<h۱ dir="RTL" style="text-align: center;">نمونه لایحه تجدید نظر خواهی ایراد ضرب و جرح عمدی با داس </h۱>
ریاست محترم دادگاه تجدیدنظر استان................................
با عرض سلام و ادب، احتراماً اینجانبان هادی توکلی و الهام جاویدانی به وکالت از اقای علی مراتب تجدید نظر خواهی خویش را در فرجه مقرر قانونی نسبت به دادنامه شماره............................... حضورتان تقدیم و به دلایل ذیل الذکر نقض دادنامه تجدید نظر و صدور حکم به برائت موکل از اتهامات انتسابی را استدعا داریم.
<h۲ dir="RTL" style="text-align: justify;">شرح ما وقع تجدید نظر خواهی ایراد ضرب و جرح عمدی با داس </h۲>
قضات محترم دادگاه تجدیدنظر از شما تقاضامندیم به مفاد و محتویات این پرونده توجه فرمائید زیرا که قبل از جریان رسیدگی و در جریان رسیدگی به این پرونده که از نظر قانونی و شرعی به هیچ روی با حکم صادره منطبق نمیباشد.
در پرونده تجدیدنظرخواسته که با تقدیم شکوائیه از سوی آقای حمید .......(فرزند رحمت) علیه موکل علی آقا ملکی دایر بر ایراد ضرب و جرح عمدی بدنی و فحاشی در تاریخ ۲۲/۲/۱۳۹۸ دادخواهی نموده است و از آنجایی که موکل حدود شصت سال سن دارد و در زمین کشاورزی مشغول به کار بوده و آقای رحمت با تحریک فردی بنام اقای تقی شیرچی ( زارع تجدید نظر خوانده ) و با این عبارت نقل به مضمون (که آقای علی مرز زمین را خراب نموده و وارد زمین شخصی رحمت شده) و از آنجایی که آقای شیرچی ذینفع( در خصوص ادعای تخریب محصول اراضی کشاورزی )و زارع زمین مورد تنازع بوده است که اظهارتی در فرایند تحقیقات مقدماتی داشته که فرسنگها از اصل واقع فاصله داشته و پرونده تجدید نظر خواسته بدون بررسی دقیق مستندات منتج به دادنامه تجدید نظر خواسته گردیده است.
<h۲ dir="RTL" style="text-align: justify;">جهات تجدید نظر خواهی ایراد ضرب و جرح عمدی با داس </h۲>
الف: طبق بند ب ماده ۴۳۴ قانون آیین دادرسی کیفری دادنامه تجدید نظر خواسته با قانون مخالف بوده
مقنن در ماده ۱۱ همان قانون تعقیب متهم و اقامه دعوی جهت حیثیت عمومی با دادستان و از حیثیت خصوصی با شاکی یا مدعی خصوصی میباشد و طبق ماده ۱۰ همین قانون بزه دیده شخصی است که از وقوع جرم متحمل ضرر و زیان میگردد ولی با مداقه در پرونده تجدید نظرخواسته و تک تک اوراق آن برگه شکواییه تجدید نظر خوانده مشاهده نمیگردد و گو اینکه هیچگاه ایشان درصدد دادخواهی نبوده است و به جای این شخص، آقای حمید (شاکی) بجای تجدید نظرخوانده دادخواهی نموده است درحالی که نامبرده سمتی در طرح و اقامه شکواییه له اقای رحمت ( تجدید نظرخوانده) نداشته است لهذا رای صادر موافق با قانون ایین دادرسی کیفری که جزو قواعد امره بوده،مطابقت نداره و سزاوار گسیختن میباشد .
ب:دادنامه تجدیدنظرخواسته درقسمت انتساب بزه فحاشی به موکل بر اساس مدارک و مستنداتی صادره شده که دارای اعتبار نمیباشد.
۲- ریاست محترم شعبه رسیدگی کننده و مستشاران ارجمند هرچند توضیح واضحات میباشد لهذا آنجایی که اولا نصاب شهادت در جرائم تعزیری دو شاهد مرد میباشد، تجدیدنظرخوانده در فرایند تجدیدنظرخواهی جهت اثبات انتساب بزه فحاشی به موکل اقدام به تعرفه دو گواه نموده است که به دلایل ذیل شهادت این دو نفر پذیرفتنی نمیباشد چرا که اولا نسبت به جرم فحاشی هیچ یک از گواهان در صورت جلسه مودای گواهی خویش در مورد اصل فحاشی الفاظ رکیک را اصلا بیان نداشتند چرا که فحاشی و توهین عبارت است از به کار بردن الفاظی که صریح یا ظاهر باشد و یا ارتکاب اعمال و انجام حرکاتی که با لحاظ عرفیات جامعه موجب تحقیر طرف مقابل گردد و این درحالی است که شاکی اشارهای به ذکر الفاظ رکیک توسط موکل در اظهارات خود ننموده است و همچنین خیلی از الفاظ ممکن است در منطقهای توهین و فحاشی تلقی گردد و در منطقه دیگرممکن هست تحقیرکننده تلقی نگردد و ممکن است در عرف فحاشی باشد ولی در قانون اصلا در این خصوص جرم انگاری نگردیده باشد علیهذا شاکی شهودی معرفی نموده که از جمله آقای تقی شیرچی اعلام نموده بنده زارع آقای رحمت هستم و به نوعی رابطه خادم و مخدومی با شاکی دارد و ذینفع در اصل موضوع دعوی که طی اظهارات ایشان در صفحه۱۴ و ۱۵ پرونده (وقتی آقای علی مرز را خراب کرد بنده موظف و مکلف بودم به رحمت اطلاع دهم چون زارع بودم) همین بس که منفعت ایشان هم در خطر بود با از بین رفتن مرز دو ملک اختلافی تا حدی که طبق اظهارات ایشان در صفحه ۲ پرونده گزارش مرجع انتظامی حکایت از مشاهدات عینی مرجع انتظامی نداشته بلکه آقای تقی شیرچی به علت منافع شخصی خویش به عوامل نیروی انتظامی مراجعه و مواردی را به ادعای موکل نقل و قول یا ادای تکلیف نموده است.
ثانیا در(ماده ۶۰۸ توهین به افراد از قبیل فحاشی و استعمال الفاظ رکیک ...) یعنی خود اصل کلمه صراحتاً باید قید گردد که در تحقیقات مقدماتی و دادگاه باید در خصوص اظهار ان کلمات تحقیق میگردیدکه الفاظ رکیک چه بوده است؟ آیا کلماتی که موکل به کار برده در فرض صحت آیا همان کلماتی است که مدنظر مقنن بوده و از آنجایی که آقای تقی شیرچی اظهار داشته طرفین به یکدیگر فحش ناموسی دادند و این که فحش دقیقاً از سوی چه کسی بوده و چه الفاظی به کار رفته محل شهبه میباشد اتهام ((توهین)) علیه موکل نقص دیگری دارد که بر دادنامه حاضر وارد است چه آنکه معلوم و مشخص نشده است که منظور از توهین و فحاشی مستوجب مجازات قانونی در این دادنامه چیست؟؟ و کدام عمل از ناحیه کدام یک از طرفین در این پرونده صورت گرفته چرا که هردو شاهد معرفی شده از سوی شاکی اظهار نمودند به یکدیگر فحش ناموسی دادند و هیچ یک صراحتاً نگفتند آقای رستم علی زارع (موکل) به آقای رحمت دقیقاً چه الفاظ رکیکی را گفته؟ آیا صرف ادعای شاکی این پرونده بدون ارائه ادله مثبته و محکمه پسند برای توجیه بزه توهین نسبت به متهم و بر اساس آن باید مرتکب محکوم به آن شود؟ زیرا از کجا معلوم صدای فحاشی از سوی شاکی نبوده چون هیچ جا شهود صراحتاً نگفته آقای علی چه کلمهی رکیکی را استفاده نموده ممکن است توهین از سوی شاکی باشد و حتی قانون استفساریه نسبت به کلمه اهانت، توهین یا هتک حرمت مندرج در مقررات جزایی مواد (۵۱۳)، (۵۱۴)، (۶۰۸) و (۶۰۹) قانون مجازات اسلامی و بندهای (۷) و (۸) ماده (۶) و مواد (۲۶) و (۲۷) قانون مطبوعات عبارت است از به کار بردن الفاظی که دلالت صریح بر فحاشی و سب و لعن دارد یا خیر؟ و در صورت عدم صراحت مطلب و انکار متهم بر قصد اهانت و هتک حرمت آیا موضوع از مصادیق مواد مورد ذکر میباشد یا خیر؟
نظر مجلس: ماده واحده: از نظر مقررات کیفری اهانت و توهین و غیره عبارت است از به کار بردن الفاظی که صریح یا ظاهر باشد و یا ارتکاب اعمال و انجام حرکاتی که با لحاظ عرفیات جامعه و با در نظر گرفتن شرایط زمانی و مکانی و موقعیت اشخاص موجب تحقیر آنان شود و با عدم ظهور الفاظ توهین تلقی نمیگردد.
ثالثا شهادت باید از روی قطع و یقین باشد به نحوی که مستند به امور حسی باشد که در این پرونده آقای ابراهیم ذبیح تبار متولد ۱۳۴۸ که حدود ۵۱ سال سن دارد و فاصله زمین ایشان با زمین محل درگیری ادعایی تجدید نظر خوانده حدود ۵۰۰ متر فاصله دارد و طبق اظهارات ایشان در صفحه ۲۱ پرونده که بنده در حین شخم زدن با تیلر بودم که طرفین به هم فحاشی نمودند که این موضوع نمیتواند مستند دادگاه باشد چرا که طبق ماده ۱۸۷ قانون مجازات اسلامی در شهادت شرعی نباید حکم به خلاف مفاد شهادت وجود داشته باشد و آنچه محرز است یک فرد ۵۱ ساله در فاصله ۵۰۰ متری با روشن بودن تیلر و سر و صدای این دستگاه قطعاً نمیتواند الفاظی تحت عنوان فحاشی را حداقل شنیده باشد و این شهادت قطعا نمیتواندمطابق نظر مقنن در ماده ۱۸۳ قانون مجازات اسلامی باشد.
رابعا به پیوست این لایحه تجدیدنظر خواهی تصویر شهادت نامه تنظیمی دفترخانه ۶۵ آمل به شماره ۶۰۲۰۷ که آقای محمداعلام داشته گواه آقای ابراهیم نزد ایشان در لحظه و زمان درگیری که شاکی ادعا دارد اقای ابراهیم نزد ایشان بوده و چگونه این فرد مراتبی را اظهار نموده که اصلا شاهد این موضوع نبوده است لهذا استناد به شهادت چنین فردی در تعارض با شهادت اقای محمد بوده که نظر ریاست محترم را به مفاد سند شهادت که پیوست این لایحه تجدید نظر خواهی میباشد جلب میکنم.
با توجه به مراتب معنونه انچه ماحصل این استدلال از امر واقع میباشد این هست که دادنامه تجدید نظر خواسته با اصول اساسی حقوقی جزا، اصل برائت و اصل تفسیر به نفع متهم که گویی هیچ منزلتی در نزد مقام محترم قضایی مصدر دادنامه معترض عنه ندارد به این دلیل که در متن کیفرخواست به شهادت شهود به عنوان دلیل اشاره شده است که با توجه به مراتب معنونه ادای شهادت هیچ یک از شهود وجاهت قانونی و شرعی نداشته زیرا شهود به هیچ عنوان صراحتاً اعلام ننموده که موکل از کدام واژگان توهین و یا فحاشی به کاربرده؟ وحتی آقای ابراهیم ندیده است فقط عنوان کرده از راه دور در حال شخم زدن با تیلر بوده که شنیده است آیا غیر از این است که معنای لغوی شاهد، به معنی شخصی است که چیزی را مشاهده کرده و دیدههای خود را برای قاضی بازگو کند؟ و براساس ماده ۱۳۱۵ قانون مدنی شهادت باید از روی قطع و یقین باید نه به طور شک و تردید، لکن متاسفانه در پرونده تجدیدنظر خواسته چنین شهادتی را ملاک استناد قرارداده و برمبنای آن رأی صادر نموده که خلاف موازین حقوقی و نظر قانونگذار بوده چرا که مقنن در ماده ۱۲۰ قانون مجازات اسلامی تکلیف در زمان شبهه را تقنین نموده است که همان اصل برائت میباشد ولی در پرونده تجدید نظر خواسته اصل را بر مجرمیت موکل اعمال و مبادرت به دادنامه تجدید نظرخواسته نمودهاند.
خامسا: شهادت شهودی به نام محمد به کدملی .....................که هیچ گاه اظهارات آنها به نفع موکل از ناحیه قاضی محترم مسموع نگردید که به وضوح میتوانست روشن کننده موضوع و حقیقت باشد که از دادگاه محترم رسیدگی کننده در اجرای بند الف ماده ۴۵۰ قانون ایین دادرسی کیفری تقاضای تعیین وقت رسیدگی و استماع اظهارات گواهان از جمله اقای محمد رضا نظری به شماره ملی ۲۰۸۹۵۶۲۴۷۱ را دارم .
"در جدول زیر چارت های اقتصادی ویژه شرایط کرونا برای ملاقات تلفنی با وکیل در اختیار شما عزیزان قرار گرفته است تا به جای مراجعه به وکیل با او تماس بگیرید و به علت کرونا از احقاق حقوق خود باز نمانید"
درخواست مشاوره حقوقی (خط ویژه شش رقمی) | ۰۲۱-۴۷۶۲۵۹ |
---|---|
برای اتصال به درگاه پرداخت آنلاین و دریافت ارزان ترین مشاوره تلفنی فوری و 24 ساعته با سرشناس ترین وکلای متخصص در ایران، تصویرک زیر را لمس نمایید.
|
|
چارت های اقتصادیِ هزینه ی مشاوره حقوقی تلفنی با برترین وکلای دادگستری |
|
مدت زمان مشاوره حقوقی | اجرت (تومان) |
۵ دقیقه مشاوره حقوقی با وکیل | 15.000 هزار تومان |
۱۰ دقیقه مشاوره حقوقی با وکیل | 25.000 هزار تومان |
۱۵ دقیقه مشاوره حقوقی با وکیل | 35.000 هزار تومان |
۲۰ دقیقه مشاوره حقوقی با وکیل | 45.000 هزار تومان |
۳۰ دقیقه مشاوره حقوقی با وکیل | 60.000 هزار تومان |
۱ ساعت مشاوره حقوقی با وکیل | 100.000 هزار تومان |
پرداخت آنلاین و رزرو مشاوره حقوقی تلفنی فوری | |
*توجه* لطفاً پس از پرداخت، لوگوی واتساپ زیر را لمس نموده و تصویر فیش واریزی را به آن ارسال نمایید تا وکیل در کمتر از 5 دقیقه با شما تماس بگیرد.
|
|
روش پرداخت بعدی به این صورت می باشد که یکی از مبالغ فوق را به شماره کارت ۶۰۳۷۹۹۷۳۸۲۲۸۴۵۳۸ به نام هادی توکلی واریز کنید و سپس اطلاعات واریز را به شماره ۰۹۲۱۲۲۴۲۶۷۰ پیامک یا واتساپ نمایید تا وکیل در کمتر از ۵ دقیقه به خط شما تماس حاصل می کند. |
|
مشاوره حقوقی آنلاین و رایگان کلیک کنید |
ج:دادنامه تجدیدنظرخواسته درقسمت انتساب بزه ایراد ضرب و جرح عمدی به موکل بر اساس مدارک و مستنداتی صادره شده که دارای اعتبار نمیباشد
۱-ریاست محترم شعبه رسیدگی کننده همانطوری قطعا اشراف دارید به موجب مواد ۱۶۰ و ۳۱۲ قانون مجازات اسلامی جدید، ادله اثبات جنایات توسط مقنن احصا شده است که به ترتیب عبارت اند از: اقرار، شهادت، علم قاضی و قسامه و دادگاه محترم بدوی در راستای مواد تقنینی فوق الذکر در دادنامه تجدید نظر خواسته به نظریه پزشکی قانونی برای اثبات اتهام ایراد ضرب جرح عمدی استناد نموده است در حالی نظریه پزشکی قانونی مندرج در صفحه ۲۲ پرونده زمان اصابت و صدمات وارده را به تاریخ ۲۲/۷/۹۷ اعلام نظر نموده است در حالی که شاکی و گواهان زمان وقوع درگیری را در تاریخ ۲۲/۰۲/۹۸ لذا زمان وقوع درگیری و زمان اصابت و صدمات به شاکی با همدیگر در تعارض میباشد و تعیین صدمات در دادنامه تجدیدنظرخواسته قطعا به درگیری ادعای تجدید نظر خوانده در تاریخ ۲۲/۰۲/۹۸ ارتباطی نداشته است لذا دادگاه بدوی در استناد به نظریه پزشکی قانونی دچار اشتباه فاحش گردیده است و عملاً موکل را محکوم به جرمی نموده است (ماده ۶۱۴ قانون مجازات اسلامی) که عملاً آن جرم توسط موکل در تاریخ اعلامی شاکی (۲۲/ ۲ /۱۳۹۸) ارتکاب نیافته است فلذا صدمات وارد شده به تجدید نظرخوانده ارتباط به درگیری موضوع این پرونده ندارد لذامستند دادگاه محترم بدوی به نظریه پزشکی قانونی مشمول بند الف ماده ۴۳۴ قانون آیین دادرسی کیفری میباشد.
۲-عالیجنابان، با مداقه در پرونده تجدید نظر خواسته برای اثبات جرم ماده ۶۱۴ قانون مجازات اسلامی نصاب شهادت دو شاهد مرد مستند به مواد ۱۹۹ قانون مجازات اسلامی میباشد که در پرونده تجدیدنظرخواسته دادگاه محترم بدوی به شهادت آقایان تقی و ابراهیم استناد نموده است.
به دلایل ذیل شهادت این دو فرد پذیرفتنی نیست: اولاً تناقض گویی در اظهارات دو شاهد تعرفه شده که آقای تقی به عوامل گشت مراجعه نمود و اظهار داشت به عنوان زارع آقای رحمت مشغول به کار بودم که آقای زارع ( موکل) با داس به سمت آقای رحمان نتاج حمله ور شد و در حال زدن ضربه دوم بود که اینجانب با صدای بلند گفتم که چرا ضربه میزنی و ضربه داس به زمین برخورد نموده است (به عبارتی میگوید یک ضربه زده است) و آقای زارع با همان داس از محل متواری شده است و مجددا همین فرد تحت عنوان گواه در صفحه ۲۰ پرونده ادعا میکند که متهم دو ضربه به شاکی زده استدرحالی که وفق نظریه پزشکی قانونی در صفحه ۲۲پرونده حکایت از یک ضربه در تاریخ ۲۲/۷/۹۷ دارد و صورت جلسه گواهی آقای ذبیح تبار اظهار داشته زمین شخم میزدم که دیدم علی و رحمت باهم درگیر شدهاند و به هم دیگر فحش ناموسی میدادند و ما جلو رفتیم و آنها را جدا کردیم و در خصوص متواری شدن و تعداد ضربات چیزی نگفته است که مستند بر مواد ۱۸۳ قانون مجازات اسلامی مقنن گفته در صورت تعدد شهود وحدت موضوع شهادت ضروری است و باید مفاد شهادتها در خصوصیات موثر اثبات جرم یکسان باشد در غیر اینصورت شهادت شرعی پذیرفتنی نیست و با مداقه در اظهارات دو شهود به هیچ عنوان وحدت موضوع وجود ندارد و مراتب اظهارات ایشان با شرح شکواییه و نظریه پزشکی قانونی کاملا در تعارض میباشد .
۳- تصویر شهادت نامه تنظیمی دفترخانه ۶۵ آمل به شماره ۶۰۲۰۷ که آقای محمدرضا نظری اعلام داشته نقل به مضمون ( گواه آقای ابراهیم ذبیح تبار نزد در لحظه و زمان درگیری که شاکی ادعا دارد، اقای ابراهیم ذبیح تبار نزد ایشان بوده و در فرض درگیری در محل منازعه حضور نداشته است ) و چگونه این فرد مطالبی را اظهار نموده که اصلا شاهد این موضوع نبوده است لهذا استناد به شهادت چنین فردی در تعارض با شهادت اقای محمد رضا نظری بوده که نظر ریاست محترم را به سند شهادت که پیوست این لایحه تجدید نظر خواهی میباشد جلب میکنم.
۳-گزارش مرجع انتظامی: اگر به گزارش مرجع انتظامی در صفحه ۲ پرونده ملاحظه بفرمایید گزارشات عینی نبوده بلکه آقای تقی شیرچی که ذی نفع این زمین مورد تنازع و خادم آقای رحمت رحمان نتاج خراسانی بوده به مرجع انتظامی مراجعه نموده است و صورت جلسهای را به مرجع قضایی ارسال نمودند که به هیچ وجه اینگونه نبوده چون آقای تقی شیرچی در گزارش مرجع انتظامی میگوید درگیری برای مرز فیمابین ملک شاکی و متهم بوده و یک ضربه از سوی متهم به رحمت زده شد و درحال زدن ضربه دوم بود که داس به زمین و آقای رستم علی زارع فرار کرد و در صفحه ۲۰ پرونده اعلام میدارد دو ضربه با داس از سوی متهم به آقای رحمت رحمان نتاج خراسانی زده شد و آقای ذبیح تبار در صفحه۲۱ پرونده اعلام نمود ما آنها را جدا کردیم و نگفت موکل( ضارب ادعای تجدید نظر خوانده ) فرار کرده است لهذا نظر به تعارضات وسیع و اشکارمشارالیه قطعا این گزارش که از سوی ذینفع زمین مورد تنازع نمیتواند به عنوان اماره قضایی و مفید علم قاضی دانست.
د: دادنامه تجدید نظر خواسته در اعمال ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی مخالف قانون میباشد
ریاست محترم شعبه و مستشاران ارجمند با مداقه در قانون مجازات اسلامی و قانون کاهش حبس تعزیری مجازات بزه فحاشی جزو جرایم درجه هشت محسوب میگردد چرا که اولا با مداقه در جزای نقدی بزه فحاشی که تا یک میلیون تومان میباشد جزو مجازاتهای درجه هشت میباشد و طبق تبصره۴ ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی مقررات تعدد در مورد جرایم تعزیری درجه های هفت و هشت اجرا نمی گردد لذا تعیین اشد کیفر برای موکل در فرض ثبوت اتهامات خلاف نظر مقنن درتبصره ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی میباشد.
نظر شما در مورد این مطلب