تاریخ: 14/8/۱۳۹۲
خلاصه جریان پرونده
خانم (ر.ز) طی شکوائیهای اعلام کرده که: ساعت 10:30 شب مورخ 20/9/۸۹ که با یک دستگاه پژو پارس به شماره ...... رنگ سفید بودم در حال پیاده شدن از اتومبیل مقابل درب آپارتمان توسط چند نفر سارق که یکی از سارقین با استفاده از اسپری فلفل به چشم بنده زد به طوری که با مشکل مواجهه شدم. سپس با زور خودرویم را به سرقت بردهاند و احتمالا شخصی که مبادرت به زدن اسپری نموده باشد قیافه و شکل وی تا حدودی در ذهنم ماندگار میباشد. تقاضای رسیدگی دارم. سپس اداره آگاهی شهرستان گچساران به دادسرای شهرستان اعلام میکند که یک دستگاه خودرو پژو پارس مظنون به سرقت که در شهرستان چرام از فردی مال خر به نام (ح.گ.) تحویل مأمورین آگاهی این شهرستان گردیده که هنگام تحویل خودرو فاقد زاپاس، جک، آچار چرخ و ضبط و باندهای مربوط بود. سپس از آقای (ح.گ.) تحقیق که در اظهاراتش بیان کرده، هیچ نقشی در سرقت ندارم. سارق (الف.ج.) و یک نفری به نام (ش.) میباشند من بی گناه هستم من بعد از سه چهار روز فهمیدم اتومبیل سرقتی است. آقای (م.ع.) نیز به عنوان متهم تفهیم اتهام شده و در پاسخ اظهار داشته: قبول ندارم و برادرم به نام (م.) بوده. متهمين دستگیر شده به نامهای (ح.گ.) و (م.ع.) با مال باخته خانم (زن) مواجهه حضوری داده شده که خانم شاکیه اظهار داشته: یکی از سارقین (م.ع.) است. پلیس آگاهی گچساران طی گزارشی به دادیار محترم رسیدگی کننده به پرونده سرقت خودرو پژو پارس اعلام میکند با توجه به سرقتهای مسلحانه و به عنف که در این شهرستان به وقوع پیوسته با تلاش مأمورین و کار اطلاعاتی سارقین شناسایی یک از سارقین به نام (م.ع.) در خصوص سرقت خودرو خانم (ز) اظهار داشته: خودم به اتفاق (الف.ش.) و (الف.ص.) با طرح ریزی (الف.ش.) از شهرستان حرکت و به قصد سرقت خودرو به گچساران آمدیم تا این که چند ساعت در شهر به تعقیب سوژه مورد نظر پرداختیم و آن سوژه یک دستگاه خودرو پژو پارس به تعقیب آن به طرف ۵۰۰ دستگاه رفتیم سپس من از خودرو پیاده شدم و (الف.ش.) و (الف.ص.) با پاشیدن گاز به صورت راننده او را به زمین انداختند و خودرو را به شهرستان چرام بردیم. سپس دادگاه جزایی شعبه ۱۰۲ در تاریخ 12/2/۹۱ در وقت مقرر تشکیل، خانم شاکیه اظهار داشته: بنده به طور قطع و یقین از آقایان (الف.ص.) و (م.ع.) شاکی ام. (الف.ص.) را با توجه به مشخصاتی که دارم با عکس وی تطبیق کرده و همین فردی که اسپری فلفل به چشمانم پاشید. (م.ع.) نیز که دستگیر شده و در آگاهی وی را دیدم ولی آن شخص که در پراید بود را ندیدم چون شب بود؛ یعنی نتوانستم تشخیص دهم. علت اینکه اعلام کردم از آقای (ش.) شکایتی ندارم این است که مطمئن نبودم و نیستم که ایشان در پراید بوده است. آقای (ع.ش.) اتهام را رد کرده و اظهار داشته: بنده با (الف.ص.) اختلاف داشته ام مرا تهدید کرده بود به همین دلیل اسم مرا آورده است. وضعیت پیشینه کیفری آقای (م.ع.) فرار از خدمت و ایراد ضرب و جرح عمدی و دو فقره مشارکت در سرقت و سرقت مسلحانه در پیشینه خود دارد آقای (الف.ص.) فاقد سابقه کیفری است. در جلسه مورخ 3/3/۹۱ شعبه ۱۰۲ جزایی آقای (م.ع.) اظهار داشته: اتهام را قبول دارم. بنده با (الف.ص.) در چرام در یک جوشکاری مشغول به کار بودیم. آقای (ع.ش.) به ما مراجعه کرد چون همدیگر را میشناختیم گفت برویم گچساران ماشینم را بیاوریم تا نفری یک میلیون به شما بدهم. قرار بود پژو ۴۰۵ دوگانه سوز سرقت کنیم سه نفری با یک دستگاه پراید که (ع.ش.) رانندگی میکرد از چرام به گچساران آمدیم و توی خیابان میگشتیم، ناگهان خانم (ز.) را پشت پژو پارس دیدیم تعقیبش کردیم تا پانصد دستگاه و آخر پانصد دستگاه (ع.ش.) از پشت پراید را به سپر عقب پژو زد خانم (ز) پیاده شد شب بود و هوا تاریک (الف.ص.) با اسپری فلفل بر چشمان خانم (ز) زد. (الف) سریع پشت فرمان نشست و من صندلی عقب و ماشین را راندیم از شهر بیرون زدیم ماشین پژو را تحویل (ش.) دادیم وقتی همه به چرام رسیدیم گفت خودم یک سهم یعنی ۵۰۰ هزار تومان وجه نقد به من داد و یک فقره چک هم به مبلغ پانصد هزار تومان البته دقیقا نمیدانم به (الف.ص.) داد از بقیه قضایا که (ع.ش.) ماشین را چه کار کرد خبر ندارم و دادگاه خطاب به (ع.ش.) اظهارات (الف.ص.) را شنیدید چه میگویید؟ در پاسخ میگوید: بنده اظهارات وی را قبول ندارم وضع مالی خوبی دارم احتیاج به سرقت ندارم. (الف.ص.) با من مشکل دارد به همین دلیل نام مرا در پرونده آورده. آقای (ع) نیز در اظهارات خود بیان داشته: بنده اتهام را قبول دارم نقشه سرقت را (ش.) کشید و هر سه نفری با هم سرقت کردیم. ۵۰۰ هزار تومان پول گیرم آمد ضمنأ آقای (ر) داماد آقای (ش.) میخواست قطعات را عوض کند. سپس دادگاه شعبه ۱۰۲ جزایی گچساران طی دادنامه شماره ۷۰۰۳۸۷ مورخ 13/4/1391 آقایان ۱. (ع.ش.) فرزند (ع.) ۲. (م.ع) فرزند (ف) 3. (الف.ص.) فرزند (م.) را به اتهام مشارکت در یک فقره سرقت مقرون به آزار موضوع شکایت خانم (رز) و هریک را به پنج سال حبس تعزیری و ۶۰ ضربه شلاق تعزیری محکوم مینماید. آقای (ع.ش.) و (الف.ص.) به رأی صادره اعتراض که پرونده به شعبه اول دادگاه تجدیدنظر استان کهگیلویه و بویراحمد ارجاع و دادگاه طی دادنامه شماره ۶۰۰۵۹۱ مورخ 2/6/۹۱ با رد اعتراض دادنامه تجدیدنظرخواسته را عینا تأیید نموده است. سپس آقای (الف.ز.) به وکالت از طرف محکوم علیه آقای (ع.ش.) درخواست اعاده دادرسی نموده است. مواردی که در اوراق ارسالی آورده:
۱. عدم حضور محکوم علیه در صحنه جرم در این خصوص به اظهارات شاکیه استناد بسته و اعلام کرده که شاکیه به همین علت به موکلش رضایت داده است؛
۲. شهادت نامه چندین نفر که با حضور در دفترخانه اسناد رسمی شهادت دادهاند که موکل در تاریخ 20/9/۸۹ روز وقوع سرقت به مدت ۲۴ ساعت در منزل آقای (ب.ر.) بوده و نهایتا مستندا به بندهای ۴ و ۵ و ۶ ماده ۲۷۲ قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری درخواست اعاده دادرسی را نموده است. عضو ممیز اوراق ارسالی و ضمائم آن هنگام شور قرائت خواهد شد.
هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش آقای انصاری عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده و نظریه کتبی آقای افرا دادیار دیوان عالی کشور اجمالا مبنی بر: «اتخاذ تصمیم شایسته» در خصوص درخواست اعاده دادرسی مشاوره نموده، چنین رأی میدهد:
آنچه از ناحیه آقای (الف.ز.) به وکالت از ناحیه محکوم علیه آقای (ع.ش.) فرزند (ع.) به عنوان جهات درخواست اعاده دادرسی طرح و عنوان شده عمدتا ایراد به استنباط دادگاه مبنی بر مجرم شناختن موکلش میباشد که در این مرحله از رسیدگی قابل امعان نظر نمیباشد؛ لکن آنچه در این مرحله مورد توجه است این که اقدامات صورت گرفته از ناحیه محكوم عليه با ماده ۴۲ قانون مجازات اسلامی انطباقی ندارد و عمل مشارالیه منطبق است با ماده ۴۳ قانون مجازات اسلامی بنابراین مجازات تعیینی برای محکوم علیه که به استناد ماده ۶۵۲ قانون مجازات اسلامی و با ملحوظ قرار دادن ماده ۴۲ قانون مارالذکر مورد حکم واقع شده به نظر موجب تحمیل مجازات بیش از اندازه برای محکوم علیه است و به استناد بند ۶ از ماده ۲۷۲ قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری ضمن پذیرش درخواست اعاده دادرسی پرونده به دادگاه هم عرض ارجاع میگردد تا نسبت به موضوع رسیدگی و عندالاقتضاء با فسخ دادنامه در قسمتی که به محکومیت شخص مذکور اعلام رأی شده در خصوص مورد حکم مقتضی صادر گردد.
رئیس شعبه ۱۷ دیوان عالی کشور - مستشار
نظر شما در مورد این مطلب