اعاده دادرسی
زمانی که در پرونده حقوقی رای صادر می شود مستفاد از ماده ۵ قانون ایین دادرسی مدنی اصل بر قطعی بودن آنست مگر در مواردی که در باب چهارم قانون فوق الذکر یا بموجب قوانین دیگر قابل تجدید نظر باشند.
مقنن واخواهی و تجدید نظر خواهی از برخی ارای صادره در دادگاه بدوی را به جهت نظارت دقیق تر بر صحت و دقت بر عملکرد دادگاه بدوی وبا سیاست کاهش خطای انسانی در راه دادخواهی پیش بینی کرده و واخواهی و تجدید نظر خواهی بعنوان طرق عادی شکایت از ارای دادگاه بدوی لقب گرفته است به نحوی که در موضوع تجدید نظر خواهی علاوه بر امکان بازبینی احکام غیر قطعی امکان تایید یا نقض قرارهای صادره به شرط قابل تجدید نظر بودن حکم راجع به اصل دعوا قابل تجدیدنظر دانسته است.
اما در کنارطرق عادی شکایت از ارا از طرق فوق العاده هم نام برده است.
درخواست مشاوره حقوقی تلفنی (خط ویژه شش رقمی) ۴۷۶۲۵۹-۰۲۱
شماره مستقیم مشاوره با وکیل :۹۰۹۹۰۷۰۷۶۷ تماس از طریق تلفن ثابت
جهت مشاوره حقوقی آنلاین رایگان کلیک کنید
فرجام خواهی اعاده دادرسی و اعتراض شخص ثالث از طرق فوق العاده شکایت از اراست که هرکدام مقررات ویژه و پیچیده ای دارند و نیز به تبع شرایط پیش بینی شده در قانون میتوانند بعنوان راهی برا ی بازبینی یا از سرگیری یک پرونده مورد استناد قرارگیرند.
در این مبحث بصورت کوتاه و مختصر به تعریف اعاده دادرسی ویژگی این نهاد شیوه رسیدگی ایین و اثار و شرایط پذیرش اعاده دادرسی و صدور رای اشاره میشود.
ماده۴۲۶قانون ایین دادرسی مدنی میگوید
نسبت به احکامی که قطعیت یافته ممکن است به جهات ذیل درخواست اعاده دادرسی شود
۱_موضوع حکم مورد ادعای خواهان نبوده باشد.
۲_حکم به میزان بیشتر از خواسته صادر شده باشد
۳_وجود تضاد در مفاد یک حکم که ناشی از استناد به اصول یا به مواد متضاد باشد
۴_حکم صادره با حکم دیگری در خصوص همان دعوا و اصحاب ان که قبلا توسط همان دادگاه صادر شده است متضاد باشدبدون انکه سبب قانونی موجب این مغایرت باشد.
۵_طرف مقابل درخو است کننده اعاده دادرسی حیله و تقلبی بکار برده که در حکم دادگاه موثر بوده است
۶_حکم دادگاه مستند به اسنادی بوده که پس از صدور حکم جعلی بودن ان ثابت شده باشد
۷_پس از صدور حکم اسناد و مدارکی بدست ایدکه دلیل حقانیت درخواست کننده اعاده دادرسی باشد و ثابت شود اسناد و مدارک یاد شده درجریان دادرسی مکتوم بوده و د ر اختیار متقاضی نبوده است.
در ابتدای ماده به احکام قطعیت یافته اشاره شد که باتوجه به نص مزبور اعاده دادرسی تنها شامل احکام میشود و قرارهای صادره حتی اگر قاطع دعوا باشند مانند قرار ابطال دادخواست قرار رد داد خواست
قرار رد دعوا و نیز قرارهای تامینی مانند قرارتامین خواسته و دستور موقت به استناد ماده فوق قابل اعاده دادرسی نیستند.
درخواست مشاوره حقوقی تلفنی (خط ویژه شش رقمی) ۴۷۶۲۵۹-۰۲۱
شماره مستقیم مشاوره با وکیل :۹۰۹۹۰۷۰۷۶۷ تماس از طریق تلفن ثابت
جهت مشاوره حقوقی آنلاین رایگان کلیک کنید
باتوجه به ماده۴۲۶ قانون ایین دادرسی مدنی دریافتیم که تنها احکام قطعیت یافته قابل این طریق فوق العاده شکایت هستند در نتیجه افزون بر احکام که بصورت قطعی صادر شدند(مثل احکام دادگاه تجدید نظر استان احکام حضوری دادگاه های نخستین در دعاوی مالی باخواسته تا ۳میلیون ریال)
احکامی نیز که از دادگاههای نخستین بصورت قابل واخواهی و تجدید نظر خواهی صادر شدند و در مهلت مقررنسبت به ان شکایت نشده میتوانند در صورت تحقق یکی از جهات اعاده دادرسی مورد درخواست اعاده دادرسی قرار گیرند
لازم به توضیح است که احکام دیوان عدالت اداری مستند به مواد ۹۸ به بعد قانون تشکیلات و ایین دادرسی دیوان عدالت اداری مصوب ۱۳۹۲به شرط تحقق شرایط ویژه قابل اعاده دادرسی هستند.
در مورد را ی داور با توجه به سکوت قانون ایین دادرسی مدنی در این زمینه و عدم پیش بینی قابلیت اعاده دادرسی مشمول این طریق ویژه شکایت نمی باشد.
نکته دیگر اینکه باتوجه به صراحت قانونگذار و نص ماده ۴۲۶ قانون ایین دادرسی مدنی که صرفا احکام قطعی با شرایطی که شرح ان گذشت قابلیت اعاده دادرسی دارند و با خروج صریح قرارها و ارای غیر قطعی و نیز خروج قرارهای تامین و دستور موقت از این شیوه فوق العاده رسیدگی به شکایات اما ماده ۴۷۷ قانون ایین دادرسی کیفری و تبصره های ۱و۲ان چنانچه رییس قوه قضائیه رای قطعی هرکدام از مراجع قضایی اعم از حقوقی و کیفری را شامل احکام و قرارهای دیوان عالی کشور دادگاههای تجدید نظر استان دادگاههلی نخستین شوراهای حل اختلاف و حتی دستورهای موقت را خلاف شرع بین تشخیص دهد با تجویز اعاده دادرسی پرونده به شعب خاص دیوان عالی کشور برای رسیدگی شکلی و ماهوی ارجاع و فرستاده خواهد شد.
نکته قابل تامل این ماده تزلزل همیشگی ارا شامل قرارها و احکام است زیرا باتوجه به عدم تعیین مدت زمانی خاص جهت رسیدگی و تجویز اعاده دادرسی توسط رئیس دستگاه قضا ؛احتمال بررسی پرونده ها در هرزمان وجود دارد و ممکن است ارای صادره تا مدتها بعد از صدور و قطعیت دستخوش تغییر شوند.
نکته بعدی تجویز رسیدگی ماهوی و شکلی به مرجعی است که به صراحت قانون مرجع بررسی احکام و قرارها بصورت شکلی است نه ماهوی
البته در این ماده شعب خاص مرجع اعاده دادرسی است.
جهات اعاده دادرسی:
صدور حکم د ر موضوعی که مورد ادعا نبوده است:
جهت تشخیص این مورد باید به شرح خواسته دعوا و انطباق یا عدم انطباق خواسته با مفاد حکم مراجعه شود.مثلا خواسته دعوااجاره بها بوده اما در حکم دادگاه نسبت به تخلیه هم حکم صادر شده است.یا خواسته اجاره بها بوده اما دادگاه حکم تخلیه صادر کرده است.
۲_صدور حکم به بیشتر از خواسته:
فرض کنید خواسته مبلغی پول رایج ایران ارز خارجی یا کلی باشد مانند ۳۰۰میلیون ریا وجه رایج ایران صدهزار یورو صد سکه بهار ازادی صد کیلو برنج اما دادگاه خوانده را به بیش از میزانی که در دادخواست از سوی خواهان خواسته شده محکوم کرده است
۳_تضاد در مفاد حکم:
مفاد بمعنای خاص یعنی ان بخش از حک که موضوع اختلافی بین طرفین بموجب ان حل میشود و به ان بخش امره حکم منطوق نیز میگویند
برای مثال دادگاه ضمن اینکه در حکم خواهان را د ر اصل دعوا محکوم به بی حقی نموده اما خوانده را نیز به پرداخت حق الوکاله در حق خواهان محکوم کرده است در حالی که پرداخت حق الوکاله وکیل خواهان از سوی خوانده نیازمند محکومیت خوانده در اصل دعواست و وقتی خوانده در اصل دعوا محکوم نگردیده است محکومیتش به پرداخت حق الوکاله خواهان مصداق ندارد.
درخواست مشاوره حقوقی تلفنی (خط ویژه شش رقمی) ۴۷۶۲۵۹-۰۲۱
شماره مستقیم مشاوره با وکیل :۹۰۹۹۰۷۰۷۶۷ تماس از طریق تلفن ثابت
جهت مشاوره حقوقی آنلاین رایگان کلیک کنید
۴_صدور احکام متضاد:
اول باید دقت شود هر دو رای متضاد باید قطعا از نوع حکم باشند بنابراین اگر یکی از ارا حکم و دیگری قرار باشد مصداق این بخش نخواهد بود.
حکم صادره با حکم دیگری در خصوص همان دعوا و همان اصحاب دعوا توسط همان دادگاه قبلا صادر و بدون وجود سبب قانونی در بازه زمانی جداگانه مجدد صادر اما این بار با حکم قبلی متضاد باشد.
۵_حیله و تقلب:
اگر طرف مقابل د ر دادرسی حیله و تقلبی مرتکب شود و در رای دادگاه موثر باشد حتی اگر به تنهایی باعث صدور حکم نشده باشد اما جزئا کافی باشد این جهت از اعاده دادرسی محقق میگردد.
مثلا یکی از اصحاب دعوا محلی غیر از محل واقعی اجرای قرارمعاینه یا تحقیق محلی را به دادگاه معرفی و موجب شود قرار دادگاه در ان محل اجرا گردد یا یکی از اصحاب دعوا با وکیل طرف مقابل یا کارشناس تبانی کرده و باعث شود اقدامی بر خلاف مصلحت موکل یا بر خلاف واقع انجام گیرد مورد فوق جهت اعاده دادرسی محقق میگردد.
اما استناد به این مورد کمی متفاوت است یعنی لازمست درخواست کننده اعاده دادرسی حکم نهایی مبنی بر حیله و تقلب طرف مقابل را به دادگاه ارائه دهد.اگر عمل دارای عناصر متشکل جرم خاص باشد متقاضی اعاده دادرسی میبایست ابتدا طرح شکایت مناسب که معمدلا کیفری است بنمایدتا حکم نهایی محکومیت علیه طرف مقابل به حیله و تقلب را دریافت و سپس حکم نهایی را ضمیمه درخواست اعاده دادرسی نماید.
اگر بهر دلیل مثلا استناد به مرور زمان فوت فاعل جرم و...امکان شکایت کیفری جهت اثبات حیله و تقلب فراهم نباشد راه طرح دعوای حقوقی برای صدور حکم و اعلام حیله و تقلب باز است.
۶_اثبات جعلیت مستند حکم:
د ر این مورد لازمست حتما سند مجعول مورد استفاده در دادگاه مستند و علت صدور حکم دادگاه بوده باشد سند مزبور باید موثر در ادعا یا جز اخیر علت تامه حکم باشد.
نکته مهم اینست که فرق نمیکند سند مجعول که مستند حکم دادگاه قرار میگیرد سند عادی باشد یا رسمی مهم مجعول بودن انست و اینکه در دادگاه و بموجب حکم نهایی لازمست شکایت کیفری یا حقوقیعلیه جاعل یا استفاده کننده از سند مجعول مطرح شده و بعد از دریافت حکم نهایی در دادگاهی که حکم قطعیت یافته را مستند به سند مجعول صادرکرده درخواست اعاده دادرسی کند.
مثل سفته مجعولی که خوانده به پرداخت وجه ان محکوم اما بعدا در دادگاه مجعولیت سفته اثبات گردد.
۷_اثبات اصالت سند:
این مورد تقریبا متضاد و بلعکس شماره پیشین است.در مورد اثبات اصالت ؛شخصی سندی به دادگاه ارایه میدهد و در مدت مقرر قانونی از طرف مقابل با ادعای جعل رو برو میشود و بعلت استناد به جعل دارنده سند نمیتواند از سند خود استفاده و در نهایت د دادگاه محکوم میگردد مثلا شخصی به استناد چک دعوایی اقامه و خوانده در جریان دعوا ادعای جعلی بودن چک را مطرح و دادگاه جعلیت چک را احراز و حکم محکومیت خواهان را صادرمیکند اما در مرجع صالح کیفری اصالت چک بموجع رای نهایی اثبات میگردد.
۸_بدست امدن اسناد و مدارک:
اگر بعد از صدور حکم اسناد و مدارکی بدست بیاید که اسناد و مدارک مزبور دلیل حقانیت متقاضی اعاده دادرسی باشد و اثبات کند اسناد و مدارک یاد شده در جریان دعوا مکتوم بوده و در اختیار متقاضی نبوده است و اینکه اسناد نامبرده از زمان صدور حکم و در طول دادرسی موجود بوده و بنا به دلایلی تنها در اختیار متقاضی قرار نداشته است و پس از صدور حکم بدست او رسیده است مورد مشمول بند ۸است و قابل اعاده دادرسی میباشد.اماچنانچه اسناد فوق بغد از صدور حکم تنظیم شده باشد مشمول این بند نیست.
۹_خلاف شرع بیّن
منظور از رای صادره بر خلاف شرع بین اینست که چنانچه رییس قوه قضائیه ارای قطعی صادره از شعب مذکور در ماده۴۷۷قانون ایین دادرسی کیفری را مخالف شرع تشخیص دهد اعاده دادرسی را تجویز و پرونده را راسا به دیوان عالی کشور ارسال میکند تا در شعب اختصاص یافته رسیدگی تخصصی صورت گرفته و شعب خاص مزبور مبنیا بر خلاف شرع بین اعلام شدهذرای قطعی پیشین را نقض و رسیدگی دوباره هم از لحاظ شکلی و هم ماهوی انجام و را ی صادر کند.
مهلت اعاده دادرسی :
برای اشخاص مقیم ایران ۲۰روز و برای اشخاص مقیم خارج از کشور ۲ماه است.
ابتدای مهلت اعاده دادرسی:
در مورد شماره ۱ و ۲و۳ پیشین نسبت به احکام حضوری قطعی از تاریخ ابلاغ و نسبت به احکام غیابی از تاریخ پایان مهلت واخواهی و تجدید نظر خواهی شروع میشود.
درخواست مشاوره حقوقی تلفنی (خط ویژه شش رقمی) ۴۷۶۲۵۹-۰۲۱
شماره مستقیم مشاوره با وکیل :۹۰۹۹۰۷۰۷۶۷ تماس از طریق تلفن ثابت
جهت مشاوره حقوقی آنلاین رایگان کلیک کنید
در موارد مشروح فوق باید حتما تاریخ ابلاغ مشخص باشد.
ابتدای مهلت اعاده دادرسی از جهت مغایر بودن دوحکم تاریخ اخرین ابلاغ هر یک از دوحکم است و تفاوت نمیکند که حکمی که در اخر ابلاغ شده ایا از حیث تاریخ صدور حکم نخست است یا دوم؟
در مواردی که جهت اعاده دادرسی حیله و تقلب یا اثبات جعلیت سند مستند حکم است ابتدای مهلت اعاده دادرسی تاریخ ابلاغ حکم نهایی یا نهایی شده مربوط به اثبات جعل یا حیله و تقلب است.
اگر جهت اعاده دادرسی بدست امدن اسناد و مدارک مکتوم بوده باشد تاریخ وصول اسناد و مدارک و یا تاریخ اگاهی از وجود اسناد فوق تاریخ شروع اعاده دادرسی است
ودر مورد تجویز اعاده دادرسی توسط رییس قوه قضائیه مهلتی در قانون پیش بینی نشده است .
عذر موجه درخواست کننده اعاده دادرسی هم طبق ماده۳۰۶ قابل قبول است.
اصحاب دعوا در اعاده دادرسی:
اعاده دادرسی باید توسط محکوم علیه حکم مورد تقاضا و درخواست قرار گرفته و علیه محکوم له این حکم درخواست شود.
در اعاده دادرسی غیر ازطرفین دعوا شخص دیگر حق ورود ندارد.
ورود شخص ثالث در دعوای اعاده دادرسی به هیچ عنوان مجاز نیست و جلب ثالث هم در اعاده دادرسی ممنوع است...
انواع اعاده دادرسی:
اعاده دادرسی اصلی
اعاده دادرسی طاری
اعاده دادرسی به دو شیوه اصلی و طاری انجام میشود.اعاده دادرسی اصلی مستلزم تقدیم دادخواست بوده و میبایست به دادگاه صدور حکم مورد ادعای اعاده دادرسی تقدیم شود.
مشخصات خواهان و خوانده و مشخصات دادگاه صدور حکم مزبور و جهتی که باعث درخواست اعاده دادرسی شده باید قید شود.
دادخواست اعاده دادرسی علی القاعده باید به دادگاه صدور حکم مورد درخواست اعاده دادرسی تقدیم شود و همین دادگاه صلاحیت رسیدگی به دعوا را دارد.یعنی خودش یکبار دیگر رسیدگی را اغاز میکند مثلا اگرحکم از دادگاه تجدید نظر صادر شده باشد اعاده دادرسی در صلاحیت دادگاه تجدید نظر است حتی اگر در تایید حکم بدوی صادر شده باشد.
اما در مورد احکامی که د ر دیوان عالی کشور ابرام گردیده است باتوجه به ملاک ماده ۴۳۴قانون ایین دادرسی مدنی دادخواست اعاده دادرسی باید به دفتر دیوان عالی کشور تقدیم گردد تا توسط دیوان عالی کشور به مرجع صدور حکم فرستاده شود. و البته اگر از لحاظ خلاف شرع مورد بازبینی قرارگرفته باشد شعب خاص دیوان صلاحیت رسیدگی دارند.
در مواردی که جهت اعاده دادرسی مغایرت دو حکم صادره از دادگاه واحد است اگرچه شعب مختلف دادگاههایی که در یک حوزه قضایی قراردارند از این حیث واحدند اما درخواست اعاده دادرسی بایدبه شعبه دادگاه صدور حکم دوم از لحاظ تاریخ صدور حکم اعاده گردد.
اعاده دادرسی طاری:
طاری بمعنای غیر اصلی تبعی و ناگاه درآمده است.
اعاده دادرسی درصورتی طاری است که در اثنای یک دادرسی ؛حکمی بعنوان دلیل از سوی یکی از اصحاب دعوا بر علیه طرف مقابل به دادگاه ارایه شود شخصی که حکم برعلیه او مورد استناد قرارگرفته به ان درخواست اعاده دادرسی کند.
در حقیقت دعوایی اقامه شده یکی از اصحاب به حکمی استناد و طرف دیگر برای بی اثر کردن حکم مستند نسبت به حکم تقاضای اعاده دادرسی درهمان دادگاه مطرح میکند یعنی برای بی اثر کردن دلیل استنادی طرف مقابل باید بطلان دلیل را اثبات کند.
مستند به ماده ۴۳۳ قانون ایین دادرسی مدنی درخواست اعاده دادرسی طاری باید در هرحال به دادگاهی تقدیم شود که حکم در انجا بعنوان دلیل ابراز شده است و میتواند در ابتدا به موجب لایحه یا در جلسه دادرسی درخواست شود اما دادخواست لازم ظرف۳روز میبایست به دفتر دادگاه (همان دادگاهی که حکم در انجا بعنوان دلیل ابراز شده)تقدیم گردد.
نکته مهم اینست که دادگاه پذیرنده دادخواست اعاده دادرسی طاری باید ضمن پذیرش دادخواست ان را به همان صورت به دادگاه صدور حکم مورد درخواست بفرستد و اگر تشخیص دهد حکم صادره در اعاده داذزسی موثر در دعواست زسیدگی به دعوای اصلی را تاصدور حکم اعاده دادرسی طاری به تاخیر میاندازد در غیر اینصورت رسیدگی خود را ادامه میدهد.
درخواست مشاوره حقوقی تلفنی (خط ویژه شش رقمی) ۴۷۶۲۵۹-۰۲۱
شماره مستقیم مشاوره با وکیل :۹۰۹۹۰۷۰۷۶۷ تماس از طریق تلفن ثابت
جهت مشاوره حقوقی آنلاین رایگان کلیک کنید
علت تاخیر در رسیدگی اینست که چنانچه حکم مورد استناد پس از رسیدگی به اعاده دادرسی طاری فسخ گردید دادگاه مزبور حکم فسخ شده را از شمار دلایل ابراز کننده خارج کند و نسبت به دعوای مطروحه تصمیم بگیرد. اماچنانچه حکم مورد درخواست اعاده دادرسی از همان دادگاهی صادرشده که به اصل دعوا رسیدگی میکند این دادگاه افزون بر اینکه مرجع درخواست اعاده دادرسی است به اصل اعاده دادرسی هم رسیدگی میکند و دراین مورد تاروشن شدن نتیجه حکم رسیدگی به اصل دعوا را به تاخیر میاندازد.
ایین رسیدگی
پس از تقدیم دادخواست اعاده دادرسی به دادگاه صادرکننده حکم یا رسیدن دادخواست اعاده دادرسی طاری دادگاه ابتدا قرار رد دادخواست یا قبول ضادر میکند و در صورت صدور قرار قبولی دادخواست مبادرت به رسیدگی ماهوی و ماهیتی خواهد کرد.
از انجا که اعاده دادرسی از طرق فوق العاده شکایت از احکام است بنابراین قابلیت اعاده دادرسی و یا حتی صرف درخواست اعاده دادرسی باعث توقف اجرای حکم نمیشود.
اما چنانچه قرارقبولی درخواست اعاده دادرسی صادرگردید اگر محکوم به غیر مالی باشد اجرای حکم متوقف میشود اماچنانچه محکوم به مالی باشد و امکان گرفتن تامین و جبران خسارت احتمالی وجود داشته باشد دادگاه از محکوم له تامین مناسب اخذ واجرای حکم ادامه می یابد.
بنابراین قرارقبولی اعاده دادرسی در هرحال اجرای حکم را به درخواست محکوم علیه متوقف و لی چنانچه محکوم به مالی باشد پس از گرفتن تامین مناسب از محکوم له عملیات اجرایی به درخواست محکوم له از توقیف خارج شده و ادامه می یابد..
لازمست یاداوری گردد که عملیات درصورتی متوقف میشود که اولا عملیات اجرایی مختومه نشده باشد زیرا توقف عملیات اجرایی مستلزم درجریان بودن انست و دوم اینکه محکوم علیه درخواست صدور تدقف عملیات اجرایی را بنماید.
نکته مهم اینکه جهت توقف عملیات اجرایی محکوم علیه باید از دادگاه تقاضا کند و دادگاه تا این درخواست مطرح نشود راساً اقدام نخواهد کرد.
درمورد اعاده دادرسی مطابق ماده ۴۷۷قانون ایین دادرسی کیفری اگر چنانچه اعاده دادرسی پذیرفته شود اجرای حکم چه دعوا مالی باشد چه غیر مالی به شرط اینکه د ر حال اجرا باشد متوقف میشود.
اعاده دادرسی دارای اثر انتقالی است یعنی دادگاه میبایست درصورت فسخ حکم مورد شکایت از ابتدا نسبت به امور موضوعی و حکمی رسیدگی کند.بنابراین صدورقرار تحقیق و معاینه محل کارشناسس و ....در اعاده دادرسی امکان دارد.
صدوررای تصحیح قابلیت شکایت و اثار ان:
اگر دادگاه پس از رسیدگی در ماهیت درخواست اعاده دادرسی را بپذیردحکم مورد درخواست اعاده دادرسی را نقض( فسخ)و حکم صحیح صادر میکند و اگر اعاده مربوط به بخشی از حکم باشد تنهاهمان قسمت را فسخ یا اصلاح میکند.
اگر جهت اعاده دادرسی مغایرت دوحکم باشد ودادگاه درخواست را وارد تشخیص دهد حکم دوم از حیث تاریخ صدور را نقض و حکم اول به قوت خود باقیست.
رایی که براساس اعاده دادرسی صادر میشود میتواند مورد تجدید نظر ویا فرجام خواهی قرار گیرد و نسبت به حکم فوق دیگر امکان اعاده دادرسی از همان جهت قبلی وجود ندارد.
مشاور حقوقی کد 108
مشاور حقوقی کد 108
درخواست مشاوره حقوقی تلفنی (خط ویژه شش رقمی) ۴۷۶۲۵۹-۰۲۱
شماره مستقیم مشاوره با وکیل :۹۰۹۹۰۷۰۷۶۷ تماس از طریق تلفن ثابت
جهت مشاوره حقوقی آنلاین رایگان کلیک کنید
نظر شما در مورد این مطلب