• توسط:
• ۱۴۰۲/۲/۱۲ | ۱۲:۱۲:۵۱

---

با توجه به ملاک‌های ابرازی، می‌توان در غیر موارد فوق، دعوا را غیرمالی دانست، به‌عنوان مثال چنانچه حقی که فی‌الواقع یا حسب ادعا تضییع یا انکار شده غیرمالی باشد، دعوا ناشی از آن‌را غیرمالی دانست

• توسط:
• ۱۴۰۲/۲/۱۲ | ۱۰:۵۰:۲۵

---

واقعا جای تقدیر و تشکر داره هم بابت تولید محتوای ارزشمند و پربار در سایت خوبتون هم بابت خدمات مشاوره ای و نگارش اوراق قضایی که انجام میدید من هنگام مراجعه به یکی از دفاتر خدمات نیاز به نگارش متن اظهارنامه ای داشتم که با مراجعه به اینترنت با سایت شما آشنا شدم و به سرعت درخواست من پذیرش و انجام شد و قبل از اتمام ساعت اداری ثبت شد خواستم از این طریق تشکر کنم

• توسط:
• ۱۴۰۲/۲/۱۲ | ۹:۴۷:۵۱

---

با سلام چنانچه حقی که فی‌الواقع یا حسب ادعا تضییع یا انکار شده مالی باشد، دعوای به‌وجود آمده دعوای مالی خواهد بود، خواسته مالی یا مال یا یکی از حقوق مالی است. ج) قابل تقویم‌بودن خواسته دیدگاه دیگر وجود دارد مبنی بر اینکه چه در زمان طرح دعوا و چه در زمان بعد از طرح دعوا اگر خواسته مستقیماً قابل تقویم به پول باشد، دعوا مالی است و اگر خواسته قابل تقویم به پول نباشد، دعوای مطروحه غیرمالی است. هـ) مال بودن خواسته اگر خواسته، مال یا یکی از امور مالی باشد، منظور از امور مالی نیز اموری است که ذاتاً مال نیستند مانند عقد بیع اما رکن اصلی آن‌ها مال است. همچون عقود مالی معوض، وصیت تملیکی و جعاله که رکن در آن‌ها مال است. و) تحصیل مستقیم و غیرمستقیم مال اگر منظور از طرح دعوی اولاً و بذات (به‌طور مستقیم) تحصیل مال باشد، دعوی مالی است در غیر این‌صورت غیرمالی است. هرچند ثانیاً و بالعرض و به‌طور غیرمستقیم مالی هم به‌دست آید. با توجه به ملاک‌های ابرازی، می‌توان در غیر موارد فوق، دعوا را غیرمالی دانست، به‌عنوان مثال چنانچه حقی که فی‌الواقع یا حسب ادعا تضییع یا انکار شده غیرمالی باشد، دعوا ناشی از آن‌را غیرمالی دانست. همچنین گفته شده در دعاوی غیرمالی موضوع خواسته، مستقیماً مال نیست. اگرچه به‌طور غیرمستقیم منجر به تحصیل مال شود. مانند دعوای رفع تصرف عدوانی. صدور حکم طلاق، حکم الزام زوجه به تمکین، تصحیح شناسنامه و تغییر اسم، که این‌ها دعاوی غیرمالی هستند. حق غیرمالی امتیازی است که هدف آن رفع نیازمندی‌های عاطفی و اخلاقی انسان است. موضوع این حق و روابط غیرمالی اشخاص است. ارزش داد و ستد ندارد و به‌طور مستقیم قابل ارزیابی به پول و مبادله با آن نیست مانند حق زوجیت، حق ابوت و نبوت، حق ولایت و امثال آن. چون قانون‌گذار پاره‌ای از دعاوی را که ذاتاً مالی می‌باشند از برخی جهات از جمله این‌که تعیین بهای خواسته در آن‌ها لازم نیست در حکم غیرمالی قرار داده، مثل خلع ید، درخواست افراز و تقسیم و فروش اموال مشاع، به‌شرط این‌که مالکیت مورد نزاع نباشد، در حقیقت دعاوی غیرمالی را می‌توان به دعاوی غیرمالی ذاتی و دعاوی غیرمالی اعتباری تقسیم نمود

• توسط:
• ۱۴۰۲/۲/۱۲ | ۹:۳۹:۱۹

---

با سلام چنانچه حقی که فی‌الواقع یا حسب ادعا تضییع یا انکار شده مالی باشد، دعوای به‌وجود آمده دعوای مالی خواهد بود، خواسته مالی یا مال یا یکی از حقوق مالی است. ج) قابل تقویم‌بودن خواسته دیدگاه دیگر وجود دارد مبنی بر اینکه چه در زمان طرح دعوا و چه در زمان بعد از طرح دعوا اگر خواسته مستقیماً قابل تقویم به پول باشد، دعوا مالی است و اگر خواسته قابل تقویم به پول نباشد، دعوای مطروحه غیرمالی است. هـ) مال بودن خواسته اگر خواسته، مال یا یکی از امور مالی باشد، منظور از امور مالی نیز اموری است که ذاتاً مال نیستند مانند عقد بیع اما رکن اصلی آن‌ها مال است

• توسط:
• ۱۴۰۲/۲/۱۲ | ۹:۲۰:۲۹

---

چنانچه حقی که فی‌الواقع یا حسب ادعا تضییع یا انکار شده مالی باشد، دعوای به‌وجود آمده دعوای مالی خواهد بود، خواسته مالی یا مال یا یکی از حقوق مالی است. ج) قابل تقویم‌بودن خواسته دیدگاه دیگر وجود دارد مبنی بر اینکه چه در زمان طرح دعوا و چه در زمان بعد از طرح دعوا اگر خواسته مستقیماً قابل تقویم به پول باشد، دعوا مالی است و اگر خواسته قابل تقویم به پول نباشد، دعوای مطروحه غیرمالی است. هـ) مال بودن خواسته اگر خواسته، مال یا یکی از امور مالی باشد، منظور از امور مالی نیز اموری است که ذاتاً مال نیستند مانند عقد بیع اما رکن اصلی آن‌ها مال است. همچون عقود مالی معوض، وصیت تملیکی و جعاله که رکن در آن‌ها مال است. و) تحصیل مستقیم و غیرمستقیم مال اگر منظور از طرح دعوی اولاً و بذات (به‌طور مستقیم) تحصیل مال باشد، دعوی مالی است در غیر این‌صورت غیرمالی است. هرچند ثانیاً و بالعرض و به‌طور غیرمستقیم مالی هم به‌دست آید. با توجه به ملاک‌های ابرازی، می‌توان در غیر موارد فوق، دعوا را غیرمالی دانست، به‌عنوان مثال چنانچه حقی که فی‌الواقع یا حسب ادعا تضییع یا انکار شده غیرمالی باشد، دعوا ناشی از آن‌را غیرمالی دانست. همچنین گفته شده در دعاوی غیرمالی موضوع خواسته، مستقیماً مال نیست. اگرچه به‌طور غیرمستقیم منجر به تحصیل مال شود. مانند دعوای رفع تصرف عدوانی. صدور حکم طلاق، حکم الزام زوجه به تمکین، تصحیح شناسنامه و تغییر اسم، که این‌ها دعاوی غیرمالی هستند. حق غیرمالی امتیازی است که هدف آن رفع نیازمندی‌های عاطفی و اخلاقی انسان است. موضوع این حق و روابط غیرمالی اشخاص است. ارزش داد و ستد ندارد و به‌طور مستقیم قابل ارزیابی به پول و مبادله با آن نیست مانند حق زوجیت، حق ابوت و نبوت، حق ولایت و امثال آن. چون قانون‌گذار پاره‌ای از دعاوی را که ذاتاً مالی می‌باشند از برخی جهات از جمله این‌که تعیین بهای خواسته در آن‌ها لازم نیست در حکم غیرمالی قرار داده، مثل خلع ید، درخواست افراز و تقسیم و فروش اموال مشاع، به‌شرط این‌که مالکیت مورد نزاع نباشد، در حقیقت دعاوی غیرمالی را می‌توان به دعاوی غیرمالی ذاتی و دعاوی غیرمالی اعتباری تقسیم نمود. دعاوی غیرمالی ذاتی به آن دسته از دعاوی گفته می‌شود که حق اصلی مورد ادعا از حقوق غیرمالی باشد مانند دعوای نسب زوجیت. دعوی غیرمالی اعتباری، دعوای است که موضوع آن مستقیماً مطالبه مال نباشد. اگرچه به‌طور غیرمستقیم منجر به تحصیل مال شود، مانند دعوای تصرف عدوانی، دعوای تقسیم. اگر خواسته دعوی امر غیرمالی باشد، دعوا نیز غیرمالی است. خواسته غیرمالی هم خواسته‌ای است که نه مال باشد و نه بالاصاله توقع وصول به مال از خواستن آن در میان باشد، پس دعوای نسب غیرمالی است.