دوران نامزدی درواقع دورانی هست که یک دختر وپسر که قصد ازدواج داند باهم در این دوران آشنا میشوند ونسبت به هم شناخت پیدا می کنند وسعی می کنند با نظرات وعقاید وتفکرات همدیگر آشنا شوند ودر نتیجه زوجین در این دوران به مرحله ای می رسند که احساس می کنند می توانند باهم در زیر یک سقف زندگی مشترک خود را شروع کنند یا نه ؟ در زمان خواستگاری زمانی است که زوج ا ززوجه تقاضای ازدواج می کند طبق قانون در ماده ی ۱۰۳۴ ( هر زنی که خالی از موانع نکاح باشد می توان خواستگاری کرد )
یعنی اینکه یک دختر پاک ونجیب که از یک خانواده ی محترم هست وبدون هیچ عیب و ایرادی در اخلاق رفتار وجامعه هست را می توان به عنوان زن زندگی انتخاب کرد وبا وی خوشبخت شد ودرست است که دوران نامزدی را دوران آشنایی می نامند ولی زمانی که صیغه ی محرمیت بین زوجین خوانده شد در واقع آنها زن وشوهر محسوب میشوند ودر این دو ران اگر خدای نکرده زوجین از هم ناراضی باشند می توانند از هم به راحتی جدا شوند بدون اینکه درد سرهای عقد نکاح را داشته باشند چون فقط اینجا صیغه ی محرمیت خوانده شده وقانون گذار ما با در نظر گرفتن موقعیت جوانان درواقع به نهاد خانواده وعقد وازدواج ارزش زیادی قائل شده تا اگر دردو ران نامزدی به اختلافی برخورد کردند به راحتی وبدون دغدغه بتوانند از هم جدا شوند
همانطوری که توضیح دادیم زمانی که دو نفر باهم تفاهم نداشته باشند ویا از جانب یکی در حق دیگری بدون دلیل از لحاظ رو حی و جسمی کوتاهی شده باشد طرف دیگر می تواند تقاضای طلاق کند حالا احتمال دارد که در این میان طلاق از طرف زوج ویا از طرف زوجه تقاضا شود اگر ایتن تقاضا در دوران عقد نکاح ( عقدی که محضری شده ودر شناسنامه ثبت شده ) صورت گیرد باید مراحلی طی شود که به بررسی آن می پردازیم
برای اینکه زوجه بخواهد دادخواست طلاق بدهد باید بتواند ثابت کند که از طرف زوج در عسر و حرج قرار دارد وبرای اثبات این دلیل نیاز به مدرک دارد تا قاضی بپذیرد که در دوران نامزذی سخت می شود آن را اثبات کرد چون هنوز زندگی مشترک آغاز نشده است
ویکی دیگر از دلایلی که می تواند زوجه از زوج طلاق بگیرد بلا تکلیف گذاشتن از طرف زوج می باشد ویا اثبات اینکه زوج وی را ترک کرده وبه وی اهمیت نمی دهد ووماهها ست که بدون هیچ دلیلی به وی سر نمی زند ونفقه هم نمی دهد خلاصه انگار نه انگار که اقا ازدواج کرده ومسولیت یکی دیگر را پذیرفته است منتها یک سری شروط دوازده گانه وجود دارد که در سند ازدواج قید شده که در صورت داشتن یکی از آن شروط زوجه می تواند طلاق بگیرد ولی اثبات این شروط در دوران نامزذی میسر نیست زوج موظف هست که در دوران نامزذی به فکر محیا کردن یک مسکن مناسب برای زوجه باشد واگر بعد از عقذ از این لحاظ زوجه را بلا تکلیف رها کند با دادخواست الزام به تهیه ی مسکن می تواند با گرفتن رای دادگاه اقدام به طلاق کند
اگر زوجه در دوران عقد مطالبه ی مهریه کند می تواند بگیرد ولی اگر زوجه باکره باشد نصف مهریه به وی تعلق می گیرد واگر باکره نباشد همه ی مهریه به وی می رسد با توجه به سخت بودن طلاق دردوران عقد نکاح گاهی زوجه به زوج فشار می آورد واز حق حبس برای مطالبه ی مهریه استفاده می کند تا زوج راضی به طلاق دادن شود در دوران حق حبس زوجه می تواند شرط بگذارد که تا زمانی که مهریه ی من را ندادی واجازه نمی دهم ارتباط زناشویی برقرار کنی بنا براین زوج مجبور میشود طلاق دهد
در این مواقع طلاق توافقی یکی از بی دردسر ترین راههاست اما ممکن است که یکی از زوجین راضی به این کار نباشد که در در این صورت
زوجه هم یا کل مهریه ویا نصف مهریه را در قبال طلاق می بخشد تا زوج راضی به طلاق شود
در این صورت اگر زوجه باکره باشد نصف مهریه واگر نباشد کل مهریه را باید پرداخت کند ماده ی ۱۰۹۲قانون مدنی می گوید ( هر گاه شوهر قبل از نزدیکی زن خود را طلاق دهد زن مستحق نصف مهریه خواهد بود واگر شوهرش نصف مهریه را قبلا داده باشد حق دارد مازاد از نصف را عینا یا مثلا یا قیمتا استردادکند )
برای اینکه بکارت یک دوشیزه مشخص شود قبل از طلاق باید به پزشکی قانونی فرستاده شود واگر پزشکی قانونی بکارت وی را تایید کند طلاق بدون نزدیکی بین زوجین طبق مادهی ۱۱۵۵قانون مدنی موجب انتفاع طلاق برای زوجین خواهد بود دوشیزه بودن زوجه در گواهی عدم امکان سازش قید می شود وباکره بودن زوجه به جز اینکه در میزان مهریه تاثیر دارد در نگه داشتن عده هم تاثیر دارد وهمچنین می تواند بعد از طلاق با مراجعه به یکی از شعب ثبت احوال اسم زوجه را از شناسنامه پاک کند
ولی اگر پزشکی قانونی باکره بودن زوجه را تایید نکند برای ازمایش بارداری می فرستن واینکه بعد از طلاق باید عده ی طلاق نگه دارد بعد مجددا بهد از عده می تواند ازدواج کند
اگر زن در دوران عقد عیبی داشته باشد ویا دچار بیماری بوده که اززوج پنهان کرده زوج می تواند به دلیل تدلیس در نکاح تقاضای طلاق دهد ودر نتیجه با رعایت حق وحقوق زوجه طلاق صادر می شود
طبق ماده ی ۱۰۳۷و۱۰۳۸ قانون مدنی ( هریک از نامزدها می توانند در صورت به هم خوردن وصلت هدایایی که به طرف دیگر یا ابویین او برای وصلت داده اند مطالبه کنند اگر عین هدایا موجود نباشد مستحق قیمت هدایایی خواهد بود که عادتا نگاه داشته میشود مگر اینکه آن هدایا بدون تقصیر طرف دیگر تلف شده باشد )
هدایایی که بعد از عقد ناح داده میشود نوعی هبه وبخشش محسوب میشود ماده ی ۷۵۹ ( هبه عقدی است که به موجب آن یک نفر مالی را مجانا به کس دیگری تملک کند تملیک کننده واهب وطرف دیگر را متهب مالی را که ممورد هبه است عینا موهوبه می گویند )
اگر مال هبه شده از بین رفته باشد دیگر نمی توان خود مال یا پول مال را مطالبه کرد مثلا انگشتر طلایی به عنوان داده شده وآن انگشتر گم شده دیگر نمی توان خود مال ویا پول انگشتر را در خواست کرد
به امید اینکه هرگز هیچ نامزدی از هم طلاق نگیرند
زمانی که شما عزیزان در این زمینه ها به مشکل برمی خورید ونمی دانید واقعا به کجا مراجعه کنید واز چه کسانی کمک بگیرید که شما را هنمایی درست کنند می توانید به مشاوران سایت وکیل تلفنی زنگ بزنید ویا به صورت انلاین مشکلات وسوالات خود را مطرح کنید
وانها به صورت ۲۴ ساعته در پاسخگویی به سوالات شما وراهنمایی شما در خدمت هستند
مشاور خانواده خانم فاطمه موسوی نژاد
کد مشاور ۶۸۶۷
نظر شما در مورد این مطلب