سابق) از پلاک ثبتی 1/3394 بخش 11 به متراژ سیصد مترمربع به نفع اینجانب وصیت کرده است بدین وسیله با حفظ حقوق میراثی خویش از پلاک مرقوم و سایر اموال آن مرحوم اعم از منقول و غیرمنقول طبق ماده 299 قانون امور حسبی و آییننامه اجرایی آن ماده مصوب 1322 در مقام اجرای وصیت آن مرحوم تقاضا دارد نسبت به صدور سند مالکیت بنام اینجانب اقدام فرمایند بدیهی است حقوق خود را نسبت به دیگر موارد وصیت نامه که به اینجانب تعلق میگیرد محفوظ میدارم 18/11/1374)
صورت دارایی در ج 3 ص 2 - موضوع گواهینامه واریز مالیات بر ارث به شماره 468-1/3/21/12/69 کلاسه پرونده 1274 ش - شش دانگ پلاکهای ثبتی 1- قطعه دوم تفکیکی از پلاک 1/2394 بخش 11 تهران 2 - شش دانگ پلاک ثبتی 2394 / 243 بخش 11 تهران 3- شش دانگ یک چهارم از شش دانگ .... قطعه سوم تفکیکی پلاک ثبتی 1/3394 بخش 11 تهران 4- ششدانگ یک باب منزل قطعه اول تفکیکی پلاک ثبتی 1/3394 بخش 11 تهران 5- یک رشته خط تلفن 6 - شش دانگ پلاک ثبتی 27/2106 بخش 10 تهران 7- موجودی حساب جاری... بانک ملی ت. 8- شش دانگ باقی مانده یک قطعه زمین پلاک ثبتی 3/902 بخش 11 تهران 9- ششدانگ پلاک ثبتی 174/2116 بخش 10 تهران دادگاه بدوی نسبت به اعلام واخواهی ختم رسیدگی را در مورخ 16/4/92 ص 139 اعلام و طی دادنامه به شماره 00251-92 مورخ 16/4/1392 و شعبه 108 محاکم عمومی حقوقی) بدین اشعار (. نظر به اینکه دادنامه واخواسته وفق مقررات قانونی صادر و دلیل بر وجود خدشه در آن موجود نیست و از طرفی واخواه هیچگونه دلیل و مدرکی که موجبات فسخ دادنامه مذکور را ارائه نماید تقدیم دادگاه ننموده است لذا دادگاه ضمن رد واخواهی حکم به تأیید دادنامه واخواسته صادر و اعلام میگردد) ظاهراً به جای دادنامه واخواسته 857-90-10/10/1390 شماره 847-90 مورخ 10/10/1390 اشتباهاً درج شده و از قرینه صدر ورقه اسامی واخواه - ش.ش. و واخوانده آقای م.ش. این امر مشعر میشود متن رأى دست نویس مشاهده نگردید این رأی در مورخ 23/4/1392 ص 45 ج 4 به وسیله مأمور آقای ح.ش. به خانم ش.ش. ابلاغ متعاقباً با ثبت فرجامخواهی به شماره 131-2/6/1392 ص 21 ج 5 نمودهاند با تبادل لوایح بدین مرجع ارسال شده است دادخواست و لوایح فرجامی فرجامخواه و فرجامخوانده حین شور قرائت میگردد پرونده بیش از این حکایت مؤثری ندارد.
هیأت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرائت گزارش آقای حسینی طباطبایی عضو مميز و اوراق پرونده و نظریه کتبی آقای نوروزی دادیار دیوان عالی کشور اجمالاً مبنی بر ابرام رأي فرجامخواسته دادنامه شماره 0251-92-16/4/392 مشاوره نموده چنین رأی میدهد:
هرچند طبق ضابطه احکام اسناد رسمی مقرر در ماده 1287 قانون مدنی و 73 قانون ثبت انکار و تردید مسموع نیست لكن انطباق ایقاعات، عقود، معاملات منطبق با ضوابط قانونی و شرعی امری متمایز از آن است به عبارت دیگر ممکن است سند رسمی باشد لكن ماهیت سند از حیث موازین قانونی و قواعد شرعی به بقعه اعتبار نرسد و یا از اعتبار بیفتد لذا مجرد اتکای به اسناد رسمی تبادر به ترتب صحت آن و با وقوع مرافعه نسبت به ماهیت سند، امتناعی در رسیدگی به فساد ماهیت معاملات و عقد و ايقاع ندارد و از جمله موارد تقریرات انشایی اشخاص موضوع وصیت است ممکن سند رسمی باشد لكن ماهیت آن قابل انطباق با موضوع وصیت نباشد در این پرونده در موضوع متنازعفیه (سند شماره 44640-27/5/1360 دفتر ... اسناد رسمی تهران عناوین شهود آن عبارتاند از (پس از فوت من در وضع سهمالارث به خصوص آقای م.ش. در این ورقه تعیین نمایم) (حق دخالت در کلیه اموال منقول و غیر منقول بدون استثناء ندارد) (آقای م.ش. حق ندارد از بابت حق الارت تعیین شده در این وصیت نامه به مراجع قضایی کشوری مراجعه و شکایت نماید) (سهمالارث آقای م.ش. اعم از اینکه تعیین این سهمالارث کم یا زیاد باشد کمترین ایراد و اعتراضی قابل قبول نمیباشد سهمالارث که تعیین مینمایم...) موضوعات مرقوم از عناوین وصیت مورد توصیف در موازین قانونی و قواعد شرعی خارج است آنچه در اموال و املاک موصی در زمان حیات مجاز به وصایت است اخراج ثلث از اموال و املاک است (ماده 843 ق.م.) در این سند محتوی آن باهدف اخراج ثلث تقریر نیافته بلکه در مواضع متعدد مرقوم در مقام تقریر سهمالارث احد از فرزندان در مقام انشاء برآمده (مورث در مقطع حیات اگر قصد انتقال ماترک را به بعضی از وراث میداشت صائب بود انشاء و تقرير عقد انتقال ولو با عنوان صلح محاباتی را منعقد مینمود لکن در مقطع حیات در مقام انتقال برنیامده بلکه وضع بعد از ممات خود را توصیف نموده و این توصیف وصایت قانونی و شرعی در اموال شناخته نمیشود) صورت دارایی مورث متداعیین پرونده در ج 3 ص 2 موضوع گواهینامه واریز مالیات بر ارث به شماره 468-1/3/21/12/1369 کلاسه پرونده 1274اش اقلام نه گانه به دارایی اعلام شده است لذا به حکم ماده 837 ق. م (اگر کسی به موجب وصیت یک یا چند نفر از ورثه خود را از ارث محروم کند وصیت مزبور نافذ نیست) اعمال تمهید مجاز موصی در ظرف اخراج ثلث اموال ممکن بوده لكن مجوزی بر اعمال محرومیت از میراث اعم از کل و با قدر السهم نداشتهاند و از مرقومه فرجامخوانده (خواهان بدوی - آقای م.ش.) به اداره ثبت اسناد و املاک تهران اجازه و یا موافقت منجز نسبت به وصیت مرحوم مورث اتخاذ نمیشود در مرقومه 18/11/1374 ج 4 ص 23 ابراز شده بدین وسیله با حفظ حقوق میراثی خویش از پلاک مرقوم و سایر اموال آن مرحوم اعم از منقول و غیرمنقول) مضافاً در بند 7 آییننامه ماده 299 قانون امور حسبی مصرح است (ممکن است ملک نسبت به آنچه مورد اختلاف نیست ثبت و نسبت به آنچه مورد اختلاف است موقوف به حل اختلاف گردد) توجهاً به اخیر ماده 22 قانون ثبت (در سهمالارث بین آنها توافق بوده و یا در صورت اختلاف حکم نهایی در آن باب صادر شده باشد) و ماده 374 قانون امور حسبی (در صورتی که ورثه بخواهند ملک غیر منقولی که بنام مورث ثبت شده بنام آنها ثبت گردد باید تصدیق انحصار وراثت یا رونوشت گواهی شده آن را که مشتمل بر تعیین سهام باشد به اداره ثبت تسلیم نمایند به سبب همین اهداف در ماده 299 ق.ا.ح. مقرر نمود (ترتیب صدور سند مالکیت بنام ورثه یا موصی له نسبت به اموال غیرمنقول که بنام مورث ثبت شده است در آییننامه وزارت دادگستری معین میشود)
لذا تمهیدات فرجامخوانده جهت اخذ سند در موافقت با اجازه نسبت به قبول محرومیت از بخشی از میراث (مالکیت به سبب انتقال قهری موضوع بند 4 ماده 140 ق.م.) شناخته نمیشود بدیهی است مادام که تمهید ثبت موافق موازین نبوده باشد قابل درخواست ابطال است.
لذا رسیدگی در ماهیت صحت و فساد مندرجات اسناد رسمی مقرر در ماده 1287 ق.م. (یا ثابت نماید که اسناد مزبور به جهتی از جهات قانونی از اعتبار افتاده است) مغایرتی با ماده 73 قانون ثبت (از اعتبار انداختن اسناد رسمی بدون جهت قانونی ندارد جهت بیاعتباری آن نیز در عدم مشروعيت وصایت در تعیین سهام وراث است که این امر متمایز از وصایت در اخراج ثلث است و با نفی عنوان حرمان مورد تمسک وکیل فرجامخوانده در جریان دادرسی بدوی که استخدام لفظ و استناد صائب بدان در مقام حجب حرمانی از حیث اشخاص) (الأقرب يمنع الا بعد) کتاب القواعد و الفوائد مرحوم شهید اول رض ج 2 ص 290) و حجب نقصانی از حیث اموال) است و تمسک به حرمان فیمابین مدعیان تحصیل میراث و حظوظ از آن است و اسباب موانع (حجب) است در وضعی که در پرونده مذکور عنوان حجب صحت حمل ندارد بلکه به عنوان وصایت موصی در مقام وضع سهمالارث وراث خویش برآمده که این امر مخالف موازین صدرالذکر است در نتیجه رأى فرجامخواسته با تمهید و تصحیح مستندات مرقوم در مفاد رأی صادره که معنای متغایرتی نیافته است ماده 373 ق.آ.د.م.) رأي فرجامخواسته را ابرام مینماید و شقوق مورد تعرض فرجامخواه مؤثر در مقام نقص در جهات مرقوم در ماده 371 ق.آ.د.م. شناخته نمیشود دفتر مقرر است پرونده را به دادگاه صادرکننده اعاده نمایند.
رئیس شعبه ......................... دیوان عالی کشور - مستشار
درخواست مشاوره حقوقی (خط ویژه شش رقمی) |
۰۲۱-۴۷۶۲۵۹ |
---|---|
چارت های اقتصادیِ هزینه ی مشاوره حقوقی تلفنی با برترین وکلای دادگستری |
|
مدت زمان مشاوره حقوقی |
اجرت (تومان) |
۵ دقیقه مشاوره حقوقی با وکیل |
۱۰ هزار تومان |
۱۰ دقیقه مشاوره حقوقی با وکیل |
۲۰ هزار تومان |
۲۰ دقیقه مشاوره حقوقی با وکیل |
۴۰ هزار تومان |
۳۰ دقیقه مشاوره حقوقی با وکیل |
۶۰ هزار تومان |
۱ ساعت مشاوره حقوقی با وکیل |
۱۰۰ هزار تومان |
ساخت درگاه پرداخت آنلاین در دست اقدام است (از صبوری شما سپاسگذاریم) |
|
برای مشاوره با وکیل یکی از مبالغ فوق را به شماره کارت ۶۰۳۷۹۹۷۳۸۲۲۸۴۵۳۸ به نام هادی توکلی واریز کنید و سپس اطلاعات واریز را به شماره ۰۹۲۱۲۲۴۲۶۷۰ پیامک یا واتساپ نمایید تا وکیل در کمتر از ۵ دقیقه به خط شما تماس حاصل می کند. |
نظر شما در مورد این مطلب